چگونه به آرامش ذهنی برسیم؟

نوع مقاله : مشاوره

10.22081/mow.2018.65925

رقیه رضاپور

در موقعیتی به سر می‌برید که دست‌یابی به آرامش ذهنی را محال می‌دانید؟ آن‌قدر عصبانی هستید که خشم تمام وجود‌تان را پر کرده ‌است و مجالی برای نفس راحت کشیدن به شما نمی‌دهد؟ به‌قدری برای خود کار تراشیده‌اید که درمانده‌اید چگونه می‌توانید از عهده‌شان برآیید؟ شب‌ها نمی‌توانید بخوابید و بی‌قراری همچون چشمه‌ای جوشان درون‌تان قُل‌قُل می‌کند؟ بدون‌ این‌که دست خودتان باشد، انتظار اتفاق‌های ناگوار را می‌کشید؟ تحویل سال نو شما را یاد نداشته‌های‌تان می‌اندازد؟ دست‌وبال‌تان تنگ است و خواسته‌های فرزندان‌تان شما را کلافه کرده است؟ برای آرام‌شدن، به خوردن دارو‌های مسکن و آرام‌بخش پناه می‌برید؟ اگر شما هم این مشکلات را دارید، نزدیک‌تر بیایید که می‌خواهم حقیقتی را برای‌تان فاش کنم. هر کسی هستید و در هر شرایطی زندگی می‌کنید، بدانید که خودِ خود شما می‌توانید بدون هیچ هزینه‌ای، آرامش را به زندگی‌تان دعوت کنید و نه‌تنها خود، بلکه اطرافیان‌تان را نیز آرام کنید. در ادامه به روش‌هایی برای رسیدن به آرامش ذهنی می‌پردازیم که با رعایت آنها، می‌توانید مقدمات ورود به وادی آرامش را فراهم کنید.

 

1. رهاسازی

خودتان را با مسائلی گره نزنید که موجبات ناراحتی‌تان را فراهم می‌کند. کوله‌بارتان را خالی کنید. شاید به نظرتان سخت بیاید و بگویید در مرحله‌ی حرف همه‌‌چیز به نظر ساده می‌آید؛ اما همین که پای عمل به میان می‌آید، کُمیت‌مان می‌لنگد . همه‌ی موفقیت‌های بزرگ، با گام‌های کوچک آغاز می‌شود. کلاه‌تان را قاضی کنید. فردی که سال‌ها در دلهره و نگرانی و با انواع تشویش‌ها و اضطراب‌ها روزگار گذرانده، نمی‌تواند در کمترین زمان، توانایی رهایی از تجربه‌های بد گذشته را داشته باشد. معیار‌های صفر و صدی را رها کنید. انسان‌های صفر و صدی، کسانی هستند که تنها با موفقیت‌های بزرگ می‌توانند لبخند بزنند و به رضایت قلبی برسند. چنین انسان‌هایی، کمتر روی آرامش را می‌بینند. ابتدا از خود انتظار زیادی نداشته باشید. همین‌که بتوانید موقع غذاخوردن فقط از غذا لذت ببرید و اجازه ندهید امور دیگری اوقات خوش شما و حس زیبایی‌شناسی‌تان را مختل کند، بسیار پیشرفت کرده‌اید. اگر غذاخوردن شما پانزده‌ دقیقه طول می‌کشد و نمی‌توانید کوله‌بار مشکلات‌تان را حتی برای پانزده‌ دقیقه بر زمین بگذارید، سعی کنید تنها پنج دقیقه به خود استراحت دهید. به‌مرور خواهید دید که این پنج‌دقیقه‌ها گسترش خواهد یافت و روزی می‌رسد که سرتاسر روزتان را در آرامش سپری می‌کنید.

2. به خداوند حُسن‌ ظن داشته باشید

او از شما به خودتان نزدیک‌تر است. رحمت و محبت او به شما بیش از مادر است و عشق و ایثار او به شما، از عشقی که همسرتان نثار شما می‌کند وسیع‌تر است. بنابراین در هر شرایطی، به او حسن ‌ظن داشته باشید. او شاهد‌ تمام سختی‌ها و مشکلات شماست. تنها از او یاری بخواهید و یقین داشته ‌باشید که ضبط و ربط امور شما را خودش برعهده خواهد گرفت.

 

3. شیطان را از قلب‌تان بتارانید

هیچ‌گاه از رحمت خداوند ناامید نشوید. ذهن به‌طور طبیعی، گرایش به امور و ذهنیات منفی دارد. این روند را متوقف کنید و خودتان به ذهن و قلب‌تان خوراک بدهید. گزینشی عمل بکنید. تصمیم بگیرید که می‌خواهید به چه چیزی فکر کنید؛ نه این‌که ذهن‌تان را آزاد بگذارید تا هر مهمان ناخوانده‌ای را پذیرا شود. مثبت‌اندیشی، از شکرگزاری و قدرشناسی حاصل می‌شود. وقتی لبخند فرزند‌تان را مشاهده‌ می‌کنید، شکرگزار باشید. شکرگزاری، نعمت‌های بی‌شماری را به سوی شما روانه می‌کند. شکرگزاری، وجودتان را همچون زمین حاصل‌خیزی برای برداشت بهترین محصول‌ها آماده می‌کند.

4. صفر و صدی نباشید 

انتظارات واقع‌بینانه‌ای از خودتان داشته ‌باشید. همان‌طور که بابت خرید یک گوشی ممکن ‌است ساعت‌ها در سایت‌های مختلف جست‌وجو کنید و بعد از پرس‌وجو‌های فراوان دست به خرید بزنید، صدها برابر بیشتر از آن باید به خود‌شناسی خویش اهمیت دهید و سنگ‌ بنای باور‌های‌تان را با وسواس و تأمل روی‌ هم بگذارید. به خودتان اجازه ندهید آخرین نفری باشید که از ضعف‌های‌تان باخبر می‌شوید. بهتر است پیش از آن‌که دیگران بر شما خرده بگیرند و از شما انتقاد کنند، بهترین منتقد خود باشید و عزت ‌نفس خود را حفظ کنید.

5. مانند خورشید، بی‌دریغ بتابید

اطرافیان‌تان را بی‌قیدوشرط دوست بدارید. آن‌ها را وسیله‌ی آزمایش خویش بدانید. اگر به شما پرخاش می‌کنند، یاد بگیرید صبور باشید، آن‌ها را ببخشید و آستانه‌ی صبر و تحمل خود را بالا ببرید تا کمتر در معرض آسیب قرار بگیرید. اطرافیان‌تان را ببخشید. اولین شخصی که از ثمره‌ی شیرین بخشش برخوردار می‌شود، شخصی‌ست که می‌بخشد.

6. ایثار، به شما زیباتر را می‌نماید

ایثار، سرلوحه‌ی رسالت پیامبران است. پیامبران آمدند تا زیباتر را نشان ‌ما بدهند. ایثار، یکی از این زیباتر‌هاست. بی‌منت ایثار کنید. عرصه‌ی ارزش‌های انسانی، بازار بده‌بستان نیست. انتظار جبران از طرف مقابل داشتن، مانع آن می‌شود که لذت ایثار را بچشید. ما با هرچه بیشتر مأنوس باشیم، بیشتر شبیه آن می‌شویم. کسانی که الهام‌بخش ما در راه تعالی وجودی‌مان بودند، با نیروی برتری مأنوس بودند. با کسانی که طعم ایثار را چشیده‌اند، همدم شوید تا به رنگ آن‌ها درآیید و از خودخواهی‌ها رها شوید.

راهکارهایی برای جلوگیری از مختل‌شدن آرامش خانواده

وقتی ابتدای مراقبه برای ورود به آرامش ابدی هستیم، ممکن است کلمه‌ای که بدون تأمل و نابهنگام از دهان‌مان بیرون می‌پرد، کار دستمان دهد. در ادامه برای این‌که از گزند چنین سوءتفاهم‌هایی در امان بمانیم، به روش‌هایی برای حفظ آرامش خانواده می‌پردازیم.

۱. راجع به آن فکر می‌کنم

وقتی  در شرایط روحی خوبی نیستید و یکی از اعضای خانواده شروع به نصیحت شما می‌کند، لطفاً برای حفظ آرامش خودتان هم که شده، فقط لبخند بزنید و با خون‌سردی بگویید: «راجع به آن فکر می‌کنم.» یا اگر کسی در صدد است از زندگی خصوصی شما سردربیاورد، وقتی از شما می‌پرسد: «هنوز هم مجردی؟» با یک توضیح مؤدبانه بگویید: «بله؛ اگر خبری شد، حتماً به شما اطلاع می‌دهم.» در چنین شرایطی، حالت تدافعی به خود نگیرید و فقط به این گفت‌وگو خاتمه دهید.

۲. فکر می‌کنید وقت مناسبی‌ست؟

وقتی که برای طرح موضوعی به توجه کامل همسرتان نیاز دارید، لطفاً وقت‌شناس باشید. حالات روحی همسر‌تان را بررسی کنید و خودتان را جای او بگذارید و ببینید در مقابل این سؤال، ممکن است چه جوابی بشنوید. اگر در حال تماشای برنامه‌ی مورد علاقه‌اش است، سؤال‌تان را به وقتی مناسب‌تر موکول کنید؛ چراکه با این وقت‌شناسی، خودتان را از آسیب مجادله‌ای لفظی حفظ کرده‌اید.

۳. به کمکت نیاز دارم؛ می‌شه لطفاً...

خانم‌ها بیشتر اوقات گله می‌کنند که همسر‌شان منظور آن‌ها را متوجه نمی‌شود و موجبات دلخوری‌شان را فراهم می‌کند. خانم‌ها باید بدانند که مردها فقط با حرف مستقیم میانه‌ی خوبی دارند و هرچه را که از دهان‌تان بیرون بیاید، به‌عنوان آنچه می‌خواهید می‌شنوند. آن‌ها دستگاه رمزگشایی ندارند که بتوانند آنچه را پشت کلمات‌تان پنهان کرده‌اید کشف کنند. اگر دل‌تان می‌خواهد کفش نویی داشته ‌باشید و همراهی او را برای خرید می‌خواهید، مستقیم از او بخواهید همراهی‌تان کند. اگر این‌گونه عمل کنید، زودتر به مقصود خود می‌رسید.

۴. دقیقاً منظورتان چه بود؟

گاهی شاهد سوءتفاهم‌هایی هستیم که دلخوری‌های طولانی‌مدتی را ایجاد می‌کنند. همگی ما پیش‌فرض‌هایی در ذهن‌مان داریم که ممکن است به نتیجه‌گیری نادرستی برسیم. بنابراین قبل از این‌که کار دست خودمان بدهیم، بهتر است کمی صبوری کنیم و از مقصود طرف مقابل‌مان مطمئن شویم. فقط کافی‌ست بپرسیم: «دقیقاً منظورتان چیست؟» در این صورت، مانع بروز سوءتفاهم‌های بسیاری خواهیم شد.

۵. متأسفم که ناراحتی شما را می‌بینم

ممکن است بارها به همسر‌تان گوشزد کرده ‌باشید که در تصمیم‌گیری خود دقت کند و در معامله‌ای سرمایه‌گذاری نکند؛ بعد هم روشن شود که حق با شماست. در این مواقع، انتقاد از او راه‌ به جایی نمی‌برد و حتی ممکن است مورد پرخاش نیز قرار بگیرید. توصیه می‌شود واکنشی دلسوزانه برای او داشته باشید و بگویید که متأسف هستید او را ناراحت می‌بینید.