سرود فردا
نرگس گنجى
خواهر نسترن قدرتى ـ سمنان
برادر ابراهیم حقى ـ تهران
سروده هاى شما رسید. با تشکر, امیـد است در مـوقعیتهاى مناسب از آثارتان استفاده شود. موفق باشید.
خـواهـر مهرى حسینـى ـ قـم
به سمت سـاحل آبـى است راهت و صـد آئینه شد محو نگاهت بیاد لحظه هاى سبز سنگر گلى رویید جاى سجده گاهت ایـن بیتها گزیده اى از شعرهاى خوب شماست. از آشنایى با شما خـوشـوقتیم و امیدواریـم با فرستادن شعرهاى دیگرتان, در آینـده نزدیک ایـن آشنایـى بیشتر شـود. در پناه خـدا باشید. خـواهر فـاطمه گائینـى ـ قـم از اینکه بـراى ما نامه نـوشته ایـد, سپـاسگزاریـم. نامه و سروده هایتان را با دقت خواندیـم. بسیار نگران تشویق شدن یا نشدن خـودتان هستید.
اگر منظور از تشویق, ایجاد انگیزه بـراى ادامه کار باشـد, چه تشـویقـى بالاتر از داشتن ذوق و پشتکار و علاقه به نوشتن.
((صـائب)) شـاعر پـرکـار و خستگـى نـاپذیـر قـرن یـازدهـم هجـرى مـى گـوید:
بـى نیـاز است سخنـور ز محـرک
صـائب خـامه را ذوق سخـن بـاعث گفتـار بس است
فرامـوش نکنیـد که گاه تشـویق زیاد, باعث تـوقف و فـریفته شـدن افـراد مـى شـود.
((تشویق)) با ((تحسین)) تفاوت دارد. تشـویق فقط ((به به)) و آفریـن گفتـن نیست.
با دقت گـوش دادن به سخـن دیگران و ارائه پیشنهاد و انتقاد بهتـریـن تشـویق است زیـرا بـاعث مـى شـود که آثـار بعدى افـراد بهتـر از آثـار قبلـى آنـان بشـود.
سعى کنیـد جـواب نامه تان را در مجله بخـوانیـد تـا بتـوانیـد از مطالب مجله هـم استفاده کنیـد. روال کار ما در بخـش شعر ایـن است که با دوستان مکاتبه جـداگانه نـداریـم. پاسخ شعرها در صفحه ((سـرود فـردا)) و پـاسخ قصه ها در صفحه ((قصه هـاى شما)) درج مى شود.
قصه هاى خود را مى تـوانید براى قسمت مربـوط به آن بفرستید. البته پاسخ قصه هایتان را اگـر از شمـا نشـانـى داشته بـاشیـم ارسـال خـواهـد شد.
شما بسیار جـوان هستید و در آغاز راه. در ایـن مرحله سنى گرچه شناخت شما از شعر و ادب (و بسیارى امـور دیگر) کافـى نیست, در عوض از آمادگـى و تـوانایـى بسیارى براى مطالعه و یادگیرى برخـوردار هستید. متإسفانه بسیارى از جـوانان قـدر ایـن تـوانایى را نمى دانند و اوقات خـود را صرف کارهاى بـى حاصل مى کنند. اگر مدرسه یا محله شما کتابخـانه دارد, حتما بـراى امانت گـرفتـن کتـاب از آن استفاده کنیـد.
مطالعه در زمینه هاى تاریخى (بـویژه داستانهاى زندگى پیامبران و بزرگان) و شعر و ادبیات برایتان مفیـد است. از خـوانـدن خاضعانه و دقیق تـر آن نیز بهره ببـریـد.
تقریبا از هر ده شعرى که به دست ما مى رسد, یکى دو شعر براى چاپ انتخاب مى شـوند.
غالبا شعرهایـى که به دست ما مـى رسـد, مرحله اى از تجـربه و تمریـن شاعرى محسـوب مـى شـود و بسیارى از سرایندگان نیز مانند شما جـوان و در آغاز راهند. بنابرایـن چـاپ نشـدن سـروده هـا نبـایـد مـوجب گله منـدى دوستـان شود.
هـرگز ناامید نباشیـد که خـدا مهربان است و رحمت الهى شامل حال امیـدواران. باز هـم نوشته ها و آثار خود را براى ما بفرستید. خدا یارتان. خـواهر زهرا لرستانى ـ کـرمـانشـاه سـروده هـاى خـوب شمـا رسیـد. سپـاسگزاریم.
شاید منظورتان از سفر دوازده ساله, دوران دانـشآمـوزى باشـد. اگر چنیـن است, ما هـم زمانـى احساس شما را داشته ایـم. دوران مـدرسه از کـودکـى آغاز مـى شـود و به نوجوانى و جـوانى مى رسد. مى تـوان در طى آن چیزهاى بسیارى آموخت و به شکـوفایى و بلوغ فکرى و عاطفى رسید. لکـن گاه جریان امور به گونه اى است که جوانان از این ـ به قول شما ـ سفر دوازده ساله دستاورد و سـوغاتى که به صرف کردن بهتریـن سالهاى عمر بیارزد, با خود بر نمى دارند. در حالى تـوانایى, جـوانى و فراغت بال خـود را هدر مـى دهنـد که ناتـوانـى, کهولت و گرفتاریها در انتظار سات و دیگر فرصتهاى از دست رفته باز نمى گردد.
خـوشبختانه شما بیـداریـد و قـدر فـرصت را مـى دانیـد. ولـى با ایـن تصـور که به ((انتهاى انتها)) رسیـده ایـد, مـوافق نیستیـم. بلکه نقطه اى که به آن رسیـده ایـد ((انتهاى ابتدا)) است! زیرا نـوجوانى به پایان رسیده و جـوانى آغاز شده است. هر چند جـوانى نیز فرصت کـوتاهى بیـش نیست ولـى براى کسانى که شتاب کاروان زمان را مـى بیننـد فـرصت خـوبـى بـراى جبـران کـاستیها و تلاش پیگیـر است.
در بـاره سـروده هایتـان, سخـن بسیار است و مجال انـدک. در مـوارد معدودى از وزن خارج شـده اید. گاهـى نیز تـرکیباتـى به کار بـرده ایـد که اجزإ آنها با یکـدیگر ارتباط کمى دارند مانند:
((کـوله بارى از ستاره هاى یاد)). با ایـن حال, عاطفه صادق و استعداد شما هنگامـى که با خـواندن مداوم و نوشتـن پیوسته همراه شود, مى تـوان کاستیها را به فزونى و قوت تبدیل کرد.
شعر دوم (چهار پاره) بـا حذف و اصلاح مختصـر در شماره آینـده چاپ مـى شـود. منتظر رسیدن آثار دیگرتان هستیـم. در نامه هاى آینـده مشخصات خـود (سال و محل تـولـد و میزان تحصیلات) را نیز یـادآور شـویـد. سلامت و مـوفقیت شمـا آرزوى ماست.
بـرادر اکبـر اکبـرى ـ کـرمان
سـروده هاى شما رسیـد. با سپاس فـراوان ـ به خاطـر اختصاص اشعار ایـن شماره مجله به خـواهـران, در استقبـال از هفته زن ـ استثنائا درج یـا بـررسـى تفصیلـى آنها را در مجله به شمـاره هـاى آینـده وا مـى گذاریم.
امیـدواریـم تا آن مـوقع, آثار دیگـرى نیز بـراى ما بفـرستیـد. مـویـد بـاشیـد.
خـواهـر زهـرا طیـرانـى ـ سامان
((خـانه دوست)) میان رفت و بـرگشت نفـس چه بسـا کـوتاهتر مى تـواند باشد خانه دوست همیـن نزدیکى است! عباراتى از شعرتان را ـ با اندکى جابجایى ضرورى ـ نقل کردیـم. آشنایى با دوستان صمیمى و خـوشفکرى چـون شما را غنیمت مى دانیـم. سعى کنید هر چه بیشتر با میراث فرهنگى و ادبى ایرانى و شرقى آشنا شـوید تا بر غناى فکرى خـود بیفزایید. هر چه شاعران فرهیخته تر و آگاهتر به گذشته و حال ادبیات و فرهنگ خـود باشند امکان بیشترى بر رشـد هنرى دارنـد. آثار دیگـر خـود را نیز بفـرستیـد. در پنـاه خـدا بـاشید.