بر مدار سلوک

نویسنده


  بر مدار سلوک
نگاهى به سازندگیهاى اخلاقى و عرفانى رمضان

جواد محدثى

 

 

شاید هیچ فرصتى براى یک محاسبه همه جانبه و خانه تکانى اساسى و بازنگرى در خود و جامعه, مناسبتر از ((ماه رمضان)) نباشد.
در شبها و روزهاى این ماه خدایى, هم مجالى براى بازپرورى روح و جان است, هم فرصتى براى رسیدگى به محرومان و مستمندان و همدردى با دردمندان, هم موقعیتى براى تقرب به خدا و تقویت روحیه معنوى و از خود رها شدن و به خدا پیوستن.
از رمضان چه انتظارى است؟!
و از روزه داران چه انتظارى؟
یکى از تکالیفمان در این ماه, رسیدگى به ((خود)) است, گشودن حسابى براى ((محاسبه نفس)), رسیدگى به نیک و بدها, خیر و شرها, ثوابها و عصیانها و حسنات و سیئات خویش.
((توبه)), راهى است, گشوده پیش پاى خاکیان گناهآلود, تا جان خویش را به پاکى برسانند و افلاکى شوند و رضاى خداى توبه پذیر را فراهم آورند, پنجره اى است باز شده به رویمان, جهت نگاه کردن به آستان مغفرت خداى غفار.
راستى ... از کجا مى توان میزان ((خلوص)) و ((بندگى)) را شناخت؟
عبادتها و تهذیبهاى این ماه, وسیله اى براى ((خودشناسى)) و ((خداخواهى)) است. شبهاى ((قدر)), اوج این معرفت متعالى و فیض سرشار الهى است, تا چه کس بهره گیرد, و چه کس تهیدست از این ضیافتخانه باز گردد!
بانوى بزرگوار اسلام, حضرت زهرا(س) فرمود: ((یک روزه دار, از روزه اش چه بهره اى مى برد و به چه کارش مىآید, اگر زبان و گوش و چشم و اندامش را ((نگهبان)) نباشد؟ ))
جلوه دیگر رمضان, در ارتباط با ((مردم)) است.
کسى غمخوارى رنجدیدگان محروم را دارد که رنج و حرمان را بشناسد و گرسنگى و نیاز را لمس کرده باشد. در روایات, از جمله حکمتهاى روزه, این به شمار آمده که با چشیدن رنج گرسنگى و تشنگى, به یاد گرسنگان بیفتیم, تا ثروتمندان به مستمندان ترحم کنند و مرفهان برخوردار, به یاد محرومان نیازمند بیفتند.
روزه دار, زکات بدنش را مى پردازد,
درد گرسنگان را حس مى کند,
با نیازمندان همدردى و همدلى دارد,
اگر در طول سال, معناى ((گرسنگى)) را نمى داند, به برکت روزه, این مفهوم برایش عینیت مى یابد و اگر توفیق یابد و شیطان بگذارد وحرص و آز امان دهد, به فقرا و بینوایان اطعام و افطارى مى دهد, غذاى گرم به خانواده هاى بى بضاعت, اما آبرومند مى فرستد و لبخند شادى بر چهره کودکان چشم انتظار تفقد و دلجویى مى نشاند ... که اگر توفیق الهى نباشد, از این خدمت به همنوع, محروم مى ماند.
رمضان به خانه ها ((بهار)) مىآورد ... بهار معنویت و صفا.
سحرخیزى براى سحرىخوردن و مناجات و نیت روزه و نماز صبح اول وقت, از برکات این ماه است.
گرم شدن کانون مساجد و محافل دینى و اتصال قویتر ((خانه ـ مسجد)) و انس بیشتر کودکان و جوانان با خانه خدا و نماز جماعت, برکت دیگرى است.
آهنگ قرآن و دعا, خانه ها را نورانى مى کند.
رابطه عاطفى میان اعضاى خانواده, بر محور ((بندگى خدا)) تقویت مى شود.
((صله رحم)), افزایش مى یابد و دلها به هم نزدیکتر مى گردد.
راستى که شبها ((دعاى افتتاح)), سحرها ((دعاى ابوحمزه)), در مساجد دعاهاى هر روزه ماه, در شبهاى قدر, مراسم احیإ و غلغله جمعیت در مساجد و حرمها و مصلاها, اینها همه موجى از رحمت و ابرى از کرامت را بر سر مومنان, سایه افکن مى سازد.
چه دلهایى که از ریب و ریا پاک مى شود,
چه دستهایى که به جیب فتوت مى رود, تا گرهى از کار دردمندى بگشاید و غمى از چهره خانواده اى بزداید,
چه حنجره هاى داودى, که به تلاوت وحى خدا مترنم مى شوند,
چه وارستگیها و توبه ها و پاک شدنهایى که محصول سبز و ماندگار ((موسم رمضان)) است,
چه اخلاقهایى که در سایه مواعظ گویندگان, به صلاح مى گراید.
چرا رمضان را ((آینه))اى نسازیم, براى تماشاى سیماى اخلاق و چهره باطن خویش؟
و کلاسى که درس آن ((خودسازى)) است,
متن آن ((دعا)) و ((نماز)),
و قبولى آن ((توبه)) و توفیق ترک گناه و بهسازى اخلاق در خانه و مدرسه و اداره و بازار و محل کار!
اگر چنین شد, مى توان روز فطر را ((عید)) گرفت.
((عید فطر)), نمره قبولى در دوره آموزشى ((شهرالله)) است.
عید فطر, عید توفیق در عبودیت و معرفت و تهذیب نفس و دور شدن از رذائل و نزدیک شدن به فضایل است.
عید ((ذکر خدا)) و ((یاد نیازمندان)),
عید ((کف نفس)) و کنترل خواسته ها و مهار تمنیات,
کیست که راضى شود میوه اى از باغ رمضان نچیده, گام از این بوستان بیرون نهد؟
وقتى سپاهى بر دشمن پیروز مى شود, شیپور پیروزى مى زنند.
غلبه بر ((خصم درون)) نیز, شادى دارد.
عید فطر, جشن عبودیت است.
خوشا آنان که اعمالشان مرضى نظر ((مولا)) مى شود و به تفرجى در دامنه هاى روح پرور ملکوتى که در این ماه, به زمینیان هدیه مى شود پرداخته, دامن دامن مغفرت و رحمت گرد مىآورند.
رمضان نیز مى گذرد و با همه خجستگى و مبارکى اش به پایان مى رسد.
گروهى به شب زنده دارى و تهجد و ((یارب یارب)) شبها و سحرگاهان انس مى گیرند, عده اى با دستهایى گشوده از نیاز و دلهایى لرزان از خوف و خشیت الهى, چشم امید به غفران خداى غفار مى دوزند,
جمعى هم در کاستن از لغزشها و سبک کردن بار گناهان مى پردازند,
کسانى از این یک ماه, براى یازده ماه دیگر توشه سلوک و نیروى عمل صالح برمى گیرند.
راستى ... ما از کدام گروهیم؟!