سرود فردا

نویسنده


 

سرود فردا
نرگس گنجى

 

 

خواهران ارجمند:
اشرف بهنام فر (قم)
نجمه رفدایى (تودشک)
شراره موحد (بم)

از اینکه سـروده هاى خـود را بـراى ما فرستاده ایـد سپاسگزاریـم.
بـراى آشنایـى بیشتـر و عملـى بـا شعر, راهـى جز مطالعه دقیق و نکته سنجانه آثار شاعران بزرگ ـ قـدیـم و جـدید ـ وجـود نـدارد. مباحث نظرى در باره شعر ـ بـویژه شعر نـو که برخى از دوستان در باره آن پـرسشهایـى دارنـد ـ نیز در کتابهاى مختلفـى مطرح شـده است. از مناسب تـریـن کتابها در ایـن زمینه آثارى است که نیما ـ خـود ـ در بـاره شیـوه جـدیـدش نـوشته است.
یکـى از بهتـرینها, کتاب ((حـرفهاى همسایه)) است. ایـن کتـاب و نـوشته هاى دیگـر او در باره شعر, یک بـار نیز در کتابـى به نام ((در باره شعر و شاعرى)) تـوسط آقاى سیـروس طاهبـاز گـردآورى و منتشر شـده است. کتابهاى آقاى دکتر محمـدرضا شفیعى کـوکنـى ـ از شاعران و صاحب نظران بنام شعر معاصر ـ نیز براى آشنایى با عالـم شعر مفید است. موفق باشید.

زهرا اعرابى ـ صادق آباد
نامه اول شما در مجله شماره 85 (فـروردیـن 78), پاسخ داده شـده است. احتمالا تاکنـون پاسخ آن را دیده اید و رفع نگرانى شده است! از اعتماد صادقانه و محبت شما سپاسگزاریـم. مطمئن باشید که همه نامه هاى رسیده را با دقت مى خوانیـم و در حد مقدور به آنها پاسخ مـى دهیـم. ولـى امـور چاپ و نشر مقدمات و محدودیتهایـى دارد که باعث مـى شـود از ارسال هر نامه تا چاپ شدن پاسخ آن حدود دو ماه طول بکشد.
با وجود ایـن, خوشحالیم که ـ به حکم تجربه ـ تاکنون توانسته ایم خـدمتـى هر چند انـدک بـراى عزیزان اهل ذوق و ادب انجام دهیـم.
سروده هایتان را بر اساس آهنگهاى مخصـوصـى که در ذهنتان نـواخته مى شـود, ساخته اید! سعى کرده اید عواطف خـود را در کلماتـى مناسب با آن آهنگ بگنجانیـد. با ایـن حساب درک تإثیـر کلمات و نحـوه استفـاده از آنها در ایجـاد مـوسیقـى مناسب بـراى شما ناشناخته نیست. ((مطـالعه اشعار زیبـا و جمعآورى آنها)) راه مناسبـى است که ناخودآگاه انتخاب کرده اید.
امیدواریـم ارتباط شما با ما و خـواندن ایـن صفحات نیز بتـواند راههاى دیگرى را به روى شما بگشایـد. اگـر همچنان شعرها, نظرها و پـرسشهاى خـود را بـا مـا در میان نهیـد, سپـاسگزار و خشنـود خواهیم بـود و با تفصیل بیشتـر پاسخ خـواهیـم گفت. ان شإالله.

حمیده کاظم نژاد ـ قزوین
چـاپ دو سـروده ـ بـا اصلاح و تلخیص ـ از شما در مجله دى مـاه ـ همزمان با ماه مبارک رمضان ـ تنها به خاطر حال و هـواى مناجاتى آنها نبـود, بلکه هـدف مهمتـر, آن بـود که بـدانید:
ادب را آدابـى است و لفظ و معنى را دقایقى و گاه حذف کلمه اى یا افزودن کلمه اى یا جابجا کردن کلمه اى مى تـواند ناشعرى را شعر یا شعرى را ناشعر کند.
اکنون نیایش واژه ((زمهریر)) را دوباره مرور مى کنیم تا سخـن ما برایتان روشن تر شود:
هوا
چنان بود
که دست دعا
یخ مى بست
و من دهان استغفار گشودم ...
در شعر اصلـى, شما در جمله نخست صـریحا سـردى زیاد هـوا را ذکر کرده بـودیـد ولـى ما با حذف آن قسمت و آوردن ((هـوا)) به طـور مطلق, ایهام ایجاد کرده ایـم بیـن هوا به معناى هوسهاى نفسانى و هوا به معناى متعارف آن.
به تبع آن, ((یخ بستـن دست دعا)) ایهام از دست دادن تـوفیق دعا و سردى هوا را با هم دارد که جملات آخر شعر, ایـن ایهام زیبا را روشن مى سازد:
بار الهى!
از این لحظات سرد فرسودم
زمهریرت را چگونه تاب آورم
اگر ندهى رهنمودم؟
((دهان به استغفـار گشـودن)) تعبیـرى عادى است. حـال اگـر حـرف ((به)) را بـرداریـم به سـادگـى استعاره اى سـاخته ایـم: دهـــان استغفار.
بعلاوه, تضاد میان بستـن و گشودن ـ در ((مى بست)) و ((گشـودم)) ـ از زیباییهاى این سخن است.
ایـن نکته اى بـود از هزاران, که در باب آداب سخـن مى تـوان گفت. شما در بیـن زیباییهاى کلامى به آرایه هاى ساده و دم دست ـ مانند سجع و قافیه ـ بسنده نکنید. براى شناختـن وزن در شعر بکـوشید و از زیبـاییهاى معانـى و استفـاده از استعاره هـاى منـــاسب غافل نباشید.
((بسیار خواندن آثار ادبى)) و ((تمریـن فروتنانه)) و ((استمرار در کـار)), سه ضلع مثلث مـوفقیت است! مـوفق بـاشیـد.

مریم درودگر, خور و بیابانک
مـى دانید که مجله پیام زن ماهى یک بار ـ در اول هر ماه ـ منتشر مـى شـود. بنابرایـن امکان ندارد که اگر مطلب مناسبـى به دست ما رسیـد, یکـى دو هفته بعد بتـوانیـم آن را چـاپ کنیم.
بـراى طـى شـدن مراحل چاپ و نشر, غالبا مطالب مجله از حـدود یک ماه قبل آماده مـى شـود. بنابرایـن چطـور امکان دارد شعرى که در اواسط اسفنـد ماه به دست ما رسیـده است در مجله همان مـاه چـاپ شـود؟! علاوه بـر ایـن, ما بارها به دوستان اهل شعر گفته ایـم که براى آنکه بتـوانیم در باره آثارشان بهتر قضاوت کنیـم به ارسال یکـى ـ دو شعر قناعت نکنند زیرا هرگز یک قطعه شعر یا یک همکارى کـوتاه مـدت ادبـى بـراى قضاوت در بـاره آثار کسـى, کافـى نیست. بنابراین, ضمـن تشکر از تـوجه شما به ایـن مجله و سپاسگزارى به خاطر شعرى که فرستاده اید, از شما مى خواهیـم که همراه با مطالعه صفحـات ادبـى مجله هـر گاه سـرودهاى جـدیـدى داشتیـد, بـراى ما بفرستید تا هم با سروده هایتان بیشتر آشنا شـویـم و هـم در صورت لزوم از آنها در مجله استفـاده شـود. مـوفق بـاشیـد.
دوستان شاعر:
رزیتـا نعمتـى (تهران), زهـرا تـوکلـى (فسـا) دو شعر از شما در ((سخـن اهل دل)) همیـن شمـاره آورده ایـم. به ایـن امیـد که بـا فرستادن شعرهایتان براى مجله, همـواره ((چراغ رابطه)) را روشـن نگه دارید!