زن و خانواده, فرهنگ و آداب محلى(24)
مراسم عروسى در میان عشایر خسرین
رفیع افتخار
خسرین در دهستان هودیان, بخش دلگان ایرانشهر با مساحتى بالغ بر 60 هزار هکتار بخشى از قلمرو عشایر کوچنده است.
مراسم ازدواج در این منطقه از اهمیت اجتماعى ـ فرهنگى برخوردار است.
مراسم ازدواج که در اصطلاح محلى به آن ((جنى مردى)) گفته مى شود, تقریبا در میان طوایف بلوچ به صورت مشابه انجام مى شود و تنها در جزییات داراى تفاوتهایى است. در این طوایف به طور متوسط سن ازدواج براى دختران 15 سال و براى پسران 20 سال است و بیشتر به صورت درون طایفه اى انجام مى گیرد.
در مرحله اول که ((کاسدى)) نامیده مى شود و مشابه همان خواستگارى در جاهاى دیگر است, سرپرست پسر, براى طرح موضوع به منزل پدر دختر مى رود و سرپرست دختر براى پاسخ به خواسته وى چند روز فرصت مى خواهد. البته تصمیم نهایى در خصوص این پاسخ, بعد از در میان گذاشتن موضوع با دختر, توسط پدر و مادر دختر اتخاذ خواهد شد. اگر جواب مثبت باشد, در جلسه اى با حضور پدر و وابستگان پسر و دختر, در مورد مهریه, که معمولا مقدارى طلا و پول و یا مقدارى نخل یا زمین است توافق لازم به عمل مىآید.
در مرحله بعد با حضور سرپرستان دو خانواده, بر سر چگونگى برگزارى مراسم عروسى, نحوه تهیه و میزان لوازم مورد نیاز, مجلسى تشکیل مى شود که آن را ((سانگ)) مى نامند و مشابه مراسم شیرینى خوران است. در این مجلس از حاضرین با شیر و چاى و خرما و نوعى حلوا پذیرایى مى شود. در پایان مراسم لباس و وسایل عروسى توسط خانواده داماد تحویل خانواده عروس مى شود و مراسم ((بجار)) توسط خانواده داماد انجام مى شود; بدین نحو که هر کدام از اقوام بر حسب وضعیت مادى, باید کمکهایى را به خانواده در حال تشکیل بنماید و هیچ کس از پرداخت آن معاف نیست.
مرحله بعدى, دوران نامزدى است که ممکن است بیش از یک سال هم به طول انجامد. در این مدت بخشى از احتیاجات عروس از قبیل کفش و لباس و غیره به عهده خانواده داماد است. در دوران نامزدى معمولا داماد براى تإمین مخارج, به کار در سایر نقاط مثل بنادر جنوبى و یا کشورهاى خلیج فارس مشغول مى شود و چناچنه او در منطقه باشد, روزهاى مراسم عید که اغلب عید فطر است, از طرف خانواده عروس دعوت مى شود. با اعلام آمادگى داماد, براى برگزارى عروسى دوران نامزدى به پایان مى رسد. بعد از اتمام دوران نامزدى مراسم عروسى در طول سه شب انجام مى شود. شب اول عروسى ((راستکى)) و شب دوم ((دوزکى)) نامیده مى شود. پس از این مرحله نوبت به مراسم ((حنابندان)) مى رسد. در این روز اقوام به خانه پدر داماد رفته و در آخر شب به دست و پاى داماد حنا مى بندند.
((جت)) عنوان کسى است که به پاى داماد حنا مى زند و در مورد عروس عنوان زن حنابند ((مشاطه)) مى باشد. این اشخاص مقدارى پول را از اقوام دریافت مى کنند. فرداى آن شب میهمانان براى نهار دعوت مى شوند و بعد از صرف نهار هرکس به اندازه توان خود مبلغى به عنوان هدیه و کمک به داماد مى پردازد و در پایان مراسم میهمانان عزیمت مى نمایند و بستگان نزدیک, عروس و داماد را تنها مى گذارند.
مرحله بعدى استحمام داماد است که به عنوان ((جان شور)) یا ((سرآپى برین)) نامیده مى شود. در حدود ظهر شترى را با پتو و یا روتختى آراسته, داماد را بر آن مى نشانند و پسر بچه اى به امید این که اولین فرزند او پسر باشد در جلو او قرار مى دهند و روى آنها را پارچه اى تورى مى اندازند و یک نفر مهار شتر ر امى گیرد و ترانه هاى شادى به نام ((هلو هلو)) مى خوانند. خویشاوندان با پایکوبى, داماد را تا نزدیک به نقطه اى که آب باشد مى برند. مردان همراه, پس از خارج کردن لباسهاى کهنه داماد, وى را استحمام مى نمایند و لباس نو بر تن و شال به گردنش مى اندازند و پس از اصلاح و پیرایش, داماد سوار شتر شده و با ساز و دهل به خانه عروس مراجعت مى کنند. در این هنگام گروهى از زنان منسوب به عروس از او استقبال مى کنند. یکى از زنان طشتى را که در آن کلام الله مجید, لیوان شربت, سرمه دان, مسواک چوبى و آیینه قرار دارد نزد داماد مىآورد. داماد قرآن را مى بوسد و شربت را مى نوشد, سرمه را به چشم مى کشد و دندان خود را مسواک مى نماید و سپس مقدارى پول در طشت قرار مى دهد که زن حامل طشت آن را برمى دارد.
مراسم عقد یا نى کج پس از اتمام مراسم مذکور با حضور روحانى محل در دایره اى که مردم همراه بسته اند جلوى پدر و مادر داماد و پدر عروس, در منزل پدر عروس بسته مى شود.
مراسم زفاف (شب یکجا) پس از انجام تشریفات عقد, با بردن داماد نزد عروس انجام مى شود. مردم روى سر عروس و داماد سکه مى ریزند و سر آنان را به هم مى زنند تا همسر شوند. عروس و داماد به مدت 3 روز در حجله اى که در منزل پدر دختر برپا مى شود به سر مى برند و پس از آن چادر آنها را به عنوان ختم مراسم در کنار سایر چادرها و غالبا در همسایگى پدر عروس قرار مى دهند و به این ترتیب زندگى جدیدى در محل آغاز مى شود. چنانچه داماد, امکان تشکیل زندگى جداگانه اى را نداشته باشد ممکن است چندین سال به صورت داماد سرخانه, با خانواده همسرش زندگى کند.
منابع:
1ـ ایرج افشار, تاریخ بلوچستان.
2ـ فصلنامه عشایرى ذخایر انقلاب, شماره 24.