با نوجوان خود زندگى کنیم


با نوجوان خود زندگى کنیم

 

 

 

دوره نوجوانى مرحله پرکشمکش و دشوارى در زندگى هر فرد به شمار مى رود. سالهاى اول نوجوانى دوران تغییرات جسمانى, جنسى, روانى و تغییر در الزامات اجتماعى محسوب مى شود. البته, گذار به دوران بزرگسالى داراى امتیازات خاص خود است; به طورى که دوره نوجوانى زمانى را براى کسب مهارت و آماده شدن در اختیار فرد قرار مى دهد. در عین حال این دوره آکنده است از تعارض و نوسان میان وابستگى و استقلال.
در آغاز نوجوانى, اغلب کودکان به دوره سریعى از رشد جسمانى گام مى گذارند که با رشد تدریجى اندامهاى تناسلى و ویژگیهاى جنسى ثانوى همراه است. این تغییرات طى یک دوره تقریبا دو ساله اتفاق مى افتند و با بلوغ جنسى به اوج خود مى رسند. سن بلوغ جنسى نیز در نوجوانان متفاوت است. اما پسرها به طور متوسط دو سال دیرتر از دختران به جهش عمرى و بلوغ مى رسند. سن متوسط شروع این دوران در دختران 11 سالگى و در پسران 13 سالگى است. در میان دختران نوجوان تإثیرات روانى بلوغ زودرس و دیررس به طور قابل ملاحظه اى کمتر از پسران مى باشد. در عین حال آنهایى که زودتر بالغ مى شوند تا حدودى آرامترند و در مقایسه با آنهایى که دیرتر بالغ مى شوند اعتماد به نفس بیشترى دارند و کمتر مضطرب اند. ادامه رشد شناختى که شامل آغاز مرحله عملیات صورى است, به نوجوان این امکان را مى دهد که انتزاعى تر فکر کند, فرضیه ها را فرمول بندى و آزمایش کند و بتواند به جاى اینکه صرفا آنچه را وجود دارد در نظر داشته باشد, احتمال را نیز در نظر بگیرد. این تواناییها معمولا نوجوانان را به انتقاد از ارزشهاى والدین و ارزشهاى اجتماعى سوق مى دهد. تفکر و رفتار نوجوان نیز ممکن است خردمندانه باشد. استقلال از خانواده از ویژگیهاى نوجوانان مى باشد. والدین فهیم که براى استقلال و رفتار صحیح به یکسان ارزش قائلند براى نوجوانان توضیح مى دهند که چرا از وى انتظاراتى دارند و یا اینکه او را از کارهایى منع مى کنند و با این کار استقلال را در او پرورش مى دهند. نوجوانانى که والدین خودکامه و مستبد دارند و صرفا به فرزندان خود دستور مى دهند و آمرانه رفتار مى کنند و نیز فرزندان والدین سهل گیر, بى بند و بار, مساوات طلب و یا والدین بى اعتنا که غیرمسوولانه رفتار مى کنند به مشکلات بسیارى دچار مى شوند.
از آنجایى که پیوند نوجوانان با والدینشان به تدریج ضعیف تر مى شود, دوستان و همسالان آنان در رشد روانى شان نقش حساسى خواهند داشت. همسالان امکاناتى براى یادگیرى مهارتهاى اجتماعى, کنترل رفتار و در میان گذاشتن مشکلات و احساسات مشابه فراهم مى کنند. پذیرفته شدن از سوى همسالان و داشتن چند دوست نزدیک در زندگى نوجوان اهمیت بسیارى دارد. دوستان نزدیک معمولا همسن و همجنس هستند و زمینه هاى خانوادگى و ارزشها و هدفهاى مشابهى دارند.

برخى از ویژگیهاى دوران نوجوانى
O بسیارى از رفتارها براى سالهاى نوجوانى طبیعى مى باشند. پدر و مادر باید بتوانند واقعیات این دوره را درک کرده و رفتارى متناسب با این سن از خود نشان دهند.
O یک نوجوان, دیگر یک کودک نیست و والدین نباید همان برخوردى را که در دوران کودکى با بچه خود داشتند در دوران نوجوانى نیز از خود ظاهر سازند.
O والدین باید بدانند که مخالفت, سماجت, یکدندگى, سرکشى و علاقه به استقلال, بخشى از حالات روحى و جسمانى یک نوجوان هستند.
O والدین باید از پند دادن و طرح پرسشهاى تکرارى خوددارى کنند و در غیر این صورت نوجوانشان سخنان آنها را از یک گوش شنیده و از گوش دیگر بیرون خواهد کرد.
O نوجوانان اغلب فکر مى کنند که والدینشان قدیمى مى اندیشند و در دوره هاى گذشته زندگى مى کنند. در این صورت والدین چگونه باید آنان را درک کنند؟
O اگر یک نوجوان به مانند دوران کودکى زیاد با خانواده خود حرف نمى زند و یا همانند آن دوران به آنان وابسته نیست نباید نگران باشند چرا که این گونه رفتارها در سنین بلوغ طبیعى مى باشد.
O والدین نباید به زور نوجوان خود را به انجام کارى ناگزیر سازند چرا که او خواهد آموخت زور, حرف اول را مى زند. این نوع رفتار باعث خواهد شد که لجاجت و یکدندگى در نوجوان افزایش یابد.
O والدین نباید نسبت به حرفهاى نوجوان خود واکنش شتاب زده و سختى نشان دهند چرا که بیشتر اوقات نوجوان براى شروع گفتگو با والدین خود چیزهایى به زبان مىآورد.
O نوجوانان به تشویق و درک متقابل و توجه مثبت از سوى والدین خود به شدت نیازمندند و رفتار آنان باید به گونه اى باشد تا نوجوان بتواند به آنان تکیه کند.