گفتگو با خانم شهربانو امانى انگنه ، نماینده مجلس شوراى اسلامی

نویسنده


  زنان باید در گروهها و تشکلهاى محلى فعال باشند
با ((عزم ملى)) مشکلات رفع مى شود
گفتگو با خانم شهربانو امانى انگنه, نماینده محترم ارومیه در مجلس شوراى اسلامى

فریبا شیرازى

 

 

به منظور آشنایى با نمایندگان زن مجلس شوراى اسلامى و به تبع آن, طرح مشکلات و راهکارهاى پیشنهادى در خصوص مسایل زنان در نقاط مختلف کشور, خوانندگان عزیز شاهد گفتگو با تنى چند از این نمایندگان محترم بوده اند.
براى این شماره گفتگویى با خانم امانى انگنه نماینده مردم ارومیه انجام داده ایم که نظر شما را بدان جلب مى کنیم.

پیام زن: سرکار خانم امانى انگنه, با تشکر از فرصتى که در اختیار ما قرار دادید, براى آشنایى خوانندگان عزیز مجله, لطفا گفتگو را با بیان زندگى و سوابق خود آغاز نمایید.
ـ بسم الله الرحمن الرحیم. در سال 1339 در خانواده اى مذهبى, پرجمعیت و روستایى بدنیا آمدم. ما 4 خواهر و 4 برادر بودیم و مادرم قارى و حافظ قرآن کریم است. من آخرین فرزند خانواده و تنها زنى در فامیل هستم که خارج از خانه کار مى کند و این را البته مدیون مساعدتها و تشویقهاى خانواده خود و همسرم بوده ام.
در سال 1358 مصادف با روزهاى بسیار زیبا و شیرین انقلاب شکوهمند اسلامى, از یکى از دبیرستانهاى ارومیه دیپلم گرفتم. با اینکه خانواده ام در روستا زندگى مى کردند, به خاطر اینکه من و چهار برادرم تحصیل مى کردیم, خانه محقرى هم در ارومیه داشتیم و من دوران تحصیلاتم را در آن شهر گذراندم.

پیام زن: اهل کدام روستا هستید؟
ـ روستاى ((انگنه)) در کنار دریاچه ارومیه. چنانچه پسوند نام خانوادگى ما نیز همین است و یکى, دو بار که موضوع حذف پسوند نام مکان از نام خانوادگى مطرح شد, تإکید کردم به وسیله حفظ این نام, گویى روحیه و عواطف روستایى را در خود حفظ مى کنم.
به هر حال فعالیتهاى اجتماعى ام را از دوران دبیرستان آغاز کردم و در تب و تابى که آن روزها بین جوانها و دانشآموزان موجود بود, سهم کوچکى داشتم. با دوستان سعى مى کردیم از پول توجیبى اندکى که داشتیم به خانواده هاى نیازمند خصوصا سالمندان کمک کنیم. به خاطر دارم روزهاى اول پیروزى انقلاب, صندوقى را در مدرسه نصب کرده و به بچه ها اعلام کردیم که مى توانند با ریختن کمکهاى خود به صندوق در امور خیریه مشارکت داشته باشند. استان ما آن روزها مسایل خاصى داشت که به دنبال آن عشایر به شهر مهاجرت کرده و در حاشیه شهر چادر زده بودند. با بچه ها موضوع را مطرح کرده و تإکید شد که مى توانند حتى با یک تومان و دو تومان, در کار خیر شریک شوند و خداوند قول داده که براى کار خیر بستر حرکت را فراهم کند. پس از مدتى در یکى از ایام الله به دنبال جلسه تفسیر قرآنى که در مدرسه برگزار شد, براى اولین بار صندوق را باز کردیم. 220 تومان یک تومانى, دو تومانى و پنج تومانى جمع شده بود و با آن توانستیم حرکت خوبى را آغاز کنیم. به خانه نیازمندان مراجعه مى کردیم و از همان مبلغ کم که خداوند بدان برکت داده بود, کمکهایى را ارایه نمودیم. در این راه با سایر خواهران خیر نیز ارتباط برقرار کردیم. اگر به یاد داشته باشید در ایام دفاع مقدس خیلى از خانمها با هدیه زینتآلات خود در هزینه هاى جنگ مشارکت مى کردند. در واقع در شهر ما این کار پیش از جنگ آغاز شد.
این همکارى و مشارکت را براى کمک به نیازمندان پس از اخذ دیپلم نیز با تنى چند از دوستان ادامه دادیم. در جریان کمکها با موارد مختلف نیازمندى افراد آشنا شدیم. حتى به پیرزنان و پیرمردانى برخوردیم که کسى نبود اگر غذا هم در خانه باشد به آنها بدهد. به فکر استفاده از کمک دیگران و گسترش ارتباطات خود افتادیم. باشگاه کارگرانى بود, آنجا را به ما دادند و شروع به جمعآورى کمکها و بعد توزیع آنها کردیم. از راههاى مختلف سعى مى کردیم پول جمع کنیم. به خاطر دارم ماه رمضانى بود و فصل دروى محصول نخود. مزرعه اى 40 هکتارى را متعهد شدیم که برداشت کنیم, منتها گفتیم به ازاى کارمان, مزد باید بدهید. فکر مى کنم آن روزها مزد کارگر 80 یا 100 تومان بود. آن زمان 46 هزار تومان از این کار جمع کردیم و این شد سرمایه کارمان براى کمک به محرومین. در واقع سازمانى تشکیل دادیم که نام آن را سازمان توحیدى انفاق گذاشتیم.
به هر حال, در سال 1359 ازدواج کردم. با همسرم همکار بودیم و فکر مى کنم اگر موقعیت مناسبى باشد که انسان قبل از ازدواج شناخت لازم را از همسر آینده اش به دست آورد, در موفقیت این پیوند بسیار مهم است.
ما خوشبختانه و با کمک خداوند زندگى زناشویى بسیار موفقى داشتیم. آن روزها در خاطرم است که علاقه بسیار زیاد من براى فعالیتهاى اجتماعى و حتى حضور در جبهه هاى دفاع مقدس که در آغاز آن بودیم, با مخالفت اعضاى خانواده روبه رو مى شد. اما پس از ازدواج, همسرم همیشه همکار, همراه و مشوقم بودند و من توانستم به فعالیتهاى مورد علاقه خود به راحتى ادامه دهم. ایشان و خانواده شان نقش بسیار موثرى را در موفقیت فعالیتهاى اجتماعى من داشتند.
در سال 60 تشکیلات خیریه اى که براى کمک به محرومین ایجاد کرده بودیم, به دلیل سرازیر شدن کمکهاى مردم به جبهه ها که البته اولویت هم داشت, به سازمان بهزیستى تحویل دادیم و من هم همراه آنها به عنوان مددکار در آن سازمان مشغول به کار شدم. پس از آن مسوولیت مجتمع مددکارى قدس ارومیه را بر عهده گرفتم.
لازم مى دانم این توضیح را بدهم که سازمان بهزیستى با توجه به 22 وظیفه اى که بر عهده دارد, در هر جایى که مسلمانى یا انسانى مشکلى دارد, مى تواند حضور یابد. به خاطر همین موضوع کسانى که در این سازمان افتخار خدمت دارند با انواع مشکلات و معضلات مردم روبه رو هستند. از جمله مشکلات خانوادگى, ما سعى مى کردیم از کنار هیچ کدام آنها بى تفاوت نگذریم. به مواردى برمى خوردیم که آقایى مى خواست همسر خود را طلاق دهد و فرزندش را در مهد کودک بگذارد. با همه این موارد به گفتگو مى نشستیم. اتاق کوچکى داشتیم که در کنار سایر کارها حکم یک مرکز مشاوره خانواده را پیدا کرده بود و با همه کوچکى, برکات زیادى داشت. در این گفتگوها متوجه مى شدیم که بسیارى از اختلافات خانوادگى کاملا قابل حل است, اما زوجین راههاى حل اختلاف را نمى دانند. سخت ترین مورد ما خانواده اى بودند که حدود یک سال حل مشکل آنها طول کشید, اما بقیه موارد غالبا با 3 ـ 2 جلسه گفتگو مسایلشان حل مى شد و به سر زندگى خود مى رفتند. حتى یک بار که براى ازدواج زوجى به محضر رفته بودیم, توانستیم دو نفر را که براى طلاق مراجعه کرده بودند همانجا آشتى دهیم و به سر زندگیشان برگردانیم. به خاطر همین تجربیات معتقدم که باید در دادگاههاى خانواده یا مدنى خاص ما, حتما مشاوره خانواده حضور داشته باشد و بدون شک این حضور نقش تعیین کننده اى را ایفا مى کند. ما مى توانیم با تکیه بر مبانى مذهبى و شرعى مان, زندگیها را سر و سامان دهیم.
از دیگر فعالیتهایى که داشتم, مسوولیت دبیرى شوراى مشارکت زنان نیکوکار بود که با سازمان بهزیستى همکارى مى کرد. مدتى دبیر کمیسیون امور بانوان شهرستان ارومیه بودم. همچنین عضو کمیسیون امور بانوان بودم. به هر حال سعى مى کردم هر جا که براى بانوان و خانواده تلاش مى شود حضور داشته باشم.

ـ خانم امانى, شما نماینده مردم ارومیه و اولین زنى هستید که در این استان نامزد نمایندگى مجلس شده و به قوه مقننه راه پیدا کردید. موقعیت و وضعیت زنان آذربایجان غربى از نظر اجتماعى و خانوادگى را چگونه ارزیابى مى کنید؟
ـ مردم این استان بخصوص حوزه انتخابیه من ـ ارومیه ـ از نظر فرهنگى و از نظر عواطف و مهمان نوازى, زبانزد هستند. زنان نقش عمده اى در استان ما دارند. آذربایجان غربى با توجه به جغرافیاى سیاسى و موقعیت آن, داراى فرهنگها, مذهبها و اقشار مختلفى است. طبیعتا یک سرى از مشکلاتى که براى زنان کل کشور وجود دارد, براى ما هم هست, اما یک سرى از مشکلات ما عرفى و خاص منطقه است, حتى در خود منطقه متفاوت بوده و روستا به روستا فرق مى کند. در همین حال, زنان بسیار پرتلاش و فرهنگ دوستى داریم. از کارهاى کشاورزى گرفته تا امور خانه دارى, زنان ما فعال هستند. زنانى که روزها در مزارع گاه در حالى که حامله هستند و کودکى را نیز به پشت بسته اند کار مى کنند و شب هم به خانه و خانواده رسیدگى مى نمایند.
زنان ما در همه صحنه ها حضور دارند. اولین دانشکده علوم پزشکى در ارومیه تإسیس شده است. از نظر سطح سواد مناطق روستایى, با توجه به پراکندگى موجود دچار مشکلاتى است, اما زنان ما به سوادآموزى علاقه خاصى دارند. از نظر سیاسى, اولین راهپیمایى دوران انقلاب را در شهر ما زنان انجام دادند. اولین زنانى که گردهمایى را براى رفتن به جبهه و یارى رزمندگان تشکیل دادند, زنان ما بودند.
مى دانید که منطقه آذربایجان, منطقه اى قهرمان خیز و قهرمان پرور است و بدون شک مردان بزرگ در دامن زنان بزرگ, رشد مى یابند. خوب است گریزى هم در اینجا بزنم. رإیى که مردم به من دادند اولین رإى و رإى بسیار بى سابقه اى بود البته هیچگاه این چنین ارزیابى نکردم که مردم به من رإى دادند, تصور مى کنم مردم به عملکرد زنان رإى دادند. مردان آذرى اگر چه بسیار غیرتى هستند, اما بسیار هم واقع بین هستند. رإیى که مردم ارومیه به یک زن دادند, رإى به فعالیتهاى فرهنگى, اجتماعى, سیاسى, اقتصادى زنان و حضور آنان در صحنه هاى مختلف انقلاب بوده است.

ـ در سفرى که مقام معظم رهبرى سال گذشته به استان شما داشتند, اشاراتى نسبت به میزان کار سنگینى که زنان بر عهده دارند, داشتند. مشکلات زنان آذربایجان غربى چیست؟
ـ بله, زنان کار سنگینى بر عهده دارند. بسیارى از مناطق ما از نظر توسعه على رغم دارا بودن موقعیت سوق الجیشى و داشتن منابع آب و خاک بسیار عظیم در ردیفهاى آخر قرار دارد. بر اساس آمارى که به دست آوردم از نظر عدم توسعه در سال 55 رتبه دهم را داشت, اما الان رتبه بیستم را دارد. بدین ترتیب فشار روى مردم زیاد است. در خیلى از مناطق زنان کار مى کنند, مردان کار زیادى انجام نمى دهند. به طور گذرا اشاره کردم, زنهایى که با جنین در شکم و بچه اى به پشت در مزارع کار مى کنند, پشت دار قالى کار مى کنند. زنهایى که همسرشان فوت مى کنند با دستى زندگى معنوى خود و با دستى زندگى مادیشان را حفظ مى کنند, اینها فشارهاى بسیار سنگینى است که مقام معظم رهبرى اشاره اى آگاهانه بدان داشتند.
همچنین به دلیل وجود قومیتهاى مختلف, متإسفانه آداب و رسوم قومى و عرفى بسیار بیشتر از مسایل شرع اعمال مى شود. مثلا در دین ما هیچ جا اشاره نشده است که زن ارث نمى برد, البته در مناطق عشایرنشین ما هم علنا نمى گویند دختر ارث نمى برد, اما خود به خود آنقدر این دیدگاهها موثر بوده که زن و دختر على رغم نیازشان به تمکن مالى, مى گویند: من هرچه دارم به برادرم بخشیدم.

ـ چرا؟ یعنى در واقع ارث دختر و زن در مناطق عشایرنشین استان آذربایجان غربى منتفى است؟
ـ بله, در مناطق عشایرنشین ما ارث منتفى است. در بعضى مناطق برادرها سعى مى کنند آنقدر خواهر را بکشانند, بیاورند و ببرند که قضیه منتفى شود و متإسفانه دادگاههاى ما هم به جد, به این مسإله رسیدگى نمى کنند و زنان مستإصل مى شوند. در صورتى که حقى را که شرع قائل است باید به زنان داد.
در مناطق عشایرى از مشکلات عمده اى که داریم ازدواج زودرس دختران با مردان مسن و گاه پیر است. مثلا ازدواج دخترى با پیرمردى 60 ساله به عنوان همسر چندمش. این بحث در شوراى عالى انقلاب فرهنگى نیز مطرح شد و باید به طور جدى با این مسایل برخورد شود. مقام معظم رهبرى واقعا حرف دل مردم و حرف دل زنان را زدند.
به هر حال در این مناطق باید کار زیادى صورت گیرد, از جایى که بدن درد مى کند باید به درمان پرداخت و این دردها در استان ما باید چاره شود.

ـ مشخصا مى توانید بفرمایید به نظر شما از چه طرقى مى شود مشکلات را حل کرد؟
ـ من فکر مى کنم زنان باید با افزایش آگاهى خود, به میدان آمده و بخش مهمى از مسایلشان را حل کنند. البته در کنار مردان و نه با جداکردن زن و مرد از یکدیگر و اتخاذ مواضع خصمانه.
زنان ما پشتوانه حمایتهاى بى دریغ حضرت امام(ره) را با خود دارند و همچنین امروز وسعت نظر مقام معظم رهبرى که تإکید مى فرمایند زنان باید حکیمانه و با معرفت دینى به میدان بیایند. زنانى که دانش و اطلاعات روز دارند مى توانند خیلى از مسایل را حل کنند. مثلا ما در مسایل قضایى مشکلاتى داریم, چرا زنان اشتیاق ندارند که به این عرصه راه پیدا کنند؟ در مسایل فقهى بسیارى موضوعات باید تبیین شوند, چرا خانمها به دنبال کسب علوم فقهى نمى روند؟
زن وقتى حکمت و معرفت دینى پیدا کرد و به علوم روز دست یافت, مى تواند ارائه طریق کند.

ـ همان طور که اشاره کردید, شما سوابقى را در امور خیریه و خدمات حمایتى از اقشار آسیب پذیر دارید. نقش مردم در این قبیل خدمات با توجه به توصیه هاى اسلامى از یک سو و نیز با در نظر گرفتن تجارب کشورهاى موفق در این زمینه, بسیار تعیین کننده است. خوشبختانه مردم ما نیز به دستگیرى خواهران و برادران نیازمند خود به دلیل بهره مندى از فرهنگ اسلامى توجه دارند, اما بهره گیرى از این توجه مستلزم استفاده از توان تشکیلات غیر دولتى است که به نظر مى رسد در این زمینه هنوز خیلى جاى کار داریم و باید این قبیل تشکیلات گسترش پیدا کند. نظر شما در این زمینه چیست؟ و به ویژه نقش زنان را در این قبیل تشکیلاتى که به امور خیریه مى پردازند چگونه مى بینید؟
ـ با توجه به خلقت و روحیات زنان, عواطف و احساسات, آنها قابلیت زیادى براى فعالیتهاى خیریه اى دارند. زنان قبل از هر چیز قادرند با القإ این مفاهیم به فرزندان و همسرانشان, کل خانواده را به این مسیر سوق دهند و خود نیز در فعالیتهاى این چنینى, عملکرد بسیار خوبى داشته باشند.
وقتى ما مى گوییم زنان فعالیت اجتماعى داشته باشند, منظور فقط اشتغال, یک میز, یک صندلى و داشتن یک پست رسمى نیست. حضور زن در اجتماع جهات مختلفى دارد. اول داشتن اطلاعات روز است. متإسفانه زنان ما عادت به مطالعه ندارند. این یکى از موانع حضور مثبت اجتماعى است.
من از فرهنگ روستایى مثال مى زنم. وقتى مشکلى در روستا پیش مىآید, خود روستاییان تلاش مى کنند آن را حل کنند. مثلا براى ازدواج به شکلى عمل مى کنند که وجهى براى عروس و داماد جمع شود و براى آغاز زندگى مشترکشان یارى شوند. متإسفانه این فرهنگ دارد از بین مى رود; باید جلوى آن را گرفت. یا وقتى خانواده اى عزادار است, همسایگان و خویشان هر کدام با سینى از غذا در انجام مراسم سوگوارى آنها مشارکت مى کنند. ما از این روحیه بسیار بالاى فرهنگى و اسلامى خودمان باید استفاده کنیم. وقتى این داعیه را داریم که ام القراى اسلام هستیم, این فرهنگ را باید گسترش دهیم. ما متإسفانه همه کارهایمان را مى خواهیم دولتى کنیم.
رسیدن به خانواده شهدا به طور کامل, اصلا از عهده دولت برنمىآید. تک تک ما باید در این زمینه خود را مسوول بدانیم.
زنان مى توانند در گروهها و تشکلهاى محلى فعال باشند. به طور مثال در میان خانواده هاى نمایندگان مجلس که در مجتمع مسکونى مربوطه ساکن هستند, تشکیلاتى ایجاد شده است. از هیإت رئیسه مجلس هم که کانون مورد نظر را حمایت کردند, تشکر مى کنم. خانواده هاى نمایندگان مجلس از شهرستانها مراجعین و مهمانان زیادى دارند که معمولا براى پى گیرى مسایل حوزه هاى انتخابیه در رفت و آمدند و این کانون با ایجاد همیارى و همکارى بین خانمهاى نمایندگان مى تواند بار قابل توجهى از این مشکلات را از دوش آنها بردارد. همچنین خانمها با کسب آگاهى لازم مى توانند بهترین مشاورین براى همسران نماینده شان باشند. این کانون همچنین در شرف تشکیل صندوق خیریه اى است.
مورد دیگرى را از حسن مشارکت ملى به خاطر دارم که وقتى جنگ در بوسنى بالا گرفت و خبردار شدیم تعداد زیادى از کودکان مسلمان بوسنیایى بى سرپرست شده اند, در ارومیه اعلام آمادگى کردیم که آنها را مى پذیریم. سیصد خانواده براى این موضوع داوطلب شدند, اما بعد به ما خبر رسید که بوسنیاییها گفته اند چون والدین این بچه ها براى حفظ منافع جامعه ما از بین رفته اند, على رغم همه مشکلاتى که داریم, خودمان سرپرستى آنها را به عهده مى گیریم, این وظیفه ماست.
اگر ما چنین روحیه اى نداشته باشیم, یک روز هم شاهد خواهیم بود که سهمیه هاى ایثارگران در جامعه حذف شود یا القإ مى شود که وقتى کمکى به خانواده هاى شاهد مى کنیم از حقوق مردم مى زنیم! این طور نیست, باید بدانیم تا آخرین روزى که یک ایثارگر به عنوان مثال مى خواهد به دانشگاه برود باید زمینه را براى او فراهم کرد.
باید روحیه ایثار و شهادت, از جان گذشتگى و روحیه منافع عموم را بر منافع شخص ترجیح دادن حفظ شود و آن را به جوانانمان یاد بدهیم. معتقدم که ((عزم ملى)) مى تواند مشکلات جامعه را حل کند و این مسایل را گردن یکدیگر نیاندازیم.

ـ نظر سرکار در مورد قوانین موجود و سازمانهاى حمایتى دولتى و نقاط قوت و ضعف آنها چیست؟
ـ در شرایط فعلى با مشکلات اقتصادى و افزایش تورم در واقع نهادها و ارگانهاى حمایتى مثل کمیته امداد و سازمان بهزیستى مجبور شدند شکاف به وجود آمده را پر کنند. در حالى که چنین توانایى را نداشته و ناچارند حداقل مستمرى که پاسخگوى نیازها نیست را به خانواده هاى مورد نظر پرداخت نمایند. این وضع در شإن نظام جمهورى اسلامى نیست. من از رئیس جمهور محترم مى خواهم ضمن اینکه این مسایل را در بودجه مى بینند, دقت نظر خاصى را در این زمینه داشته باشند.

ـ ظاهرا قانون حمایت از زنان و کودکان بى سرپرست نیز دچار همین مشکلات شده و على رغم گذشت بیش از 5 سال از تصویب آن, یکى, دو سال است که بودجه اى ـ آن هم اندک ـ بدان تعلق گرفته است.
ـ همین طور است. تازه این بودجه را هم از یک بخش بهزیستى زدند و به این مسإله اختصاص دادند.

ـ فکر مى کنید اشکال در کجاست که به چنین موضوع مهمى کم توجهى مى شود و یا بهتر است بگوییم مورد عنایت لازم قرار نمى گیرد.
ـ یک مقدار باید نگاهمان را به موضوع دقیق تر کنیم. من با این گونه خانواده ها کار کردم. خانمهایى که مىآیند مستمرى خود را از بهزیستى بگیرند, با اکراه دست به چنین کارى مى زنند. به غیرت, مناعت طبع و شخصیتشان لطمه مى خورد. این نحوه کمک را دوست ندارند. اغلب اینها ترجیح مى دهند حتى در ازاى 5 هزار تومانى که مى گیرند, کار کنند.
دولت مشکلاتى داشته و دارد و در زمان سازندگى هم مجبور بودیم خیزهایى برداریم و ممکن است در برخى جاها دقت عمل نداشتیم. الان که بحث عدالت اجتماعى را مطرح مى کنیم, این اندیشه و تفکر باید از رإس وزارتخانه تا پایین وجود داشته باشد و باید به چشم ولى نعمت خود و ولى نعمت انقلاب به آنان نگاه بشود. همچنین باید در این قبیل زمینه ها عزم ملى به کار گرفته شود. انقلاب اسلامى را چگونه به پیروزى رساندیم؟ حماسه دوم خرداد را چگونه به وجود آوردیم؟ با کمک همین مردم کارهاى بزرگ صورت گرفته است. رئیس جمهور محترم باید همان ارتباطى را که در دوران انتخابات با مردم داشتند حفظ کنند و گره ها را به دست مردم باز کنند.
عدالت اجتماعى در بیان, دو کلمه است, اما در عمل مسیر بسیار جدى را در پیش داریم. فقرزدایى را دولت به تنهایى نمى تواند انجام دهد, در هیچ کشورى هم بدین گونه نبوده است. فقر دایره اى بسیار مخوف است که براى شکستن آن نیازمند عزم ملى هستیم. باید هدف گذارى کنیم و خط مشى هاى درست را طراحى کنیم و بالاخره از مردم بخواهیم کمک کنند. در این مسیر انجام اصلاحاتى در ساختار اقتصادى لازم است و البته اصلاح نگرشها.

پیام زن: برخى تبلیغاتى که در زمینه انجام امور خیریه صورت مى گیرد, همچون عروسیهاى دست جمعى به نظر مى رسد از کرامت انسانى و شوونات اجتماعى و خانوادگى افراد به دور باشد. بویژه که در رسانه هاى ارتباط جمعى نیز به نمایش گذاشته مى شود. نظر شما در این باره چیست؟
ـ من ابتدا از تلاشهاى سازمانهاى خیریه, بویژه کمیته امداد امام خمینى(ره) که کوشش قابل تقدیرى داشته, تشکر مى کنم. الگوى ما در دستگیرى نیازمندان, حضرت على علیه السلام هستند. آن حضرت در این زمینه به گونه اى عمل مى کردند که هیچ کس متوجه موضوع نشود. این قضایا بسیار حساس است و نباید مناعت طبع انسانها زیر سوال برود. به عنوان مثال, بعضى از خانواده هاى عروس دوست ندارند خانواده داماد از اینکه آنها از جایى کمک و مساعدت شده اند, باخبر شوند.
امیدوارم در این زمینه بازنگرى صورت گیرد و جامعه شناسان و مددکاران با حسن نظر بهترین روشها را برگزینند. بزرگترین مشکلى که ما در امور اجرایى داریم این است که کار را آغاز مى کنیم, موجى به راه مى اندازیم, اما آن را بررسى نمى کنیم. باید بررسى شود که این شیوه ها چه فواید و چه مضراتى دارند؟ چه مقدار به اهدافمان رسیده ایم؟ فکر مى کنم بهتر است ضمن تلاش براى ایجاد اشتغال و تهیه مسکن ارزان قیمت براى این زوجها و ایجاد صندوقهایى براى تإمین این دو, آنها را به افراد خیر براى برپایى مراسم عروسى و تهیه وسایل خانه معرفى کرد. اما در هر حال باید در این زمینه بررسیهایى صورت گیرد.

ـ شما عضو کمیسیون اقتصاد و دارایى و تعاون هستید. در زمینه فعالیتهاى این کمیسیون وضعیت و شرایط بهبود جایگاه و امکانات جامعه زنان را چگونه ارزیابى مى فرمایید؟
ـ از نظر اقتصادى باید گفت در واقع این خانمها هستند که میل نهایى خانواده ها را مشخص مى کنند و بنابراین نقش تعیین کننده اى را به عنوان مصرف کننده براى تولیدات بر عهده دارند. حتى مبانى تولید را هم مصرف کننده مى تواند تعیین کند. به عبارت دیگر خانمها همان طور که در خانه خود هستند مى توانند با طراحى و برنامه ریزى امور خانواده, تعیین کنند که در جامعه چه چیزى باید تولید بشود.
بنابراین براى ساماندهى بازار تولید و سرمایه گذاریها, یکى از اهرمهاى مهم, خود خانمها هستند. در درجه بعدى زنان نقش مهمى در صرفه جوییهاى اقتصادى دارند. ما اگر الان پس انداز ملى کشور را محاسبه کنیم, درصد بسیار جزئى دارد. در حالى که زنان مى توانند میل به پس انداز را در جامعه چه از طبقات پایین به بالا و چه بالعکس ایجاد کنند. در نتیجه بانوان از ابزارهاى کلیدى اقتصادى هر کشورى هستند.
در ارتباط با بخش تولید و تعاون و بهبود وضعیت در این بخش, هم اکنون بانوان اشتیاق زیادى براى استقلال مالى دارند. زمینه ها باید آماده شود. درآمدها باید در حد معقولى باشد و توزیع ثروت به صورت عادلانه اى انجام گیرد. اگر دولت با توجه به اصل شایسته سالارى از این اشتیاق زنان استفاده کند, آنان به نیروهاى مولدى تبدیل مى شوند.
خوشبختانه در کشور ما تعاون یکى از ارکان اقتصادى است, اما باید بدانیم که اگر به تعاون به عنوان یک بخش اقتصادى نگاه مى کنیم, چند درصد از سرمایه گذاریهاى ملى و درآمد ملى را به این بخش اختصاص داده ایم. بخش دولتى ما به دلیل نیازهایى که در مقاطعى داشتیم, بسیار گسترده شده, الان باید مسوولین بخش تعاون را ـ نه به عنوان هوو ـ بلکه به عنوان یک بخش مولد و یکى از ارگانهاى بهبود وضعیت اقتصادى در نظر داشته باشند. من این توصیه را به دولتمردان و مسوولین اجرایى مى کنم که به این بخش توجه داشته باشند. انگیزه بنده هم براى رفتن به این کمیسیون ـ که خیلى بحث کردم تا در آن عضو شوم ـ همین بود که در بخش اقتصاد و دارایى و تعاون نگرش اعضإ را به مسایل زنان معطوف سازم. پیش از این و در ادوار گذشته, خانمهاى نماینده, چند نفرى در یک کمیسیون بودند, فکر کردیم اگر در همه کمیسیونها حضور یابیم, در تغییر نگرشها موثر خواهیم بود. مى دانستم که بهزیستى, معلول علتهاى دیگرى است. در بهزیستى ما با معلولها مى جنگیم, ولى علتها جاى دیگر است. در قالب تعاون ما خیلى کارها مى توانیم انجام دهیم. آنجا که اشاره کردم زنان با سختى, مستمریها یا کمکهاى بهزیستى را دریافت مى کنند, بخشى از مشکل را مى توان در تعاونیها حل کرد. براى خانمها مى توانند به وسیله بخش تعاون, اشتغال زایى نمایند.
سال گذشته در مجلس 50% اعتبارات تبصره 3 بخش تعاون را براى اختصاص به تعاونیهاى زنان درخواست کردیم. شاید رقم چون فى البداهه خیلى زیاد بود رإى نیاورد و اگر 25% پیشنهاد مى شد رإى لازم را کسب مى کرد.
به هر حال تعاون مى تواند یکى از ارکان به نمایش گذاشتن عزم ملى ما باشد و تجربیات موفقى در این زمینه در کشورهایى چون هند, ژاپن و چین وجود دارد که مى توان از آنها استفاده کرد. ما باید توصیه قرآنى ((تعاونوا على البر و التقوى)) را از کودکى به فرزندانمان بیاموزیم; از کارهاى خانه گرفته تا امور کلان اجتماعى.

ـ اشاره کردید که با پیشنهاد شما براى اختصاص 50% اعتبارات تبصره 3 بخش تعاون به زنان در مجلس شوراى اسلامى مخالفت شد, چرا؟
ـ در فرهنگ و مذهب ما نفقه بر عهده مرد است و زنان وظیفه اى در قبال تإمین اقتصادى خانواده ندارند. اجرت المثل در هیچ جاى دنیا نیست, اما زنان ما مى توانند از آن استفاده کنند. همچنین به دلیل مشکلات اشتغال و تعداد کثیر جوانان جویاى کار با توجه به اینکه ذکور آنها مسوولیت اداره خانواده را دارند, نسبت به ایجاد اشتغال براى آنها احساس مسوولیت مى شود و در مجلس هم دلیل مىآورند که اختصاص 50% اعتبارات به زنان, مشکلات مردان جویاى کار را افزایش خواهد داد.

ـ بدون شک زنان خود سهم عمده اى در روند بهبود وضعیت خود در جامعه دارند, در این زمینه چه توصیه هایى دارید؟
ـ خانمها خودشان باید به جد, عزم را براى تغییر و اصلاح وضعیت جزم کنند. قرآن کریم مى فرماید: خداوند سرنوشت هیچ قومى را تغییر نمى دهد مگر اینکه خودش بخواهد.
ما اگر از بى احترامیهایى که در برخى موارد به جایگاه زن در جامعه مى شود گله داریم, یا از رعایت نکردن جایگاه همسر و مادر اول به خودمان و اعمال و رفتارمان نگاه کنیم. مردان جامعه و فرزندان پسر را چه کسى تربیت مى کند؟ ما 50%, جمعیتى هستیم که 50% دیگر را تربیت مى کند.
زنان ما باید در امر تحصیل و تلاش براى تغییر نگرش جامعه از هیچ کوششى فروگذار نکنند و همچنین به کسب معرفت دینى اهتمام ورزند. بسیارى از زنان جهان چشمشان به اعمال ماست. باید بیش از این به اعمال و رفتار خود توجه داشته باشیم.

ـ رهبر معظم انقلاب در فرمایشات اخیر خود به مناسبت هفته زن و روز مادر بار دیگر بر لزوم حمایتهاى اخلاقى و قانونى از زن, بویژه در محیط خانواده تإکید کردند. شما نقش قوه مقننه و قضاییه را در این زمینه چگونه مى بینید و کاستیها و ضعفهاى موجود را چگونه ارزیابى مى کنید؟
ـ در بعضى موارد که براى وضع یا احیاى قانونى به نفع زنان تلاش مى شود, عده اى از نمایندگان بزرگوار تصور مى فرمایند که بانوان نماینده و تعدادى از برادران قصد دارند دست و بال آقایان را ببندند و بدهند زیر دست خانمهایشان! نه, این طور نیست. واقعا اجحافى که در حق زن مى شود, حرکت زشتى است, بویژه که ما داعیه اسلامى بودن داریم. داعیه اسلامى بودن یعنى اینکه امن ترین مکان براى زن خانه اش است. حتى اگر ما مشکلات اجتماعى داشته باشیم, اولین قربانى آن زن است; یا در طلاق اولین قربانى, زن است. بنابراین دقیقا راهنمایى حکیمانه رهبرى معظم انقلاب در حمایت از موقعیت زن در خانواده بود تا او بتواند شادابى و نشاط خانه را حفظ کند.
در این قبیل موارد نقش مجرى قانون که باید وسعت نظر داشته باشد بسیار مهم است. در گفتگویى با یکى از آقایان قضات این سوال را مطرح کردم که آیا شما حق یک زن عفیف را که مشکلات جدىاش را حتى شاید نتواند به من بگوید, به یک مرد معتاد مى دهید؟! ان شإالله با پى گیرى مقام محترم قوه قضاییه, دفتر امور زنان و دفاتر مشاوره در دادگسترى استانها راه اندازى شود, چه بسا بخشى از مشکلات حل گردد.

ـ سرکار خانم امانى, اگر از شما به عنوان یک عضو نهاد قانونگذارى کشور سوال شود مبرم ترین نیاز زنان در شرایط کنونى در زمینه حمایتهاى قانونى چیست, از چه موردى نام مى برید؟
ـ انتظارى که مردم و بانوان از نهاد قانونگذارى کشور دارند این است که تلاش شود زمینه هاى اجراى عدالت در موردشان فراهم شود. این موضوع عام الشمول است; در همه ابعاد مثل حقوق انسانى و اجتماعى یا اشتغال و احراز پستهاى کلیدى, ورود به مراکز تصمیم گیرى و سایر عرصه ها.

ـ به عنوان نماینده مجلس که ناظر جریان امور در همه کشور و در همه دستگاهها هستید, مهمترین مسوولیت اجرایى کشور را در این خصوص چه مى دانید؟
ـ این پاسخ هم مشابه پاسخ سوال قبلى شماست. در اجرا نیز همه انتظار اجراى عدالت را دارند. این موضوع در مورد هر سه قوه مقننه, قضاییه و مجریه صادق است. زنان خواهان رعایت عدالت در همه زمینه ها هستند. واقعا وقتى منع قانونى نیست, نباید بر اساس جنس تصمیم گیرى شود. در اجرا, قانونمند شدن یا اهتمام به قانون که رئیس جمهور محترم نیز بر آن تإکید دارند, امر ضرورى است که به واسطه آن زنان نیز باید در جایگاه قانونى خود قرار گیرند. من فکر نمى کنم زنان سهم بیشترى بخواهند.
البته لازم است در اینجا بر این نکته نیز تإکید نمایم که زنان خود نقش بسیار مهمى را در قانونمند شدن جامعه دارند. باید کودکان را از خردسالى به رعایت قانون عادت داد. مادرى که با کودکش از چراغ قرمز عبور مى کند و یا از محل خطکشى نشده خیابان عبور مى کند, فرزندش را به شکستن قانون عادت مى دهد. بویژه اینکه قوانین ما منبعث از دیدگاههاى اسلامى است و پاى آن را خون هزاران شهید و خون دل هزاران جانباز, ایثارگر و خانواده شهید امضا کرده است. با احترام به اسلام, احترام به قانون و احترام به دستاوردهاى جمهورى اسلامى ان شإالله که آرامش و تعالى جامعه اسلامى بیش از پیش تحقق مى یابد.
پیام زن از فرصتى که در اختیار ما قرار دادید تشکر مى کنم.

ـ من هم با تشکر از شما براى همه دست اندرکاران نظام اسلامى خصوصا خواهرانى که براى تحقق آرمانهاى اسلام زحمات مضاعفى را متحمل مى شوند, آرزوى موفقیت دارم.