انواع بازیها و نقش آنها در رشد شخصیت کودک

نویسنده


انواع بازیها و نقش آنها در رشد شخصیت کودک

محمدرضا مطهرى

انواع بازى
اینکه کودک چگونه بازى مى کند و چه نوع بازى مى کند تا حد زیادى بستگى به سن او و حد تکامل او دارد.
بازیها با توجه به محتواى آنها و تمایلات و گرایشهاى کودک که نشات گرفته از اوضاع و احوال درونى اوست و بر اساس نگرش و دیدگاهى که نظریه پردازان روان شناسى نسبت به کودک دارند به انواع مختلفى تقسیم مى شوند.
در بین بازیها, بازیهاى تقلیدى, نمایشى, نمادى, و تخیلى به دلیل اهمیتى که در شناخت و بررسى وضعیت روحى, روانى و درمانى کودک دارند, و از آنجا که کودکان هم تمایل بیشترى به این بازیها دارند و وجوه اشتراک این بازیها که تشخیص آنها را قدرى مشکل مى سازند لذا اولویت را به بررسى و بیان این بازیها داده ایم.

بازیهاى تقلیدى
غریزه تقلید یکى از غرایز نیرومند و ریشه دار در انسان است. به برکت وجود همین غریزه است که کودک بسیارى از رسوم زندگى, آداب معاشرت, غذا خوردن, لباس پوشیدن, طرز تکلم, اداى کلمات و جمله ها را از پدر و مادر و سایر معاشران فرا مى گیرد و به کار مى بندد. انسان در تمام طول عمر کم و بیش از دیگران تقلید مى کند اما در سنین بین یک سالگى تا پنج سالگى بیشتر از این قوه استفاده مى کند.(1)
کودکان ابتدا تقلید را از پدر و مادر خود شروع مى کنند, به این ترتیب که اکثر فعالیتهاى والدین خود را در خانه تقلید مى کنند. پسران کارها و مشاغلى را تقلید مى کنند که بیشتر مربوط به مردان است و دختران علاقه مندند که فعالیتهاى مربوط به مادران را تکرار کنند. مثلا پسرها دوست دارند که نقش بنا, دست فروش, مغازه دار, راننده, پزشک, خلبان, پلیس و ... را بازى کنند در حالى که دخترها ذوق فراوان دارند که در نقش مادر و پرستار کارهایى از قبیل تمیز کردن خانه, آشپزى, شستشو و اطو زدن لباسها و غیره را به صورت بازى انجام دهند.(2)
بازیهاى تقلیدى نقش مهمى در رشد کودکان دارند. کودکان به فرصتهایى نیاز دارند تا خود را مثل بزرگترهایى که مى شناسند بیارایند و همچون آنها عمل کنند. از جمله وسایلى که امکان چنین بازیهایى را فراهم مى کند چیزهایى نظیر لوازم خانه دارى, عروسکها, پارچه هاى مخصوص خیاطى, ظرفها, قطعات گوناگون و مکعبها, انواع ماشینها, هواپیما, قایق, تانک, تفنگ, میز و صندلى کوچک که به کودک کمک مى کنند با فرو رفتن در نقش بزرگسالان دنیاى واقعى پیرامون خود را تجربه کند و براى زندگى در آن آماده شود. این گونه بازیها از سه سالگى به بعد مورد توجه کودکان هستند و کودک بسیارى از مسایل عاطفى و اجتماعى را به وسیله آنها مىآموزد.(3)

بازیهاى نمایشى
کودکان نه تنها به تقلید فعالیتهاى بزرگسالان مى پردازند بلکه همچنین مشتاقانه علاقه دارند که مانند آنها لباس بپوشند و مانند آنها گفتگو کنند.
اولین بازیهاى نمایشى کودک در خانه انجام مى شود و آن موقعى است که مثلا دختر کفشهاى مادرش را مى پوشد و یا پسر به تقلید از پدر روزنامه مى خواند و یا تلفنى با مخاطبهاى فرضى به مکالمه مى پردازد و نقش آنها را به نمایش مى گذارد.(4)
اگر چه بازیهاى تقلیدى و نمایشى با هم مشترکند و در حقیقت بازى نمایشى خود نوعى از بازى تقلیدى است, اما نکته ظریف اینجاست که در بازى تقلیدى کودک سعى به تقلید نقش دارد, در حالى که در بازى نمایشى کودک علاوه بر تقلید نقش, انتظار خود از آن نقش را بیان مى دارد. به طور مثال هر گاه کودک داراى پدرى سختگیر و مستبد باشد, در بازى تقلیدى خود سختگیر و مستبد مى شود اما در بازى نمایشى انتظار محبت و همدردى پدر با فرزند را منعکس مى کند.(5)
بازیهاى نمایشى, به تواناییها براى فرار از محدودیتهایى که واقعیت به او تحمیل مى کند, مى افزاید. این بازیها او را قادر مى سازد که آرزوهاى خود را جامه عمل بپوشاند و به او فرصت مى دهد تا خود را از شر بدخلقى ها برهاند و بر موقعیتهایى که در زندگى واقعى او را آزار مى دهند فایق آید. کودک هر چه سرخورده تر باشد بیشتر به بازیهاى نمایشى رو مىآورد.
کودکى که انطباق اجتماعى ضعیفى دارد بیشتر از کودکى که انطباق صحیح و کافى دارد به بازیهاى نمایشى مى پردازد.
مطالعه بر روى بازیهاى کودکان در مهد کودک, نشان داده است که کودکانى که بیشترین وقت را صرف بازیهاى قاعده دار مى کنند کمترین میزان نگرانى و دلشوره را دارند در حالى که کودکانى که دچار نگرانى هستند وقت بیشترى را صرف بازیهاى نمایشى مى کنند.(6)
بازى نمایشى به کودک فرصت مى دهد تا شخصیت درونى خویش را بیرون بریزد و یا به عبارت دیگر به آشکارسازى شخصیت خود همت گمارد. در واقع مهمترین بازى که در آن احساسات, نیازها و عواطف کودکان مى تواند بروز و ظهور کند بازى نمایشى است.(7) موضوعات عادى بازیهاى نمایشى و تخیلى کودکان خردسال عبارتند از:
1ـ الگوهاى خانگى از جمله میهمان بازى, آشپزى, مواظبت از بچه ها و ایفاى نقش پدر و مادر
2ـ تقلید از حیوانات که مى خزند و مى پرند
3ـ مراقبت از بیماران و تقلید نقش دکتر و پرستار
4ـ فروشگاه بازى کردن
5ـ سفر کردن و سایر فعالیتها مربوط به حمل و نقل مانند راندن اتومبیل, قطار, هواپیما و کشتى
6ـ ایفاى نقش پلیس و به طور کلى بازى با اسلحه
7ـ بازى آتش نشانى
8ـ کشتن و کشته شدن
9ـ مهمانى دادن و عروسى کردن
10ـ ایفاى نقش قهرمانان افسانه اى.(8)

بازیهاى نمادى (سمبولیک)
بازیهاى نمادى که نقطه اوج بازیهاى کودکانه است از حدود یک و نیم یا دو سالگى آغاز مى شود و در پنج و شش سالگى به کمال خود مى رسد و تا هشت و نه سالگى نیز ادامه مى یابد. در واقع بازى نمادى زمانى آغاز مى شود که کودک نیز به تدریج زبان مى گشاید و توانایى کاربرد علایم و نمادهاى زبان را دارد.(9)
بازیهاى نمادى با تقلیدى و نمایشى متفاوت است, در بازیهاى تقلیدى و نمایشى کودک با استفاده از وسایل موجود به برون فکنى یا درون فکنى امیال و خواسته هاى خود مى پردازد و از این طریق به لذتى درونى و برونى دست یافته و خود را از قید تنشها رها مى سازد.
در هر دوى این بازیها (تقلیدى و نمایشى) کودک سعى دارد تا به اشیا و وسایل واقعى موجود در محیط خود دست یافته و با آن وسایل به بازى مبادرت ورزد, اما در بسیارى از اوقات محدودیتها مانع دستیابى کودک به ابزار و وسایلى است که در بازى به آنها نیاز دارد.(10)
در این مرحله است که کودک براى حل مشکل خود به بازیهاى نمادى رو مىآورد, عناصر جدیدى وارد بازى کودکان مى شوند. واقعیتها تغییر شکل مى یابند. اشیایى که وجود ندارند به وسیله اشیاى دیگر نمایش داده مى شوند.
مثلا تکه چوبى را اسب خود مى داند, قوطى کبریت را در دست مى گیرد و آن را ماشین خود مى داند و شروع به استارت زدن, بوق زدن, ترمز گرفتن, عقب و جلو رفتن و پارک کردن مى کند یا قاشق چایخورى را به عنوان هواپیما در فضا حرکت مى دهد, بعد آن را در فرودگاه به زمین مى نشاند. در این بازیها شى مورد استفاده به عنوان نماینده و نمادى (سمبولى) از شى اصلى در نزد کودک تلقى مى شود.(11)
در این طور مواقع کمک تخیل بسیار قابل ملاحظه است و کودک, براى اینکه تخیلش بتواند خوب کار کند, به اشیا و مواد بسیارى نیاز دارد, اما در این میان چیزهایى را که مى شناسد و از آنها دانش مختصرى دارد محدودند.
نیروى تخیل به کمک کودک مى شتابد تا او نشانه ها را بسازد, نشانه هایى که جانشین اشیا, حیوانات و اشخاص واقعى مى شوند.
در حقیقت مى توان گفت که نشانه ها عبارتند از تصوراتى که کودک از دنیاى درون و برون خود اخذ کرده است و تخیل این خاصیت را دارد که آن تصورات را رشد و گسترش مى دهد. در اینجاست که ارزش و اهمیت اسباب بازىها روشن مى گردد, زیرا تنوع و گستردگى آنها کمک مى کند تا کودک بتواند به توسعه هر چه بیشتر نشانه ها و در نتیجه به تصورات خود نایل آید.
برخى معتقدند که این نشانه ها در واقع زبان فردى کودک است که وى مى تواند با آنها احساسات درونى خود را آشکار سازد.(12) مثلا اگر کودکى تنبیه شده باشد, ممکن است عروسک خود را کتک بزند و یا با خرس کوچولوى خود اوقات تلخى کند و یا کودکى که دارویى را با اکره نوشیده بود و به این خاطر کارش به مشاجره با مادرش کشیده بود, به طور نمادى دارو را به عروسکش مى خوراند و در باره مزایاى دارو با عروسک سخن مى گوید. این گونه بازیها را برخى بازى جبرانى مى نامند.
متخصصین بازى درمانى, متخصصینى که بر روى کودکانى که داراى ناراحتیهاى عاطفى هستند کار مى کنند, در اتاق بازىدرمانى از وسایلى مانند عروسکها, و خانواده هاى عروسکى استفاده مى کنند زیرا کودکان ممکن است نتوانند احساسات خود را به وسیله کلمات منتقل کنند.(13) کودکان از طریق بازى با اسباب بازیها احساسات و ناکامیهاى خود را نشان مى دهند, اسباب بازیها در واقع کلمات کودکان هستند و حالت نمادى دارند که روان درمانگر مى تواند اوضاع و احوال درونى را تفسیر نماید.

بازیهاى تخیلى
تخیل به آن گونه فعالیت عالى ذهن گفته مى شود که اشیا یا حوادثى را در ذهن خلق مى کند بدون اینکه مستقیما از داده هاى حسى استفاده کند.
به عبارت دیگر, ذهن هنگام تخیل, روابط تازه اى را ایجاد مى کند و آنها را به شکلهایى در مىآورد که قبلا آنها را تجربه نکرده است(14).
کودک آنچنان داراى تخیلى قوى است که مى تواند جریان آب باریکى را به صورت رودخانه بزرگى تخیل کند و کوپه کوچکى خاک را, تپه اى فرض نماید. کودک مانند یک اتومبیل حرکت مى کند و دور مى زند. خویشتن را به منزله راننده و بدن خود را به مثابه اتومبیل به کار مى اندازد. تخیل کودک اسباب بازىها را بزرگ مى کند و مواد بازى را تغییر مى دهد تا به این ترتیب, کودک بتواند در عالم خیال وارد گشته موجودات خیالى را واقعى فرض کند و از بازى خود لذت ببرد.
هر چند کودک ذهن فعال و قوى دارد, با این حال اسباب بازىها در نظر او مواد واقعى هستند و او هر دو قلمرو واقع و خیال را نیک مى شناسد. در انواع بازیهاى تخیلى, این پرتو تخیل است که اسباب بازىها و مواد را جان مى بخشد و هنگامى که خلق و خوى طفل دگرگون مى شود, اسباب بازىها ممکن است در نظر او تغییر کنند, مثلا جریان باریکى از آب صورت خندق بگیرد, یا تکه چوبى که قایق بود به خیال او جزیره اى جلوه کند. براى کودک بسیار آسان است که صندوقخانه کوچکى, گاهى محل اختفاى دزد, و زمانى محل تاجگذارى پادشاه باشد.(15)
این بازیها در سن یک و نیم سالگى آشکار مى شود ولى معمولا در سه سالگى آغاز مى شود و در طى چند سال غنى تر و پیچیده تر مى شود و گسترش مى یابد. تحقق این مرحله مستلزم گذراندن مطلوب در مراحل قبلى است.
در این بازیها کودک در ابتدا براى تظاهر به نوشیدن, یک فنجان خالى را به کار مى برد, در مرحله بعد این عمل را با یک برگ که به شکل فنجان در آمد, و یا با کف دست خود که آن را گود کرده است و بین آنها و شى واقعى شباهت ظاهرى وجود دارد انجام مى دهد, در مرحله بعدى از اشیاى مناسبى استفاده مى کند که شباهتى به شى واقعى ندارد و سرانجام به مرحله اى مى رسد که اصولا بدون استفاده از اشیا و با حرکات نمایشى صامت این کار را انجام مى دهد.
این مراحل, میزان ((فاصله گرفتن)) تدریجى کودک از اشیاى واقعى و افزایش مهارت وى در نمادسازى را نشان مى دهند.(16)
تفاوت این نوع از بازیها با بازیهاى نمادى آن است که در بازیهاى تقلیدى و نمایشى و حتى نمادى کودک از آنچه دیده و تجربه کرده الگوبردارى مى کند در حالى که در بازیهاى تخیلى کودک با استفاده از تجربه هاى گذشته خود, رویدادى جدید که در سابق برخورد چندانى با آن نداشته است به وجود مىآورد.
با استفاده از بازیهاى نمادى, کودک کبوتر اندیشه را به دوردستها پرواز مى دهد. با نیروى تخیل خود اشیا و موجودات مورد علاقه را حاضر کرده در آنها تغییراتى مى دهد تا مناسب بازى او گردند, و آن گاه با اسباب بازیهاى نمادى خود آنها را فعال مى کند. کودک با استفاده از نیروى تخیل خود موجودات یا اشیایى را که باعث زحمت و آزار او هستند بدون ترس از گزند آنها و با رضایت خاطر حاضر مى نماید و آن گاه با اسباب بازىهاى نمادى خود آنها را هلاک مى سازد یا از آنها انتقام خواهى کرده و آنها را تنبیه مى کند.(17)
رشد تخیل باید هدف اصلى آموزش و پرورش کودک باشد. همه مخترعان, نویسندگان, نقاشان و موسیقى دانان مسلما داراى تخیلى قوى بوده اند. بازى کودکان مى تواند براى رشد تخیلى فوق العاده مفید واقع شود و تخیل نیز به نوبه خود فرصتهاى ثمربخشى را براى یادگیرى و شناسایى کودکان از جهان فراهم مىآورد.(18)

وسایل و لوازمى که به کودکان در بازیهاى تخیلى کمک مى کند:
فعالیتهایى مانند خانه بازى, بازى در نقش پدر و مادر, آشپزى, خرید و فروش و شکار از اشکال متداول بازیهاى تخیلى مى باشند که براى این بازیها هر چه وسایل بازى بیشتر باشد کودکان بهتر مى توانند بازیهاى تخیلى را انجام بدهند. وسایلى که براى این منظور به کار مى رود لازم نیست نو و یا دقیق دوخته شده باشد. اگر این وسایل ناقص باشند کودک با کمک تخیل خویش آنها را تکمیل مى کند.

وسایل لازم براى بازیهاى تخیلى
1ـ لباسهاى زنانه
2ـ لباسهاى مردانه
3ـ تلفن اسباب بازى یا چیزى شبیه آن که کودک را تشویق به صبحت کردن کند
4ـ انواع عروسکها و خانواده عروسکى
5ـ بطرى شیر نوزاد
6ـ زنگ اخبار که براى ورود استفاده مى شود
7ـ شیلنگ پلاستیکى به طول دو یا سه متر
8ـ جعبه هاى محکم که کودکان از آنها به عنوان تاقچه, صندلى, میز, ماشین, ترن, قایق و هواپیما استفاده مى کنند.
9ـ ملافه, پتو, رومیزى, روتختى کهنه که دیگر مورد استفاده قرار نگیرد.
10ـ کلاه مامور آتش نشانى, کلاه افسر پلیس, روپوش سفید و لوازم پزشکى و ...(19)
1ـ مطهرى, محمدرضا, شرحى بر جلوه هاى رفتارى امام خمینى با کودکان و نوجوانان, ص45.
2ـ قاضى, قاسم, سه گفتار و یک آزمون, ص52.
3ـ شهرآراى, مهرناز, راهنماى انتخاب اسباب بازى, ص8.
4ـ بازرسان سلطنتى انگلستان, آموزش و پرورش پیش دبستانى و دبستانى, ص197.
5ـ مهجور, سیامک رضا, روان شناسى بازى, ص256.
6ـ هارلوک الیزابت, بازى (ترجمه وحید روان دوست), ص30.
7ـ بازرسان سلطنتى انگلستان, آموزش و پرورش پیش دبستانى و دبستانى, ص198.
8ـ هارلوک الیزابت, بازى (ترجمه وحید روان دوست), ص34.
9ـ توفیق, زینت, چهار مقاله در باره کودکان, ص43.
10ـ مهجور, سیامک رضا, روان شناسى بازى, ص257.
11ـ احمدوند, محمدعلى, روان شناسى بازى, ص62.
12ـ بازرسان سلطنتى انگلستان, آموزش و پرورش پیش دبستانى و دبستانى, ص202.
13ـ سینگر دورتى جى ـ رونسن تریسى. آ, مقدمه اى بر پیاژه کودک چگونه فکر مى کند, ص61 ـ 60.
14ـ شعارىنژاد, على اکبر, روان شناسى رشد, ص212.
15ـ قاضى, قاسم, سه گفتار و یک آزمون, ص57.
16ـ نویسندگان و مولفان کشورهاى جهان, نگاهى به آموزش و پرورش پیش از دبستان در جهان امروز (ج1), ص42 ـ 41.
17ـ مهجور, سیامک رضا, روان شناسى بازى, ص260.
18ـ قاضى, قاسم, سه گفتار و یک آزمون, ص58 ـ 57.
19ـ واثقى, مینو, آموزش ضمن بازى, ص15 ـ 14.