خوشبخت باشیم


خوشبخت باشیم

 

 

از آنجایى که انسانها افکار و اندیشه هاى خود را برمى گزینند, در نتیجه تعیین کننده میزان ((خوب و موفق زندگى کردن)) خود هستند. براى خوب زندگى کردن باید بر افکار خوب تمرکز و تسلط داشت. حال آنکه بسیارى از افراد بر عکس عمل مى نمایند. این گونه افراد تعریفها و تمجیدها از خود را نشنیده گرفته, اما حرفهاى ناخوشایند را مدتها در ذهن خود تکرار و مى کاوند.
هنر ((خوب زندگى کرن)) بستگى به توانایى فایق آمدن بر مشکلات در کوتاهترین زمان ممکن پس از بروز آنهاست. گاه ((خوب زندگى کردن)) مى تواند کارى بسیار مشکل باشد چرا که لازمه ((خوب زیستن)) جستجوى پیگیرانه زیباییها و خوبیها است. در این ارتباط, نقاشى, سخنى زیبا گفته است. او مى گوید: قلم و رنگ در اختیار شماست. بهشت را نقاشى کنید و بعد وارد آن شوید.
یکى از رموز اصلى ((خوب زندگى کردن)) جمعآورى و اندوختن راه حلها نیست, بلکه استفاده و به کارگیرى آنهاست. همه آدمها خواهان زندگى بدون مشکل و راحتى هستند اما زندگى پر از مسایل و مشکلات است به طورى که هر مشکلى که حل شده و از پیش پا برداشته شود, مشکلى دیگر جایگزین خواهد شد. چنانچه افراد قبول کنند و به خود بباورانند که مشکلات, همیشگى و دایمى هستند و باید به آنها به عنوان امکانات مبارزه و رشد و محرکهاى زندگى نگاه کرد, قدرت و کنترل بیشترى بر زندگى خود خواهند داشت.
باید قبول کرد که میزان و مدت درد و عذاب کشیدن و غم و اندوه ریشه کاملا درونى دارد و به عامل خارجى مربوط نمى شود. بهترین دلیل براى اثبات این مدعا, آن است که افراد مختلف در قبال مسایل مشابه و یکسان, برخوردهاى کاملا متفاوتى از خود نشان مى دهند. بنابراین, نوع نگاه آدمها به حوادث رابطه مستقیمى با میزان درد و عذاب ناشى از آن حوادث را دارد. به طورى که چنانچه با دیدى روشن و مثبت به آن حادثه نگاه کنیم, نکات خوب در آن مى توان یافت و با توجیه زیبایى که براى آن واقعه مى کنیم از شدت و عمق ناراحتى و استمرار آن جلوگیرى به عمل مىآید.
انسانها در مسیر زندگى خود با مسایل مختلفى روبه رو مى شوند و این که گفته مى شود نباید در مقابل مشکلات ناراحت شد, به این مفهوم است که ناراحت شدن در مواقع بروز مشکلات امرى غیر قابل اجتناب است. اما اگر غم و اندوه طولانى شود و فرد نتواند با آن کنار بیاید این مسإله شخص را در معرض انواع بیماریها قرار مى دهد. یکى از مواردى که مى تواند غم و اندوه در افراد ایجاد کند, مرگ عزیزان است. بعضى افراد پس از مرگ عزیزشان دیگر نمى توانند به زندگى عادى خود بازگردند. اما چنانچه این افراد قبول کنند که مرگ دعوت حق براى تکامل حیات و دسترسى به آسایش و آرامش ابدى است و بپذیرند که پس از مرگ, روح از قالب خاکى جدا شده و فارغ و سبکبال, بدون هیچ درد و رنجى, به زندگى برترى ادامه مى دهد, خیلى بهتر مى توانند بر اندوه و تإلم خود فایق آیند.
از طرف هر یک از افراد براى ((خوب زندگى کردن)) به یک تصمیم و اراده جدى نیازمندند. تصمیمى مبنى بر اینکه هر روز از وقت محدودى که در اختیار دارند بیشترین و بهترین بهره را ببرند.
برخى باورهاى ذهنى غلط بزرگترین دشمن زندگى افراد هستند و خسارات و زیانهاى فراوانى به زندگى خود وارد مى نمایند. برخى از این باورهاى غلط و مخرب عبارتند از: نیاز شدید و غیر اصولى به تإیید شدن از طرف اطرافیان و دیگران, نیاز شدید به جلب توجه, نیاز شدید به قدردانى و اعتقاداتى از قبیل اینکه افراد قدرت مقابله با غم و غصه و اندوه و آلام و رنجها را ندارند و ... .
در مقابل, اعتقادات و باورهاى سازنده اى که باعث زندگى خوب و بهترى خواهد شد عبارت است از: اعتقاد به اینکه خدا پشت و پناه انسانهاست و با تکیه به قدرت و حکمت او انسانها به جلو مى روند. اعتقاد به اینکه آنچه در زندگى رخ مى دهد حکمتى داشته و موجب رشد و تکامل مى شود. اعتقاد به اینکه همه انسانها با ارزش هستند و با تکیه بر ارزشهاى درونى خود مى توانند بهترین باشند و بالاخره اعتقاد به این امر که افراد آنچه را که بخواهند مى توانند بالاخره به دست آورند.
بهترین شیوه براى داشتن احساس مطلوب و بهتر, انجام کار و خدمت به دیگران است. بر عکس, نگرانى و ترحم بیش از اندازه به حال خود, نتیجه اشتغال به خویشتن مى باشد. از همان زمانى که شروع به خدمت و محبت به دیگران مى نمایید, احساس بهترى را نیز تجربه مى کنید. خدمت و محبت به دیگران با عواملى همچون عزت نفس و خوشبینى نسبت به زندگى و اطرافیان ارتباط مستقیمى دارد.
به طور کلى براى اینکه بهتر زندگى کنیم و خوشبخت تر باشیم باید از چیزهایى که دوست داریم لذت ببریم و با چیزهایى که نمى توانیم تغییر بدهیم و یا از آنها دورى مى کنیم, کنار بیایم و یا آنها را بپذیریم.