نویسنده

سرود فردا

 

نرگس گنجى

 

 

 

فاطمه ملاباشى ـ تویسرکان
خواهر گرامى! استمرار و پیگیرى شما, هم در کار سرودن و هم در رابطه خودتان با مجله ستودنى است اما اینکه خواستار پاسخ و توضیح راجع به سروده هاى خود هستید, ما هرگاه شعرى از شما یا سایر دوستان دریافت کنیم, سعى داریم در وهله اول, از آن در مجله استفاده شود و اگر ممکن نبود, توضیحى در باره اصلاحات ضرورى در شعر در همین صفحه مىآوریم. در صورت تنگى مجال صفحات و یا بى حاصل دیدن توضیحات قبلى از لحاظ تإثیر در بهبود کیفى آثار خوانندگان عزیز, ناگزیریم به پاسخهاى کوتاه ـ در حد اعلام وصول آثار ـ اکتفا کنیم.
در باره آثار سرکار, طى مدتى که با مجله مکاتبه دارید, چند بار توضیحات مناسبى که به نظر ما توجه به آنها مى توانست کارساز باشد در صفحه ((سرود فردا)) درج کردیم ولى ظاهرا برخى دوستان به طور پیگیر این پاسخها را مطالعه نمى کنند یا اهمیت لازم را به آن نمى دهند.
چنان که برخى نامه هاى قبلى شما دلالت داشت گویا در انجمنهاى ادبى نیز شرکت به اشعار یکدیگر با دقت گوش کنند و نقاط قوت و ضعف خود را به یکدیگر گوشزد نمایند و گاه از اهل فن و خبرگان ادب براى افزایش معارف ادبى خود دعوت کنند. متإسفانه گاه ملاحظه مى شود که افراد سالها در محافل ادبى شرکت مى جویند بدون آنکه قدمى به پیش بردارند. این امر بیش از دو علت نمى تواند داشته باشد; یکى بى حاصلى فضاى برخى از انجمنهاى ادبى و تعطیل بودن نقد و تصحیح در آنها و دیگرى ضعف ذوق و کم کارى خود شاعران.
در غزلواره شما ((کى نگار مىآید)) انتظار نمى رفت پس از سالها تمرین شاعرى در غزلى بدین سادگى و روانى بارها از وزن صحیح خارج شوید به طورى که از بیت دوم به بعد در همه بیتها مصراع اول خارج از بحر است.
در شعر نو که به مناسبت ایام شهادت و سوگوارى امام حسین(ع) سروده اید در دو جا غلط واضح به چشم مى خورد که به حساب اشتباه حروفچین گذاشتیم. حال آنکه با کمى دقت مى توانست شعر کوتاه ولى بسیار زیبایى از کار در آید که با اندکى تغییر و اصلاح از این قرار است:
((نگاه کن
ز درد, نیزه پیچ و تاب مى خورد ...
به سر چراغ مى برد
نگاه کن
سرشک خون
ز نیزه قطره قطره مى چکد
شفق ز قتل آفتاب
چه داغدار مى دمد ...
سفینه نجات را
شکسته اند ظالمان بى خدا))
خواهر گرامى! شما به هر دلیلى که به سرودن شعر روى آورده اید, اگر بخواهید شعرتان را چاپ کنید, نمى تواند فقط به یک تفنن شخصى یا صرف برون ریزى عواطف محدود شود, مگر آنکه شعرتان را صرفا یادداشتهاى شخصى تلقى کنید و چشمداشت انتشار آن را نداشته باشید. اما حال که مایلید شعرتان براى مردم منتشر شود و مخاطبانى داشته باشد, باید آن را کارى جدى تلقى کنید و به دید انتقادى در آن بنگرید و قبل از ارسال آن براى مجله در صورتى که به افراد صاحب نظر دسترسى دارید شعرتان را با آنان بازخوانى و احیانا ویرایش کنید. موفقیت شما را آرزومندیم.

فریبا بهروزى ـ کرمانشاه
از اینکه پس از مدتها از حال شما و شعرتان باخبر شدیم, خوشوقتیم. شعرهایتان پر از وجد و احساس است و بى شک احساس از عناصر مهم شعر است اما کافى نیست. شعر را عناصر دیگرى نیز هست که با مطالعه گسترده و تمرین تا حدى مى توان به آنها دست یافت. آثار دیگر خود را نیز براى ما بفرستید. در فرصتهاى آینده به بهانه وصول آثار دیگرتان سعى خواهیم کرد با درج ابیاتى از آنها توضیحات مفصل ترى تقدیم شما کنیم. موفق و پیروز باشید.

منیره شیرآبادى ـ علىآباد کتول
خواهر عزیز! از توجه شما به توصیه هاى قبلى مان سپاسگزاریم. در باره آشنایى بهتر شما با وزن شعر و کم شدن اشتباهاتتان در وزن, مى توانید کتاب ((عروض و قافیه)) دبیرستان, رشته ادبیات را مطالعه کنید و نیز کتاب عروض و قافیه از دکتر سیروس شمیسا.
در باره اینکه ((آیا مثنوى مى تواند بدون ردیف باشد؟)) باید بگویم که ردیف کلمه است که در آخر مصرع تکرار مى شود و استفاده از آن الزامى نیست. ولى در مثنوى لازم است که هر بیتى دو مصرع هم قافیه داشته باشد مثل این ابیات بسیار مشهور مولوى:
بشنو از نى چون حکایت مى کند
و ز جدایى ها شکایت مى کند
کز نیستان تا مرا ببریده اند
از نفیرم مرد و زن نالیده اند ...
در بیت نخست کلمه ((مى کند)) ردیف است و ((حکایت)) و ((شکایت)) قافیه را ساخته اند اما در بیت دوم مى توان گفت ردیفى نیست و ((نالیده اند)) و ((ببریده اند)) قافیه هستند.
اگر بخواهید شعرى طولانى و مثنوىوار بنویسید که فاقد نظم درآوردن قافیه ها باشد بهتر است از شیوه شعر نو و اوزان نیمایى پیروى کنید. با این حال بهترین راه براى تمرین در وزن, مطالعه اشعار با صداى بلند است که به قول مولوى ((آدمى فربه شود از راه گوش)). پیروز و موفق باشید.

احمد باقریان ـ جهرم
سروده هایتان را دریافت کردیم. امید است در مناسبت مورد نظر از سروده نخست ((هواى یار)) با تعدیلاتى استفاده شود. مزید توفیق شما را از خدا مى طلبیم.

معصومه عزیزپوریان ـ بروجرد
دوست گرامى! براى ممارست در شاعرى بهتر است از اشعار فصیح و روان شروع کنید و ترانه هاى عامیانه و زبان محاوره را الگو قرار ندهید که موجب تضعیف ذوق شما خواهد شد. موفق باشید.