نویسنده

زنان و دختران روستایى: تصویرى از تعامل آموزش و سواد در زندگى

رفیع افتخار

 

 

بر اساس سالنامه آمارى سال 1370, تعداد جمعیت زنان روستایى کشـور, 11491693 نفر در مقابل 12144898 نفر مرد روستایى است.
نسبت جنسى در نقاط روستایـى, 1 به 4 است, که کمتر از نسبت جنسـى در شهرها یعنـى 1 به 5 مى باشد. طبق آمارهاى موجـود, زنان روستایى, 23 درصد از کل جمعیت کشـور و 49 درصـد از کل جمعیت زنان کشـور را تشکیل مـى دهنـد. بـر اساس آمار سال 1365 از مجمـوع جمعیت غیر فعال روستایى کشـور در ایـن سال حدود 85 درصد را زنان خانه دار تشکیل داده اند و نسبت زنان خانه دار روستایى به مجمـوع زنان غیر فعال کشـور, طبق این برآورد 4 / 77 درصد مى باشد.
آمارگیرى جمعیت 1370 مرکز آمار ایران حاکى است, بیـش از 6 / 23 میلیـون نفر (3 / 42 درصد) از جمعیت کشـور در روستاها سکنى دارند که نزدیک به 5 / 11 میلیـون نفر آنها (6 / 20 درصد جمعیت کل کشـور و 06 / 48 درصد جمعیت روستایى) را زنان تشکیل مـى دهند.
با وجود کاهـش نسبت جمعیت روستایى ـ شهرى در طول سالهاى 1335 تا 1370, قدر مطلق آن و همچنیـن قـدر مطلق جمعیت زنان روستایـى, پیـوسته رو به افزایـش بـوده است.
جمعیت روستایى از حدود 13 میلیون به 6 / 23 میلیـون نفر و تعداد زنان روستایى, از 4 / 6 به نزدیک 5 / 11 میلیون نفـر رسیـده است. از ایـن تعداد نزدیک به 1 / 7 میلیـون نفـر, یعنـى 6 / 61 درصـد زنان روستـایـى در سـن فعالیت و از ایـن عده, تعداد 6 / 6 میلیـون نفـر به لحـاظ اقتصـادى فعال بـوده انـد.
جـدول 1 ـ زنان شاغل داراى سـن 6 سال و بالاتر, بـر حسب گروههاى عمـده فعالیت در منـاطق شهرى و روستـایـى (به درصـد) سـال منـاطق شهرىمنـاطق روستـایـى کشاورزى صنعت خـدمات سایـر کشاورزى صنعت خـدمات سایـر
ارقام ایـن ستون
متشکل از شاغلان فعال در استخـراج معادن, ساختمان, بـرق و گاز و آب, بـازرگانـى, حمل و نقل و ... و دیگـر فعالیتهاى غیـر قـابل طبقه بنـدى مـى بـاشد.
مآخذ: مـرکز آمار ایـران, سالنـامه هـاى آمـارى مختلف و بـر اسـاس جـدول صفحه 65 سالنامه آمارى سال 1368.
بـدیـن تـرتیب, تعداد زنان فعال از سال 1335 تا 1355 به سرعت افزایـش یافته است (نزدیک به 5 / 2 برابر شده است). در حالى که آمار سال 1365 کاهشـى حدود 5 / 41 درصد نسبت به سال 1355 نشان مـى دهـد. در پنج سـاله 1365 ـ 70 حـدود 20 درصـد به شمار زنان فعال جامعه روستایى افزوده شده است و مى تـوان پیـش بینى نمـود که در سالهاى آتى, تعداد زنان بالقـوه یا بالفعل فعال در بخـش روستایى, روندى افزایشى خـواهد داشت. (جـدول 1) در سال 1369 اعلامیه جهانـى آمـوزش براى همه اظهار داشته است که ضرورىتریـن اولـویت, اطمینان از دستیابـى زنان به آموزش و ارتقاى کیفیت آمـوزشى براى زنان و دختران و از بیـن بردن هر گـونه تنگنایى که از مشارکت ایشان ممانعت به عمل مىآورده است. هر گـونه نقـش کلیشه اى بر حسب جنسیت در نظام آمـوزشـى باید حذف شـود. دختران, 81 میلیون از کل 130 میلیـون کـودکى را که به مدرسه نمى روند, تشکیل مى دهند. نابرابرى بر حسب جنسیت بخصـوص در مناطق روستایى مشهود هستند. اگر نفـوس 9 کشـور پرجمعیت جهان را بر روى هـم جمع نماییـم, درصد ثبت نام زنان از کل ثبت نامها, از میزان 42 درصد در سال 1359 میلادى به 44 درصـد در سال 1369 افزایـش یافته است. در امر بـى سـوادى نیز, رونـدى از نابرابرى بـر حسب جنسیت مشهود است.
زنان بیـش از 60 درصد از کل 948 میلیـون بـى سـواد بزرگسال در سطح جهان را تشکیل مى دهند. در حال حاضر, از هر سه نفر زن بزرگسال, یک نفر قادر به خواندن و نوشتـن نیست. ایـن در مقایسه با میزان یک نفـر در هـر پنج نفـر از مـردان است. یکـى از مـوانع رشـد و ترقـى زنان, محـدودیت آنان در خصـوص دستـرسـى به آمـوزشهاى مختلف ابتدایى, متـوسطه و دانشگاهى است. آمارهاى موجـود نشان مى دهند شمار بى سوادان 15 سال به بالا در جهان, از 760 میلیـون نفر در سال 1349 میلادى به 899 میلیـون نفـر در سال 1364 افزایـش یافته است. بر اساس آخریـن آمار یـونسکـو, تقریبا 98 درصـد جمعیت بى سـواد در سال 1364 میلادى به کشـورهاى در حال تـوسعه تعلق داشته است. در بسیارى از نقاط جهان, دختران شانـس کمترى نسبت به پسران و مردان بـراى حضـور در مدرسه دارند و ایـن نابرابرى و تفاوت, با بالا رفتـن سطـوح آمـوزشـى (ابتـدایـى, متـوسطه و عالى) بیشتر مى شود. در کشـور ما نیز, نتایج حاصل از سرشمارى سال 1365 نشان مـى دهد, حدود 61 درصد از زنان روستایـى بـى سـواد بـوده اند. (جدول شماره 2) جدول شماره 2 ـ تـوزیع نسبى باسـوادان 6 ساله و بیشتر بر حسب سطح تحصیلات و جنـس در نقاط روستایـى کشـور در سال 1370 سطح تحصیلات مرد و زن(درصد)مرد(درصد)زن(درصد) ابتـدایـى69 / 8458 / 7255 / 72 راهنمـایـى72 / 4719 / 8322 / 15 متوسطه73 / 159 / 3112 / 6 سـوادآمـوزى03 / 467 / 103 / 12 آمار و ارقام نشـان دهنـده وضعیت نامناسب آمـوزش زنان روستایـى, نسبت به مـردان در گذشته مـى بـاشـد در حالـى که از هـر یکصـد نفـر زن روستایى, تنها یک نفر باسواد بوده است. گرچه ایـن وضعیت دچار تغییرات اساسى شده است اما هنـوز هـم نسبت باسـوادى زنان روستایـى نسبت به زنان شهرى کمتر است. به طـورى که در سال 1365 درصد باسـوادى در میان زنان شهرى تقـریبا دو برابـر درصـد باسـوادى در میان زنان روستایى بـوده است. محرومیت زنان در امر آمـوزش پیشینه اى طـولانـى داشته و با وجـود تلاشهاى صـورت پذیرفته در سالهاى اخیر تا رسیدن به هدف نهایى هنـوز راه درازى در پیـش است. بر اساس آمارگیرى جمعیت سال 1375 مرکز آمار ایران, جمعیت زنان روستایى برابر 321 / 421 / 11 نفر مى باشد و هـم اکنـون 67 درصد از مجموعه زنان در سطح کشـور باسواد و بقیه از نعمت سـواد محرومند که در ایـن میان زنان روستایى از سهم کمترى برخوردارند.
گرچه زنان روستایى از نظر سـوادآمـوزى نسبت به گذشته پیشرفتهاى چشمگیرى داشته و سطح بـى سـوادى آنان از 86 درصد در سال 1359, به 54 درصـد در سال 1372 رسیده است لیکـن هنوز روستاهاى کشور بیـش از نیمى از زنان بى سواد را در خـود جاى داده است که فاصله آن بسیار فراتر از مردان است. (67 درصد مردان) (جدول 3 و 4) جـدول 3 ـ آمار سـوادآمـوزان کل کشـور (بـر حسب شهر, روستـا و عشـایـر) در سـال 1375 نـوع دوره شهرروستا و عشایرجمع مقدماتـى491572260830230742 تکمیلـى331046167013164033 پـایـانـى1607897806482725 پنجـم761243356142563 لازم التعلیـمـ141451141451 جمع1200982680919520063 درصـد3 / 743 / 10056 آمار, از سـازمـان نهضت سـوادآمـوزى ـ مـدیـریت بـرنامه ریزى و آمار
سازمان نهضت سـوادآموزى ـ مدیریت برنامه ریزى و آمار با تـوجه به نکات اشاره شده و فقر آموزشـى زنان روستایى در زمینه آموزشهاى عمـومى, فنى و حرفه اى و ترویجـى, معاونت ترویج و مشارکت مردمى جهاد سازندگى, طرحـى را به مـورد اجرا گذارد که به دلیل اهمیت نتایج به دست آمده, به بررسـى و تعمق در آن پرداخته مى شـود. در ایـن طـرح, آموزشیاران نهضت سوادآمـوزى و مسـوولیـن خانه بهداشت در نقاط روستایـى که مستقیما با زنان روستایـى ارتباط داشته و از نزدیک بـا مسایل و مشکلات آنان آشنا هستند, انتخاب شده اند.
قابل ذکـر است 135 نفـر از آمـوزشیاران نهضت و مسـوولیـن خانه بهداشت 18 استـان کشور به پرسشنامه ها پاسخ داده اند.
مهمتریـن عوامل مزاحمت در جریان آمـوزش زنان روستایى از دیدگاه پاسخ دهندگان 1ـ عدم احساس نیاز زن روستـایـى به آمـوزش 2ـ نبـود اوقات فـراغت مناسب 3ـ عدم درک صحیح زنان روستایى از آموزش 4ـ عدم اهمیت جامعه روستایى به آمـوزش زنان روستایى 5ـ اجبـار زنان روستایـى به کار در مزارع 6ـ بیمارى زنان روستـایـى در اثـر کار کردن در مزرعه 7ـ اجازه نـدادن شـوهر به شرکت همسر در کلاسهاى آمـوزشـى 8ـ مختلط بودن مدارس در دوره ابتدایى 9ـ مرد بودن آموزشگران در کلاسهاى آمـوزشى مربـوط به زنان 10ـ دورى مـدرسه از منزل, بـراى ثبت نام و شرکت دختران در کلاسها 11ـ تعداد فرزندان عموما و فرزنـدان زیر 6 سال خصـوصا 12ـ عدم رضایت شـوهر به آمـوزش همسر توسط معلـم مرد 13ـ فراهـم نبـودن زمینه براى شرکت مناسب زنان در مجامع روستایى 14ـ مهاجرت مردان و افزایـش کار زنان 15ـ عدم تإمیـن مخارج تحصیل دختران تـوسط خانواده 16ـ ارجح بـودن فرزندان پسر نسبت به فرزندان دختر از طرف مردان روستایى 17ـ کار زیاد منزل 18ـ عدم آگاهى زنان روستایى از حقوق اجتماعى و خانوادگى خـود سـایـر مـوضـوعاتـى که از طـرف پـاسخ دهنـدگان تـإییـد شـده است عبـارتنـد از: ـ با افزایـش درآمد خانوار, مردان به همسران خـود اجازه شرکت در کلاس آمـوزشى را مى دهند.
ـ در صورت رعایت اصـول مذهبـى و اخلاقى, زنان روستایى از کلاسهاى آمـوزشى استقبال مى کنند.
ـ افزایـش درآمـد خـانـوار بـاعث بهبـود آمـوزش زنـان مـى شـود.
ـ زن روستـایـى تمـایل دارد معلـم به گـویـش محلـى آمـوزش بـدهد.
ـ نیـاز آمـوزشـى دختـران روستـایـى به انـدازه پسران است.
- زنـان روستـایـى به آمـوزش دختـران خـود اهمیت مـى دهنـد.
- دولت به آمـوزش زنـان روستـایـى اهمیت مـى دهد.
- سـواد خـوانـدن و نـوشتـن بـراى زنـان روستـایـى کـافى نیست.
ـ آمـوزش زنـان روستـایـى بـاعث پیشبـرد اهـداف جـامعه اسلامـى مـى شـود.
ـ آمـوزش بـراى زنان روستـایـى, ضـرورت دارد. زمینه هاى مـوردنیاز عبـارتنـد از: آمـوزشهاى مذهبـى, خانه دارى, بهداشت, سیاسـى, دامدارى, زراعت و صنایع روستایـى.
پیشنهادات 1ـ لازم است بـرنـامه ریزان کشـور بیـش از پیـش به آمـوزشهاى عمـومـى و پایه اى زنان روستایـى اهمیت داده, در ایـن زمینه سـرمایه گذارى نماینـد, زیرا با افزایـش دانـش و آگاهى زنان روستایى, بسیارى از موانع موجود در راه آموزش آنان, خصـوصـا مـوانع فـرهنگـى, تـا حـدود زیـادى مـرتفع خـواهـد شد.
2ـ با تـوجه به اختلاف قابل تـوجه درصـد باسـوادان میان زنان روستایـى و شهرى که یکى از علل آن بر اساس نتایج ایـن تحقیق, کمبـود فضا و امکانات آمـوزشى در محیط روستاست, ضرورت دارد مسوولیـن آموزشى کشور نسبت به گسترش فضا و افزایـش امکانات آمـوزشـى خاص دختـران و زنان روستایـى, در سطح روستـاهاى کشـور اقـدام نماینـد.
3ـ بـا تـوجه به نقـش متنـوع زنان روستـایـى در زمینه هاى کشاورزى, صنایع دستـى, صنایع غذایـى, تربیت کـودک و مـدیریت امور منزل, لازم است در همه زمینه هاى مـورد اشـاره, آمـوزش متنـاسب بـا نقـش زنـان به آنها ارایه شود.
4ـ با تـوجه به آداب و سنـن حاکـم بر روستاهاى کشور, پرورش مروجیـن و آموزشگران زن (حتـى الامکان بومى و مسلط به زبان و گـویـش بـومى و محلـى) از اولـویت ویژه اى برخوردار است.
5ـ با توجه به نقـش قابل توجه زنان روستایى در زمینه هاى مختلف تـولیدى, لازم است به دوره هاى کـوتاه مدت ترویجـى و آمـوزشهاى فنى و حرفه اى آنان بیش از پیـش تـوجه شـود. 6ـ نتایج ایـن تحقیق نشان مى دهد که اغلب زنان روستایى به حقـوق اجتماعى و خانـوادگـى خـود آگاه نیستند, لذا بر استفاده بیشتر از رسانه هاى گروهى به منظور آگـاه سـازى آنـان و احقـاق حقـوق تضییع شـده شـان تـإکیـد مـى شـود.
7ـ با تـوجه به اینکه کار و فعالیت زیاد در مزرعه, عامل بازدارنـده اى براى شرکت زنان روستایى در کلاسهاى آمـوزشى مى باشد, لذا با استفاده از سیستـم نیمه مکانیزه کشاورزى, مـى تـوان تا حدودى از میزان فعالیت زنان در مزرعه کاست تا فرصت بیشترى جهت شـرکت در دوره هـاى آمـوزشـى داشته بـاشند.
8ـ نتایج ایـن تحقیقات نشان مـى دهنـد که زنان روستایـى اغلب در تصمیـم گیرى داخل منزل و روستا مشارکت ندارند. پـس لازم است با مرتفع کردن موانع فرهنگى و اجتماعى حـاکـم بـر روستاها, زمینه هاى مشـارکت فعالانه زنان روستـایـى در تصمیـم گیـریهاى فوق الذکر فراهم شود.
9ـ نیز, لازم است به منظور کاهـش موانع فـرهنگـى و کاهـش مـوانع آمـوزش زنان, به آموزش عمومى مردان روستایى توجه شود.
در ایـن تحقیق نشان داده شده است که بسیارى از عوامل مزاحـم در امر آمـوزش زنان روستایى در تعامل با هـم مى باشند. بعنوان مثال, با کاهش سواد زن, تعداد فرزندان او افزایـش یـافته و در نتیجه بـر میزان کـارش در منزل و خارج از منزل افزوده مى شـود که همه اینها عواملى جهت ممانعت از حضـور زنان و شرکت در کلاسهاى آمـوزشى محسوب مى شود.
روشهاى آموزشـى در آموزش زنان روستایـى, از چند طریق مـى تـوان عمل نمود. آمـوزش تـوسط مروج مرد, استفاده از مـروج و آمـوزشگـر زن, بهره گیرى از مشارکت و مساعدت مـددکاران زن, استفاده از مإمـوریـن زن سایـر ارگانها و سازمانهایـى که در سطح روستـا فعالیت دارنـد. روش مناسب بایستـى بـا تـوجه به فـرهنگ و آداب و رسـوم و اعتقادات مذهبى مردم روستایى و خصـوصیات آنان برگزیده شود. روشهایى که در کشـور مالاوى جهت آموزش زنان مـورد استفاده است عبارتنـد از: تقاضا از کشاورز مرد براى حضور همسر وى در زمان ملاقاتهاى مزرعه و ملاقات در منزل, درخـواست از رهبران محلى براى ابلاغ زمان ملاقاتهاى عمـومـى به زنان منطقه, استفاده از نظرات رهبران محلـى در مورد نیازهاى آموزشى و خدمات ترویجى به کشاورزان زن, آمـوزش زنان با استفاده از روشهاى گـروهـى و تشکل زنـان در کـانـونهاى زنـان کشاورز.
یکـى از روشهاى آمـوزش زنان تـوسط مـروجیـن مـرد ایـن است که در هنگام ملاقاتهاى برنامه ریزى شـده مروج با کشاورزان مرد, همسر کشاورز و یا بستگان مـونث وى حضـور داشته باشنـد و اطلاعات و توصیه هاى فنـى لازم را تـوإم با مرد خانـواده از مـروج دریافت نمایند.
استفاده از گـروههاى متشکل از مروجین مرد و مروجیـن زن نیز نتیجه مطلـوبـى حاصل مـى نماید. در تجربه کشـور مالاوى یک گروه 13 نفره متشکل از 12 نفر مروج مرد و یک نفـر مـروج زن فعالیت خـود را در 16 روستا جهت شناسایـى مشکلات زنان روستـایـى و آمـوزش آنان شـروع نمـوده و از طـریق جلسات مبـاحثه و جلب مشارکت زنان, نیازهاى آمـوزشى آنها مشخص و برنامه ریزى شد. در طرح مذکـور دو نوع کلاس در نظر گرفته شده بـود; یکى براى آموزش مروجیـن مجرى طرح و دیگرى براى آمـوزش زنانى که به عنـوان رهبران محلـى که از هر روستا با طرح همکارى مـى کردند. کلاسهاى آمـوزشـى طرح در 8 روستا از 16 روستاى مورد نظر, اختصاص به زنان تـوإم با مردان کشاورز داشت و در 8 روستاى دیگر, زنان به طـور جـداگانه, لیکـن زیر نظر رهبران مرد آمـوزش دیدند.
نتیجه طرح نشان داد که اگر طرحهاى آمـوزشـى مناسب براى زنان بـرنامه ریزى شـود و زنـان نیز در امـر آمـوزش مشـارکت داشته بـاشنـد, نتیجه مطلـوب حـاصل مـى شود.
در ایـران نیز همکارى مـروج مـرد بـا مـروج زن, در هماهنگ کـردن بـرنامه و مطلع نمودن زنان, جهت شـرکت در کلاسهاى آمـوزشـى زنان روستایـى استان گیلان گزارش شـده است. علاوه بر آن, استفاده از کارشناسان تخصصـى سایر سازمانهاى ذیربط کشاورزى در کلاسهاى آموزشى نیز معمول است.
روش دیگـر در آمـوزش زنـان استفاده از مـروج زن مـى بـاشـد. استفـاده از مـروج و آمـوزشگر زن, علاوه بر اینکه محیط مناسب و مطلـوبترى را براى مشارکت زنان در امر یادگیرى فراهـم مىآورد, در جـوامعى که محدودیتهاى فرهنگى و مذهبى به لحاظ روابط زن و مرد وجـود دارد, بسیار مفیـد مـى باشـد. علاوه بر آن, زنان معمـولا در صحبت و مباحثه با مروجین زن راحت تـر از مروجیـن مرد هستند. در بعضـى از کشـورها ماننـد پاکستان, بر اساس فرهنگ و مذهب مردم, ورود مروج مرد به محل مسکـونـى روستاییان, هنگامى که مرد در خانه نیست, ممنـوع مـى باشـد و چـون مروج مرد بـرنامه فشـرده اى دارد, نمـى تـواند مجـددا به منازلـى که مردهایشان در منزل نبـوده اند, سر بزنـد.
بنابراین مجبـور به استخدام مروج زن شده اند. یکى از روشهایى که مى تـوان در ایـن گـونه کشـورها به کار بست, بکارگیرى تلـویزیون, ویدئو, رادیـو و نشریات مى باشد.
از روشهاى مـورد استفاده جهت رفع مشکل تماس مروجیـن مـرد با کشاورزان زن, روشـى است که در آن از همکارى مددکاران زن استفاده مـى شـود. وظیفه مـددکاران زن ترتیب دادن ملاقاتهاى مستمر و رسمـى میان مـروج مـرد و گـروه زنان کشاورز مـى باشـد. در هندوستان سه گـروه از زنان بعنـوان ((مـددکار تـرویجـى)) وجـود دارنـد: زن مروج کشاورزى منطقه, مإمـوریـن سایر دستگاههاى دولتـى که در روستاها فعالیت دارند و زنهاى مسن روستا.
ایـن زنان به واسطه داشتـن مـوقعیت و نفـوذ اجتماعى مـى تـواننـد به ارتباط بیـن کشاورزان زن و مروجین مرد کمک نمایند.
در کشـور آفریقایـى نیجر 1355 نیز تعدادى از زنان به عنـوان مـددکاران تـرویجـى انجام وظیفه مـى نمایند. ایـن مددکاران در دوره هاى کـوتاه مدت, آمـوزش لازم را فرا گـرفته و فنـون لازم را به سایـر زنان روستـاى محل خـود منتقل مـى نماینـد. اکثـر مددکاران ترویجى زن در نیجر را زنان بیـوه یا مطلقه تشکیل مى دهند. زیرا بر اساس آداب و سنـن محلى, زنان شـوهردار مجاز به شرکت در کلاسهاى آمـوزشى دور از روستاى محل سکونت خـود نیستند. در کشـور بنگلادش زنان ماهیگیر روستایى, در گروههاى 5 تا 6 نفره سازماندهى شده و یک نفر از اعضا را بعنـوان هماهنگ کننده انتخاب و به آن ((رابط)) مى گـوینـد. رابط در ازإ کارى که انجام مـى دهد مبلغى بعنـوان حقـوق از اعضاى گروه دریافت مى کند. در کشـور زئیر و در پروژه آمـوزش زنان یکـى از مناطق, تنها یک مروج مرد و تعداد ده مـددکار ترویجـى زن بـراى جمعیتـى حـدود 000 / 30 تا 000 / 40 نفر به کار گرفته شـدنـد (براى هر 4000 تا 7000 نفر کشاورز خرده پا در 30 روستا و در سطحـى حـدود 5000 تا 000 / 10 هکتار, دو تا سه مـددکار ترویجـى زن) که نتیجه مطلوبى نیز حاصل شد.
در نهایت خاطرنشان مى سازیـم از عواملى که باعث تسریع و گسترش برنامه هاى آمـوزشى زنان مى باشد, سوادآموزى و تحصیل دختران و زنان روستایى مى باشد. بى سـوادى یکى از ریشه هاى عقب مانـدگـى جـوامع بشرى است و ریشه کـن کردن آن, بایـد در سرلـوحه تمام برنامه هاى توسعه قرار گیرد.
آمـوزش اصـول فنـى کشاورزى و کـوشـش جهت ارتقا سطح آگاهى زنان روستایى, باید از دبستان شروع شـده و در سطـوح مدارس راهنمایى و دبیرستانهاى روستایـى ادامه پیدا کرده و مستمرا در زندگـى روزمره آنها اجرا شـود تا زنان آینده جامعه روستایى از اوان جـوانى با پدیده هاى نـویـن آشنا شده و در ارتباط با حل معضلات مختلف فنـى و اجتمـاعى و اقتصـادى و فـرهنگـى زنـدگـى خـود, تفکـر و تعمق نمـایند.
ان شإالله.
منابع: ـ بررسى نقـش آموزش زنان روستایى در کنترل جمعیت ـ مجله جهاد, شماره 189 ـ 188.
ـ بررسى عوامل مزاحـم در جریان آموزش زنان روستایى ایران, مجمـوعه مقالات سمینار بـررسـى وضعیت آمـوزشـى و تـرویجـى زنـان روستـایـى.
ـ زنان روستایـى, فراموش شدگان در کشاورزى, مجمـوعه مقالات پنجمیـن سمینار علمـى ترویج کشاورزى ایران.