نویسنده

زن, جـامعه مـدنـى را در خـانه پـایه ریزى مـى کنـد
گفتگـو با دکتر فاطمه رمضان زاده, نماینـده مجلـس شـوراى اسلامـى

عصمت گیویان

 

 

دکتـر فاطمه رمضان زاده, جـراح و متخصص زنان, مامایـى و نازایـى نماینده مردم تهران, در مجلـس و عضـو هیإت علمى دانشکده علـوم پزشکـى تهران, از مجلـس و مسـایل جـارى کشور گفت:
زنان نقـش محورى را در خانه ایفا مى کنند و خانه و خانواده باید کار اصلى آنان باشد. اگر از رسیدگى به امور خانه کـم گذاشتیـم, یعنـى وظیفه اصلـى را فـرامـوش کـرده ایـم, چـرا ما وارد اجتماع مـى شـویم؟! اگر مطمئن باشیـم دیگران با تکافـوى لازم و تـوانایى کافـى وارد عرصه خـواهنـد شـد, چه بهتر که هر کـدام ما در همان رشته که تخصص و تبحر لازم را داریـم به کارهاى تحقیقـى و تکمیلى رشته خودمان بپردازیـم, در همان حدود تجربه و کارشناسى خـودمان با اعتماد به نفـس کامل عمل کنیـم, حضور کیفى در خانه و تإثیر مطلوب در تربیت فرزندانمان داشته باشیـم. زنان ما باید با توجه به تـواناییهایشان در هـر دو بخـش خـانه و اجتماع وقت کافـى را بگذارنـد. اگر در شرایطـى نیاز به حضـور زنان با کفایت و متعهد در عرصه اجتمـاع است, بهتـر است بـا تلاش مضـاعف به هـر دو جبهه برسند اما اولـویتها را نباید فراموش کرد. با برنامه ریزى و نظم و همکارى, نیاز جـامعه را بـا تخصص و کـارشناسـى خـود پـاسخگـو باشند. همان طور که ما از مسـوولیتمان در قبال جامعه بازخـواست خواهیـم شد به وظایفمان هـم در قبال خانواده همسر و فرزندان به همان شدت و نسبت رسیدگـى خـواهد شد. آدمى همان طـور که باید به خانواده و بستگانش رسیدگى داشته باشد باید براى مردمـش هـم وقت بگذارد, خـوشبختـى فـرد, در خـوشبختـى جـامعه نهفته است و زنان متعهد و متخصص وظیفه مضـاعف دارند.
پیام زن: آیا ایـن تحلیل, یعنى پر کردن جاى خالى حضور کارشناسى و علمـى زنـان در تـرکیب بنـدى نمـاینـدگـان مجلـس, شمــا را از مسـوولیتهایـى که در وزارت بهداشت داشتیـد یـا از همـان حــرفه اصلـى تـان پزشکـى به مجلـس پنجـم کشـاند؟
با همکارى با دفتر امـور زنان و شرکت در کنفرانسهاى زنان که در قاهره و پکـن برگزار شـد یا بنا به مسـوولیتـم که معاونت وزارت بهداشت را داشتـم یا قبل از آن, حضـور در جامعه اسلامى پزشکان و ارتباط با مـردم و مشکلات آنها, ایـن بـاور در مـن ایجاد شـد که احساس کردم یک خلإ قانـونى عمده بر اجراى قـوانیـن وجـود دارد.
خلائى که از عدم نظارت صحیح بـر اجـراى قـوانیـن نشإت مـى گیرد.
قانـون اساسـى ما منبعث از قرآن کریـم است که گروهـى دانشمند و فقیه از جمله محروم شهید دکتر بهشتى بند بند آن را با تـوجه به مسایل لازم در جامعه اسلامـى مان تـدویـن کـردنـد. مثلا در اصل 121 قانون اساسى از جایگاه زن و خانـواده به گـونه اى یاد شده که در مترقـى ترین و آزادانـدیـش تـرین ممالک, ایـن گـونه نسبت به ایـن مسإله دقت و حساسیت ندارند. یا در شرایطـى که رهبر معظم انقلاب در سخنرانیهاى روشنگرانه شان در خـوزستان و ارومیه آنچنان تذکـر مى دهند و مشکلات زنان را ریشه یابـى مـى کنند, پـس مشکل ما کجاست؟
زن جامعه ما چرا بایـد محکـوم و مظلـوم باشـد؟ پـس جایـى که ما اشکال داریـم, همان جایـى است که حضـرت امام, رهبـر کبیر انقلاب اسلامـى فـرمودنـد: ((اگر مجلـس اصلاح شـود همه امـور مملکت اصلاح خـواهد شد.)) پـس هدف مجلـس شـد. و احساس کردم حالا که سرنخ همه امور به مجلـس ختـم مى شـود, ما هـم دیـن خـود را علاوه بر جاهاى دیگر, در حد تـوان در مجلـس ادا کنیـم.
ـ حل کدام مسإله را در مـورد زنان اولـویت دادید, مسایل حقـوقى و قانـونى یا پزشکى را؟
اصلاح مجلـس, اصلاح یک مملکت است و مملکت کل جـوامع انسانى را در بر مـى گیرد, زن و مرد کمتر مطرح است. بیاییـد نگذاریـم انسانها در لگـدکـوب ارزشها و ایزوله کـردنها به هلاکت بـرسـد.
ـ شما عضـو کمیسیون زنان, خانـواده و امـور جـوانان هستید, آیا طرح انطباق امـور پزشکـى در کمیسیـون مطرح شد؟ سیر طرح و رد آن را توسط شوراى نگهبان بفرمایید.
مـن با انگیزه حفظ حرمت زنان, همان که از ابتـداى انقلاب اسلامـى ما مطرح بود, از طـراحان آن بـودم اما سیرى که بـر ماجـرا گذشت هـدف اصلـى را کمـرنگ و خیلـى جـاهـا نـاپـدیـد کـرد.
حضرت امام در آغاز انقلاب اسلامـى فرمـودند: ((واجب کفایى است تا در زمینه امور پزشکى, زنان متولى امور خویـش شوند ...)) ما هـم در مراکز درمانـى, بخشهاى زنان, اتاق عمل و ... را تا حد امکان جداسازى کردیـم. حتى دو بیماستان نجمیه و بقیه الله الاعظم را با پـرسنل زن و شرایط خـوب با سرویـس دهـى مطمئن در اختیار بانـوان قـرار دادیـم. مراحلـى که طـى شـد تنها در حـد آییـن نامه وزارت بهداشت بود و بـودجه کافـى بـراى گستـرش آن در نظر گرفته نشـده بـود. طرح انطباق ابتدا تـوسط معاونت پارلمانى وزارت بهداشت در مجلس ارایه شد و سپـس به اداره قوانیـن مجلـس ارجاع شد و آنگاه اصلاحاتى در ماده 5 و 3 آن که بـوى اجبار مى داد صورت گرفت و بنا بـود در شور دوم در بخشهاى دیگرى تعدیل شـود, اما مـوقع طرح آن در مجلـس, به شکل بـدى طـرح شـد و در هیإت دولت هـم با مخالفت روبه رو شد که ...

ـ با توجه به اهدافى که منبعث از بیانات امام بـود, علت مخالفت را چه مى دانید؟
شاید علتـش ایـن بود که عده اى اساسا طرح را متوجه نشده بـودند.
یک گروه هم مغرضانه برخـورد کردنـد و عده اى هـم که طبق اصـولـى مخالفت کـردنـد, امکان داشت در شور دوم طـرح اصلاح شـود. اما به دلیل بار مالـى که ردیف و بـودجه ایـن طرح ایجاد مى کرد, شـوراى نگهبان هم آن را رد کرد.
ـ آیا در تصـویب ایـن طرح یا طرحهاى دیگر که به نـوعى به مسایل زنان برمـى گردد, همدلـى و هماهنگـى بیـن نمایندگان زن در مجلـس شوراى اسلامى وجود دارد؟
بـدون شک با همکارى, بسیارى از مشکلات حل خـواهد شـد و همکاران, چه خانمها و چه آقایان, وقتـى تصمیـم به انجـام کارى گـرفتنـد, حتما مـوفقیت حاصل خـواهد شد, اما به دلیل مسایل جناحـى و خطـى ایـن حـرکت کمتـر صورت مـى گیرد. در طـرح تصـویب ((مهریه به نرخ روز)) با یکـى از همکاران در ایـن مـورد صحبت شد و با تـوجه به مسایل جامعه و مشکلات زنان بعد از طلاق و ذکر مـواردى, رإى مثبت ایشان حاصل شد. آن بنده خدا هـم با یکى دیگر از آقایان نماینده طرح کرده بود و در آخریـن لحظات نظر ایشان را هم جلب کرده بود.
رإى مثبت آن نماینـده را که در گلـدان انـداختیـم طـرح تعییـن مهریه به نـرخ روز فقط بـا یک رإى بیشتـر به تصـویب رسیــــد!
ـ به عنوان یک عضو کمیسیون زنان, خانواده و امور جـوانان, کار کمیسیون را در مدت یک سال و دو سه ماهى که از آن مى گذرد, چطـور ارزیابى مى کنید؟
با تـوجه به اهدافى که براى ایـن کمیسیـون در نظر گرفته بـودند متإسفانه حاصل بسیار اندک است, یعنـى انتظار بیشترى مـى رفت تا مصـوبات راهگشاى این کمیسیـون که طبق آییـن نامه داخلى مجلـس در کنار 24 کمیسیون دیگر, جایگاه خاصى را احراز کند. در کمیسیـون, به دلیل بـرخـى حساسیتهاى خطـى, خیلـى از مسایل مطرح نمـى شـود.
گروههاى کارشناسى از شـوراى فرهنگى اجتماعى, کمیته امداد, مرکز مشارکتها و ... در جلسات حاضر مى شونـد, بحث و شور مـى شـود, اما در جمع بندى و تصویب مصوبات به مشکل برمى خـوریـم. نمى دانـم ایـن مشکل به ریاست کمیسیـون بـرمـى گردد, به ترکیب اعضاى آن یا . ..
مـن معتقـدم وظیفه کمیسیـون ایجاد ((بایدها و نبایـدها)) نیست, طرح راه حل ((نبایدهایى)) است که در جامعه اعمال مى شـود. مثلا در مورد حجاب اگر اجبار ایجاد کنیم, مطمئنا به هدف نهایى نخواهیـم رسید. اما اگر آمدیـم و آثار زیانبار بى حجابى در مسایل خانواده و اجتماع و انحطاط و انحـراف جـوانان را خـوب مطرح کردیـم دیگر اجبـارى در کار نخـواهـد بـود. آیا تـا کنـون ایـن کـار لطیف و روشنگرانه صـورت گرفته است؟
ایـن کمیسیـون چقـدر تـوانسته در مسایل فرهنگى راهگشایى صورت دهد؟ روند کار به نظر مـن اصلا قابل قبـول نیست. نمـونه اش اصلاحیه ماده 6 قانـون مطبـوعات (استفـاده ابزارى ...) به نظر مـن قانون کامل و بى نقص بود. سیستـم نظارتى باید حداقل توسط همیـن کمیسیون تقویت مى شد. نسبت به شکل فعلى و جـایگاه کمیسیـون انتقـادهاى فـراوانـى دارم که به حضـور ریاست کمیسیون سرکار خانـم دکتر وحیددستجردى هـم رسانده ام. در یکى از جلسات در مـورد همیـن قانـون مطبـوعات, یکى از نمایندگان مجلـس گفت: ((به حق حضرت زهرا(س) به ایـن طرح رإى مثبت بـدهید ...)) به خود لرزیدم که کار ما به کجا کشیده که با توسل به قسـم باید قانـون را تصـویب کنیـم! منطق ما در برخـورد با مسایل کجا رفت؟
شإن مطبوعات چقدر است که عکـس مثلا باحجاب را همراه آرایـش روى جلـد چـاپ مـى کننـد, مـا به کجـا مـى رویـم؟

ـ با تـوجه به ایـن دیـدگاه نسبت به مسایل فرهنگـى و دستگاههاى ذىربط حضـور فرهنگى زنان را در اجتماع چطـور تحلیل مى کنید؟ شکل ایـدهآل بـا وضیعت مـوجـود چقـدر فاصله دارد؟
شرایط فعلـى بهینه نیست چـون ما هنـوز در گیر مشکلات فرهنگـى در سطح جامعه و در عملکـرد زنان و مردان نسبت به یکـدیگـر هستیـم.
روند یا افراط است یا تفریط. در جـوامعى که پدر یا جد پـدرى از زمان طفـولیت براى دختر همسر انتخاب مـى کنند و او حق هیچ گـونه اظهار نظرى ندارد یا در جامعه اى که زن مجبـور است براى حضور در جامعه خصلتهاى زنانه اش را فرامـوش کند و مثل یک مرد باشـد, هیچ کـدام ایـن دو وضعیت مطلـوب نیست. جـایگـاه واقعى زن و حضـــور تإثیرگذار او میان ایـن فرهنگهاى غلط و دیدگاههاى سلیقه اى گـم شـده است. مشکلات فـرهنگـى و دیـدگاههاى غلط نسبت به جایگاه زن, متـإسفـانه گاه در سطـوح بـالاست! در سطح مسـوولیـن, وزیـران و مشاورانشان. در جلساتى که در سطح مسـوولیـن برگزار مى شـود, گاه با شروع سخـن گفتـن یک خانم, پچ پچ آقایان و بى توجهى شان به کلام گـوینـده نشانگـر عدم درک درست از جایگاه علمـى و تخصصـى آن زن است. زیـرا در بـاورشان نمـى گنجـد که یک زن در مـواردى از آنان بیشتر و عمیقتر درک و شعور داشته باشـد. شایـد تحقیق و تفحص آن خانـم روى آن مسإله خاصـى, از خـود بزرگـوارشان, فزونتر باشد! البته با حضـور کمـى زنان به آن جایگاه واقعى نخـواهنـد رسیـد.
حضـور فرهنگى و کیفـى, مطلـوب و راهگشاست. در مجالـس دنیا زنان سهمیه حضـور دارنـد, تعداد مشخص حتما بایـد انتخاب شـونـد و به مجـالـس قـانـونگذارى بـرونـد, آن وقت اگـر در آن جـامعه 50 زن کارشناس وجـود نداشته باشد, بالاجبار لیست پر مـى شـود و کارآیـى صفر خـواهـد بـود. یکـى از راهکارها در جامعه ما بکارگیرى زنان باصلاحیت و باکفایت و متعهد و متخصص است. بایـد که مسـوولیـن ما بـا دیـد کشف استعداد و تـواناییها به زنان جامعه میـدان حضـور بدهند و زنان ما هـم در حد تـواناییهایشان در کارها دخالت کیفى پیـدا کننـد و مطابق نیازهاى یک جـامعه ایـدهآل به خـودسـازى و افزایـش آگاهیها همت گمارند. به نظر بنده به حضور در موقعیتهاى نمایشى نمى تـوان دلخوش بـود. حضور در پر کردن آمارها و لیستهاى قـراردادى ما را در سطح نگاه مـى دارد. مگـر مادرى که فـرزنـدان نمـونه و دانشمند تـربیت مـى کنـد, الزاما خـودش در جامعه حضـور دارد؟ مادرى که حافظ قرآن و عامل به قرآن تربیت مـى کند در کدام آمار آمـده است؟ آیا تعداد زنان شاغل را که خیلیها نشانه حضـور زن در جامعه مـى دانند بالا برده؟ حضـور برخـى از زنان ما قبل از اینکه در تیتـر روزنامه ها و اخبار بیایـد, تإثیرش را ما شاهـد بوده ایم. وقتى به افراد دانشمند و تحصیلکرده و محقق برخوردیـم, نتیجه را در کار و تلاش و تربیت طاقت فرساى زنـى بافرهنگ مشاهـده کردیـم. نتیجه ((تربیت)) او را که خـود ((تـربیت)) یافته بـود, مشاهده کردیـم. همسر گرامى و فاضله حضرت امام چقدر حضور فرهنگى داشته اند؟ چه تإثیرى در شکل گیرى و روند انقلاب اسلامـى داشتنـد؟
ما محتاج ایـن گـونه حضـور و تإثیر هستیـم تا به آن ایدهآل که ذکر کردید برسیـم. شاید بشود گفت زنان با حـوصله و دقت فراوانى که دارنـد, بهتـر است حضـور فرهنگـى شان را در زمینه هاى تحقیقـى عرضه کننـد, بهتـر است با تحقیق و تفحص تجربیات مـوفق گذشته را با دانسته هاى خـود بـراى آیندگان ارمغان بگذارنـد.
ـ به نظر شمـا در یک مجمـوعه منسجـم مثلا ((وزارت بـانـوان)) حضـور زنـان باتجربه و متخصص, ایـن امکان را به دیگر زنان و جامعه نمـى دهـد که به شناخت تواناییها و ثبت تجربیات همت گمارند؟ آیا ایـن امر یک عرصه حضور جدى به شمار نمى رود؟
نمى دانـم مشکل فقط داشتـن مجمـوعه اى به نام ((وزارت بانـوان)) است؟ زنان باید براى جامعه کار کنند, باید مجمـوعه اى از انسانها کنار هـم قرار بگیرنـد که تـوانایى درک مشکلات جامعه را داشته باشند. زنان باید براى ساخت جامعه ایدهآل انسانى قدم بردارند اما ایـن جامعه به صورت منفرد و الزاما خاص زنان نباید باشد. یک مجموعه زن گرد هـم جمع شوند, حالا متخصص و باکفایت هـم باشنـد, بیاینـد بـراى خـودشان تصمیـم بگیرند؟! ایـن همان ایزوله کردن است. ما مى توانیـم همان طور که وزیرى آقا داریـم و مـوظف است براى کل جامعه بـرنامه ریزى کنـد, وزیر خانـم هم داشته باشیم که براى کل جامعه تصمیم بگیرد. ایـن وزیر هم با همکارى همکاران متخصص خـود که مـى تـواننـد مـرد هـم بـاشنـد به اهـداف و افکـارش در خصـوص حل مشکلات, تلاش کنـد بــا مجموعه اى به ایـن نام (وزارت بانوان) مخالفم و فکر مى کنم در حد همـان مـرکز مشـارکتهاى زنـان کفـایت کنـد. در کمیسیـون زنـان, خانواده و امور جـوانان ابتدا گفتند اعضا فقط خانمها باشند, ما مخالفت کـردیـم, زیرا حضـور زنان و مـردان باکفایت در کنار هـم الزامـى است. ما در سطح کلان اجـرایـى بایـد با مشـورت و همفکرى زنان و مـردان, بسیارى از مسایل را جا بیانـدازیـم تا در دیگـر سطـوح و بـرنامه ریزیهاى کـوتاه مـدت و درازمـدت, شاهـد حل مشکلات باشیم. اگر توقع داشته باشیم با داشتـن خانمى وزیر با مجموعه اى به نام وزارت بانـوان, تمام مشکلات زنان حل خـواهد شد, ایـن فکر بعید است. فعالیتهاى زنان بایـد ریشه اى و عمـده صـورت بگیـرد و باید خـودمان را از اسـم و شکل رها کنیـم. زمانـى که خانـم شهلا حبیبى مسـوول دفتر امور زنان و مشاور رییـس جمهور بـودند تلاشهاى فراوانى صـورت گرفت و آن دفتر به مرکز امـور مشارکتها بدل شد و خانـم شجاعى عهده دار امـور مرکز شدند حالا زنان ما در حـد معاون رییـس جمهور یا مشاور وزیر حضـور کیفى دارند. زنان ما صاحب رإى و اندیشه ساز هستند, باید از حضور تشریفاتى و سمبلیک دور شـوند, همان طور که در طـول ایـن چنـد سال خـود را از آن نقـش کلیشه اى رهاندند. الحمدلله حالا زنـى به عنـوان رییـس سازمان حفاظت محیط زیست و معاون رییـس جمهور است که به مسایل, فقط از بعد زن بـودن نگاه نمى کند; او به تـوسعه و پایدارى مى اندیشد. ما نباید زن را ایزوله کنیم. اگر افراط در ایـن طریق باشد به همان راهى مى رویم که فمنیستها رفتنـد.

ـ خانـم رمضان زاده! حلقه ارتباط بیـن حـرفه پزشکـى و مسوولیت در وزارت بهداشت و نمایندگى مجلس ووظایف خانه را چطور محکم کردید؟
مـن جزء اولیـن گروه از زنان بـودم که در رشته پزشکى بـه دلــیل ضرورتـى که حضرت امام در خصـوص مسایل پزشکـى زنان مطرح فرمـودند با همه مخالفتها و مقاومتها,قدم گذاشتـم.
دوران دانشجویى مـن مصادف با تـولد اولیـن فرزندم بود.
با شروع دوران تخصصـم, انتظار فرزنـد دومــم را مى کشیــدم و در طـى دوره هیإت علمى ام دو فرزند خردسال و کـودک سـومـم را دارا بـودم. همه اینها در کنـار دیگـر مسـایل خـانـواده بـود. البته همراهـى همسر و کمک مادرم و برنامه ریزى سبب شد, دینـى را که در قبال فرموده حضرت امام بر عهده داشتـم تا حدى ادا کنـم. از همه مهمتـر, لطف حضرت سبحان است که اگر در راه خیر و رضایت او قـدم بردارى بـدون شک دستگیر و کمک حال خـواهد بـود. حالا هـم که دختر بزرگـم در سنگر دانشگاه و آن دو در دیگر مقاطع تحصیلى راه خـود را یافته انـد مـن فقط مشاورشـان هستـم. آنها بیشتـر به مـن کمک مـى کنند. در مـورد تـداخل مسـوولیتها و کارها که گاه به یکدیگر لطمه مى زند مـوردى براى خـودم اتفاق افتاد که بسیار متإسف شدم و آرزو کـردم در همه زمینه هاى لازم بـراى جـامعه, به قـدر کفایت نیـروى مخلص و متعهد و متخصص داشته بـاشیـم. اوایل تیـرمــــاه مإموریتى از طرف وزارت بهداشت در ژنو داشتـم. ایـن نشست سالانه در مورد تحقیقات و بهداشت بارورى در سازمان بهداشت جهانى بـود.
با توجه به اینکه ریاست آن سازمان را یک خانـم عهده دار شده بود و به دلایل عمده اى مـى تـوانست براى ما مفید باشـد و آغاز یک سرى کارهاى تحقیقاتى و آمـوزشى, در روز آخر ایـن اجلاس دیدارى ترتیب داده شـد. بـرنامه ما تبـادل تجـربیات و جلب نظر سازمان جهانـى بـراى پیشـرفتها و طـرحهاى جمهورى اسلامـى بـود. ایـن دیــــدار متـإسفانه به علت حساسیت مسایل جارى جـامعه و ضـرورت حضـور در جلسات مجلـس, صـورت نگرفت و آن حلقه ارتباط که ذکر کـردیـد, به دلایل غیر قابل پیـش بینى محکـم نشد.

ـ وضعیت حضور نمایندگان زن را در مجلس ششم چطور پیش بینى مى کنید؟
از کارهاى باقیمانده دوران نماینـدگـى تان بگـویید.
با تـوجه به مسإله شـوراها ومشـارکت نماینـدگـان مردم در امور شهر, امیـدوارم مجلـس ششـم کارشناسـى تر و دقیق تر ناظر بـر اجراى قانـون باشـد. انتخابات شوراها بسیار مهم است زیرا اعضاى شوراها همان حلقه مفقوده بیـن ارتباط مردم و مجلـس مى باشد.
امیدوارم خانمها نقـش فعالى را درایـن امـر مهـم ایفــا کننـد, چـون آنها مشکلات را لمـس کـرده انـد, خـودشـان در لحظه لحظه زنـدگـى مـوانع را حـس مـى کننـد و بهتـر مـى تـواننـد راهگشاى مشکلات باشنـد. با اصلاح قانـون انتخابات در مـورد شـرایط نماینـدگان که به زودى در مجلـس طرح خـواهـد شـد, امیدوارم افرادى با تخصص و تعهد و سوابق شناخته شده تر به مجلـس که وظیفه اصلى اش نظارت بر اصل قانـون گذارى است راه پیدا کنند و شوراها مسـوول رسیـدگـى به مشکلات مـردم بشـونـد و آنجا که مشکل قانـون یا اجراى آن بـود به مجلـس که با بافت دقیق ترى به مسایل اشراف دارد مراجعه کنند. حالا هـم مجلـس کار شـوراها را به طـور ناقص انجام مى دهد اما ان شإالله به روزى برسیـم که هر نهادى و هر فردى در جایگاه خـود دقیق و صحیح انجام وظیفه کنـد.

ـ ازکارهاى تحقیقاتى و تالیفات خود بگویید.محتواى مجله پیام زن را تـا چه انـدازه پـاسخگـوى نیـاز مخـاطبیـن مـى بینید؟
ـ در مجمـوع مجله وزینـى است و شامل مطالب متنـوع و آگاهى دهنده براى مخاطبیـن خـود است, خصـوصا مسایل و مواردى که در رابطه با حقـوق خـانـواده و زن به چـاپ رسانـده است. مـن خـودم به مطالب بهداشتـى و وضعیت زنان در دیگـر کشـورها بسیار علاقه منـد هستـم.
شاید جا داشته باشـد که برخـى از مطالب مجله ساده تر مطرح شـود, تا براى نسل جـوان کمک فکرى روشنگرانه اى باشد. مطالب مورد نیاز را به طـور عمـده در مجله دیده ام اما هنـوز مـواردى هست که جاى طرح دارد. مثلا بحث قانون اساسى و مـوارد آن, مقایسه کیفى مجلـس ما با دیگر مجالـس دنیا و ذکر خاطـرات افـرادى که در شکل گیرى و طى روند فعلى انقلاب اسلامى دخیل هستند براى الگـوگیرى نسل جـوان خالـى از لطف نمى باشد و مـوارد دیگرى که با ارتباط با مخاطبیـن بهتر سنجیده خواهد شد. همان صحبت اول را تکرار مى کنـم در مجموع مجله وزینى است.

ـ با تشکر از فـرصتـى که در اختیار مجله پیام زن قـرار دادیـد.
با سپاس از مسـوولین مجله که ایـن ارتباط را بـرقـرار کـردنـد.