زن و خانواده, فرهنگ و آداب محلى(24)
مراسم خواستگارى و جشن عروسى در مغان

مراسم خواستگارى و جشن عروسى در منطقه مغان به مانند دیگر مناطق ایران به گونه اى خاص برگزار مى شود.
در قدیم الایام, پسر, دختر را بر سرچشمه آب مورد استفاده عشایر و روستاییان دیده و مى پسندید و یا دختر و پسر را والدین و سرپرستان آنان در دوران کودکى براى هم نشان مى کردند.
ملاکهاى انتخاب, اغلب قومى و طایفه اى بوده و طرف انتخاب کننده پدر داماد مى بود. از ملاکهاى انتخاب به زیبایى و وجاهت دختر, طبقه و موقعیت اجتماعى طرفین, مذهبى و تدین خانواده ها, شرایط داماد به لحاظ قدرت جسمانى, قدرت عقلانى و ... مى توان اشاره داشت. نوعى دیگر از ازدواجها, ازدواجهاى جبرى بوده که نمونه بارز این گونه وصلتها, ازدواج طرفین به خاطر رفع اختلافات قبیله اى و طایفه اى بوده است.
معمولا در خواستگاریها از ریش سفیدان قبیله یا طایفه دعوت مى شده تا به خانه دختر رفته و از او خواستگارى نماید. پدر دختر از طرف مقابل خود چند روزى فرصت مى خواست تا با نظرخواهى از خود دختر و اعضاى خانواده جواب نهایى را گرفته تا به خانواده پسر منعکس نماید.در صورت مثبت بودن پاسخ خانواده دختر, مقدمات جشن عروسى فراهم مى شد.
در این مرحله, نخستین کار, نشان کردن دختر بود که با یک انگشترى و چند قلم لباس در روز تعیین شده دختر را نشان مى کردند.
مراسم شیرینى خوران مرحله دوم پس از دریافت جواب مثبت بود. در طى این برنامه مراسم شاد اجرا مى شد.
عقدخوانى پس از مراسم شیرینى خوران با دعوت از یک فرد روحانى و یا فرد آگاه به مسایل شرعى صورت مى پذیرفت. کابین یا مهریه عروس معمولا, قرآن, پول و احشام بوده است.
مقدار و میزان مهریه معمولا پس از بررسیهاى لازم در مورد امکانات و شرایط مالى داماد تعیین مى شد. مهریه شامل چهار یا پنج رإس گاو یا گله اى گوسفند, مقدارى برنج, میوه, کشمش, لباس, قند و شیرینى و ... بوده که توسط شتر و یا اسبهاى تزیین شده به خانه عروس برده مى شد.
پس از آن مراسم قندشکنى در خانه عروس برپا مى شد و وکیل عروس مبلغى را به عنوان شادباش و تهنیت دریافت مى کرد.
خانواده عروس با استفاده از مقدار مبلغى که با عنوان شیربها (باشدیق) از خانواده داماد گرفته اند نسبت به تهیه جهیزیه اقدام مى نمایند. در این گونه موارد زنان طایفه عروس دور هم جمع شده, با شادى و پایکوبى به فراهم کردن جهیزیه عروس مى پردازند.
شال متقال, مخملهاى اصل, قراووس, زر, بادم و قلماشال از لباسهاى گرانبهایى است که براى عروس خریدارى مى شود. نوع پوشش عروس از میان لباسهاى ذکر شده و بنا بر سلیقه داماد و مد محلى انتخاب مى شود. این مسإله در مورد داماد هم صدق مى کرد. موهود, زره دار, شیود, قنبرکت از لباسهاى معروف مردانه است و داماد در جشن عروسى یکى از این البسه را به تن مى کرد.
در آخرین شبى که عروس فرداى آن به خانه بخت مى رود, اقوام و طایفه و اهالى ده براى صرف شام دعوت مى شوند. بعد از شام, مراسم حنابندان انجام مى شود.
پیش از صرف شام, آشپز از برداشتن در دیگ غذا امتناع مى کرد. در این هنگام یک نفر از طرف خانواده داماد به عنوان قدردانى از زحمت و همچنین شادباش به آشپز مبلغى پول یا خلعت مى داد.
یکى از رسوم منطقه مغان در شب عروسى, فرستادن شام و غذاى پخته شده براى داماد است که توسط چند نفر فرستاده مى شود. مراسم حنابندان بعد از صرف شام در منزل عروس برپا مى شود. در این مراسم چند نفر از نزدیکان و دوستان عروس ـ که اغلب دختر هستند و آرایش عروس را به عهده دارند ـ حنا را در ظرفى کوچک قرار داده, نخست به دست عروس مى مالند و سپس به عروس مى دهند تا جلوى میهمانان بگیرد. حضار با انگشت سبابه مقدارى حنا برداشته, در دستهاى خود مى مالند و با تبریک گفتن عروسى, مقدارى پول یا خلعت به عنوان شادباش به عروس مى دهند. در ضمن مقدارى حنا هم به منزل داماد فرستاده مى شود.
از جمله مواردى که بعد از حنابندان در منزل عروس برپا مى شود, شادى و جشن دختران و پسران جوان فامیل مى باشد. معمولا چنین جشنهایى تا سحر ادامه دارد. فرداى همان شب, داماد براى بردن زوج خویش با همراه خود فاصله روستا یا خانه خود تا خانه عروس را با اجراى بازیها و مسابقات اسب دوانى, طى مى نماید.
عروس نیز توسط دختران مشاط به منظور سفر به زندگى جدید خود آماده مى شود. با رسیدن داماد به منزل عروس مسابقات و بازیهاى محلى بار دیگر در مقابل زوجین اجرا مى گردد.
جهیزیه عروس براى حمل, بار شتران و اسبها مى شود و دعاى خیر توسط ریش سفیدان خانواده عروس خوانده مى شود که این دعا نخستین دعاى خیر آغاز زندگى آنان بوده و در زمانهاى گذشته در میان عشایر و روستاییان از حرمت بسیار زیادى برخوردار بوده است.
پس از دعاى خیر, عروس را بر اسب تزیین شده سوار کرده, یک نفر به عنوان جلودار, افسار و دهنه اسب را با خود مى کشد. یک نفر زن شوهردار آگاه به مسایل شرعى و زناشویى به عنوان همراه (نیگه) با عروس راهى مى شود.
پرتاب سه عدد سیب و قند به نماد زیبایى و شیرینى زندگى توسط داماد, اجرا مى شود. با این توصیف که داماد به طور اعم سیبهاى سرخ را یکى پس از دیگرى به طرف عروس پرتاب مى کند. از زیباییهاى چنین جشنهایى استفاده از اشعار و مقامهاى محلى است که جذابیت جشن را دوچندان مى کرده است.
بعد از ظهر روز عروسى (شب زفاف) معمولا کفشها یا خود داماد را مى دزدیدند و پس از مدتى در مقابل اخذ وجه و خلعت, او را آزاد مى کردند. پس از تحویل داماد, دو نفر به عنوان ساق دوش و سل دوش داماد و یک نفر به عنوان نیگه با همراه عروس, عروس و داماد را براى شب زفاف آماده مى کنند.
سه روز بعد, زنان اقوام عروس به همراه یک نفر مرد براى شرکت در مراسم تخته بند (دواق آتدى) با سوغات و هدایاى خود به خانه نوعروسان مى روند.
بعد از گذشت یک ماه از جشن عروسى, خانواده عروس, زوجین را به منظور صرف شام و چند روز میهمانى به خانه خود دعوت مى کنند و براى عروس گاو و گوسفند و براى داماد لباس نو هدیه مى دهند.
این رسم در منطقه مغان ایاق اشدى نامیده مى شود.
منبع:
فصلنامه کندیمیز, شماره دوم, غلامرضا عالى نسب و مالک محرمى.