سرود فردا

نویسنده


سرود فردا

نرگس گنجى

دوستان گرامى: زهرا توکلى (فسا), على عزیززاده (سراب), زهرا سلمانى (خمین), على رضازاده (فریدون کنار), لیلا هوشمند (سروستان) مدتى است که سروده هاى جدید شما را دریافت نکرده ایم. با توجه به زبان صمیمى و قلم نوجوى شما امید است در کار سرودن و کسب تجربه هاى فکرى و ادبى فروگذار نکنید و همچنان در راه نگارش و آفرینش به سوى تکامل پیش بروید و ما را نیز با فرستادن آثار زیبایتان از تجربه هاى هنرى و افقهاى زیباى فرارویتان باخبر کنید. سلامت و موفقیت شما را از خداى مهربان مى طلبیم.

O الهام شهیدى (کرج), ابراهیم حقى (تهران), حوریه بزرگ (کاشان), نرگس زائرى (قم)
آثار و سروده هاى شما رسید. ضمن تشکر و تقدیر از همکارى و عواطف صمیمانه تان, امید است با مطالعه و پژوهش پیگیر در آثار ادبى گذشته و امروز بزرگان ادبیات, همچنان بر لطف و غناى سروده هاى خود بیفزایید. موفق و موید باشید.

O احمد باقریان ـ جهرم
شاید تا این تاریخ صفحه ((سخن اهل دل)), مندرج در مجله شماره 115 (مهرماه) را دیده اید که شعر شما در زمینه کتاب شریف نهج البلاغه و با تغییر و تصرف و صرف نظر کردن از برخى ابیات در آن درج شده است. امیدواریم با مقایسه متن چاپ شده با اثر دست نویس خود در باره علت تغییرات و ضرورت آن با ما هم نظر باشید. در زمینه سروده هاى شما و اصولا هر سروده اى توجه به نکات زیر مى تواند اثر قابل توجهى در مطلوب بودن اثر داشته باشد:
1ـ دو مصراع یک بیت مانند دو پاره یک پیکر است و باید چه از نظر معانى و چه از نظر کلمات ارتباط محکم و روشن با یکدیگر داشته باشند و نباید هر یک به راهى مستقل برود.
2ـ در اشعار طولانى که سراسر به موضوعى معین مربوط مى شود, مى بایستى هر بیت ناظر به مطلبى ویژه همان بیت باشد و یک مضمون در جاهاى مختلف به شکل تکرارى مطرح نگردد و حداقل طرز نگرش به موضوع از زوایاى مختلف باشد.
3ـ قافیه ها به ابیات تحمیل نشود. یعنى عبارات هر بیت به گونه اى باشد که به شکلى طبیعى و روان قافیه بخشى از معانى ضرورى بیت باشد و تنها لفظى براى تمام کردن جمله نباشد.
4ـ فرم دستورى عبارات روان باشد و جز بنا به ضرورت وزن یا معنا فعل در آخر جمله ها قرار گیرد و از عبارات و فعلهاى طبیعى و روان استفاده شود و مثلا به جاى عبارتى مانند ((بیان کنم)) از عبارتهاى مصنوعى و غیر فصیح مانند ((سازم بیان)) استفاده نشود.
در مجموع ما معتقدیم که بهترین منتقد و اصلاح کننده آثار هر شاعرى, خود اوست و نگرش انتقادى و ((خود را به جاى خواننده گذاشتن)) مى تواند شما را از اصلاحات پیشنهادى ما و دیگران بى نیاز کند. پیروز باشید.

O رامین فرهودى ـ تبریز
برادر گرامى! پیگیرى شما نسبت به مطالب مجله موجب تشکر و تغدیر است. همان طور که خود نیز دیده اید, گاه اثرى از آثار ارسالى خوانندگان گرامى یک ماه پس از ارسال (یعنى در اولین فرصت ممکن) بنا به مناسبت و ضرورت در مجله درج مى شود. و مواردى هم هست که یک قطعه کوتاه ادبى یا شعرى موزون پس از یک یا دو سال در یک بازنگرى مجدد به آثار دوستان مجله به دست چاپ سپرده مى شود. همین امر نشان مى دهد که آثار همه شما در دفتر مجله نگهدارى مى شود و ما هر چند گاه یک بار به آنها مراجعه مى کنیم و از بررسى مجدد دریغى نیست.
با این حال متإسفانه گاه مى بینیم که برخى از دوستان اهل قلم با اندکى تإخیر در پاسخ نامه ادامه یا چاپ اثرشان ـ و گاه به خاطر آنکه تشویق یا تإیید مورد انتظار خود را دریافت نمى دارند ـ رنجیده مى شوند و به قطع مکاتبه یا نامه هاى عتابآمیز روى مىآورند. امید است با این توضیح دوستان دیگر نیز در جریان قرار گیرند و بدانند که این مجله متعلق به همه خوانندگان گرامى است ولى مانند هر کار فرهنگى دیگرى محدودیتها و ضرورتهاى خاصى دارد.
آنچه در باره آثار شما لازم است بگوییم اینکه نگاه شما به زندگى به طور طبیعى, نگاهى هنرى و شاعرانه است. ولى آیا هر نگرش شاعرانه مى تواند به بیان شاعرانه منجر شود؟ البته چنین نیست. بیان شاعرانه نوعى استعداد ویژه در عین حال نوعى تخصص ناشى از ((تمرین * ذوق)) را مى طلبد. و به قول حافظ, بیان زیبا مقدماتى لازم دارد و جمعى از معانى و آموخته ها را مى طلبد:
عشق و شباب و رندى, مجموعه مراد است
چون جمع شد معانى, گوى بیان توان زد
((بیان شاعرانه)) در هر قالبى که باشد (چه شعر سنتى, چه نیمایى و چه آزاد از وزن عروضى) علاوه بر نگاه شاعرانه و زاویه دید تازه و تناسب میان عبارات و موزونیت فکرى, به موزونیت الفاظ و کلمات نیاز دارد. شعر سنتى که جاى خود را دارد, حتى شعر آزاد و نثرگونه نیز از نوعى موسیقى روان و طبیعى باید برخوردار باشد که درک آن موسیقى و رعایت آن از سرودن شعر عروضى آسان تر نیست. موسیقى شعر آزاد مانند پچ پچ نسیم و یا صداى ریزش آبشار و زمزمه جویبار است که در عین آنکه در قالب محدودى نمى گنجد از موزونیت سرشار است.
شعرهاى آزاد شما بیشتر شبیه قطعه ادبى و نثر است. در شعر شمس هدایت کوشیده اید به شعر سنتى نزدیک شوید ولى از آنجا که مطالعه شما در اشعار شاعران کم است, موفقیت لازم به دست نیامده است. آنچه بیش از هر چیز به شما کمک مى کند, علاوه بر مطالعه آزاد, خواندن با دقت و گسترده آثار بزرگان ادب فارسى از قدیم تا امروز است. موید باشید.

O اشرف اقبالى ـ زارچ یزد
سروده هاى شما رسید. سپاسگزاریم. شما به وزن و قافیه شعرها توجه کافى دارید و تا حدى هم ذهنتان موزون است. آنچه که لازم است این است که در کنار مطالعه دیوانها و آثار شاعران و نویسندگان بزرگ به مطالعه آثارى به ذهن شما غنا بخشیده و آن را خلاق و مضمون ساز مى کند (مانند قرآن کریم, نهج البلاغه, زندگى نامه پیامبران و کتابهاى تاریخى) روى آورید و به آنچه مى خوانید به صورت تحلیلى و نقادانه نگاه کنید تا فکر شما قوت گیرد و بیانتان رسا شود. پیروز و سربلند باشید.