دو روز گذشته بود. زنگ آخر کلاس را زده بـودند. در حال رفتـن به کلاس, به یاد آوردم. آفتاب سـوزان که مستقیـم بر سرم مـى تابیـد, یادم آورد. پرنده ام بىآب و دانه بود. بار اول بـود که فراموشـم شده بود. بى تاب بودم. دلـم مى خواست ساعت آخر زود زود تمام شود. دلم مى خواست معلم کتابش را ببندد. دلـم مى خواست به سمت پرنده ام پر بگیرم.
معلـم متوجه ام شده بود اما دست خودم نبـود. نمى توانستـم به درس گـوش بـدهـم. هـوش و حـواسـم جـاى دیگـرى بـود.
من هم خود را در قفس حس مى کردم.
تا که زنگ خانه زده شـد به سمت خانه دویـدم. آفتاب بـر فرق سرم مى تابید. بهارى گرم بـود. مى دویدم و عرق از سر و رویـم مى ریخت. خانه مان حوضى داشت کوچک در وسط و دور تا دورش باغچه مان بـود با درختان نارنجـش. به شاخه نارنج بزرگترى قفـس پرنده ام را آویزان کـرده بـودم. نارنجها که شکـوفه مـى دادنـد لب حـوض مـى نشستـم و پرنـده ام را نگاه مـى کـردم. پـرنـده چشمهایـش را مـى بست. منتظر مـى ماندم تا بخواند اما گـویـى از عطر شکـوفه ها از خود بـى خـود مـى شـد. نمـى خـوانـد و مـن حـوصله ام سـر مى رفت.
از آب خنک حـوض چنگى آب برمى گرفتـم و به سویـش مى فشاندم. پرنده از آب بازى مـن به سر شـوق مىآمـد و آنگاه بـود که مـى خـواند و آنگـاه بـود که مـن سـرشـار از شـادى مـى گشتم.
وجـود اضطراب علاوه بر افسردگى موجب ناراحتى شما در جمع مى شـود.
تحریکات گـوارشـى شـدید نیز به دلیل همیـن وضعیت روحـى ـ عصبـى شماست, ما اصطلاحا به آن روده تحریک پذیر مى گوییـم. گرچه گفته اید در ابتدا مدتـى درمان مى شده اید ولـى مطمئنا مدت و مقدار دارد و کافـى نبـوده است. ما حداقل براى درمان افسردگـى از دارویـى که شما استفاده کـرده ایـد به میزان 150 تا 300 میلـى گرم به مـدت 6 الى 12 ماه بایستـى استفاده کنیـم تا نتیجه مطلـوب به دست آید. ولـى نه مقـدار و نه زمان مصـرف شمـا کـافـى و منـاسب نبـوده و داروهاى جانبى نیز به طـور مناسب بـراى کنترل خـواب و بـى قرارى استفاده نشـده است. گـرچه از مراجعه به پزشک امتناع داریـد اما لازم است چـرا که علاوه بـر آنچه گفته شـد بسیارى از ناراحتیها و دردهاى جسمانـى شمـا به خـاطـر وضعیت روحـى تـان است. مثل همیـن اسهالى که حتـى مـوجب شده شما قدمى از اتاق بیرون نگذارید چـون با هر تحریک هیجانى احساس دفع به شما دست مـى دهد و مجبـورید در اتاق, خود را محبوس کنید.
بعد از درمان قـدم بعدى پیدا کردن یک مشغله مناسب براى پر کردن ساعات بیکارى شماست. شما مـى تـوانیـد از آمـوزشهاى مکاتبه اى یا ویـدئویـى بهره بگیـریـد. هـم اکنـون نـوارهاى ویـدئویـى درسهاى راهنمایى در دسترس است. حتـى آمـوزش کامپیـوتر که از همیـن حالا مى توانید داشته باشید.
سعى کنید تـوسط یکى از اعضاى خانواده با آموزش و پرورش و آموزش استثنایى تماس گرفته و از مشاوریـن آموزشى یا تربیتى آنها براى ایـن امر کمک بگیریـد. به حرف دیگران مبنـى بـر نتـوانستـن بها ندهید. خود را درمان کنید و بعد با اراده اى استـوار تلاش خود را بکنید. خدا نیز کمکتان خواهد کرد. ـ در مورد ارثى بـودن بیمارى سوال نمودید, یکى از علل احتمالى آن موروثى بـودن بیمارى است و پـى گیرى نکردن مشکل عضلانى خـواهرتان, اگر بیمار باشد, کمکـى به او نمـى کنـد. اگـر مبتلا باشـد چه مراجعه به پزشک انجام شـود چه نشـود بیمارى سیر خود را خـواهـد داشت, اما اگر به پزشک مراجعه شـود ممکـن است وضع فعلـى او علت دیگرى داشته باشد که ربطـى به بیمارى شما نداشته باشد و قابل رفع باشـد. براى کاهـش وزن چنـد کار بایستى انجام شود:
1ـ درمان افسردگى و اضطراب که موجب پرخورى یا کـم خـورى مى شود و شما حالت اول را دارید. با بهبـود شرایط روانـى شما پرخـورىتان کـم مى شود.
2ـ از مصرف برنج, نان زیاد, کره و خامه و مواد قندىکـم کنیـد و در شـروع غذا حجم زیادى سالاد و سبزى و کاهو مصرف کنید تا تمایل به مصـرف بیشتـر غذا کـم شـود.
3ـ اگر تحرک شما بیشتر شـود کمک کننـده است با درمان افسردگـى و رفع تحریکات روده اى, و رفع ضعف مفرط و کمى انرژى ایـن امر قابل انجام است.
فعلا تا شرایط روحـى شما بهتر نشـده است و زندگـى تان روال نسبتا طبیعى پیـدا نکرده است خـودتان قادر به تصمیـم گیرى مناسب بـراى ازدواج نخـواهید بـود و در ایـن مرحله کمکى نمى کند. اولـویت با درمـان شـرایط روحـى و روانـى شمـاست.مـوفق بـاشیـد.