منبع: خبرگزارى جمهورى اسلامى
یک گروه از پزشکان انگلیسى با دستیابى به برخى از داده هاى آمارى به یکى از مهمترین اکتشافات پزشکى در مورد رابطه موقعیت جنین در رحم مادر و سلامت نوزاد در زندگى آینده وى دست یافته اند.
پروفسور ((دیوید بیکر)) و همکاران وى از واحد تحقیقات پزشکى دانشگاه ساوت همپتن در جریان تحقیق بر روى رابطه میان سلامت مادران و شرایط جنین به گنجینه اى از اطلاعات آمارى در مورد گروهى از مادران و نوزادان آنان که در اوایل این قرن در چند ناحیه از انگلیس متولد شده بودند, نائل شده اند.
این اطلاعات بر خلاف آمارى که معمولا از وضع مادر و نوزاد در هنگام زایمان تهیه مى شود و عموما شامل چند داده در مورد وزن و قد کودک و احیانا اندازه دور سر اوست, حاوى اطلاعات دقیق در مورد بسیارى از نکاتى بود که کمتر به آن توجه مى شود. در زمره این اطلاعات وزن جفت هر نوزاد, اندازه دور شکم نوزاد و حتى اندازه لگن مادر قرار داشت.
محققان دانشگاه ساوت همپتن با ردیابى 16 هزار نفر از کسانى که در فاصله سالهاى 1290 و 1309 در سه ناحیه هرتفوردشایر, شفیلد و پرستن به دنیا آمده بودند و اطلاعات مربوط به آنان در مرکز آمار جمعیت نگاهدارى شده بود, تاریخچه بیماریهایى را که این افراد بدان مبتلا شده بودند, جمع کردند و سپس به مطالعه رابطه احتمالى میان شرایط این افراد در هنگام ولادت و بیماریهاى بعدى آنان پرداختند.
از رهگذر این بررسیها روشن شد کودکانى که در هنگام زایمان به عوض وزن متعارف 3/3 کیلوگرم یا بیشتر, 2/6 کیلوگرم یا کمتر وزن داشته اند 50 درصد بیش از دیگر نوزادان در معرض ابتلا به بیمارى قلبى در سنین پس از بلوغ قرار داشته اند.
به علاوه این کودکان سبک وزن که پیش از موقع نیز متولد نشده بودند, سه برابر بیشتر از سایر نوزادان در معرض مبتلا شدن به دیابت بوده اند.
اما وزن نوزاد گویاى همه اسرار در مورد نحوه تغذیه چنین نیست. آنچه که در این مورد کمک بیشترى در اختیار محققان قرار مى دهد, اندازه دور سر نوزادان, قد وى, وزن و اندازه جفت او است. با کمک این اطلاعات مى توان با دقت زیادى مشخص ساخت شرایط جنین در رحم مادر چگونه بوده است و این شرایط به چه نحو بر سلامت بعدى نوزاد اثر گذاشته است.
تحقیقات پروفسور بیکر و همکاران وى نشان داده است کودکانى که در هنگام ولادت کوتاه قدتر یا باریکتر از حد متعارف بوده اند, یا اندازه بدنشان با اندازه سرشان تناسب نداشته است, و یا وزن جفت آنان بیش از حد متعارف بوده, شانس بسیار بالاترى براى ابتلا به فشار خون, دیابت, کلسترول بالا و امراض قلبى دارند.
به ادعاى پروفسور بیکر یافته هاى تازه نشان مى دهد که عوامل محیطى از چنان اهمیتى برخوردارند که حتى مى توانند بر روى ساختار ژنتیک فرد اثر بگذارند و از آن مهمتر اینکه تإثیرى که به واسطه عوامل محیطى در ژنهاى یک نوزاد ظاهر مى شود, بعدا به ژنهاى فرزندان وى نیز منتقل مى گردد و تصحیح یک چنین نارساییها امرى نیست که بتوان در یک نسل به انجام رساند بلکه براى رفع اشکال باید درمان را تا نسلهاى سوم و چهارم ادامه داد.
در دورانى که جنین در رحم مادر قرار دارد مهمترین امرى که براى وى حادث مى شود مسإله تقسیم سلولهایى است که بدن وى را به وجود مىآورند. هر انسان در طول عمر خویش 47 نوبت یا دوره تقسیم سلولى دارد که از این تعداد 42 دوره آن در دورانى که جنین در رحم مادر قرار دارد واقع مى شود. هر یک از بافتهاى بدن جنین داراى یک مرحله حساس رشد است که در آن مرحله خاص به رشد بهینه دست مى یابد و اگر به هر دلیل در این مرحله خطیر به هدف خاص خود نرسد, این نقیصه تا آخر عمر با فرد همراه خواهد بود.
در مرحله رشد بهینه, بافتهاى مورد نظر به غذا و اکسیژن کافى نیاز دارند اما اگر به هر دلیل این مواد در مرحله مورد نظر در اختیار جنین قرار داده نشود, جفت که مسوول تقسیم مواد غذایى است به منظور حفاظت از مغز جنین که مهمترین عضو بدن وى به شمار مىآید, ذخیره غذایى بخشهاى دیگر را کم مى کند. این امر سبب مى شود تا اندازه سلولهاى بخشهاى دیگر به طور دائمى تغییر کند و ژنهاى مربوطه متناسب با این تغییر اندازه دستخوش تغییر شوند. به این ترتیب در بدن جنین یک بمب ساعتى بیمارىزا کار گذارده مى شود که بعدها در دوران بلوغ آثار خود را ظاهر مى سازد.
به عنوان مثال نوزادانى که میان اندازه سر و بدن آنان تناسب وجود ندارد در دورانى که در رحم مادر بوده اند با کمبود مواد غذایى روبه رو شده اند و جفت براى حفاظت از مغز, کار کبد را کند کرده است و به این ترتیب سبب شده تا کبد نوزاد, توانایى شکستن و از بین بردن کلسترول و تنظیم میزان موادى مانند فیبروژن که غلظت خون را کنترل مى کنند از دست بدهد و نوزاد را در برابر بیماریهاى قلبى بى دفاع سازد.
مطالعاتى که در مورد حیوانات به انجام رسیده نشان مى دهد که اگر جنین در ماههاى آخر زندگى در رحم با کمبود مواد غذایى روبه رو شود, در میزان ترشح هورمون رشدش اختلال ایجاد مى گردد.
این هورمون مسوولیت رشد طبیعى بدن را در دوران بعد از زایمان بر عهده دارد. نوزادى که با این نقیصه به دنیا مىآید داراى قلبى بزرگتر از حد معمول خواهد شد و سرخرگهایش تنگ تر از سرخرگهاى عادى خواهند بود.
کودکانى که در دوران اواسط زندگى در رحم با کمبود مواد غذایى روبه رو شوند, در هنگام ولادت لاغراندام و غیر عضلانى خواهند بود. این نوزادان در سالهاى آتى زندگى فاقد توانایى لازم براى جذب گلوکز خواهند بود و دچار دیابت مى شوند. کودکانى که نسبتهاى میان اعضإ بدنشان صحیح است اما در مجموع کوچکتر از نوزادان عادى هستند نیز در دوران بلوغ دچار فشار خون بالا خواهند بود.
مسإله بسیار مهم در رابطه میان مادر و جنین آن است که مادران باید در تمام دوران باردارى از یک رژیم بهداشتى صحیح غذایى و روانى توإما استفاده کنند و توجه داشته باشند که تمامى حالات روحى و جسمى آنان مى تواند تإثیرى مستقیم بر روى جنینى که در رحم دارند, بگذارد.
رابطه روانى مادر با جنین نیز در سلامت روحى آینده نوزاد تإثیر بسزایى دارد. آزمایشهاى متعدد نشان داده است مادرانى که در دوران باردارى با جنین خود همانند یک انسان کامل رفتار کرده اند و یا او در مواقع مختلف سخن گفته اند و رفتار خود را برایش توضیح داده اند فرزندانى با هوش بیشتر و توان ذهنى بالاتر نصیبشان شده است.
براى این مسإله مى توان توضیحى بیولوژیک نیز ارائه داد. مایعى که جنین در آن غوطه ور است یک ترکیب شیمیایى پیچیده است که مواد آن در ارتباط با فعل و انفعالاتى که در بدن مادر صورت مى پذیرد, دستخوش تغییر مى شوند.
استرس و فشار روحى مادر مى تواند به تولید مواد مضرى منجر شود که تإثیرى نامطلوب بر روى مایعى که جنین در آن قرار دارد, بگذارد.
این نکته نیز روشن شده است که جنین لااقل سه ماه قبل از ولادت به خوبى صداى مادر را از میان دیگر صداها تشخیص مى دهد و با حرکاتى که در داخل رحم انجام مى دهد, بدان پاسخ مى گوید. در یک آزمایش جالب در دانشگاه ((کوئین مرى بلفاست)) دیده شده است که نوزادان مادرانى که در دوران باردارى یک برنامه تلویزیونى خاص را مشاهده مى کرده اند, به موسیقى شروع این برنامه کاملا حساسیت نشان داده اند.
آزمایشهاى دیگر حاکى از آن است که شکل گیرى سلسله اعصاب و سیستم ادراکى جنین در گرو اعمال محرکهاى خاص صوتى و حرکتى از سوى مادر است. به عبارت دیگر این قبیل تحریکهاى مناسب از سوى مادر است که سبب حرکت جنینى در رحم و در نتیجه رشد مناسب مغز جنین مى شود نه آنکه رشد مغز جنین مسبب حرکات جنین در رحم باشد.
تحقیقاتى که هم اکنون در مورد شرایط جنین در رحم مادر در جریان است حکایت از این نکته مهم دارد که مادران احیانا مى توانند با اتخاذ شیوه هاى صحیح در دوران باردارى از بروز عوارضى نظیر بیمارى مونگولیسم در نوزادان جلوگیرى به عمل آورند. هر چند که حصول نتیجه قطعى تر و یافتن شیوه هاى عمل در این زمینه به کاوشهاى بیشتر نیازمند است.
به نوشته روزنامه ایندىپندنت, پژوهشهاى پروفسور بیکر نشان داده است که بر خلاف اعتقاد بسیارى از محققان, سلامت جسمى و روحى افراد در زندگى آینده تنها در گرو فعالیت ژنهاى آنها نیست بلکه نقش مادران در این زمینه بسیار اساسى و حیاتى است.