سرود فردا

نویسنده


 

سرود فردا
نرگس گنجى

 

 

زهرا توکلى ـ فسا
بـا سپـاس از شما راجع به شعراخیـرتان, تذکـر چنـد نکته را لازم مى دانیم:
1ـ بـارهـا به دوستـان شـاعر گفته ایـم که به رابطه هــاى لفظى و معنایى میان دو مصرع توجه کنید. به نظر مى رسد که ایـن رابطه در بـرخـى ابیـات شمـا کـم یا دور است. مثلا:

 

در کوچه باغ خاطره هایم قدم بزن
حالا که دل به نان و نوایى نمى رسد

2ـ ((اى شب تـو گوش دار که از سمت و سـوى صبح)) که در آن ((سمت و سـو)) آورده اید; بایـد تغییرى انـدک را بپذیرد زیـرا ـ گـرچه رایج شده است که ایـن دو کلمه با هـم به کار روند ـ ولى اقتضاى فصـاحت اکتفـا به یکى از آن دو است.
3ـ ایـن بیت ((حرف سر است و هدیه ...)) هـم به قدر کافى خـوانا نبـود و هـم مشکل ارتبـاط میـان دو مصـرع وجـود دارد.
پـس از بازنگـرى شعرتان, امیـد است مجـددا آن را, و نیز شعرهاى دیگرتان را برایمان بفرستید.

اشرف بهنام فر ـ ؟
شعرتان مـوزون است ولـى یک شعر کـوتاه نمـى تـوانـد بـراى قضاوت در باره استعداد شما کافى باشد. بنابرایـن امید است در نامه هاى آینـده با شما و سـروده هایتان آشناتـر شـویـم. با تشکر و آرزوى موفقیت.

ابراهیم حقى ـ تهران
ضمـن تشکـر از تـوجه شمـا به مطـالب مختلف مجله, در بــــــاره استفـاده از اوزان رایج بـراى غزل, در مثنـوى, در ابیات معاصـر تجربه هایى شده است که برخـى از آنها نیز مـوفق بـوده اند; از آن جمله شاعران ارجمند علـى معلـم, فاطمه راکعى و محمدکاظم کاظمى.
در مجله شماره 83 (بهمـن ماه) نیز نمونه اى از ایـن گونه مثنویها پیـش روى شماست. در باره مثنـوى خـودتان, تغییر و تصرفاتى دیگر نیز لازم است. از آن جمله: ((معتکفـم بر درت اى مهربان, خـواسته ایـن خادم اجابت کنى)) لازم است به جاى ((خواسته)), ((خـواهـش)) یا مانند آن باشد زیرا به صـورت فـوق, وزن آن مختل است. نیز در ایـن بیت ((ریشه اى از خار سـر راه تـو ...)) معنا روشـن نیست و ایـن مشکل قطعا به کیفیت استفاده از کلمات مـربـوط است. تـوفیق شما را آرزومندیم.

دوستان ارجمند:
زینب غضنفرى و نجمه ابراهیمـى (ناغان), زهرا اعرابـى (صادقآباد اصفهان), فـرحناز داودى (ایذه), منیره شیرآبادى (استان گلستان) سروده هایتان رسید. از شما متشکریم و امیـدواریـم با حفظ ارتباط خـود با مجله و ادامه مطالعه و تمریـن به موفقیتهاى بیشترى دست یابید.
علاقه شما به شعر, علاقه اى طبیعى است زیـرا شعر تجلیگاه زیبـایـى اندیشه ها و احساسهاست و همیـن زیبایى است که مردمان را ـ کـم و بیش ـ مجذوب شعر مى سازد. بنابرایـن ((خواندن اشعار)) و بهره هاى معنوى از آن نعمتى است که همه مى تـوانند از آن برخـوردار شوند, اما ((خوب شعر گفتـن)) قسمت کسانـى است که ضمـن بـرخـوردارى از قـریحه و استعداد شاعرى مطالعه خستگـى ناپذیـر و تمـریـن مـداوم داشته بـاشنـد. پیـروز و سـرافـراز بـاشید.