رحم مادر در هوش فرزندان موثر است
ژنها تنها عامل تعییـن کننـده میزان هـوش نیستنـد; رحمهاى بهتـر, مـى تـواننــد فرزندان باهوشترى را به دنیا آورند.
جمعى از محققان اخیرا دریافتند جنینهاى مـوش که از نظر ژنتیکـى یکسان هستند و در رحمهاى مختلف پرورش یافته بـودنـد کارهاى ذهنـى را در سطـوح مختلفـى انجام مى دادند. ایـن تفاوت مـى تـواند به علت برخـى عوامل ظریف بیـوشیمیایى در زهدان مادر باشد. دانشمندان مـى گـویند: این تحقیق اولیـن مطالعه اى است که به روشنـى رحـم مادر را در تواناییهاى شناختى درازمدت یک کـودک موثر مى شناسد و مى تـواند کاربـردهاى مهمـى بـراى سلامت مادران, مادران جانشینـى, و تهیه رحمهاى مصنـوعى داشته باشـد. دننبـرگ, یکـى از محققان یادشـده مـى افزاید: شاید بایـد به طـور جدىترى در مورد فیزیولـوژى باردارى فکر کنیـم. آیا راههایى براى آماده سازى یک رحـم غیـر بـاردار, بـراى بـاردارى وجــود دارد؟
تحقیقات انجام شده بر روى جنینهاى همسانى که از بدو تولد از هـم جدا شده و به طور جداگانه بزرگ شده بـودند, دانشمندان را به ایـن گمان رهنمون کرد که تکامل در رحـم بر هوش تإثیر مى گذارد اما مطالعه دننبرگ بر روى موشها شـواهد بیشترى در مورد وجود این ارتباط فراهم مى کند.
دانشمندان بر روى یک دسته جنیـن مـوش که از نظر ژنتیکـى یکسان بـودند و به یک بیمارى خـودایمنـى, شبیه به سل پـوستى در انسان مبتلا بـودند, مطالعاتـى انجام دادند. یک سوم جنیـن موشها را به رحم مادران سالم و یک سوم دیگر را به رحمهاى مادران مبتلا به بیمارى خودایمنى منتقل کردند. موشهایى که از مادران سالـم غیر بیمار به دنیا آمدند بعد از آنکه از شیر گرفته شدند, پنج نوع آزمایـش یادگیرى از آنها به عمل آمد.
همه مـوشها در یادگیرى, تـوانایى و قابلیتهاى خـود را نشان دادند اما در چهار مورد از پنج آزمایش, نتایج آزمون موشهایى که در رحـم مادران سالم تکامل یافته بـودند حتـى اگر ناهنجاریهاى مغزى مرتبط با بیمارى خـودایمنـى را به ارث برده بودند بهتر بود.
شـرح ایـن مطـالعه در مجله ((نیـوسـاینتیست)) به چـاپ رسیده است.
استفـاده از قـرص نـاتـوانـى جنسـى مـورد تاییـد مراکز پزشکى قرار گرفت
قرص جـدیـدى براى مقابله با ناتـوانـى جنسـى در مردان به بازار خـواهـد آمـد.
روزنامه وال استریت ژورنال اخیرا نوشت:
اداره کل مـواد غذایى و دارویى آمریکاFDA اخیرا اجازه تـولید و فروش قرصى به نام ویاگراViagra را صادر کرده است.
آزمایشهاى انجام شـده نشان داده است که ویاگرا عوارض جانبـى زیادى ندارنـد, و در 70 درصد موارد, نتیجه مثبت مى دهد.
حدود 20 تا 30 میلیون مرد در آمریکا دچار ناتـوانى جنسى هستند و اکثر آنها از مطرح کردن این مشکل خـوددارى مى کنند. اهمیت قرص ویاگرا در ایـن است که مصرفـش آسان است. حال آنکه روشهاى کنونى مقابله با ناتـوانى جنسى مردان غالبا دردآور یا ناراحت کننده است.
تحلیل گران بازار دارو, پیـش بینى مـى کنند ویاگرا به یکـى از پرفروش تریـن قرصها تبـدیل شـود و تا چنـد سال دیگر فـروش آن در سطح جهان به سالانه 3 میلیارد دلار بالغ شود.
یک عدد قرص ویاگرا در داروخانه با قیمتـى حدود ده دلار عرضه خـواهد شد. لازم به ذکـر است که ویاگـرا تمایل جنسـى را افزایـش نمـى دهـد بلکه فقط بـدن را آماده مى کند.
الهام از مگـس میـوه بـراى سـاخت سمعکهایـى کـوچک تـر و بسیـار قـوى
کارشناسـان بـا الهام از نحـوه عمل نـوعى مگـس میـوه که در بـدن جیـرجیـرکها تخـم گذارى مى کند, دست اندرکار تکمیل سمعکـى کارآمدتر از سمعکهاى کنـونى هستند.
نـوع ماده مگـس میوه, مـوسـوم بهochracea Ormia هنگامى که جیرجیرکها به سر و صداى شبانه مشغولند بر پشت آنها تخمگذارى مى کنند. ایـن لاروهاى کـوچک سفید, در عرض مدت کـوتاهـى خـود را از راه بال جیرجیرک به درون بـدن او مـى رسانند و به تـدریج شروع به تغذیه از اندامهاى داخلـى جیرجیرک مـى کنند و پـس از تناول همه اعضاى بدن جیرجیرک در حالى که به صورت یک مگـس کامل در آمده اند, لاشه طعمه خود را که بیـش از پـوسته اى از آن بـر جـاى نمـانـده تـرک مـى گـویند.
ویژگى ایـن حشره تـوانایى آن در فرود آمدن بر روى بدن جیرجیرک با دقتى در خور تحسین است. ایـن عمل آن گـونه که به نظر مـىآیـد ساده نیست. بسیارى از حشـرات براى تعییـن مـوقعیت کانون صدا از تفاوتى که در زمان رسیدن صدا به دو گـوششان پدید مىآید استفاده مـى کنند. اما براى ایـن منظور, دو گـوش باید چند سانتیمتر از یکدیگر فاصله داشته باشند. روشـن است که مگـس میوه نمى تـواند از ایـن شیوه بـراى شنـاسـایـى مـوقعیت طعمه خـود استفـاده کنــد.
برخى از محققان, مدعى هستند که موفق به کشف راز سیستـم شنوایى ایـن نوع حشرات شـده اند و از آن بالاتر در تلاشنـد تا با تقلید از ایـن سیستـم, سمعکهاى جـدیدى بسازنـد که به مراتب مـوثرتـر از سمعکهاى کنـونـى به کار افراد خـواهـد آمـد.
در سطح جهان حدودا از هر ده نفر یک نفر به سنگینى گـوش و ثقل سامعه دچار است.
هر چند که تکنـولـوژى ساخت سمعک, طـى چند دهه گذشته رشد قابل تـوجهى کرده اما تکنیک اصلـى که در همه ایـن دستگاههاى مختلف به کـار مـى رود, در اساس, یکسـان باقى مانده است.
این تکنیک عبارت است از استفاده از یک میکروفـن براى دریافت صوت, تقویت آن به وسیله تقـویت کننـده و انتقـال آن بـا دامنه بلنـدتـر به داخل گـــوش شخص.
گوش آدمى قادر است اصواتى را که تـواترشان بیـن 20 هرتز تا 150 کیلو هرتز است استماع کند و بالاتریـن میزان حساسیت گـوش به صداهایى است که در قلمرو فرکانسى یک کیلو هرتز تا 6 کیلـو هرتز قرار دارنـد. اهمیت فرکانسهاى بالا در آن است که همه حروف صامت یا بى صدا در زبان به وسیله ایـن گـونه فرکانسها منتقل مى شـوند.
سنگینى گـوش در افراد معمـولا با ناتـوانـى آنان در شنیـدن فرکانسهاى بالا آغاز مى شود. ایـن قبیل افراد در یک میهمانى مى تـوانند صداى همهمه حاضران را بشنوند امـا از شنیـدن صـداى کنـاردستـى خـود نـاتـوان خـواهنـد بـــود.
جیرجیرکها اصواتى تـولید مى کنند که فرکانسشان بیـن 2 کیلو هرتز و 7 کیلو هرتز قرار دارد. و مگسهاى میوه قادرند به دقت مـوقعیت جیرجیرکها را از میان صداهاى گوناگـونـى که به آنها مـى رسد تشخیص دهند. ایـن کار با تـوجه به اندازه کـوچک جیرجیرکها و پنهان بـودن آنها در میان انـواع مـوانع طبیعى, کار ساده اى نیست.
مگسهاى میوه تنها در صورتى موفق به انجام عمل شناسایى مى شوند که بتـوانند خود را بـا فـرکـانـس صـوتـى جیـرجیـرکها تطبیق دهنـــد.
محققان براى انجام آزمایـش و دستیابى به راز شنوایى مگسهاى میوه, قفـس کـوچکى بر پا کرده اند که در هر انتهاى آن یک دستگاه صوتى کوچک قرار دارد که مى تـواند صداى جیرجیرک را تـولید کند. مشاهدات نشان مى دهد که مگسهاى میوه همواره الگوى صـدا را دنبال مى کنند و معناى ایـن امر آن است که آنها داراى مکانیزمـى هستند که بـا مکـانیزم صـوتـى دیگـر جـانـداران تفـــاوت دارد.
در انسان و دیگر پستانداران بزرگ, گوش از یک غشإ اصلى, مـوسـوم به پرده گـوش تشکیل یافته که گوش خارجـى را از گـوش میانى جدا مى کند. ایـن پرده در پاسخ به ارتعاشات هـوا که به وسیله اصـوات به وجـود مىآید به نـوسان در مـىآید و ایـن نـوسانات به مغز منتقل مى شوند و در آنجا صدا درک مى شـود. هر یک از دو گـوش به نحـو مستقل عمل مى کنند. ارتباط میان آن دو به وسیله لایه هاى مختلف مغز قطع شده است. از آنجا که اصـواتى که به دو گوش ما مى رسند با اندکى تفاوت زمانى دریافت مى گردند, مغز مـى تـواند از روى همیـن تفاوت کـوچک محل منبع صـدا را مشخص کند.
گـروهـى از محققان در دانشگاههاى آمـریکا و اروپا بـا همکارى یکـدیگـر در تلاش ساختـن مدلى از گوش, مشابه گوش مگس میوه هستند. مشکل بزرگى که در سر راه ایـن محققان قـرار دارد انـدازه گـوش نیست. زیـرا نانوتکنولـوژى و تکنـولـوژى ساخت مـدارهاى مینیاتـورى امکان ساخت سـاختـارهاى کـوچک را فـراهـم آورده است. اما مسإله اصلى در مورد ایـن گـوشها, میزان تـوانى است که براى تغذیه مدار سمعک, مـورد نیاز است. زیرا از آنجا که سمعک مـى باید در طـول روز و براى مـدت زیادى روشـن بـاشـد, تـوان بسیـار زیـادى بـراى تغذیه آن مـورد نیــاز است.
اما در اینجا نیز خـود مگـس میـوه راه حل مناسب را پیـش پاى محققان قرار داده است. از آنجا که گـوش به طـور مکانیکـى کار مى کند, بنابرایـن کل ساختار آن در مگـس میـوه به صورت انفعالى یعنى با دریافت انرژى از منبع صـوتـى کار مى کند و نیازى به انرژى اضافـى ندارد. به ایـن تـرتیب محققان امیـدوارند بتـواننـد از انرژى نـوسانى که از بیرون مىآید, براى روشـن کردن یک تقـویت کننده جهت رساندن صـدا به گـوش استفاده کنند. به ایـن ترتیب به عوض تـولید سمعکـى که به مقـدار زیادى انرژى نیاز داشته باشـد, مى توان سمعکـى تـولید کرد که تنها هنگامـى کار مـى کند که صدایـى آن را به حرکت در آورد. ایـن امر به معناى استفاده از تـوان بسیـار کمتـر و مـدارهـاى به مـراتب کـوچکتـــر است.
به اعتقاد پژوهشگرانـى که هـم اکنـون سرگرم تکمیل ایـن پـروژه هستنـد, انتظار مى رود نخستیـن نمونه سمعکى که با استفاده از ساختار گـوش مگـس میوه طراحى شده طى پنج سال آینده به بازار عرضه شود.
نـوزادان حـاصل از جنیـن منجمـدشـده از رشـد و نمـو طبیعى بـرخـوردارند
پزشکان سوئدى مى گویند:
نـوزادانـى که از جنیـن منجمـد به دنیا مـىآینـد به انـدازه کـودکـانـى که به طـور طبیعى یـا بـا روش آى وى اف به دنیـا آمـده انـد از سلامت و تنـدرستـى برخوردارند. این محققان هیچ تفاوتى در الگوهاى رشد و نمو کودکانى که از جنیـن منجمـد, تـولـد یافته اند با سایر کـودکان مشاهده نکردنـد. روش انجماد جنینـى, تإثیـر سـوء بر رشـد و سلامت کودکان در دوران نـوزادى و اوان کـودکـى بـر جاى نمى گذارد. تا دو درصد همه مـوالید در سـوئد با روش آى وى اف به دنیا مـىآیند.
اسپرم و تخمک, درون لوله آزمایش به هم پیوسته و جنیـن حاصل در داخل رحـم قرار داده مـى شـود. در ایـن فرآیند از جنینهاى تازه یا جنینهایـى که قبلا منجمد شده استفاده مى شود. دانشمندان رشد و نمو, بروز نقائص عمده و شیوع بیماریهاى مزمـن را در 255 کودک حاصل از جنین منجمد, 255 کـودک حاصل از روش آى وى اف با جنیـن تازه, و 252 کودک که به طور طبیعى لقاح یافته بـودند را در 18 ماه اول عمرشان مورد بررسى قرار دادند. محققان در ایـن سه مقـوله هیچ گـونه تفاوتى را مشاهده نکردند. کـودکان حاصل جنیـن انجماد یافته تا سـن 18 ماهگـى, رشد و نمـو طبیعى دارند و در مقایسه با کودکان متـولد شده با روش آى وى اف یا بارداریهاى طبیعى هیچ گـونه افزایشـى در نقص فیزیکـى یا حـرکات عضلانـى در اثـر عمل فکـرى نشـان ندادند.
عمل بو کشیدن, مغز را فعال مى کند
ظاهرا سگها چیزى را مـى دانند که انسانها از آن بـى خبرند یعنى همان مفید بـودن عمل بو کشیدن براى مغز است.
دانشمنـدان دانشگاه استانفـورد در پـالـوآلتـو طـى گزارشـى در مجله ((نیچـر)) مى نویسند:
عمل بـو کشیـدن, مغز را نسبت به ورود قـریب الـوقـوع یک رایحه, آگاه مـى کنـد.
یافته هاى ایـن دانشمندان نشان مى دهد پردازش بو کشیدن یا علایـم بو در کسانى که حـس بـویایى شان را از دست داده اند مى تـواند ناقص باشد. سالیانه حدود 200 هزار آمریکایـى که بیشتـر آنها در مراحل اولیه بیماریهاى پارکینسـون یا آلزایمر به سر مى برند به ایـن مشکل دچار مى شوند. در حالى که عملکرد درونى دستگاه بـویایى همچنان یک راز حل نشده باقى مانده است. ایـن کشف به دانشمندان در کشف دلایل از دست دادن حـس بـویـایـى در انسـانها کمک مـى کند.
جـان گـابـریلـى, استـادیـار روانشنـاسـى مـى گـویـد:
ما آنچه را که ظاهرا دو جنبه مختلف پردازش حـس بویایى است کشف کرده ایـم. ایـن پردازش, شامل رانـدن هـوا به درون بینـى و قفل شـدن مـولکـولهاى ماده معطر به سلولهاى عصبى است.
گابریلـى مى گـوید: یک جنبه, مرحله اکتشافـى یعنى بـو کشیدن و جنبه دوم, مرحله ارزیـابـى یعنـى بـوییـدن و استشمـام کـردن است.
گمـان نمـى رفت که جـداسـازى ایـن دو مـرحله در انسـان امکـانپذیـر بـاشد.
قبلا وجـود ایـن دو مرحله, آشکار نبـود; اکنـون مـى تـوان پرسید کـدام مرحله در بیمارى دچار اشکال شده است.
با استفاده از دستگاه ام آر آى که افزایـش سطح اکسیژن ارسالى به سلولهاى فعال عصبـى را شناسایى مى کند,محققان تصاویر به دست آمده از فعالیت مغزى براى تشخیص بیـن مـراحل بـو کشیـدن و بـوییـدن را بـررسـى کـردنــد.
تصاویر داوطلبانى که هـواى بـى بـو را به درون بینى مى کشیدند نشان دهنده فعالیت بیشتر در ناحیه اى از مغز مـوسـوم به قشر پریفـورم است. وقتى رایحه, وارد محیط شد ایـن تصویر, تغییر چشمگیرى پیدا کرد. در داوطلبانى که در معرض یک بوى قابل تشخیص قرار داشتند این فعالیت به دیگر مناطق لـوب پیشانـى مغز منتقل شد. ایـن تصاویر نشان دهنده مقدارى تـداخل و هـم پـوشـى بیـن مناطق فعال شـده مغزى است که نمایانگر آن است واکنشهاى بو کشیـدن مغز را بـراى دریافت پیام بـویایـى آماده مى کند. نوآم سوبل که ایـن تحقیق را انجام داده است, مى گوید: واضح است که بینى همیشه باز است اما از نظر عقلانى واکنـش بو کشیدن, قابل مقایسه با گشودن چشمها است. مى توان آن را علامت هشدار ورود یک بـو و به عنـوان یک مکانیسـم تـوجهى در نظر گرفت. به طور مثال, وقتى به حمام عمومى مى روید, تنها با اولیـن بـو کشیدن است که واقعا بـوى چیزى به مشامتان مى رسد. اگر ایـن کار را انجام ندهید متوجه نوع بو نخواهید شد.
ایـن تجربه که شامل فرستادن هـوا به درون سـوراخهاى مسدود شده بینى است, نشان مى دهد نه حرکت مـولکـولهاى بینى بلکه هواى رانده شده به درون بینى است که مغز را آماده مـى کند. ایـن اطلاعات براى مبتلایان به اختلالات عصب شناختـى کاربردهایـى دارد. اختلال بـویایـى بیشتـر مبتلایان به پارکینسـون یا آلزایمر را که اغلب به صـورت یکـى از اولیـن علایـم بیمـارى ظاهـر مـى شـود مبتلا مـى کنـد.