بازگشت زنان به خانه, عنوان مقاله اى است در مجله انگلیسى زبان ((ملت و جهان)), چاپ هندوستان که به بررسى تمایل و رویکرد جهانى به بازگشت زنان از محیط کار و مشاغل مختلف به خانه و خانواده و تربیت فرزندان مى پردازد. این مقاله که توسط خانه فرهنگ جمهورى اسلامى ایران در دهلى نو تهیه و ارسال شده است, لزوما دیدگاه مجله را بازگو نمى کند اما به خواندن آن مى ارزد. ضمن تشکر از عزیزان خانه فرهنگ بویژه خانم محبوبه پلنگى, توجه شما را به آن جلب مى کنیم.
پیدایش عقیده تساوى زنان با مردان, مسإله اى تصادفى نبود بلکه ریشه آن را باید در اروپاى مسیحى قرن شانزدهم میلادى جستجو کرد. یعنى هنگامى که زنان تحت ستم و استثمار بودند و هیچ گونه حقى در جامعه نداشتند, هنگامى که زنان چیزى به ارث نمى بردند و به آنها اجازه داده نمى شد ازدواج مجدد داشته باشند و به آنان به دیده حقارت و به عنوان موانع رسیدن به معنویت نگریسته مى شد, هر گونه افراطى دیر یا زود با شکست مواجه خواهد شد. در این مورد نیز زنان قیامى علیه کسانى که بر آنها ستم مى کردند آغاز نمودند و خواستار حقوق مساوى با آنان شدند. این بیدارى رفته رفته تبدیل به یک نهضت شد و چند قرن بعد اوضاع و شرایط دوران جنگ جهانى دوم سرعت این نهضت را بیشتر کرد. اما مسإله طرفدارى از حقوق زنان نتوانست راه حل کاملى براى زنان باشد. پس از آزادى و رهایى از قید و بند گذشته, نه تنها مشکلات حل نشده ماند بلکه گرفتاریهایشان بیشتر نیز شده است زیرا خداوند در نظر نداشت آنها را شبیه مردان بیافریند. جایگاه حقیقى آنها در منزل و وظیفه آنان پرورش و تربیت کودکان است. دنیا اکنون شاهد دومین دور بیدارى و آگاهى زنان است. این بار آنها در حال بازگشت به جایگاه حقیقى خود, یعنى تربیت کودکان و خانه دارى هستند. این موضوع نشان دهنده غلبه غرایز مادى بر ارزشها و نقشهاى غیر طبیعى تحمیلى زنان بر خود است.
مجله جدیدالتإسیسOut LooK)) )) در شماره سوم آوریل 96 خود مطلب جالبى را در این رابطه نقل مى کند. نویسنده مقاله با چند نفر از زنان شاغل با درآمدهاى بسیار بالا که اخیرا از شغلهاى خود دست کشیده اند تا به مسوولیتهاى ناشى از ازدواج و پرورش و تربیت بچه هاى خود بپردازند, مصاحبه هایى داشته است. خانم ((سوروچى کاپور)) مدیر یک موسسه مهم بین المللى آگهى هاى تجارتى, که اخیرا شغل خود را رها کرده است, مى گوید: ((خدا را شکر که دوران ارتجاعى و پر از شکنجه طرفدارى از برابرى زنان به سر آمده است. چرا که الان مجبور نیستیم کارهایى را که مردها انجام مى دهند انجام دهیم تا واجد شرایط زن آزاده بودن شویم.)) بیشترین ارزش در نظر وى, هویت زن بودن است.
خانم دیگرى به نام ((واگا تادب)) مى گوید: ((زندگى زنان صرفا به خاطر اشتغالشان ارزش پیدا نمى کند.)) وى که شغلش را رها کرده است تا در منزل کنار دخترش باشد, معتقد است مادر بودن به وى غنا مى بخشد. خانم ((سورا بهاى بیکچاندانى)) و خانم ((روچى تریو آمبالا)) نیز سرگذشت مشابهى دارند. مشاغلشان را رها کرده اند تا به مواظبت از دخترانشان بپردازند. ((سورا بهاى)) یکى از مدیران شرکت ((نستله)), و ((روچى)) مدیر شرکت ((کلیت پالمولیو)) colgatepalmolive بود.
این روند صرفا محدود به هند نمى شود بلکه روندى جهانى شده است. خانم ((کاترین حکیم)) استاد مدرسه عالى اقتصاد لندن ضمن تحقیقات خود دریافته است که دو سوم زنان انگلیسى, خانه دار بودن را به اندازه شغل بیرون از خانه مهم و مفید مى دانند. ((کاترین حکیم)) معتقد است اکثر زنان علاقه اى به کار کردن در بیرون از خانه ندارند و اعتقادشان بر این است که مسوولیت آنها وظایف داخل خانه, و کسب درآمد و روزى, وظیفه مردان است. در ایالات متحده آمریکا, بسیارى از زنانى که بچه کوچک دارند به دلیل وظیفه خطیر نگهدارى از بچه هایشان مشاغل خود را رها کرده و به مادران تمام وقت تبدیل شده اند. اگر چه این روند هنوز به مثابه یک زمین لرزه عظیم نیست, اما نشانه هایى حاکى از وقوع یک تحول فرهنگى بزرگ در میان این مادران و همچنین تغییر اولویتهاى آنها در حال پیوست به مکتب جدیدى هستند که ((دیوید با لنکن هوان)) رئیس ((موسسه ارزشهاى آمریکا)) آن را ((مکتب جدید طرفدارى از خانواده)) مى نامد.
یک خانم 36 ساله اهل ((اوهایو)) به نام ((ایورا مالدونادو)) که فعالیتهاى بسیارى در بیرون از منزل داشت, پس از بچه دار شدن از این فعالیتها کاست. وى دلیل این کار خود را این گونه ذکر نمود: ((ما به کودکان خود در این جامعه خیلى چیزها مى دهیم. اما آنچه به آنها نمى دهیم, ارزشها, سنتها, وقت و از همه مهمتر با مادر بودن است و آن چیزى است که کودکان امروز تشنه آن هستند.))
خانواده ((میشل گلاس)) 35 ساله که مدیر فروش یک فروشگاه زنجیره اى در کالیفرنیاست, دو سال پیش به هنگام تولد دوقلوهایش از شغل خود دست کشید.
خانم ((کالى سورن من دیکسون)) بنیانگذار موسسه اى حقوقى به نام ((حقوقدانان داخل منزل)) که دویست عضو در منطقه واشنگتن دارد, از شغل خود استعفا داد تا بتواند بچه دار شود. وى مى گوید: ((من به هر کارى که دست مى زنم خود را صد در صد در اختیار آن مى گذارم. عاشق مادر شدن شدم و میل نداشتم در دو جهت متضاد کشیده شوم.))
مقاله اى در سال 1994 (1363) منتشر شد که خیلى ها از آن نقل قول کردند. در این مقاله آمده است: ((خانواده هاى دو درآمدى رو به کاهش هستند ... بسیارى از خانمهایى که مى توانند بچه دار شوند در حال بازگشت به خانه هستند. این روند جدید, سازگارى با سنت اسلام دارد. تعالیم اسلام براى توازن امنیت و ثروت, راههاى جدیدى گشوده است. اسلام به زنان حق ازدواج مجدد, ارث بردن, طلاق و دیدن شوهر قبل از ازدواج را اعطا کرده است. نمونه هاى چنین حقوقى درتمام طول تاریخ بى سابقه بود. اسلام به مرد و زن حقوق مساوى داده است. زنان هم, مانند مردان از تمام حقوق برخوردارند, اما تقسیم حقوق و وظایف, متفاوت است. معیار تقسیم حقوق, خصوصیات فیزیکى و جسمى است. خداوند زنان را براى پرورش و تربیت کودکان و مردان را جهت کسب روزى و حفاظت از خانواده آفریده است. در دنیا هر چیزى براى منظور و هدف خاصى آفریده شده است و همه چیز در مکان ثابتى در حال فعالیت و توسعه است. این مسإله شامل حال روابط انسانى نیز مى شود. هماهنگى اجتماعى وقتى تحقق مى یابد که مرد و زن به وظایف خود خوب عمل کنند و یقینا لذت هماهنگى, بالاتر از هر لذت دیگرى است. اسلام کار کردن را براى زنان در جهت بهبود وضع اقتصادى خانواده ممنوع نساخته است اما این کار باید وظیفه دوم آنها باشد)).
شاعر بزرگ و مشهور ((هنرى ود روژت لانگ فلو)) این موضوع را چنین بیان مى کند:
در خانه بمان قلب من و استراحت کن
قلبهاى حافظ خانواده, خوشبخت ترینند.