همسران بدانند


همسران بدانند

 

 

زن:مـن دیگر یک لحظه هـم حاضر نیستـم با ایـن مرد زندگى کنـم.
مـرد:دیگـر جـانـم به لبـم رسیـده است. او زن زنـدگـــى نیست.
[هر زن و مردى, به هنگام ازدواج بالاتریـن انگیزه شان برخـوردارى از آسایـش, امنیت و دستیابى به خـوشبختى است[ [.چرا برخى از زن و شـوهرها به جاى آنکه لحظات زنـدگـى شان صـرف چشیـدن طعم سعادت شـود, به مرحله ناسازگار مى رسند؟[
زندگـى مشترک به دلیل بافت خانـوادگـى, سـرشار از ایثار و گذشت زن و مرد نسبت به همـدیگـر است.
[همسـران نبایـد نسبت به اشتباهات یکـدیگر یا عملکردى که مـورد تـإییـدشـان نیست, واکنـش فـورى نشـان مـى دهند.
[عده اى از همسـران گلایه هایشان از یکـدیگـر را مطـرح و به دنبال رفع آن مـى رونـد. عده اى دیگر, مدتـى طـولانـى صبر و مـدارا پیشه مى کنند و ایـن باعث مى شود تا طرف مقابل متوجه اشکالات رفتارى یا گفتـارى خـود نشـده و نسبت به رفع آنها اقـدام نمـى کنـــــد.
[روى هـم انباشته شدن رنجشها, زندگـى مشترک را با بحران روبه رو خواهد کرد.
[همسـران اگـر تعمق بکننـد, همسـران اگـر در رفتـار و اعمالشان تإمل بکنند, به ایـن نتیجه خـواهند رسید که لجاجت هیچ خاصیتـى جز پیچیـده تـر کـردن مشکلات و کـور کـردن گـره هـا ندارد.
[همسـران بایـد بـداننـد گاهى یک عذرخـواهـى صمیمانه و تلاش جهت جبران گذشته ها مـى تـواند صفاى از دست رفته را به زنـدگـى مشترک برگرداند.