خوابگاههاى دانشجویى دختران ، نگاهى دوباره

نویسنده


خوابگاههاى دانشجویى دختران, نگاهى دوباره

فریبا ابتهاج شیرازى
پروانه سلامى

 

 

در میان انبوهى از کتابهاى روى هم چیده شده, به دنبال جزوه اى مى گردد, اما آن را نمى یابد. کلافه است. از این همه شلوغى, کتاب, لباس و بى خیالى هم اتاقیهایش خسته شده است.
در حسرت حیاط سبز و دلباز خانه شان آهى مى کشد و دلش براى دیدن لبخند پرمهر مادر, شیطنتهاى خواهر و نگاه گرم پدر تا کیلومترها آن سوتر پرواز مى کند.
عصر پنج شنبه است. جستجو را رها کرده و نیازمند شنیدن صداى اهل خانه به سوى تلفن خوابگاه مى رود. اما صف طولانى تلفن بر حسرتش مى افزاید. تا چه ساعتى باید در صف تنها تلفن خوابگاه بایستد؟ آیا اصلا کسى در خانه به انتظار صداى او نشسته است؟ گمان نمى برد. شبهاى جمعه وقت میهمانیهاى فامیلى است ...
به اتاق بازمى گردد. غم غربت, تنهایى و تفاوت سلایق و فرهنگها در کنار کشش بى وقفه جاذبه هاى پنهان و آشکار زندگى جدیدش روح او را به سختى به هم مى پیچد ... فردا جمعه است و مى تواند امشب را تا صبح بگرید ...

پایان دبیرستان, آغاز آرزوى بزرگ راه یافتن به دانشگاه است. خیلى ها مسیر رسیدن به فردایى مطلوب تر, شغل بهتر و عزت و موقعیت اجتماعى را در ورود به دانشگاه مى دانند. اما این مسیر بى شک داراى فراز و نشیبهایى نیز مى باشد. گذر از سد کنکور و قبولى در رشته مورد علاقه, تإمین هزینه هاى دانشگاه و ... براى آنهایى که به دانشگاههایى دور از شهر و استان خود راه مى یابند, البته به مراتب مشکلات بیش از سایرین است.
یکى از بزرگترین این مشکلات چگونگى اسکان آنها دور از خانواده و موضوع آشناى خوابگاههاى دانشجویى است که البته در ارتباط با دانشجویان دختر در ابعاد بیشترى رخ مى نماید. خصوصیات فرهنگى جامعه, محدودیت امکانات خوابگاههاى دانشجویان دختر در مقابل افزایش قابل توجه آنها, وابستگى روحى و عاطفى بیشتر دختران خانواده و . .. از جمله دلایل این امر مى باشند. این مشکلات را در ابعاد آشکارتر هر از چند در خبرها شاهد هستیم. مانند تجمع جمع کثیرى از دانشجویان دختر خوابگاه مدرس دانشگاه علامه طباطبایى در مقابل ساختمان مرکزى این دانشگاه در اسفندماه گذشته و با انگیزه اعتراض به مشکلات و کمبودهاى موجود در خوابگاهها. دانشجویان معترض کمبود امکانات رفاهى, ازدحام بیش از حد دانشجویان در خوابگاهها, وضعیت نامطلوب سرویسهاى بهداشتى و آشپزخانه ها, نبود امکانات امنیتى و حفاظتى, نبود فضاهاى مطالعه و ... را از جمله مشکلات خوابگاه عنوان کردند.
چند روز پیش از آن نیز دانشجویان دختر ساکن خوابگاههاى دانشجویى بوشهر نسبت به وضعیت این مکانها, سکونت 8 تا 10 نفر در هر اتاق کوچک, قدیمى بودن و فرسودگى ساختمانها, رطوبت زیاد, کیفیت پایین غذا و ... اعتراض کردند.
این مسایل چند سالى است که به عنوان مشکلات عدیده, گریبانگیر خوابگاههاى دانشجویى بوده و شاید یکى از عوامل آن عدم انطباق تعداد دانشجویان جدید با تعداد فارغ التحصیلان و در نتیجه افزایش جمعیت در درون خوابگاهها باشد. در کنار این مشکلات آشکار, بى تردید مسایل پنهانى نیز روح لطیف و ذهن پرسشگر دانشجویان را مىآزارد. مسایلى که ریشه در دورى از خانواده و تنهایى دانشجویان دارد.
مجله پیام زن بدین منظور, بررسى مسایل موجود در خوابگاههاى دانشجویى دختران را موضوع یکى از گزارشات خود قرار داد. موضوعى که ابعاد مختلف آن, هر یک مى تواند خود عنوان گزارش مستقلى باشد. اما تلاش شد براى پرهیز از طولانى شدن گزارش این ابعاد در حداقلهایى مطرح و شمایى از مشکلات و مسایل حاضر و توصیه هاى ممکن در شرایط موجود ارائه شود.
اولین گام, گفتگو با دانشجویان بود. به میان دختران دانشجوى دانشگاه شهید بهشتى رفته, سوالاتى مطرح و پاسخهایى دریافت کردیم که مى خوانید:

خودتان را معرفى مى فرمایید؟
ـ بله, ناهید عسگرىمقدم هست دانشجوى رشته ادبیات فرانسه و 22 ساله.

از کدام شهر مىآیید؟
ـ مشهد مقدس و حدود 3 سال است که از خوابگاه استفاده مى کنم.

مسایل موجود در خوابگاهها چیست؟
ـ این مسایل از ابعاد مختلف قابل طرح است. مثلا یک بعد آن فرهنگى است. تفاوتهاى فرهنگى در خوابگاه زیاد و مشهود است. هر کسى از شهرى آمده و طرز تفکر خاصى دارد, چیزهاى خاصى برایش ملاک و معیار است. اینکه افراد در چنین مجموعه اى با یکدیگر نزدیک شوند و امورشان تطابق یابد مشکل است. این تفاوتها در فرهنگ و سلیقه اغلب موجب اختلاف مى شود.

براى خود شما تاکنون از این دست مشکلات رخ داده است؟
ـ براى من نه. چون با هم اتاقى هایم تقریبا از نظر اخلاقى و فرهنگى نزدیک هستیم. البته اختلاف سلیقه هست و بحثهایى پیش مىآید, ولى به سرعت رفع مى شود.

سایر مسایل و مشکلات چیست؟
ـ اگر بخواهیم به کمبودها و نقص امکانات اشاره کنیم که باید بگوییم خوابگاه یعنى کمبود. اصلا این گونه جا افتاده است. چون خوابگاهها امکانات لازم براى یک دانشجو را ندارند. یک میز اینجا نیست. موقع درس خواندن کمر آدم مى شکند. طبیعى است که خوابگاه نسبت به خانه کمبودهاى زیادى دارد ولى بالاخره تا یک حدى نیازها را رفع مى کند. الان یک اتاق 4*3 را براى 4 نفر در نظر گرفته اند. خب, جا تنگ است. ولى جاى شکرش باقى است چون وقتى ترم اول بودم در همین اتاق 6 نفر بودیم.

وضعیت غذا و بهداشت و ...؟
ـ خوب نیست. بعد از سال اول دیگر نتوانستم از غذاى دانشگاه استفاده کنم. فکر مى کنم حدود 40% بچه ها از این غذا استفاده نکنند.

با توجه به این مشکلات و فضایى که مملو از آدمهاى جورواجور تصویر کردید, آیا مشکلات دیگرى را هم شاهد بوده اید؟
ـ ببینید در چنین فضایى که به قول شما پر از آدمهاى جورواجور با فرهنگها و مسایل مختلف است, ممکن است اتفاقات مختلفى بیفتد و این مختص خوابگاههاى دانشجویى نیست. در دبیرستانها هم مسایل مختلفى هست. به نظر من بخش مهم این قضایا به خانواده ها و تربیت خانوادگى افراد باز مى گردد و مشکلات از آنجا به درون خوابگاهها مىآید. مثلا اگر کسى انحراف اخلاقى دارد, فقط در خوابگاه نیست, در خانه هم همین مشکل را دارد. یک مثال براى شما مى زنم. گاهى اوقات در خوابگاه دزدى مى شود. براى من هم این اتفاق افتاده, ولى وقتى پیگیرى شد متوجه شدیم که منشإ دزدى, مشکل اقتصادى نبوده است. یعنى طرف وضع اقتصادى بدى نداشته, بلکه یا مشکل روحى داشته یا توقعاتش را زیاد کرده و نیازهایى براى خود تراشیده که مجبور شده دست توى جیب این و آن کند. مثلا شنیدم یک مورد به علت اعتیاد دست به این کار زده, البته من او را ندیدم, فقط شنیدم که وضع مالى خوبى هم داشته است. به هر حال باید تإکید کنم که بچه هاى شهرستان بچه هاى قانعى هستند و به همانى که دارند راضى هستند.

چه پیشنهاداتى براى بهبود وضعیت خوابگاهها دارید؟
ـ براى ارتقاى فرهنگى بچه ها که حلال بسیارى از مشکلات است باید براى آنها تفریحات سالم ایجاد کرد. مثلا وجود یک استخر که هزینه اش متناسب با وضعیت مالى شان باشد خیلى کارها مى تواند بکند. همین طور برخوردهاى خوب, مودبانه و جاذب مسوولین. مسوول شب خوابگاه بسیار تند برخورد مى کند, شاید به خاطر اینکه از او حساب ببرند, ولى گاه نتیجه این است که همه به این گونه برخوردها بى اعتنا مى شوند و کسى هم که بخواهد به کار خلافى دست بزند, بالاخره کارش را انجام مى دهد.

کنترل تا چه حد است؟
ـ کنترل بسیار شدید است و این عیبى ندارد. مشکل برخوردهاى تند است.

مى گویند جاذبه هاى تهران گاه بر روى برخى دانشجویان تإثیرات منفى مى گذارد. آیا با این نظر موافقید؟
ـ بستگى دارد از چه زاویه اى به موضوع نگاه کنید. ببینید خود من از سال اول دبیرستان تا سال آخر, نگاه, نظر و موضع گیریهایم نسبت به خیلى چیزها 180 درجه تغییر کرد. حالا مى بینم دانشجویى از یک شهر کوچک به شهر بزرگتر مثل تهران مىآید با امکانات و رفاه بیشتر. آدمى به دنبال رفاه و تسهیلات است. تفریحات, مکانهاى دیدنى و خیلى چیزها که قابل مقایسه با تهران نیست. این چیزها باعث مى شود که به این محیط دل ببندد. البته دخترها به خاطر شرایط فرهنگى جامعه ما بیشتر بازمى گردند, مگر اینکه ازدواج کنند یا شغل خوبى به دست آورند. اگر از این زاویه به مسإله نگاه کنیم, تإثیرات منفى نیست, بلکه اقتضائات ورود به جامعه اى جذاب تر است. اما بعضى اوقات بچه ها کمبودهاى خود در خانواده مثل کمبودهاى عاطفى شان را در اینجا جبران مى کنند که این موضوع کار را منفى مى کند.

ممنونم.
ـ من هم تشکر مى کنم.

شما لطفا خودتان را معرفى کنید.
ـ من مهنام رادىپور هستم. دانشجوى سال سوم زبان و ادبیات آلمانى, اهل مشهد, 23 ساله.

شما مشکلات موجود در خوابگاهها را چگونه مى بینید؟
ـ من در دوران دانشگاه یک سال در خوابگاه دانشگاه تهران بوده ام و بعد به خوابگاه دانشگاه شهید بهشتى آمده ام. از نظر امکانات این دو خوابگاه با هم قابل مقایسه نیستند و وضعیت دانشگاه تهران بسیار بهتر است. وقتى به اینجا آمدم و این وضعیت را دیدم به نظرم رسید که دانشجوها به اینجا مىآیند که فقط بخوابند و هیچ کار دیگرى نمى توان در این محیط انجام داد. یعنى اینجا براى خوابیدن ساخته شده, نه براى درس خواندن. یک اتاق کوچک, 4 تخت, 4 کمد کوچک براى دانشجو با این همه وسایل و کتاب. اما نکته جالب اینکه از نظر فضاى فرهنگى و سلامت محیط, خوابگاه دانشگاه شهید بهشتى را بیشتر مى پسندم. به طورى که به خاطر دوستان خوبى که داشته ام از نظر اعتقادى پیشرفت کرده ام.

عکس این قضیه چطور ممکن است؟
ـ این مشکل فکر مى کنم به شخصیت و تربیت خانوادگى فرد باز مى گردد. بعضى از دختران در شهر و خانواده شان از کمبودها و محدودیتهاى بى منطقى رنج مى برند و وقتى به محیط باز و آزادى مى رسند, رفتارهاى ناهنجارى از خود نشان مى دهند.

توصیه شما چیست؟
ـ مسوولین خوابگاهها باید دست از برخوردهاى نمایشى و تند بردارند. حتى من که مشکلى ندارم حاضر نیستم به آنها نزدیک شوم, چون خود را تافته جدا بافته مى دانند. میان آنها و بچه ها یک دیوار بى اعتمادى کشیده شده است. باید با بچه ها مهربان, صمیمى و نزدیک شوند اما به هر حال ناهنجاریهاى عمیق شاید راهکارهاى جدىترى را بطلبد.

متشکرم.
ـ خواهش مى کنم.

لطفا شما خودتان را معرفى کنید.
ـ بهداد نظرى, دانشجوى ترم شش زیست شناسى هستم. 20 ساله از شهرستان بابل.

خانم نظرى! اوضاع خوابگاهها چطور است؟
ـ از نظر کمبود امکانات که همه وضعیت را مى دانند. نیازى به توضیح من نیست, اما مسایلى که بچه ها پیدا مى کنند از آنجا آغاز مى شود که نمى دانند وقت بیکاریشان را چگونه پر کنند. باید برنامه هاى فرهنگى و امکانات ورزشى رونق یابد. منتهى مشکل نبود تدبیر و هماهنگى لازم در این امور است. مثلا بسیج کارهاى فرهنگى مى کند, اما جاذبه لازم را ندارد و دیگرانى هستند که برنامه هاى جاذب مى گذارند, اما بار معنوى ندارد. نبود امکانات تفریحى, خلائى را ایجاد مى کند که ممکن است نامتناسب پر شود.

شما خودتان این خلا را چگونه پر مى کنید؟
ـ من مشکل کمترى دارم. چون با علاقه زیاد مطالعه مى کنم. بعضى وقتها هم با بچه ها به کوه مى رویم یا تنیس بازى مى کنیم, ولى خیلى ها ممکن است این تفریحات را نپسندند. بنابراین باید به بچه ها رسید. مثلا آنها حتى براى تماس با خانواده از طریق تلفن دچار کمبود هستند و همین عدم ارتباط با خانواده خودش مشکل ایجاد مى کند.

شما هم خودتان را معرفى کنید و نظرتان را بگویید.
ـ من سلطانى فر, اهل بیرجند هستم و سال سوم رشته زیست شناسى را مى گذرانم. مطالبى که بچه ها اشاره کردند مورد تإیید من هم هست. به هر حال دانشگاه باید امکانات بیشترى را در اختیار دانشجویان قرار دهد. نباید تفاوتى میان کارکنان دانشگاه با دانشجویان باشد. باید برنامه هاى فرهنگى براى دانشجویان بگذارند, نه برنامه هاى تبلیغى. دانشجوها نسبت به این مسایل واکنش منفى نشان مى دهند. خیلى فعالیتها را مى توان براى دانشجویان بدون نام گروهى یا ارگان خاصى انجام داد, چون خیلیها وقتى با نام خاصى روبه رو مى شوند آن را داراى اهداف سیاسى مى بینند.

آیا شما تغییر و تحولات مثبت یا منفى را به خاطر فضا, شرایط و امکانات موجود در بین دانشجویان سراغ دارید؟
ـ البته تغییرات زیاد است. مثال بارز آن نحوه پوشش است که بسیارى از دختران چادرى, مانتویى مى شوند. ولى اغلب حجابشان را حفظ مى کنند. از نظر خیلى ها این تغییرى منفى است, شاید این نظر درست باشد, اما من با اطمینان مى گویم که اغلب اینها در اعتقادات دینى شان دچار مشکل نشده, بلکه به خاطر غربت, بیشتر هم مى شود. منتهى به لحاظ ظاهرى, این مورد مشهود است که باید علل اجتماعى و روانى آن را جست.

متشکرم و موفق باشید.
ـ ممنون.

آخرین دانشجوى مورد گفتگو خانم زهرا عابدینى است. وى حدود 4 سال است که از خوابگاه دختران استفاده کرده و به دلیل پیگیریها و مسوولیتهاى فرهنگى که داشته است, آشنایى بیشترى با مسایل دارد. او مى گوید: در مورد خوابگاههاى خواهران در دانشگاه شهید بهشتى ابتدا باید به وجود دو خوابگاه, یکى کوى فاطمیه با ظرفیت حدود 200 نفر و دیگرى خوابگاه طالقانى با ظرفیت حدود 500 نفر اشاره کنم.
اما این خوابگاهها با وجود اینکه باید محل امن و آرامش دانشجویان به لحاظ فکرى و روحى باشد به خاطر ازدحام خارج از ظرفیت و کمبود امکانات رفاهى به این هدف نمى رسند. وجود 8 نفر در اتاقهاى 4 نفره, نبود امکانات ورزشى و مشکلاتى از این دست, زمینه کار فرهنگى را نیز از بین مى برد.
خانم عابدینى مى افزاید: با وجود زحماتى که اداره امور خوابگاه متحمل مى شود, مشکلات زیاد است و بویژه وضعیت خوابگاه خواهران بسیار ضعیف تر از خوابگاه برادران مى باشد. هر اتاقى 4 تخت دارد بدون اینکه حتى یک میز, صندلى و چراغ مطالعه داشته باشد. وضعیت تلفن ناگوار است. یک یا دو خط تلفن که همیشه اشغال هستند و دانشجویان و خانواده هایشان از هر دو سو بسیار مشکل مى توانند با یکدیگر ارتباط بگیرند. اما در خوابگاه برادران هر اتاق 4 میز مطالعه دارد. تختها داخل دیوار است و بنابراین از فضاى بازترى برخوردارند. از خدمات بیرون از خوابگاه مثل بازار, خشکشویى و سلمانى بهره مى برند. البته علت این امر شاید ساخته شدن خوابگاه برادران پیش از خوابگاه خواهران و با رعایت استانداردهاى مربوطه بوده, مثل خوابگاه دانشگاه الزهرا که به تناسب نیازها بر امکانات آن افزوده شده, اما خوابگاههاى خواهران اینجا حدود 8 سال است که ساخته شده و در این سالها به سرعت تعداد دانشجویان دختر نیز افزایش یافته است.
خانم عابدینى با اشاره به اینکه قبل از آن سالها وضعیت بسیار بدتر بوده و خواهران بیشتر در خوابگاههاى استیجارى یا خوابگاههاى دیگر دانشگاهها مقیم بودند, مى گوید:
با این حال و در شرایط حاضر با توجه به افزایش قابل توجه سالانه تعداد دانشجویان حتى اگر چنانچه مى گویند بودجه کم است و غیره, مى توانند قدرى از امکانات خوابگاههاى برادران را به طور عادلانه به خواهران اختصاص دهند.
وى مى افزاید: مشکل دانشجوهاى شبانه نیز که طبق مقررات خوابگاه بدانها تعلق نمى گیرد, گریبانگیر مسوولین است. به هر حال با توجه به نیاز غیر قابل چشم پوشى آنها و شرایط سخت مسکن, از این ظرفیت اندک خوابگاهها, آنها نیز استفاده مى کنند.
خانم عابدینى در پاسخ به این سوال که تشکیل شوراى صنفى دانشجویان چه کمکى به گردش امور خوابگاهها کرده, مى گوید:
تا کنون که کمک چندانى نکرده, چنانچه برخى معتقدند شوراى صنفى فقط به مثابه سپرى در مقابل اعتراض به مسوولین دانشگاه است. اما به هر حال این شورا باید فعالیتهایى را انجام دهد. حتى اگر بودجه و امکانات دولتى اندک باشد با بهبود مدیریتها مى توان خیلى چیزها را تغییر داد. مثلا کیفیت غذاى دانشجویان خوب نیست. بعضى شبها سطلهاى زباله تا سر پر از غذاهاى نخورده است. طبیعى است در چنین شرایطى کار فرهنگى هم سخت مى شود. چون همه مشکلات دست به دست هم مى دهد تا دانشجو از نظر روانى تحت فشار قرار گیرد. البته واحد فرهنگى خوابگاه تلاشهاى زیادى کرده است. ما حتى سال گذشته براى بچه ها مشاور قرار داده و جلسات مشاوره دسته جمعى در نمازخانه تشکیل مى شد. اساسا واحد فرهنگى خوابگاهها به دلیل اینکه مى تواند در ساعات فراغت بچه ها برنامه هایى را ترتیب دهد بیش از انجمن اسلامى, بسیج یا نهادهاى دیگر قدرت عمل دارد. اما نیروهاى فرهنگى به نسبت تعداد دانشجویان اندک هستند.
چون تا زمانى که دانشجو حداقل امکانات را دارد, از نظر روانى تحت فشار است, حتى از غذاى شبش نمى تواند استفاده کند و مسایل دیگر, هر چقدر داد بزنیم کمتر کسى براى همکارى جوابمان را مى دهد. از سوى دیگر نیروهاى فرهنگى متإسفانه بیشتر کار سیاسى مى کنند تا کار فرهنگى و این امر به مجموعه کار لطمه مى زند.

حجت الاسلام آقاى احمد بحرینى داورانى, مسوول محترم نهاد نمایندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاه شهید بهشتى در واقع اولین مسوولى بود که در مجموعه پیگیریهاى این گزارش مورد سوال قرار گرفت. از تلاشهاى ایشان براى برگزارى جشن بزرگ ازدواج دانشجویى و سایر فعالیتهاى فرهنگى مانند ایجاد واحد فرهنگى خوابگاهها طى پنج سال حضور در این سمت شنیده بودیم. پس در پى پاسخ مثبتى که ایشان به تقاضاى مصاحبه ما داد به گفتگو نشستیم:

آقاى بحرینى, با تشکر از فرصتى که در اختیار ما قرار دادید, از ظواهر امر پیداست که خوابگاههاى دانشجویى بویژه خوابگاههاى خواهران وضعیت مطلوبى ندارد و ظاهرا مشکلات موجود تإثیرات منفى بر روحیات دانشجویان گذاشته است. شما به عنوان مسوول نهاد نمایندگى مقام معظم رهبرى چه تحلیلى از شرایط فعلى دارید؟

ـ بسم الله الرحمن الرحیم. فلسفه وجودى نهاد نمایندگى مقام معظم رهبرى حضور عالمانه روحانیت در دانشگاه بوده و هدف این است که این نهاد بتواند در جهت ارتقاى معنوى و فکرى دانشجویان و دانشگاهیان قدمهایى بردارد. در واقع هدف نهایى همه فعالیتهاى فرهنگى همین است. ما تلاش کرده ایم از خواهران هم غافل نشویم و از این رو بخصوص در خوابگاهها با ایجاد واحد فرهنگى دانشجویى که متشکل از خود دانشجویان خواهر است برنامه ریزیهاى فرهنگى انجام داده ایم, اما هنوز تا رسیدن به وضیعت مطلوب فاصله داریم.
همچنان که مى دانید دو سال گذشته ورودى دانشجویان دختر و قبولى آنها در کنکور بیش از پسران بوده, یعنى خواهران بالاى 50 % قبولى داشته اند. این البته نکته بسیار مثبتى و نشان دهنده تلاش خواهران ما براى کسب تحصیلات عالیه است. چنانچه در جشنهاى فارغ التحصیلى نیز شاهد آن بوده ایم که اکثر شاگرد اولهاـ در حدود 65 % آنهاـ از میان دختران هستنداما این افزایش از سوى دیگر مى تواند مشکلاتى را ایجاد کند.

مشکلاتى که مى گویید مى تواند به دو بخش تقسیم شود. یکى مسایل مادى و رفاهى خوابگاهها و دیگرى مسایل معنوى و اخلاقى دانشجویان. البته شاید شما با اشرافى که به موضوع دارید تقسیم بندى دیگرى ارائه دهید. به هر حال بفرمایید چه تصویرى از مشکلات و کمبودهاى موجود و عوارض آنها مى توان داشت؟
ـ ببینید, خوابگاههاى دانشجویى یا دانشگاهها جزیره اى جداى از جامعه نیستند, بلکه هر کس که به دانشگاه پا مى گذارد, از همین جامعه مىآید و با همین جامعه ارتباط دارد. آن تصویرى که در مسایل گوناگون در جامعه هست, در دانشگاهها هم وجود دارد. با این حال من فکر مى کنم با همه اشکالاتى که در جامعه مشاهده مى شود باز دانشگاههاى ما سالم تر و بهترند. چه در بین دختران, چه پسران, چه اساتید و چه کارمندان. شما در جامعه ممکن است مسایل زیادى را ببینید که از آن به ضد ارزش یاد مى شود. رشوه, دزدى, فساد اخلاقى, اعتیاد و غیره, اما در محیط دانشگاهها این مسایل حداقل است. از طرفى حس توبه و معنویت در بین جوانان دانشجو بسیار زیاد است و این تفکر که دانشجو و دانشگاه با معنویت فاصله دارد و دچار نوعى دین گریزى مى شود, اشتباه است. بالعکس من فکر مى کنم ابعاد معنوى جامعه جوانان ما در دانشگاهها محدودتر از کل جامعه نیست. چنانچه در مراسم دینى و معنوى شاهد استقبال گسترده خواهران و برادران هستیم.

مثلا...
ـ به عنوان مثال در همین مراسم عاشوراى دانشگاه حدود 5 هزار دانشجو از خواهر و برادر در عزادارى شرکت کردند. در تهران کمتر جایى مى یابید که 5 هزار جوان عزادارى کنند. این نشان مى دهد که معنویت و دین در اینجا حیات دارد.
البته ناگفته نماند که دانشجویان معمولا مشتاق روحانیونى هستند که در ابعاد عرفانى قوىتر باشند. وقتى از فضلا و روحانیونى که در مورد سیر و سلوک و عرفان صحبت مى کنند, دعوت مى کنیم, براى دانشجوها جذاب تر است و این عکس العمل, نشان مى دهد که جوان تشنه محبت و تشنه آب حیات است و آب حیات همان چیزى است که انسان را به حق و به خدا مى رساند. دانشجو طالب کمال و حق است, حق جو است و خصوصیات بارزى در وجود او نهفته است.

البته روشن است امکانات مادى و مالى خوابگاهها با اداره امور دانشجویى دانشگاههاست. اما به هر حال یک سرى پیگیرىها به اهداف این نهاد کمک مى کند. مثلا یکى از دانشجویان گله داشت با وجودى که تلفن مى تواند به عنوان یک وسیله ارتباطى با خانواده بسیارى از مسایل روحى و عاطفى دانشجویان را حل کند, همواره به صورت یک معضل براى آنها مطرح بوده است. آیا این نهاد در جهت حل این گونه مشکلات پیگیریهایى را با بخشهاى درگیر انجام مى دهد؟
ـ این امور در شرح وظایف این نهاد نیست, ولى ما به نوبه خود تلاشهایى در این زمینه ها داشته ایم. به هر حال دانشگاهها داراى مشکلات عدیده اى هستند. وضعیت بودجه و امکانات دانشگاهها چندان مطلوب نیست و سیر نزولى دارد.
وضیعت عمرانى دانشگاهها سیر صعودى ندارد. دانشگاه مى خواهد تمام نیازهاى یک جوان در خصوص امکانات رفاهى و غیره را مرتفع کند. اما اساسا داراى این توان مالى نیست. به علاوه همین خوابگاه خواهران که با مشکل کمبود تلفن روبه رو است توسط جمعى از خیرین ساخته شده و به عبارت دیگر این خیرین به یارى دولت در این زمینه آمدند. یعنى با بودجه دولت این کار میسر نبوده و چون زندگى کردن در خارج از خوابگاه بسیار مشکل است, خیرین آن را براى خواهران دانشجوى شهرستانى ساختند و اگر تعداد دانشجوها در اتاقها بیش از ظرفیت است براى این است که خواهران شهرستانى از نظر اسکان دچار مشکل نباشند.

بعضى از دانشجویان از نحوه برخورد مسوولین خوابگاهها شکایت دارند. آنها مى گویند برخوردها خشک و منفى است تا صمیمانه و تشویقى. آیا این نهاد در حد ارائه پیشنهادات و مشاوره در این زمینه ها اقدامى کرده است؟
ـ البته ما در این قبیل امور و انتخاب مسوولین خوابگاهها نقشى نداریم و این وظیفه معاونت دانشجویى است که مسوولین خوابگاهها را از بین کارمندان دانشگاه انتخاب مى کنند. اما هم اکنون با راه اندازى شوراى صنفى دانشجویى که دستورالعمل آن نیز از طرف وزارت علوم ابلاغ شده, این مشکلات مى تواند مورد پیگیرى قرار گیرد.
شوراى صنفى متشکل از خود دانشجویان است و آنها باید مشکلاتشان را حل کنند. اگر در خوابگاهها مشکلى هست یا مسوولین خوابگاهها دچار افراط و تفریط در کارشان مى شوند مى توانند با معاونت دانشجویى مطرح و پیگیرى نمایند.
البته این مسإله تا حدى هم طبیعى و همه جا گیر است. یعنى مختص خوابگاه خواهران نیست. ببینید, به هر حال آن مسوول هم احساس مى کند که این بچه هاى مردم امانت در دست دانشگاه هستند. آن مسوول هم بر خود فرض مى داند از دانشجو مراقبت کند. اما به هر حال اگر افراطى صورت بگیرد قابل قبول نیست.

همین طور که اشاره مى کنید افراط و تفریط قابل قبول نیست. اما تعیین حد این افراط و تفریط هم کارى مشکل است و به نظر مى رسد تا حد زیادى دچار سلیقه هاى مختلف مى شوند. مثلا یکى از نگرانیهایى که براى برخى ایجاد مى شود این است که چرا تعدادى از خواهران محجب به چادر وقتى به دانشگاه راه مى یابند, نوع حجاب خود را تغییر داده و از مانتو و مقنعه استفاده مى کنند. براى این موضوع چه تحلیلى دارید؟

ـ این موضوع نیازمند یک بحث کارشناسى است. در همه دانشگاهها این مسإله یکسان نیست. مثلا در یک دانشگاه استفاده از چادر اجبارى است و در این صورت نمى توانید بگویید نتیجه مطلوب است. آیا دانشگاههایى که از ورود افراد مانتویى جلوگیرى مى کنند درست اقدام کرده یا آن دانشگاهى که جلوگیرى نمى کند؟ این را به سادگى نمى توان قضاوت کرد. باید کارشناسى شده و الگویى مناسب به همه دانشگاهها ارائه شود. مثلا دانشگاه شهید بهشتى در منطقه اى خاص از تهران است. خواهر شهرستانى از شهر خود به این جا مىآید و با فضاى شمال تهران مواجه مى شود. نگاه مى کند مى بیند اکثر افراد چادر ندارند, در عین حال جستجو مى کند که آیا آنها به عبادات خود مى پردازند و اعتقادات مذهبى دارند؟ بعد به این نتیجه مى رسد که در صورت حفظ حجاب, اما بدون چادر مى تواند به عباداتش برسد. دختران دانشجویى را دیده ام که مى گویند ما با این حجاب آرامش بیشترى داریم و در عین حال عبادات خود را به جا مىآوریم. در سفرى که به همراه دانشجویان براى حج عمره مشرف شدیم یکى از همین خواهران را که از حجاب مانتو استفاده مى کند با حالتى از خلوص و قرب در مقابل مسجد پیامبر(ص) دیدم که بسیار عرفانى و متإثر کننده بود.
البته از نظر من چادر حجاب برتر است. به همین علت نباید کارى کرد که چادر در جامعه, ارزش حقیقى خود را از دست بدهد. چادر حجاب باارزشى است کمااینکه مسلمانان بعضى کشورها از ما الگو گرفته و از آن استفاده مى کنند. اما روى این نکات خیلى ماندن ـ از آنجا که اینها مسإله اصلى فرهنگى جوانان و دانشجویان ما نیست ـ باید دید چقدر درست است؟ مسایل اساسى آنها چیزهاى دیگرى است. من فکر مى کنم در دانشگاهها باید زمینه هاى مناسب اعتقادى را فراهم کنیم.

چگونه؟ آیا براى یافتن این زمینه ها اقداماتى شده است؟
ـ به عنوان مثال مى دانید که محیط دانشگاه جایى است که دختر و پسر در اوج جوانى بدان پا مى گذارند. ما اقدام به انجام یک آسیب شناسى فرهنگى در مورد این موضوع کردیم. بررسى کردیم که آیا باید چادر را اجبارى کنیم؟ آیا برویم سراغ ممانعتهاى دیگرى براى جوانان؟ آیا باید مدام امر به معروف و نهى از منکر زبانى کنیم؟
به هر حال از استادان متخصص در رشته هاى جامعه شناسى, روان شناسى, علوم سیاسى و . .. جهت مباحث کارشناسى و ارزیابى ابعاد آن دعوت کردیم و طرح آسیب شناسى فرهنگى و سیاسى جوانان را به ویژه به اتمام رساندیم. نهایتا سه مسإله اساسى که مشکل و معضل عمده جوانان است, توجه ما را به خود جلب کرد. مسإله اول ازدواج, مسإله دوم مسکن و مورد سوم اشتغال بود. اما در مورد ازدواج که مسإله خطیر و حساسى است امروزه ستیزى با آن به طور ظریف شکل گرفته است که جوان امروزى ما از مسإله ازدواج فاصله مى گیرد و برایش این کار در دوران دانشجویى به صورت یک قبح در آمده است. بنابراین به این نتیجه رسیدیم که یکى از مهمترین اقدامات در دانشگاهها مى تواند تشویق و فراهم کردن زمینه ازدواج جوانان باشد. تصمیم گرفتیم این قبح را بشکنیم و دختران و پسران جوان دانشجو را با فراهم آوردن امکاناتى به ازدواج تشویق کنیم. این کار را انجام دادیم و بعضى از دانشجوها الگو گرفتند و موضوع, تداوم یافت. همین هفته گذشته از کمیته انضباطى گزارشى دریافت شد که خطاهاى اخلاقى مورد رسیدگى در این کمیته به110 قبل رسیده است. بنابراین باید کارهاى ریشه اى و اساسى انجام داد و به طور قطع امور سطحى و روبنایى نمى تواند گره از مشکلات جوانان باز کند.

اشاره کردید زمینه هایى براى ازدواج آنها فراهم کردید, چگونه؟
ـ جشنى که براى دانشجویان برگزار شد, اگر خودشان مى خواستند ترتیب دهند باید متحمل 2 میلیون تومان هزینه مى شدند. پیامها و هدایایى از مقامات مملکتى مانند رییس قوه قضاییه دریافت کردند. برخى, از مقام معظم رهبرى پیام و هدیه دریافت داشتند و تلاش شد بخشى از نیازهاى زندگى جدید براى آنان فراهم شود. همچنین اقداماتى براى یارى آنها در تهیه مسکن صورت گرفته است.
همین جا لازم به ذکر است یکى از اقداماتى که نهاد با همکارى ریاست دانشگاه انجام مى دهد, برگزارى اولین جشنواره تقدیر از ((دستان سبز)) در جشن هزار زوج جوان است. یعنى تقدیر از تلاش کسانى که در ایجاد خوابگاه, دانشگاه را یارى کردند یا قصد یارى دارند. حرکت بعدى ما تلاش براى ساخت خوابگاههاى متإهل دانشجویى است. در رإس نهادهایى که در این زمینه مساعدت کرده اند سازمان صدا و سیما و بعضى از مسوولان عالى رتبه نظام است.

در این زمینه البته انتقادهایى هم از سوى برخى دانشجویان مطرح شد که ممکن است برخى فقط براى استفاده از این امکانات, ازدواج عجولانه اى داشته باشند. نظر شما چیست؟
ـ البته انتقادها پس از مشاهده کار و نتایج آن هر ساله کمتر شد. اما یکى از ویژگیهاى جشن امسال این است که تلاش وسیعى انجام داده ایم تا ازدواج بدون بررسى و مطالعه صورت نگیرد. بدین منظور واحد مشاوره مخصوص ازدواج دانشجویان را راه اندازى کردیم. در این واحد از استادان برجسته روان شناسى, مشاوره و جامعه شناسى کمک گرفتیم که در قالب جلسات عمومى, سخنرانیها همراه با پرسش و پاسخ, دانشجویان را آگاهى بدهند. به علاوه هر زوجى را که خواهان شرکت در این جشن و داراى شرایط مورد نظر ما بود, ملزم نمودیم از استاد مشاور مجوز لازم را اخذ کنند و به زوجهایى که مراسم عقد خود را برگزار کرده بودند, در آستانه جشن عروسى و زندگى جدید راهنمایى هاى لازم ارائه شد.

به عنوان جمع بندى به طور مشخص بفرمایید که شما هم اکنون مشکلات اساسى خوابگاهها را چه مى دانید و خود دانشجویان چه نقشى مى توانند در حل مشکلات داشته باشند؟
ـ مشکلات همانى است که شما بدان اشاره کردید, اما در مورد راهکارها فکر مى کنم دانشجویان خواهر نیازمند مشاور و راهنما باشند تا مشکلات خود را بدانها منتقل کنند و به لحاظ روحى پناهگاهى بیابند. بى پناهى خواهران شهرستانى و دورى از پدر و مادر و خانواده خود بحران ساز و داراى اثرات منفى است. بنابراین در حال حاضر یکى از موثرترین اقدامات, حضور مشاورانى مجرب در خوابگاههاى خواهران است.

براى شما آرزوى موفقیت داریم.
ـ موفق باشید.

حقایقى که آقاى بحرینى از آن سخن گفتند حقایقى دلگرم کننده و دلایل محکمى بر فطرت پاک دانشجویان و نیازهاى اعتقادى و فرهنگى آنهاست. اما براستى دلایل مشکلات موجود در گردش امور خوابگاهها چیست که از دو جنبه معنوى و مادى موجب پیدایش آثار منفى فراوانى مى شود. در این زمینه آقاى غلامرضا ظریفیان, معاون محترم وزارت علوم, تحقیقات و فنآورى که البته در زمان انجام گفتگو آخرین روزهاى مسوولیت خود را در سمت مدیر کل امور دانشجویان داخلى آن وزارتخانه مى گذراند, گفتگو کردیم. اما پیش از آن لازم است ابتدا خلاصه تحقیقى از مشکلات خوابگاه فاطمیه کوى دانشگاه تهران را که خانم اطهره نژادى به درخواست ما براى این گزارش تهیه کرده است, بخوانید:
در دو سال گذشته درصد پذیرش دانشجویان دختر و پسر در دانشگاهها معکوس شده, چنانچه آمارها نشان مى دهد ورودى دختران به دانشگاهها در سال گذشته 57% بوده است. اما در مقابل, حتى یک اتاق هم به خوابگاههاى آنها اضافه نشده است.
از سوى دیگر, بنا بر اظهارات یکى از مسوولین کوى, سرانه هر دانشجو در داخل خوابگاه از سال 76 تا پایان 78 براى هر ماه 1990 تومان بوده که از این سرانه, مقدارى بابت نظافت خوابگاه, ایاب و ذهاب, برق, گاز, تلفن, حمام, تربیت بدنى و ... صرف شده و به طور مثال 610 تومان از این مبلغ به مصرف نظافت خوابگاه مى رسد. بنابراین مدیر خوابگاه مى ماند و 1400 تومان براى هر دانشجو و انبوهى از مسایل که باید براى حل آنها اقدام نماید.
لازم به ذکر است ایجاد یک مجموعه فرهنگى به نام دارالکوثر از جمله اقداماتى است که در خوابگاه فاطمیه دانشگاه تهران صورت گرفته و اکنون 7 کلاس مختلف از قبیل کلاسهاى نقاشى, خوشنویسى, قرآن و غیره در آن دایر مى باشد.
اما از آنجا که لازمه بازدهى علمى مطلوب, آرامش روانى است و بحث امنیت و اسکان دختران دانشجو مهمترین عامل براى این آرامش مى باشد, اختصاص بودجه براى گسترش خوابگاهها با در نظر گرفتن همه شرایط نکته اى است که باید به آن توجه کرد.
مسإله دیگرى که در امور خوابگاهها به چشم مى خورد وضعیت دانشجویان دختر شبانه است. بر اساس آیین نامه هاى دانشگاهى و ضوابطى که به منظور آگاهى دانشجویان در دفترچه انتخاب رشته تحصیلى درج مى شود, دانشجویان متقاضى رشته هاى شبانه حق استفاده از امکانات خوابگاهى دانشگاه را ندارند. اما به رغم ذکر این مورد در دفترچه راهنما, باز هم دانشجویانى هستند که از شهرستانهاى مختلف به منظور ادامه تحصیل, رشته هاى شبانه دانشگاه را انتخاب کرده و از مسوولین کوى, درخواست خوابگاه مى کنند. مسوولین نیز بر اساس تعهدات اخلاقى و وجدانى به آنها کمک کرده و محلهایى را در اختیار آنها قرار مى دهند. بدین ترتیب گاه مشاهده مى شود تعداد قابل توجهى از دانشجویان بنا به درخواست خود در سالنهاى تلویزیون و حتى مکانهایى چون رختشوىخانه ها ساکن شده اند. این وضعیتى ناراحت کننده است, اما اخراج آنها نیز از نظر مسوولین, کارى انسانى تلقى نمى شود. بنابراین به منظور رفع مشکلات دانشجویان شبانه, مسوولین کوى پیشنهاد مى کنند:

1ـ تا حد امکان براى رشته هاى شبانه دانشگاه, دانشجویان بومى پذیرفته شوند تا نیازى به خوابگاه نباشد.
2ـ اگر امکان پذیرش دانشجوى بومى در رشته هاى شبانه وجود ندارد, تبصره یا آیین نامه اى تهیه شود که دانشجویان دختر رشته هاى شبانه حق استفاده از خوابگاه را داشته باشند و استفاده آنها امرى قانونى تلقى شود. در این صورت بى شک جذب اعتبارات لازم ممکن مى شود.
3ـ به منظور رفع مشکلات این دانشجویان در شرایط فعلى از خوابگاههاى خودگردان استفاده شود. یعنى با دریافت مقدارى اجاره بها از دانشجویان, آنها در خوابگاههاى امن ساکن شوند.
با همکارى صمیمانه آقاى برزگر کارشناس روابط عمومى وزارت علوم, تحقیقات و فنآورى توانستیم با آقاى ظریفیان وزیر کل امور دانشجویان داخل کشور آن وزارتخانه که مسوولانه و بدون فوت وقت ابعاد کامل ترى از مسایل را براى ما مطرح کرد, گفتگو نماییم.
آقاى ظریفیان ابتدا با اشاره مختصرى به گذشته و سوابق جذب دانشجو گفت: در ابتداى پیروزى انقلاب اسلامى 170 هزار دانشجو در دانشگاههاى کشور مشغول تحصیل بودند, اما این رقم به دلیل برنامه توسعه, تجویز و گسترش بخش آموزش عالى امروز به ـ1/400/000/ (یک میلیون و چهارصد هزار) دانشجوى دولتى و غیر دولتى رسیده است. بنابراین مشاهده مى کنید که در بخش دولتى رشد کمى دانشگاهها از یک تصاعد هندسى و سریع برخوردار بوده, ولى به تناسب آن رشد امکانات رفاهى صورت نگرفته است.
وى افزود: به رغم آنکه در برنامه اول و دوم توسعه اقتصادى, اجتماعى و فرهنگى حدود یک میلیون متر مربع خوابگاه ساختیم, هنوز دچار مشکل هستیم. چون از 200000 (دویست هزار) دانشجوى متقاضى خوابگاه تنها قادر به پاسخگویى 110000 (صد و ده هزار) نفر هستیم.
آقاى ظریفیان با اشاره به اینکه نیاز به خوابگاه نه تنها در تهران, بلکه در همه استانها احساس مى شود, خاطرنشان کرد: در تهران حدود 60% دانشجویان غیر بومى هستند, اما در برخى از شهرستانها و استانها با 90% دانشجوى غیر بومى روبه رو هستیم. البته ممکن است دانشجو در استان بومى باشد, ولى در شهرستانى با فاصله دور اشتغال به تحصیل داشته ـ مثل دانشجوى سراوانى که در زاهدان تحصیل مى کند ـ و نیازمند خوابگاه است.
بر اساس برآوردهاى اداره کل امور دانشجویان داخل کشور وزارت علوم, تحقیقات و فنآورى, هر دانشجوى مجرد به 8 تا 13 متر فضاى غیر مفید نیاز دارد که البته نیاز دختران بیش از پسران است. اما این فضا هم اکنون به 4 تا 6 متر رسیده, بنابراین با توجه به تعداد متقاضیان خوابگاه, تنها به 25% نیازها پاسخ داده مى شود.
آقاى ظریفیان با اشاره به اینکه دولت موظف به ارائه آموزش رایگان است, اما در قبال تسهیلات رایگان تعهدى ندارد, مى گوید: با این حال چون تسهیلات تإثیر مستقیم بر آموزش مى گذارد و کار را براى بخشى از دانشجویان که از خانواده هاى متوسط و زیر متوسط هستند آسان مى کند, دولت در این زمینه بویژه براى دختران تلاش مى کند. چنانچه در یک شهرستان اگر جا نداشته باشیم, به پسران مى گوییم که موظفید اتاق بگیرید, ولى به دانشجوى دخترمان به دلیل خصوصیات فرهنگى و اجتماعى نمى توانیم چنین چیزى بگوییم.
او ممکن است در شهرستانى باشد که به طور سنتى اصلا نپذیرند به او اتاق بدهند. بنابراین ما خود را موظف مى دانیم که به هر نحو ممکن به او جا بدهیم.
مدیر کل امور دانشجویى مى افزاید: این پاسخگویى از یک سو دانشجو را از یک بحران نجات مى دهد, اما از سوى دیگر موجب فشارها و مشکلات دیگرى مى شود.
وى با اشاره به اینکه در سه سال اخیر آموزش عالى دختران با یک جهش در بخش ورودیها روبه رو بوده است, مى گوید: در سال 76, ورودى دانشگاهها 66% دانشجوى پسر و 34% دانشجوى دختر بود, اما در سال 77 ورودى دخترها از 34% به 52% ارتقإ یافته و همین رقم امسال به 56% رسید. حالا تصور کنید ابزارهاى ما که براى 34% دانشجوى دختر دچار مشکلاتى بوده, یکباره چگونه پاسخگوى 56% خواهد شد؟ در برنامه توسعه دانشگاهها به تدریج فضا ایجاد مى شود. بنابراین دانشجوى دختر اکنون, امکاناتى را ندارد که بعد از کلاس به استراحت یا ادامه درس بپردازد. البته در برخى زمینه هاى دیگر مثل مشاوره نیز پسرها داراى امکانات بیشترى بوده اند.
بنابراین لازم است در برخى دانشگاهها روى موضوع خوابگاههاى خودگردان بیشتر کار کنیم.
آقاى ظریفیان با تإکید بر اینکه در دو سال اخیر آموزش عالى در جهت احداث و تجهیز خوابگاهها تلاشهایى داشته, به مشکلات معیشتى اشاره کرده و مى گوید: دولت براى دانشجو برنج را کیلویى 10 تومان و گوشت را 70 تومان قرار مى دهد, اما کثرت دانشجو باعث مى شود سلف سرویس که باید به 800 نفر خدمات ارائه دهد, براى 4000 نفر غذا تهیه کند و این موضوع موجب کاهش کیفیت مى شود. بنابراین به رغم تلاشهاى انجام گرفته, شرایط بخش معیشت و امور صنفى شرایطى نیست که در خور شإن عزیزان باشد. با این حال به خاطر رشد فرهنگى و علاقه به تحصیلات عالیه, جامعه همچنان این موضوع را مورد اقبال قرار مى دهد.
آقاى ظریفیان در پاسخ به این سوال که چرا با وجود کمبود امکانات, پذیرش دانشجو در این سطح صورت مى گیرد, مى گوید: هر ساله حدود 1/400/000 (یک میلیون و چهارصد هزار) نفر در کنکور دانشگاههاى دولتى شرکت مى کنند که تنها 10% آنها پذیرفته مى شوند. کمتر از این مقدار پاسخ نامناسب دادن به نیازهاست. یعنى در واقع 1/250/000 (یک میلیون و دویست و پنجاه هزار) نفر پذیرفته نمى شوند. البته آموزش عالى مى تواند بگوید که مثلا فقط 30/000 (سى هزار) نفر را مى پذیریم, ولى با این کار مى دانید چه سرمایه انسانى عظیمى از تحصیل محروم مى شوند؟ ما فشارها را به این دلیل پذیرفته ایم.
وى اظهار امیدوارى مى کند که با تشکیل شوراى صنفى بخشى از امور به دست دانشجویان بیافتد تا هم از توانایى آنها براى اداره بهتر امور استفاده شود و هم با ایجاد پل ارتباطى منطقى, دانشجو تصور نکند که همه مشکلات به دست رییس دانشگاه حل مى شود. امیدواریم این مرحله گذرا حل شود و در آینده با فراهم شدن امکانات بیشتر سرمایه گذارى لازم در بخش فرهنگى صورت گیرد.
مدیرکل امور دانشجویى مى افزاید: تا کنون بخش آموزش عالى بخشى مصرف کننده بوده است, در حالى که آموزش یا تولید نیروى انسانى مى تواند مولدترین بخش در هر کشور باشد. در واقع این نیروى انسانى است که ارزش افزوده ایجاد مى کند, ولى ما چون بر نفت متکى بودیم, از این نکته غافل شدیم که دانشگاه محل بهترین تولیدات است. بنابراین امیدواریم با این نگاه و چشم اندازهایى که جناب آقاى خاتمى ترسیم کرده اند در برنامه هاى بعدى شاهد تحقق این مهم باشیم.
آقاى ظریفیان همچنین در پاسخ به این سوال که چرا برنامه ریزیها به صورتى نیست که دانشجویان بومى در مناطق خود به تحصیل ادامه دهند, مى گوید: با تعیین مناطق 1, 2 و 3 تلاش شده تا دانشجویان در مناطق خود از ضریب بیشترى براى قبولى برخوردار باشند. اما به هر حال از آنجا که دانشگاههاى استانها همه رشته ها را ندارند و از سوى دیگر دانشگاههاى قدیمى ترى چون تهران, شریف, شیراز و اصفهان از اعتبار بیشترى برخوردارند, داراى جاذبه بیشترى هستند. ما هم نمى توانیم افراد بااستعداد را که از یاسوج, ایلام و شهرستانهاى محروم توان ورود به این دانشگاهها را داشته اند, از این امکان محروم کنیم.
وى در خاتمه اظهار امیدوارى کرد با ایجاد رشته هاى مختلف در همه دانشگاهها و ارتقاى کیفیت آموزش, تفاوتها آن قدر نباشد که خانواده دست به ریسک دورى از فرزند بزند و امنیت رفاهى, روحى و عاطفى آنها را در خطر قرار دهد.

براى تکمیل این گزارش از آقاى دکتر مصطفى تبریزى روانپزشک عضو هیإت علمى گروه مشاوره دانشکده روانشناسى دانشگاه علامه طباطبایى و موسس و سرپرست مرکز مشاوره روزبه, تقاضا کردیم تا با توجه به مشکلات دانشجویان بویژه آنان که در شرایط حاضر در خوابگاهها مستقر هستند, مسایل مربوط, عوارض و راههاى مقابله صحیح و منطقى با مشکلات را طى مقاله اى تشریح نماید که در ادامه مى خوانید.