آموزه هاى زندگانى حضرت زهرا سلام الله علیها (1) احمد لقمانى
مقدمه
آنچه مـى خـوانید شرحـى است بر سلسله مباحثـى که از ایـن پـس با عنـوان ((آمـوزه هاى زندگانـى حضرت زهرا(س))) خـواهیـم داشت. در نخستیـن قسمت به عنـوان مقـدمه, ضمـن شـرح ضـرورت ایـن مبـاحث, دورنمایى نیز از محـورها و فصلهاى پیـش بینى شده ارائه مـى گردد. دریـافت دیـدگاهها و پـرسشهاى شمـا خـواننـدگـان عزیز در بـاره زنـدگانى صـدیقه کبـرا(س) و مسایل پیـرامـونـى آن و نحـوه طـرح فرازهاى زندگـى و شعاعهایى از شخصیت آن بانـوى بزرگ با جهت گیرى الگـودهى, مـى تـواند بر غنا و کاربردىتر شدن مباحث کمک کند. در انتظار دریـافت پـرسشها و نقطه نظرهـاى تکمیلـى شمــــــــا نیز هستیم.((پیام زن))
آغاز سخـن
ما ز بالاییـم و بالا مـى رویـم
ما ز دریاییم و دریا مـى رویم
ما از اینجا و از آنجا نیستیـم
ما ز هر جاییم آنجا مـى رویـم
همه ما انسانها با آغاز رشد خـود به دنبال ((نمـونه)), ((الگـو)) و ((اسـوه)) هستیـم. تا با بهره گیـرى از گفتار و پیروى از رفتار او, راه روشـن و پرنویدى در زندگى خـود شروع کنیم و پاسخ خود را براى ((چگونه زیستـن)) به دست آوریـم.
ایـن شیوه تربیتى در آموزه هاى فکرى فرهنگى, جایگاه ویژه اى دارد و با عبارت ((اسـوه حسنه(1))) بـدان تـوجه شده است و از دیرباز اندیشمندان روانشناس و جامعه شناس به آن پرداخته انـد(2). صاحبان فکر و انـدیشه با اشاره به آثار گرانبهاى آن در فضیلت خـواهـى و کمال جـویـى, بصیرت بخشـى در عرصه هاى مختلف اجتماعى و خردورزى در ارزشهاى والاى انسانـى, همگان را در انتخـاب اسـوه هاى آسمانـى و الگوى گرانبها تشویق نموده اند:
استکبار که تإثیر کیمیاگـونه ایـن شیـوه را در عصرها و نسلهاى مختلف مشاهـده مى نمـود و تمامـى پیروان ایـن الگـوهاى شایسته و اسـوه هاى حسنه را نیروهایى تازه نفـس در سنگرهاى ناپیدا در دفاع از ارزشهاى انسانى الهى مى دید, راهى دیگر برابر افراد ـ بـویژه جـوانان ـ گشـود تا با تغییر فـرهنگ جامعه, ارزشهاى واژگـون را برابـر دیـدگان آنان مطلـوب و محبـوب گـردانـد. از ایـن رو نخست معیارهاى سعادت و نیک بختـى را دگـرگـون نمـود و بـا استفاده از ابزارهاى مختلف همچـون رادیو, تلویزیون, سینما و مطبـوعات و یا رواج فسادهاى گوناگـون هماننـد کشف حجاب با بهانه هاى رسیـدن به دروازه تمدن(!) راه رشد و بالندگى را تغییر داد, سپـس گرایشهاى انسانها را در روى کـردن به الگوهاى گرانبها و شایسته دگـرگـون کـرد, زمانـى به شخصیتهاى مـورد علاقه مـردم اتهامهاى گـوناگـون زده(3) تـا آنان را از صحنه هاى سازنـده اجتماع کنار نهد و زمان دیگرى با انتشار کتاب آیات شیطانى, بزرگتریـن انسان هستـى یعنى حضرت محمد ـ صلـى الله علیه و آله و سلـم ـ را با چهره اى تحریف شده و شخصیتـى غیر واقعى به نگاههاى مشتاق معرفى نمـود تا دیـن را افیون, دیـن مداران را افسـونگر و جـوامع دینى را سرزمینهایى نفـریـن شـده و بازمانده از هـر گـونه رفاه و سعادت بـداننـد. و سرانجام پس از تغییر بینـش و گرایـش آنان, اخلاق, رفتار, آداب و رسـوم آنها را در اختیار خـود قـرار داده, بـا سپـاه نامـرئى و دستهاى ناپیـدا فرهنگ آن ملت را دگرگـون نمـوده و آنان را براى همیشه اسیـرى مطیع و رام و آرام کنـد. حقیقتـى که یکــــــى از صاحب نظران بنام کشورهاى استکبارى به دوستان خـود بیان نمود که:
((اخلاق و آداب و زبان و تمدن خودتان را به اقوام و جـوامع مورد علاقه سیطره خود بیاموزید و آنان را به حال خـودشان واگذارید که ((همیشه)) از آن شما خـواهنـد بـود. ))(4) نگاه تیزبیـن و دیده ژرف نگـر رهبـر معظم انقلاب, حضـرت آیت الله خـامنه اى ـ حفظه الله تعالـى ـ ایـن شیـوه شیطانى دشمـن را حمله به عقبه جامعه اسلامى دیـده که به طـور آرام و مخفیانه با هجـوم بـاورهاى تازه صـورت مى گیرد و به دنبال تهى ساختـن نسل نـو از ارزشهاى دینى و اصـول انقلابى, دامـن زدن به شهوات و بى بند و باریهاى اجتماعى و منزوى ساختـن اسلام از صحنه هاى سیاسـى اجتماعى دنیا است.(5) آنچه اینک تـوجه مـا را به سـوى خـود مـى طلبـد, افزون بـر شناخت دسیسه هاى دشمنان در تغییـر بینـش نسبت به هستـى و انسـان و افشانـدن بذر تـردیـد و شک در دلهاى لبـریز از ایمان و یقیـن; بـى ارزش کـردن مقـدسـات و باورهاى آسمانـى است که بـا تزریق افکار التقاطـى و انحرافى با عنوان تحقیقات نوین در دیـن(6), و ایجاد تلخکامى با پرورش روحیه پشیمانى در پیروى از رهبران معصـوم ـ علیهم السلام ـ و انسانهاى وارسته که بیشتـریـن شبـاهت را به معصـومان دارنـد, انجام مى پذیرد.
و در پـى آن دمیدن روح بـى تفاوتـى نسبت به ارزشهاى والاى الهى و ایجاد جـو خـودبـاختگـى در بـرابـر فـرهنگ بیگانه پـدیـد آورد.
بدون شک تنها گام مـوفقیت در پیروزى بر نقشه هاى شیطانى دشمنان, بینـش و آگاهى نسبت به معارف ناب دینـى, آشنایى واقعى با شخصیت الگـوهـاى بـى همتـا, درسآمـوزى از ابعاد مختلف زنـدگـانـى و به کارگیرى سخنان و آموزه هاى آسمانى آنان خواهد بود. از ایـن رو در ((آغاز سخـن)), نخست به زلال وحى رو مى بریـم تا اندکى از روشناى معرفت قرآن نصیب خـود سازیـم و نسبت به شخصیت الگوهاى خداوندى, ویژگیهاى پیروان خردمند و چگـونگـى تإثیرپذیرى هر یک از ما از آنان آگاهى یابیم.
اسوه هاى سعادت
خداوند مهربان در سخنان خـود, راه سعادت و نیکبختـى انسانها را با دو جلوه ترسیـم مى کند: نخست ویژگیهاى گوناگـون دیـن باوران و خـداجـویان را در عرصه هاى مختلف زنـدگـى نسبت به ((خـداونـد)); ((خـویشتـن)) و ((مردم)) بیان مـى کند و ضمـن بیان آثار ارزشمند ایـن صفات, انسانها را به فـراگیـرى و به کارگیـرى آنان تشـویق مى نماید.(7) دیگر آنکه نمـونه هاى شایسته و انسانهاى کامل را که چنیـن ویژگیها را در صحنه هاى مختلف زندگـى به کار گـرفته انـد و بـدین سان سعادتمند شـده اند, معرفى مـى کند. اما در ایـن معرفـى تـوجهى به قلمرو جغرافیایى آنها و یا قبیله آنان و حتى دانـش و دانایى آنها ندارد.
آنچه در ایـن میان معیار است شـایستگیها و لیاقتهاست گـرچه غلام سیاهـى به نام ((لقمان)) باشد که نه در شمار پادشاهان است و نه در زمره فیلسـوفان و نه در بیـن ثـروتمنـدان; بلکه بـرده اى است روشـن بیـن که خداوند از او به نام ((حکیم)) یاد مى کند و با صفت ((حکمت)) مى شناساند. و یا انسان معمـولى در سطح جامعه را معرفى مـى کنـد که ارزش واقعى او ((ایمـان)) او است, از ایــن رو وى را ((مومن)) آل فرعون و یا ((مومـن)) آل یاسین نام مى برد.(8) نکته ارزشمند آنکه در ایـن شناسایى و معرفى نوع جنس نیز مطرح نیست و شخصیت واقعى معیار است. از ایـن رو ((مریم)) را ((الگوى نیایش)) و ((تندیـس طهارت))(9) مـى شمرد که پاک زیست و پاک به خداى خـود پیـوست و همسـر فرعون را ((اسـوه استقامت)) و ((نمـونه بصیرت و بیدارى)) در تالارهاى رنگارنگ پرخواب و خـور مى داند.(10) از سوى دیگر در بیـن زنان و مردان نمـونه هاى ناشایستـى را معرفى مى کند که گـاه در کنـار پیامآوران وحـى حضـور داشته انـد اما همـاننـد فروافتادگان در قعر نادانـى و گمراهـى هستند که قطره اى از بارش هـدایت الهى به کـویر تفتیده وجـودشان نرسیده است. همچـون همسر نـوح و فـرزنـد او و یـا ابـولهب و ابـوجهل, عمـوهـاى رســــول اسلام(ص).(11) آنچه در ایـن میـان تـوجه و تـإمل بـدان ضــرورت بیشترى دارد, آشنایى با الگـوهاى برتر و اسـوه هاى شایسته تر است که خداوند بزرگ نقشـى فراگیر براى تمامـى زمانها و همه افراد ـ حتـى کسانـى که خـود الگـو براى دیگران هستند ـ براى آنها بیان کرده است و از آغاز خلقت تا فرجام آفرینـش مربیان بشر و معلمان بى همتاى هستى قلمداد شده اند.
سـرسلسله آنان در بیـن مـردان آفتـاب آفـرینـش و آینه تمام نماى خداوندى; حضرت محمـد ـ درود خـداونـدى بر او و آل او باد ـ است که پروردگار بزرگ او را ((اسـوه حسنه)) نامید و براى معرفـى او به انسانهاى سعادت خواه و کمال جو چنیـن فرمود: ((لقد کان لکم فى رسول الله اسـوه حسنه لمـن کان یرجـو الله و الیـوم الاخر و ذکر الله کثیرا))(12) همانا براى شما[ در اقتـدا و پیروى از] رسـول خدا سرمشقى نیکوست براى کسى که:
1ـ به خـدا و روز قیـامت امید دارد
2ـ خداوند را فراوان یاد مى کند.
بدیهى است که طلوع خورشید و تابان بودن آفتاب روشنى بخـش تنها و تنها براى روشنگرى تمام هستى و برطرف نمـودن ظلمتها کافى نیست, بلکه شرایطـى همچـون پذیرش و آمادگـى و یا بـرطرف نمودن مـوانع تابـش آفتاب لازم است تا جاى جاى گستره هستى پذیراى نور خـورشید شـود. در باره آفتاب هدایت رسـول گرامى اسلام(ص) نیز باید ایمان و امید به خدا و تـوجه به روز واپسیـن در سراى دلها مـوج زند و یاد خداوند طراوت و شادابى معنوى به وجـود آدمى بخشد تا ((اسوه بودن)) و ((پیـرو بـودن)) معنا یابـد. در ایـن صـورت است که آن رهبرى و ایـن پیروى, به وجـودآورنده امتـى الگـو و نمـونه براى تمامى انسانها و همه جـوامع خواهد بـود(13), همان گونه که حضرت ابراهیـم علیه السلام ـ نیاى پاک نهاد پیامبر اسلام ـ درود خداوندى بـر او و آل او باد ـ و سپیدسیرتان پیرو او, اسـوه اى پسنـدیـده معرفى شـده اند (قد کانت لکـم اسـوه حسنه فـى ابراهیـم و الذیـن معه)).(14) دیگر شخصیت برجسته اى که در بیـن زنان هماننـد مهتاب آفرینـش, روشنایى عالمتابى از خود نشان داد و در کتاب وجـود او ((تمام حقیقت انسـان)) و ((تمام حقیقت زن)) و در یک کلام ((تمام نسخه انسانیت)) به خـوبى مشاهده مى شـود, به گـونه اى که ((فضایل او هـم تراز صفات بى نهایت رسول اکرم(ص))) بود و ((افتخار خاندان وحـى(15))) شمرده شـده است; حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ است; الگـوى شایسته اى که امام راحل در سخـن عصمتآسـاى خـود فـرمـود:
[))حضرت فاطمه زهرا(س]( زنى بود که اگر مرد بود نبـى بـود, زنى که اگـر مرد بود به جاى رسـول الله بـود.))(16) و چـون در باره معرفـى نمـونه اى کـامل از انسـان در جهان هستـى, سخـن به میـان مـىآید, ایشان با احتـرام خاصـى مـى فـرماید: ((همه بایـد به او [حضرت زهرا(س]( اقتـدا کنید و کنیـم, همه باید دستـورمان را از اسلام به وسیله او و فرزندان او بگیریـم و همان طورى که او بوده است باشیـد. انسانـى است به تمام معنا انسان, زنـى است به تمام معنا زن)).(17)
آرى:
جان بـى جمال جانان میل جهان ندارد
وان کـس که این ندارد حقا که جان نـدارد
هر شبنمـى در ایـن ره صـد بحـرآتشین است
دردا که ایـن معما شـرح و بیان نـدارد
سـرمنزل فراغت نتـوان ز دست دادن
اى ساربان فرو کـش کایـن ره کران نـدارد(18)
همان گـونه که قرآن, زن فرعون را نمونه اى براى مردم خـوب معرفى مـى کنـد و جـامعه اسلامـى را به درسآمـوزى از وى دعوت مـى کنـد و مى فرماید: ضرب الله مثلا للذیـن آمنوا امرإه فرعون(19) (خداوند بـراى تمامـى افراد ـ مردان و زنان ـ باایمان, همسـر فـرعون را مثال مى زند), و یا حضرت مریـم را نیز بدین صورت به جامعه بریـن معرفى نمـوده تا انسانهاى خداجـو و فضیلت خـواه و تمامى مردان و زنان از او درس آمـوزند و سـرمشق انسانیت گیرنـد (ضرب الله مثلا للذیـن آمنوا مریم بنت عمران(20)) حضرت امام خمینى نیز با الهام از آمـوزه هاى زندگـى ساز قرآن, فاطمه زهرا(س) را مقتـداى کامل و انسان بـرجسته در جامعه اسلامى معرفـى مى کنـد و تمامـى مـردان و زنان را به الگـوگیرى و معرفتآفرینى با شناخت وى فرا مى خـواند. به دیگـر سخـن, نگاه روح اللهى(21) امام تمامـى مسلمانان بـویژه شیعیان را به حرکتى نـو و تلاشـى تازه دعوت مى کند که با شناختـى برتـر و معرفتـى افزون بـر شناخت شخص حضـرت زهـرا(س), شخصیت آن پاک بانـو در جلـوه هاى خلقت و آفـرینـش, صفات ارجمنـد و شایسته, ویژگیهاى همسـردارى, دانـش و آگـاهـى, دیـدگـاههاى اخلاقـــــى, دشمـن شناسـى, بینشهاى ارزشمنـد و سـرانجـام مجمـوعه اى از سخنان آسمانـى آن یگانه عالـم بررسـى شـود و همراه با مطالعه اى از سر تإمل و بصیرت, یکایک صفات و سخنان او در عرصه زنـدگانـى مـورد استفاده و عمل قـرار گیـرد تـا ((نشان لیاقت)) در پیـروى از آن حضرت را نصیب خود سازیم و با هـم سویى در رفتار و گفتار آن بانو راه پـاکـى, پیـراستگـى و وارستگـى را بپیمـاییم.
((سیـره)) یـا آمـوزه هـاى زنـدگـانـى فـاطمه زهرا(س)
از آن هنگام که پیـروزى انقلاب شکـوهمنـد ایـران و تشکیل حکـومت اسلامـى در ام القراى جهان اسلام, نگاه و تـوجه انبـوه بیشمارى از مـردم دنیا, بـویژه شیفتگان آمـوزه هاى وحیانـى و رفتار ربـانـى سخنگویان وحى را به سـوى ایران جلب نمود تمامى ملتهاى مستضعف و انسانهاى تحت ستم, ایـن نظام را الگوى شایسته اى براى سرمشق گیرى در زندگى خـود دانستند. از سوى دیگر بیان و اجراى شیوه معصومان در سراسـر زنـدگـى و عرصه جامعه, نیاز به کارى گستـرده, دقیق و جدى داشت تا از زلال ناب و پاک عصمت, استفاده شـود.(22) و افزون بر جامعیت و کمال در خـور و شایسته, براى امروز و فرداى جـوامع مختلف قابل بیان و اجرا باشد.
ناگفته نگذریـم که سخنـان رهبـران فکـرى فـرهنگـى جـامعه و تلاش ارزشمند صاحبان قلـم و اهل تحقیق, آثارى شایسته و چشمگیر ارایه داد اما آنچه که نسل خردورز و اندیشمنـد ما بیشتـر از همیشه به دنبال آن بـوده و هست, گذشتـن از ((بایـدها)) و ((نبایـدها)) و رسیـدن به ((هست ها)) و ((نیست ها)) است. به دیگر سخـن, پرداختـن به مجموعه رفتار و اعمال معصومان(ع) در متـن جامعه و بـویژه در فضاى خانـواده و درسآمـوزى از شیـوه هاى زندگانى آنان در فراز و نشیب حـوادث خـواهد بـود تا بدیـن سان ره تـوشه اى زنده, پـویا و حـرکتآفریـن بـراى تمامـى افـراد و در تمامـى صحنه ها و لحظه ها, ترسیـم شـود و براى همیشه خـود را با انسانهاى کامل و آموزه هاى جامع روبه رو دیـده, بـدون آشفتگـى خاطـر نسبت به خطا و اشتباه, راهـى روشـن از معرفت, بالندگـى و شکـوفایى برابر خـود بیابند.
آنچه در ایـن میان, نگاه به آن ضرورتى بیشتر و تـوجهى فراوان تر در بین شیفتگان, داشت, پرداختـن به زندگانى امیر مومنان على(ع) و فاطمه زهـرا(س) است, زیرا در خانـواده کـوچک ایـن دو, پـدر و مادر و دو فرزند از نشان عصمت برخـوردارند و لحظه لحظه زندگانى آنان لبریز از معرفت درست و شناخت صحیح خـواهد بـود. از ایـن رو تمامـى مـوحـدان جهان با هر فکر و اندیشه اى خـود را نیازمند به چنان آموزه هایى مى دانند تا ((نسخه اى آرامـش بخـش و سعادتآمـوز)) بـراى همیشه ایام خـود به دست آورد. چنیـن بینـش روشـن نسبت به نیاز جامعه و خواست انسانها, انگیزه پژوهش و نگارش ایـن مجموعه را پدید آورد تا دایره المعارفـى زریـن از سرمایه هاى کیمیاگـونه مقابل دیدگان همگان, همیشه گشـوده باشد و زندگـى درسآمـوزان از روزمرگـى نجات یابـد و با فرصتـى انـدک در طـول حیات, محصـولـى جاودان و پـربـرکت فراهم شـود. شایسته است با هـم دورنمایـى از مجمـوعه مباحث را مرور نماییـم و با حضـور در فضاى مطالب, ضمـن تـوجه به یکایک آمـوزه ها, بـا آمادگـى, تـإمل و بصیـرت بیشتـر بدانها بپردازیم:
1. صفات همسـران در خـانـواده فـاطمه زهـرا و امیـر مـومنان(ع)
خانـواده, جامعه کـوچکـى است که در آغوش آن انسانهایى به رشد و بلـوغ مـى رسند و پـس از چندى به جامعه بزرگتر یعنـى اجتماع راه مـى یابنـد. سلامت و سعادت اجتماع بستگـى کامل با نـوع تـربیت در خانواده دارد. به گـونه اى که گاه جلـوه تإثیر آن با فرا رفتـن از مـرز زمان, نقشـى ژرف داشته, مسیر تاریخ بشـریت را دگـرگـون مى کند.(23) پرداختـن به معیارهاى سعادت بخش, نیاز به واقع بینى و درک حقایق وجـودى انسانها و جـامعه دارد تـا به دور از شعارهاى فریبنده و عبارات هیجانآفریـن, واقعیات زندگـى, آن طـور که هست مـورد تـوجه, تجزیه و بررسـى قرار گیرد و به دور از احساسات به ارایه راه حلهاى منطقـى و مطابق با فطرت و نهادپاک بشرى پرداخته شود.
در نخستیـن بحث خود به ویژگیهاى فاطمه زهـرا(س) در بـرخـورد با فراز و نشیب حـوادث خانـواده مـى پـردازیـم و با نگاهـى دقیق به ابعاد وجـودى آن حضـرت نسبت به وظایف وى در بـاره خـود, همسـر, فـرزنـدان و جامعه آگاه مـى شـویـم. در پـرتـو ایـن مباحث, پاسخ پرسشهاى بسیارى که سالهاى فراوان مـورد تـوجه انبـوه علاقه مندان بـوده است و از چگونگى حضـور زنان در خانواده به طور مطلق و یا شـرکت بانوان در امـور اجتماعى به عنـوان نیمـى از نیـروى فعال جـامعه و یا ... آگـاه مـى شـویـم و راه درست و مـورد نظر چنیـن اسـوه هـاى آسمـانـى و ارزشمنـد را به دست مـىآوریم.
2. دیـدگاههاى اخلاقـى دخت رسـول الله ,
سخنان پاک بانـوى آفرینـش فاطمه زهـرا(س) در ایـن بخـش, مجمـوعه اى از اخلاق, آداب و سخنان ارزنده اى است که در لابه لاى حـوادث جامعه, در اعمال آن حضرت و یا گفتار ایشان وجـود داشته است. نکاتـى که هـر یک با جامعه عجیـن شده و دانستـن آنها مـوجب نگاهـى نـو به هستـى, شرح صدر و تحمل مشکلات فراوان و دورى از صفات منفـى و ناشایست خـواهد بـود.(24) بدون شک فراگیرى این سخنان و به کار بستـن یکایک آموزه ها, بسان گنجینه اى گـرانقـدر در بحـران زندگـى است که گاه سخنـى هر چنـد کـوتاه, آدمـى را از سقـوط و هلاکت معنـوى نجات بخشیـده, نشاطـى روح افزا و پرفروغ مىآفریند.
3. حقوق از نگاه فاطمه(س)
ورود در حوزه دیـن و پیوستـن به زمره دیـن باوران ارزش والا به مـوفقیت و شخصیت آدمى مـى بخشد و او را چنان ممتاز مـى سازد که ارزش دارایـى او, هماننـد خون وى خـواهد شد; در جامعه جایگاه خاصـى مى یابد و در نـوع برخـوردهاى دیگران اصول و مبانى مشخصى حاکـم مى شود. اما از سوى دیگر مسـوولیتهایى نیز بـر دوش وى قـرار مـى گیرد که تـوجه بـدانها و تعهد نسبت به آنها, ضرورى اعتقاد به آیین آسمانى خواهد بود. از ایـن رو آگاهى و شناخت حقوق چهره اى شایسته و حتى بایسته به خـود مى گیرد. آنچه در ایـن زمینه مایه افتخار و ارزشمنـدى شیعیان است و بسیارى از دیگر معتقـدان به ادیان الهى از ایـن نعمت محرومند, استفاده از آموزه هاى دینى از زبان آشنایان با وحى و دانـش آموختگان خداوند است به کسانـى که شناختـى جامع نسبت به انسان, ارزش برتر او در جهان آفـرینـش و حقـوق الهى که بـر او و بـراى او تعریف شــده, دارند.(25) در ایـن بخـش از مباحث بر ساحل سخنان دردانه هستـى, پاره تـن رسول و زهراى بتول مى نشینیـم و از حقوق شیعیان, قرآن, امام, همسر, زن, مـومـن, مجاهدان, میهمان و ... آگاه مى شـویـم.
4. صفات آسمانى
((صحیفه صفـات)) حضـرت زهـرا(س), آینه اى است که در آن شخصیت آن بانو به خـوبى هویدا است. آنچه در باره صفات حضرت گفتنى است آن است که حـوادث گوناگون و فراوانى که در عمر کـوتاه وى رخ داده, زمینه ساز پدیدار شدن و شکوفایى ویژگیهاى نهفته ایشان بـوده است که افزون بر عصمت, صفاتى در وجود آن حضرت به چشـم مى خورد که به فصل و زمان خاصى محدود نشده و در جنـس ویژه اى خلاصه نمى شـود. در خانـواده, بیـن زنان, بـراى مردان و در صحنه هاى سیاسـى اجتماعى نقـش کاربردى دارد و درسآموز رابطه انسان با خدا, نشانگر عشق و عاطفه اى فراگیر و بیانگر دانش و بینـش چشمگیر و بى نظیرى خـواهد بود. آنان که انسان را در چارچـوب امـور مادى مى نگرند و یا دستـورات دیـن را سلسله سخنان اخلاقـى براى آخرت افراد مى دانند و یا آنکه زن را موجودى ناتـوان و عضوى غیر مفید براى اجتماع مى نگرند, با نگاهى به ایـن صفات آسمانى پى به اوج عظمت و قله قداست بانـویى جـوان مـى برند که الگـویى کامل و انسانى شایسته براى عبرت پذیرى تمـامـى زنـان و مـردان خـواهـد بود.(26)
5. بینشهاى شیرین
پاره اى از مـوضـوعات و مباحث, نقشى اساسى و سرنوشت ساز در زندگى انسان و بـاورهاى او دارد, به گـونه اى که آدمـى را از افـراط و تفـریط در صحنه انجـام وظایف مصـون نگه داشته و راه را بـر هـر بیراهه اى مـى بندد. برخـى از ایـن مسایل در زمان طرح آنها اتفاق نیفتاده است اما نـوع نگرش و پرداخت به مـوضـوع و نگاه جامع به تمامى ابعاد آن, بیانگر گستره عظمت و بینـش عرشى آن شخص خـواهد بود.
در ایـن قسمت از نـوشتار با مجمـوعه اى از مباحث مطرح شده تـوسط حضـرت زهـرا ـ سلام الله علیها ـ روبه رو مـى شـویـــم که ارزشهاى شایسته و بینشهاى بنیادیـن در آن وجـود دارد و گلچینى از آداب, شناختهاى صحیح و عقاید سرنوشت ساز خـواهد بـود. برخى موضوعات در زمان آن بـانـو مصـداق یافته است. (همـاننـد ارتـداد, ارتجـاع, دوست شناسـى, ارث, اشک و ...) و پاره اى دیگر براى آینده انسانها ترسیـم شده است (همچـون کربلا, حضرت مهدى علیه السلام و ...).(27)
6. دشمـن شنـاسـى و شیـوه هـاى بـرخـورد حضـرت زهرا(س)
شناخت دشمـن, شیوه شناسى در رویارویى با او و چگـونگى پیروزى بر دسیسه هاى دشمنان, آموزه هایى است که هر دیـن باور فرهیخته اى باید بدانها آگاهـى یابد. ناگفته پیداست که در مکاتب آسمانـى بـویژه اسلام که سخـن از جاودانگى و جامعیت دارد و هماره پیروان خود را به اندیشمندى, آمادگى و ژرف نگرى نسبت به معارف ناب الهى همچـون پاسـدارى از ((ولایت)) دعوت مـى کند, دشمنان فراوانـى با جـدیت و تلاش صد چنـدان براى حفظ منافع خود و رسیدن به مقاصـد خـویـش به مبارزه بـرمـى خیزند تا چنین آییـن بالنـده و پـویا را به سلسله دستـوراتـى جامد, ساکت و خامـوش تبـدیل کرده و به کنج مساجـد و منازل سوق دهند.
آغاز ایـن راه دشـوار و مقـدس در رویارویـى بـا دشمنان امامت و ولایت از زمان حضرت زهرا(س) بـود و با نگرشى نـو بیـش از ده روش مقابله و برخورد از دخت رسول خدا(ص) مشاهده مى کنیـم, به گونه اى که تإثیر آن شیـوه ها در دفاع از ارزشهاى مقـدس دینـى, قـرنهاى متمادى استمرار یافته و هر روز چهره اى برافروخته تر و بالنـده تر به خود گرفته است.
اینک که جمهورى اسلامـى ایـران به عنـوان ام القـــرى جهان اسلام, پرچمدار حکومت علوى و فاطمى است و تمام انسانها ایـن حکـومت را به عنـوان اسلام ناب محمـدى و نظام شیعى مـى داننـد, آشنایـى بـا شیـوه هاى رویارویـى با دشمنان مستکبـر و مخالفان حکـومت ولایـى, ضرورتـى است که ـ به یارى خـداوند ـ در ایـن فصل بـدان پرداخته خواهد شد.(28)
7. روشنـاى انـدیشه در بیـان فلسفه احکام
دیر زمانى است که ((فلسفه احکام و چگـونگـى بیان آن)) از مباحث جنجالى و مورد نقد و تحلیل بسیارى دانـشآمـوختگان و اندیشمندان بـوده است. عده اى پرداخت به فلسفه احکام را در تضاد با قداست و ارزشهاى الهى آن دانسته و تعبـد در انجـام احکـام را شـــایسته عبـودیت و اطاعت مى دانند. اما برخى عمل به دستـورات خداوندى را منوط به فهم فلسفه آن و تسلط بر مفاهیـم نهفته در پاىبندى بدان بیان مى کنند و بـر ایـن باورند آنچه را که مـى داننـد بـدان عمل مى کنند و هـر آنچه را که با آن آشنایـى ندارند رها مـى نماینـد! دیدگاه سـوم و خردمندانه اى وجـود دارد که با احترام به دانـش و دانایى نسبت به فلسفه احکام, مرز عبـودیت و تعبد را پاس داشته, ضمـن بیان اقسـام فلسفه دستـورات خـداونـد, انـدکـى از آنان را نیازمند به زمان و رشد دانـش, یا حضـور برتریـن اندیشمند عالـم آفرینـش; حضرت مهدى علیه السلام و یا آزمـون تعهد و تعبد انسانها به سخنان سعادتآفرین معصومان علیهم السلام معرفى مى کنند. در ایـن فـراز از سیـره, روشنـاى انـدیشه مهتـاب آفـرینـش, حضـرت زهـرا علیهاالسلام را مى نگریم که دهها قلـم از احکام الهى را با فلسفه احکام آنها تـرسیـم نمـوده تـا شهد شیـریـن بنـدگـى در کام جان دیـن باوران فزونى و برترى یابد و بصیرت و بینش نسبت به وظایف هر یک از ما نمایان شود.(29)
8. شخصیت شناسى فاطمه(س)
شناخت دنیاى اطـراف و شخصیتهاى معاصـر, گذشته و آینـده نشان از حضـور اندیشمنـدانه در جامعه است. ایـن آگاهـى زمینه ساز معرفـى الگـوهاى انسان ساز بـوده و همراه با آن مـوجب بیـدارى افراد در پرهیز از نمونه هاى ناشایست و بیان شخصیت منفى آنان خواهد بـود. بـدون تردید هر گاه ایـن شناخت با نور عصمت و روشنایـى معنـویت همراه گردد, دایره المعارفـى از ارزشها و ضـد ارزشها از زنـدگـى افراد سعادت پیشه و شقاوتمند تدویـن مـى شـود که راههاى رهایى از زنجیر هواها و هـوسها به طـور زنده و با مصداقهایـى گـویا بیان مـى شـود و از دیگر سـو, رگه هاى انحراف و راههاى هلاکت به خـوبـى تحلیل و بررسـى شـده, سـرمشق پاکى و ناپاکـى بـر بلنـداى تاریخ انسانیت نمایان مـى شـود. در ایـن قسمت از سخنان زهراى مرضیه(س) به شناخت دهها شخصیت از نگاه پربصیرت آن بانـو مـى نشینیـم و از فرازهاى مختلف سخنان آن حضرت, ره تـوشه هایـى شایسته براى خـود و دیگران برمى گزینیم.(30)
9. آمـوزه هـاى زنـدگـانـى در آخـریـن سخنـان آسمـانى
پیـشآمدهاى دشـوار زندگى همانند آتشى فروزان است که انسانها را زیر و رو کـرده, ماهیت واقعى آنان را آشکار مـى کنـد. بسیارى در آغاز رشد خویـش, پاىبند اصول و معیارهایى بوده اند اما چندى بعد تمامـى شعارهاى خـود را فـرامـوش کـرده, از روى آز و نیاز و یا شهوت و شهرت, طعم شیریـن لذتهاى زودگذر زنـدگـى را ترجیح داده, ره به بیراهه مى سپردند. به گونه اى که با همسر خویـش, که سالیان بسیار شریک مشکلات و همپاى رنجهاى او بـوده, برخـوردهاى ناشایست داشته, یـا به آرمـانهاى مقـدسـى که از دیـربـاز بـراى آنـــان فـداکاریها نمـوده, پشت پا زده و با چهره اى دگـرگـون و سیـرتـى واژگـون به حیات خـود خاتمه مى دهند. بدیـن خاطر است که لحظه هاى آخر زندگى را آینه اى از تمامى سالها و حـوادث عمر دانسته اند که گاه صعود انسان در آن پدیدار مى شـود و زمانى سقوط آدمى به چشـم مى خورد.
آمـوزه هاى زنـدگـانـى در آخـریـن سخنان آسمانـى حضـرت زهـرا(س) مجمـوعه اى از هفت وصیت گفتـارى و یک وصیت نـوشتـــــارى است که پایـدارى و شکیبایـى آن بانـو بـر اصـول و ارزشهاى والا در آنها مشاهده مى شـود. در ایـن سخنان به خـوبى وفادارى, عشق و عاطفه و ادب نسبت به همسر, فرزندان و انسانهاى شایسته و گرانقـدر تجلـى مى کند, و نسبت به اخلاص و دلدادگـى به آمـوزه هاى قرآنى و نبـوى, درسهاى ارزشمندى بیان مى شود. از سوى دیگر, نوع برخـورد آن حضرت با دشمنـان مستکبـر و غاصبـان ستمگـر نشـان از روح پـرحمـاسه و بـرخـوردهاى هـدفمنـد دارد تا میـدان مبارزه بـا شیطان صفتـان و متکبـران همیشه باز باشـد و ستمـدیـدگان, پرخروش و تـوانا علیه خـودکـامگـان به پـا خیزنـد و فـریـاد بـرآورند.(31)
10. سیناى صلابت با خطبه اى خدایى
تاکنون بخشهاى مختلفى از سیره و سخـن زهراى مرضیه(س) را از نظر گذراندیـم و با آمـوزه هایـى که در آینده بدان پرداخته مـى شـود, آشنا شدیم. اینک دورنماى فصلى از زندگانى آن بانـو را مى نگریـم که داراى ویژگـى خاصـى است. به گـونه اى که در کمتـر سخنان و یا رفتار آن حضرت ایـن خصوصیت مشاهده مى شـود و آن جامعیت چشمگیر و همه سویه است.
پیشتـر, اشـاره اى به پـاره اى شبهات و ابهامهاى مختلف از ســـوى افراد و افراط و تفریطهایى که در ایـن باره وجود دارد, نمودیم.
در ایـن بخـش, فضایى از معارف ناب گشوده مـى شـود که در آن پاسخ بسیارى از پرسشها بیان مى گردد. از چگـونگـى حضـور زنان در متـن جامعه تا ارزشهاى والایـى که از طـوباى برکات یک بانـوى متعهد و دیـن باور, ریزش مى کند; از نکات تربیتـى روانى تا تـوحیدى کلامى; از تشـریح فلسفه نبـوت تا ارزش ولایت و امامت; و از مبـاحث فقهى حقوقى تا فرازهایى از نکته هاى حکومتى اجتماعى و سرانجام گشـودن معارفـى از قـرآن با بیان هـوشمنـدانه و عالمانه نسبت به حقایق الهى, همه و همه در ایـن خطبه روشنى افروز به چشـم مى خـورد.(32)
اندوخته هاى معرفت
مژده اى دل که دگـر بـاد صبـا بـاز آمد
هدهد خوش خبر از طــرف سبــا بــاز آمـد
بـرکـش اى مـرغ سحـر نغمــه داوودى باز
که سلیمـان گل از باد هـوا باز آمد(33)
اقیانوس بیکران معرفت فاطمه(س), چنان ژرف و بى انتهاست که تـوان رهیابـى به پایان آن بـراى هیچ انسان زمینـى نخـواهـد بـود اما شیفتگى و دلدادگى به آن پاک بانـوى آفرینـش قلـم را بى قرار و دل را بـى تاب مى کند و آنچنان عطشى در وجـود آدمى مى نشاند که با هر جرعه اى از معرفت وى, تشنگـى افزونتر مـى شـود و زبانه عشق والایى بیشترى مى یابد.
بـر ساحل سیـره و سخـن آن دردانه آفـرینـش نشستیـم و از دور به افقهاى روشنـى افروز شخصیت او نگریستیـم اما حیفمان آمـد گنجینه دانشـى را که در آن اندوخته هاى معرفتـى بانـو به چشـم مى خـورد, نمایان نسازیـم تا دانـش پژوهان از ابعاد دیگرى از گستـره شخصیت حضرت آگاهى یابند و علاقمندان عاشق جلوه هاى محبوب خویش را چنیـن آینه هـاى معرفت افـروزى نیز بنگـرنـد. امیـد آنکه پـس از پـایان فصلهاى یادشده, به ایـن مباحث بپردازیـم و صحـن و سراى وجودمان را با تحفه هاى دانش و بینـش نسبت به شخصیت آن عزیز والاگـوهـر و یگانه هستى زینت بخشیم:
الف) بر کرانه کوثر:
نگاهـى دوباره به آیات قـرآن در باره فاطمه زهـرا(س) و دیـدگاه خداوند نسبت به محبوب خویش.
ب) خوشه هاى خورشید:
مجمـوعه اى از شعاع عشق و علاقه پیـامبـر اکـــرم(ص) نسبت به دخت والاگوهر خود, حضرت زهرا(س)
ج) جلـوه هـاى فـاطمه در آسمـان سخنان اهل سنت:
تاملى زیبا بر مجموعه سخنان اهل سنت ـ بویژه در صحاح شـش گانه ـ در بـاره شخصیت پـرفـروغ حضـرت زهرا(س)
د) پلکان ملکوت:
نگـرشى عرشـى به تسبیحات فاطمه زهرا(س) و آثار کیمیاگـون آن در عالم هستى.
ه) صحیفه همیشه سبز:
بهره گیـرى از مجمـوعه سخنـان امـامـان معصــــوم علیهم السلام در بـاره مصحف فـاطمه علیهاالسلام, فلسفه وجـودى, آثـار و بهره هـاى گذشته, حال و آینده از آن.
و) فروغ فرزانگى:
درسآمـوزى از فروغ معرفت حضرت امام خمینـى در باره مادر عزیز و بزرگوار خود, حضرت زهرا(س)
ز) فاطمه و فاطمیون:
آثـار نام و یاد فاطمه زهـرا(س) در دفـاع مقـدس و تـإثیـر رمز یازهرا در عملیاتهاى مختلف.
ح) فـاطمه در آینه فقه و در نگاه فقیهان:
نگاهـى به مجمـوعه مباحث فقهى و دیدگاه اندیشمنـدان عرصه فقه و فقاهت در باره حضرت زهرا(س)
ط) فـرهنگ نـامها و القـاب فاطمه(س):
بـررسـى گستـرده نـامها و لقبهاى حضـرت و درسآمـوزى در بـــاره نـامگذارى افـراد, مـوسسـات و مناسبتهاى مختلف
ى) نگاهـى به بـرخـى از کتابها و رساله هاى نگاشته شـده در باره حضرت زهرا(س):
آشنایـى بـا ایـن آثار, مـوجب وسعت دیـد انسان و حضـور در فضاى فرهنگى کشـور, الهامهاى مختلف در کارهاى فکرى فرهنگى و دورى از کارهاى تکرارى خـواهـد شـد. در پایان ضمـن یادآورى شـروع مباحث آغازین در ایـن نـوشتار از شماره آینـده, تـوفیقـى برتـر بـراى فراگیرى آموزه هاى زندگانى معصومان علیهم السلام بـویژه حضرت زهرا علیهاالسلام, از خـداونـد بزرگ خـواستـاریـم.
پى نوشت :
1ـ نگاه کنیـد به سوره ممتحنه آیه 4 و ;6 سـوره احزاب, آیه ;21 سوره بقره, آیه 143 و سـوره قصص, آیه 79 (الگـوى دنیاپـرستان).
2ـ رک: روانشناسى کمال الگوهاى شخصیت سالـم, دوآن شولتش, ترجمه گیتـى خـوشـدل به نظریه هاى شخصیت یا مکـاتب روانشنـاسـى, دکتـر على اکبر سیاسى.
3ـ نک: خاطرات سیاسـى مستر همفر (دستهاى ناپیـدا[ (دستـورالعمل وزارت مستعمـرات بـریتانیـاى کبیـر به جـاسـوسـان انگلستـان در کشـورهاى اسلامى جهت لکه دار کردن شخصیت عالمان مورد علاقه مردم و انـدیشمنـدان تـإثیـرگذار در جامعه].
4ـ اسپنسر, فیلسـوف معروف انگلیسـى; رک: اسلام بـر سر دو راهـى, پاورقى ص23.
5ـ فرهنگ و تهاجـم فرهنگى (مجمـوعه اى از سخنان رهبر معظم انقلاب حضـرت آیت الله خـامنه اى), ص15 تـا 69 (بـا تلخیص فراوان).
6ـ نک: تهاجـم فرهنگـى, گرد آمـده از سخنرانیهاى آیت الله مصباح یزدى
7ـ نک: سوره فـرقان, آیات 63 تا ;77 سـوره مـومنـون, آیات 1 تا ;11 سوره بقره, آیات 3 تا 10.
8ـ رک: جـامعه و تـاریخ, استـاد شهیـد آیت الله مطهرى, ص64 و 65 (انتشارات صـدرا); انسان کامل, استاد مطهرى, ص5 و 6 (چاپ جامعه مدرسین).
9ـ سوره آل عمران, آیه 42 و 43.
10ـ سوره تحریم, آیه 11.
11ـ سـوره مسـد, آیـات 1 تـا ;5 سـوره تحـریم, آیه 10.
12ـ سوره احزاب, آیه 21.
13ـ سوره بقره, آیه 143.
14ـ سوره ممتحنه, آیه4.
15ـ وام گرفته از سخنان زریـن حضـرت امام خمینـى در باره فاطمه زهـرا(س); رک: صحیفه نور, ج12, ص72.
16ـ همان, ج6, ص185.
17ـ همان, ج19, ص121 و ج6, ص185.
18ـ دیوان حافظ, غزل 122.
19ـ سوره تحریم, آیه 10.
20ـ همان, آیه ;12 نک: زن در آیینه جلال و جمـال, حضـرت آیت الله جوادى آملى, ص134 تا 137.
21ـ نگـاه کنیـد به صحیفه نـور, ج6, 12 و 19 به مجمـــوعه اى از سخنان والاگـوهـر حضـرت امـام خمینـى در بـاره حضـرت فـاطمه(س).
22ـ نک: سخـن حضرت رضا(ع) در باره سخنان اهل بیت, درسآموزى آنان و تإثیر هر یک در انسانها.
23ـ رک: براى خـوشبختـى و موفقیت آفریده شـده ایـم, دکتر مـوریل جیمز و دوروتـى جنگـوارد, تـرجمه دکتـر حسـن قـاسم زاده.
24ـ نک: شادمانى دل پیامبر(ص), آیت الله رحمانى همـدانـى, ترجمه دکتـر سیـدحسـن افتخارزاده سبزوارى.
25ـ بـراى مطـالعه گستـرده تـر نگاه کنیـد به رسـاله حقـوق امام سجاد(ع).
26ـ رک: زن در آیینه جلال و جمـال, آیت الله جـوادىآملى.
27ـ نک: نهج الحیاه, محمد دشتى.
28ـ رک: مجمـوعه سخنان رهبـر فرزانه انقلاب در ماههاى مهر, آبان و آذر 1377 و چگـونگـى بـررسـى و تحلیل معظم له از ضــــــرورت دشمن شناسى و بررسى شیوه هاى آن.
29ـ نک: فلسفه احکـام, مـرحـوم آیت الله احمـد اهتمام, ج1.
30ـ نک: نهج الحیاه, محمـد دشتـى, فاطمه مـن المهد الـى اللحـد, مرحوم قزوینى.
31ـ نگاه کنیـد به تفاسیـر المیزان, نمـونه و الطیب البیان ذیل سوره بقره, آیه ;15 سوره آل عمران, آیه ;64 سـوره نسإ, آیه ;9 سوره تـوبه, آیه ;74 سوره اسرإ, آیه ;53 سوره طه, آیه ;4 سوره لقمـان, آیه ;19 سـوره احزاب, آیه 32 و سـوره نبـــإ, آیه 35.
32ـ نک: صلاى صلابت, محمـدسروش, ویژه نامه پیام زن آبان ماه 1376. خطبه الزهرإ, ترجمه محمـدرضا انصارى; ترجمه و تفسیر خطبه حضرت زهـرا(ع), آیت الله مکارم شیـرازى (کتاب فاطمه زهـرا(ع) بـانـوى برتر).
33ـ دیوان حافظ, غزل 170.