پس زبان کودکی باید گشاد

نوع مقاله : مادرانه

10.22081/mow.2018.66444

زینب ایمان‌طلب

چگونه علاقه به پیامبر(ص) را از دریچه‌ی داستان، به قلب کودک‌مان وارد کنیم؟

آیا با داستان، علاقه ایجاد می‌شود؛ حالا به هر کس یا هر چیز؟

کودکان با شخصیت اصلی داستان هم‌ذات­پنداری می‌کنند، پابه‌پای او همه‌ی اتفاقات را از سر می‌گذرانند، بارها آن را در ذهن مجسم می‌کنند و قهرمان‌شان می‌شود. حالا می‌خواهد بن‌تن باشد یا مرد عنکبوتی یا رستم؛ ایرانی باشد یا خارجی. ملیت و رنگ پوست و دین و مذهب برای‌شان اهمیت ندارد. کارهایی که قهرمان در داستان انجام می‌دهد، بچه‌ها را به خود علاقه‌مند می‌کند. به همین دلیل روی دفترها، لوازم‌التحریر، کیف و کفش، تی‌شرت و اسباب‌بازی‌ها، پر است از قهرمانان داستان. بچه‌ها با آن‌ها و کارهای‌شان زندگی می‌کنند و آنان را در دایره‌ی احساس و علاقه‌شان، در بلندترین مرتبه جای می‌دهند. حالا فکر کنید که قهرمان این داستان‌ها عصاره‌ی خوبی‌ها، پیامبر بزرگ اسلام(ص) باشد. واضح است که کودک ما، با این بزرگوار و خلق و خوی احسنش انس می‌گیرد.

چه داستان‌هایی بگوییم؟

داستان‌هایی از زندگی پیامبر(ص) بگویید که کودک‌تان در زندگی روزمره تجربه کرده است. به سن و اقتضای روحی و روانی کودک‌تان هم توجه کنید. نیازی نیست اولین مواجهه‌ی کودک‌تان با پیامبر اعظم(ص)، درباره‌ی تولد و ماجرای بعثت‌شان باشد. می‌توانید آن‌ها را در مراحل بعد بیان کنید. اوایل فقط از شخصیتی به‌نام پیامبر ما، محمد(ص) بگویید. مردم مکه قبل از بعثت ایشان، به او ایمان داشتند و محمد امین صدایش می‌زدند. شما هم برای کودک، پسری به‌نام محمد بسازید و سریالی از تولد، تا بزرگ‌سالی برایش تعریف کنید تا مانند مردم مکه، محبت این مرد در دلش بنشیند، او را محمد امین بداند و بعد با گفتن داستان بعثتش، کودک‌تان به پیامبری او اقرار کند و ایمان بیاورد.

نکته: اگر کودک‌تان زیر شش سال دارد، از یتیم‌شدن پیامبر(ص) شروع نکنید.

آیا گفتن داستان کفایت می‌کند؟

داستان و تکرار آن، برای در ذهن ماندن خوب است؛ ولی اگر می‌خواهیم ضمن شنیدن و به یاد سپردن داستان، به شخصیت اصلی آن، که پیامبر(ص) است، ارادت قلبی پیدا کند و از زندگی‌شان درس بگیرد، بهتر است راه‌های دیگری را برای قصه‌گویی برگزینیم:

  • برای داستان‌ها، زمینه‌سازی کنید

گاهی برای ورود به داستان، ماجرایی خلق کنید و سناریو بچینید. مثلاً اگر کودک‌تان در مسجد یا مهمانی، عروسک یا دفترش را به شما سپرد، بعد از مهمانی بپرسید: «نگاه کن ببین دفترت سالمه. پاره یا خیس نشده.» و بعد اگر گفت نه، ابراز خوشحالی کنید: «آخ جون! مثل پیامبر(ص)، امین شدم.» بعد داستان امانت‌داری حضرت را برایش تعریف کنید. حواس‌تان باشد که این سناریوچینی، بعد از یک فعل مثبت باشد. مثلاً اگر کودک‌تان در نگه‌داری عروسک دوستش بی‌احتیاطی و آن را کثیف کرد، نگویید: «ای وای! بیا بشین برات یه قصه از امانت‌داری پیامبر(ص) بگم تا یاد بگیری.» در کل، سعی کنید تیزر اخلاقی اجرا نکنید و موقعیت‌سنج باشید. مثلاً اگر معلم مدرسه هستید، داستان «پیامبر(ص) و خروسی که دلتنگ بود»، نوشته‌ی خانم «زهره پریرخ» را برای بچه‌ها تعریف کنید که داستانی تخیلی، بر پایه‌ی واقعیت‌هایی از زندگی پیامبر(ص) است؛ داستان خروسی که می‌بیند پیامبر(ص) همه‌ی حیواناتش، مانند الاغ، شتر و گوسفندش را با خطاب‌های شیرین و دلکش صدا می‌زند و برای خروس اسمی نگذاشته است. روزی بقیه‌ی حیوانات می‌گویند که پیامبر(ص) تو را هم با نام نیکو صدا می‌زند؛ اما تو مشغول خواندن هستی و صدای پیامبر(ص) را نمی‌شنوی و بعد، اسم‌هایی را می‌گویند که پیامبر(ص) برای خروس گذاشته است. وقتی قصه تمام شد، می‌توانید از بچه‌های کلاس بخواهید تا برای دوستان‌شان در کلاس، اسم نیکو با توجه به ویژگی‌های مثبت‌شان انتخاب کنند. من وقتی املای بچه‌ها را تصحیح می‌کردم، برای نوشتن آفرین، از بچه‌ها‌ می‌خواستم صفت نیک صاحب املا را بگویند و بعد، آن را پس از آفرین و احسن در دفترش می‌نوشتم.

  • داستان‌ها را زندگی کنید

بعضی داستان‌ها را می‌شود بازی کرد؛ ولی شما داستان‌های پیامبر(ص) را زندگی کنید. حیف نیست وقتی داستان پیش‌قدم‌شدن پیامبر(ص) در سلام‌کردن به دیگران، به‌ویژه بچه‌ها را می‌گوییم، خودمان زندگی‌اش نکنیم؟! حیف نیست از کوتاه‌شدن نماز پیامبر(ص)، به‌دلیل گریه‌ی کودک بگوییم و خودمان نمازمان را، هیئت‌رفتن‌مان را، کلاس درس رفتن‌مان را و حتی بازار رفتن‌مان را، به‌خاطر اذیت‌شدن فرزندمان به تأخیر نیندازیم؟! از امانت‌داری پیامبر(ص) بگوییم و خودمان در حفظ امانت کوشا نباشیم. می‌توانید این زندگی‌کردن را به کودک بیاموزید. مثلاً وقتی از دور آشنایی را می‌بینید که به سمت شما می‌آید، به کودک‌تان بگویید یادت هست داستان پیامبرمان، محمد(ص) را گفتم که زودتر سلام می‌کردند؟ بیا به او زودتر سلام کنیم تا مثل پیامبرمان خوب باشیم. این‌جا هم، حواس‌تان باشد که پیازداغ قضیه را زیاد نکنید.

 

  • خلاصه‌ی خوبی‌ها

پیامبر(ص)، تمام خوبی‌ها را دارند و ما باید بکوشیم تمام ابعاد اخلاقی آن حضرت را برای بچه‌ها برجسته کنیم. پیامبر(ص)، داستان‌هایی دارند از رابطه‌شان با بچه‌ها، رابطه‌شان با نوه‌ها، دختر و دامادشان؛ ماجراهایی دارند از مواجهه با فقرا، مساکین، درراه‌ماندگان و سؤال‌کنندگان و داستان‌های جالبی از رابطه‌شان با حیوانات و نباتات. باید خودمان بر این داستان‌ها اشراف داشته باشیم و همه‌جور قصه‌ای بگوییم.