مشاور شما

نویسنده


مشاور شما

مشاور این شماره: دکتر فاطمه ملاباشى

این شماره:
خواهر ... ـ مینودشت
خواهر م.ع ـ چهارمحال و بختیارى
خواهر م.ت ـ تبریز
برادر س.ن ـ زنجان
برادر م.م ـ اصفهان

یادآورى:
1 ـ خواهران و برادرانى که مایل به دریافت کتبى پاسخهاى خود در اولین فرصت مى باشند لازم است نشانى کامل خود یا یکى از دوستانشان را همراه طرح مشکلات خویش درج نمایند.
2 ـ آن دسته از نامه هایى که به خاطر فقدان یا نقص نشانى, امکان ارسال پاسخ براى آنها نیست, پس از آماده شدن پاسخ در اولین شماره مجله منتشر خواهد شد.
3 ـ بخش مشاوره مجله خود را امانت دار نامه ها و مطالب آن مى داند و حداکثر دقت را در حفظ اسرار و مسایل خصوصى صاحبان نامه ها خواهد نمود و با رعایت این مهم, طرح مشکلات و پاسخها را براى عموم خوانندگان مفید و حتى راهگشا مى داند.
4 ـ در صورتى که مایل به درج نام کامل خویش در مجله نیستید مى توانید از حروف فارسى اختصارى استفاده کنید و تقاضاى ما این است که از درج حروف لاتین اجتناب شود.
5 ـ لطفا در نامه هاى خود از یک طرف کاغذ استفاده کنید.

خواهر ... ـ مینودشت
دخترى دانشجو و 24 ساله هستم. به تازگى احساس کرده ام که مورد علاقه یکى از پسرهاى دانشکده قرار گرفته ام که او را آقاى ((الف)) مى نامم. فکر مى کنم که او فاصله خود را با من نزدیکتر مى کند. من از دخترانى که در دام دوستیهاى خیابانى مى افتند, خوشم نمىآید و فکر نمى کنم علاقه من از آن نوع باشد و تنها یک هوس زودگذر باشد. اما من سعى کرده ام نسبت به ایشان بى توجهى نشان دهم تا حدى که از من مإیوس شود. باز متوجه نگاهها و رفتارهاى غیر طبیعى یکى از دوستان ایشان آقاى ((ب)) شدم که ایشان از علاقه آقاى ((الف)) به من خبر نداشت. آنها از لحاظ اخلاق و رفتار و میزان درآمد خانواده و محل سکونت شبیه هم هستند. البته من به فکر مادیات نیستم چرا که اگر بودم از میان خواستگاران پولدار خود کسى را انتخاب مى کردم. سپس احساس کردم که آقاى ((ب)) از علاقه من به آقاى ((الف)) باخبر شده و بسیار ناراحت شده است. به هر حال اینک من دچار شک و تردید, اضطراب شده ام و تمام وقت این افکار, فکر مرا مشغول کرده است. مى ترسم ترم آینده, آخرین ترم آنها باشد و من هرگز دیگر آنها را نبینم. احساس مى کنم آقاى ((ب)) زیرچشمى مرا مى پاید و آقاى ((الف)) با نگاهش مرا مسخره مى کند, ولى به خودم مى گویم شاید شدت وسواس من باعث مى شود که این طور شوم. گاهى فکر مى کنم بهتر است با کسى ازدواج کنم که او به من علاقه مند باشد تا من نسبت به او. در ضمن لطفا خصوصیات ظاهرى رفتار یک شخص هنرمند را برایم شرح دهید.
خواهر گرامى!
شما فرد تحصیلکرده و مطلعى هستید. آن چنان که در نوشتار خود نیز از لحاظ ادبى, قلم خوبى دارید. شما در سن و سالى به سر مى برید که مورد توجه براى ازدواج قرار مى گیرید و خودتان نیز بایستى در این مسإله سرنوشت ساز, شرکت جسته, از میان پیشنهادهاى داده شده, دست به انتخاب مناسبى زنید. در محیطى چون دانشگاه یا محل کار, خواه نا خواه برخوردهایى بین دو جنس مخالف مى بینیم و اظهار علاقه و صحبت کردن جهت شناخت. که در صورتى که همراه با عقل و درایت و به دور از احساسات صرف باشد و انگیزه این گفتگوها, ازدواج و تشکیل خانواده باشد و هیچ یک از طرفین قصد فریب دیگرى جهت پر کردن اوقات خود یا تنها مرتفع نمودن هوس زودگذرى را نداشته باشد, و در چارچوب عرف مردم و از طریق خانواده ها مى تواند مفید باشد. اما گاهى اوقات وقتى ما با مسإله اى اشتغال ذهنى داریم, هر برخورد یا صحبت را به آن انتساب مى دهیم و برخى اوقات, اوضاع و شرایط را بر وفق مراد خویش تعبیر مى کنیم یا به مسإله اى دامن زده و به بزرگنمایى آن مى پردازیم. چیزى که بیشتر از لابه لاى سخنان و نوشته هاى شما دریافت مى شود, حاکى از آن است که اظهار علاقه افراد مذکور را از روى حدس و گمان و نگاهها و رفتارهاى آنها, دریافته اید. یعنى بیشتر طبق برداشت ذهنى خودتان و آن طور که مى خواسته آنها را ساخته و پرداخته اید. البته منکر این مسإله هم نمى شویم که شاید قصد و توجهى در پشت این قضیه از سوى این افراد نهفته باشد. به هر حال آنها نیز ناخودآگاه و با توجه به شرایط و مقتضاى سنى خود که در دوره تصمیم گیرى براى تشکیل زندگى به سر مى برند, نسبت به طرف مقابل واکنش نشان داده و در صورتى که نظرى نسبت به آنها دارند به تحقیق و بررسى پردازند. بگذریم که برخى از آنها تنها به فکر ایجاد رابطه بوده و از ابتدا چندان قضیه را جدى نگرفته و به فکر عاقبت آن و اینکه منجر به پیوندى شود, نیستند.
آن طور که مشخص است شما با این افراد نه آن چنان برخورد نزدیک یا صحبتى داشته اید تا ادعا کنید که به شناخت کامل از آنها نایل آمده اید بلکه تنها مختصرى اطلاعات راجع به وضعیت شغلى و خانوادگى شان دارید. خود شما نیز در دورانى به سر مى برید که از بین به قول خودتان آقاى ((الف)) و ((ب)) نمى توانید کسى را ترجیح دهید. شما حدسیات و فرضیاتى براى خود دارید و به آنها نسبت مى دهید, در حالى که ممکن است آنها در مخیله شان نیز چنین افکارى نداشته باشند. و یا برداشتهایى که از رفتارهاى ایشان نموده اید, غلط باشد. تا زمانى که هر یک آنها واقعا به طور عملى به فرد شما یا با واسطه اى, علاقه و تمایل خویش براى ازدواج را بیان نکنند و شما از آن مطلع نشوید, نمى توانید با تکیه بر افکار و حدسیات, به این وضع ادامه دهید و مدام در بیم و امید به سر برده, همان طور که خودتان گفته اید این چنین دچار تشویش و اضطراب باشید. که مسلما به درس و زندگى شما لطمه وارد مى کند و مدام دچار نشخوار ذهنى با این افکار هستید. اینکه ترس دارید که آنها آخرین ترم خود را نیز گذرانده و شما بلاتکلیف بمانید, اگر هر یک, علاقه اى به ازدواج با شما داشته باشند, قدم پیش مى گذارند و گرنه بدانید که فرضیات شما تنها بر پایه حدس و گمان بوده است. اما شما نبایستى دست به کار اشتباهى زده و بخواهید به طور مستقیم, خودتان از آنها جویاى مسإله شوید. مى توانید در صورتى که فرد باصلاحیتى مثل یکى از اساتید خود سراغ دارید و به او اعتماد دارید, او را واسطه قرار داده و نظر آنها را نسبت به خود جویا شوید تا از این دودلى و بلاتکلیفى در آیید. به هر حال طبق عرف جامعه ما, پیشنهاد ازدواج از طرف آقایان صورت مى گیرد و دختران از بین پیشنهادهاى ارائه شده دست به انتخاب مى زنند. خداى ناکرده با ذره اى از اشتباه, ممکن است غرورتان جریحه دار شود و همان طور که گفته اید که بسیار زودرنج و حساس هستید, دچار سرخوردگى و افسردگى شدیدى شوید.
در آخر, خواسته اید خصوصیات ظاهرى رفتار یک شخص هنرمند را برایتان تشریح کنیم. باید بگوییم که این طور نیست که هر قشر و یا صنفى, خصوصیات ظاهرى خاصى داشته باشند اگر چه برخى افراد با ساختن قیافه هاى آن چنانى و عجیب و غریب سعى دارند خود را هنرمند یا روشنفکر جا زنند (در حالى که اصلا بویى از هنر نبرده اند) آنچه مهمتر است بیشتر شخصیت, خصوصیات اخلاقى, رفتار اجتماعى و برخورد و ارتباط با دیگران, و بروز استعداد آنهاست که هنرمند بودن را نشان مى دهد و آنچه که به طور عملى از خود به جا مى گذارند. بخصوص افراد هنرمند به اقتضاى روح لطیف و حساس خود, ذاتا نسبت به همنوعان و طبیعت, ملایم و ظریف رفتار مى کنند. آنچه که شخصیت هر فردى را ارزشمند مى کند همانا فضایل و خصوصیات اخلاقى مثبت اوست و از ظاهر اشخاص نوعا نمى توان در مورد آنها قضاوت کرد.
موفق و سربلند باشید.

خواهر م.ع ـ چهارمحال و بختیارى
خواهر گرامى!
از اینکه مشکل خود را با ما در میان گذاشته اید, متشکریم و سعى مى کنیم در راهنمایى شما بکوشیم. البته شما بهتر بود میزان تحصیلات و شغل خود را براى ما مى نوشتید. افکار و تصاویرى که از آن نام برده اید از جمله وسوسه هاى شیطانى و بخصوص افکارى که با مسایل خاص جوانى ارتباط دارد, و تصاویرى که در تصور خود مى بینید, سبب ناراحتى و اضطراب شما شده, قادر به از بین بردن آنها نیستید, از لحاظ روان شناسى, اینها افکار وسواسى مى باشد که به صور مختلف به ذهن خطور مى کند و گاه آن چنان فکرهاى بیهوده, منحرف و یا اجبار در تصور صحنه هاى زشت, به سراغ شخص مىآید که شدیدا احساس ناراحتى کرده و حتى دچار احساس گناه مى شود. به مقتضاى سن شما که به طور طبیعى هورمونها و غدد جنسى فعالیت دارند, موضوع این افکار شما بیشتر حول و حوش مسایل خاص مى باشد. شما سعى نموده اید که با انجام کارهایى مثل گلدوزى, مطالعه, از شر آن افکار خلاص شوید ولى باز هم موفق نشده اید. ایجاد این افکار بدون اراده شما بوده و خودتان از آن در رنج به سر مى برید و تمایل دارید که از این وضعیت نجات یابید. پس نبایستى خود را مقصر قلمداد نموده یا دچار احساس گناه شوید. ذکر خدا, دعا و نیایش, شرکت در امور خیر و مردمى, کمک به مستمندان, مطالعه کتابهاى مفید, ورزش و پیاده روى, تنها نماندن و شرکت در مجالس مفید و صحبت با دوستان, ممانعت از مصرف غذاهاى پرادویه و محرک, جهت کاهش این افکار, خوب است اما راه سریعتر که شما را از این معضل به در آورد, استفاده از داروهاى مناسب که در رفع وسواسهاى فکرى و عملى به کار مى رود و توسط پزشک تجویز مى شود, مى باشد که در کاهش و رفع آنها بسیار موثر است و در کنار آن توسط روان پزشک یا روان شناس, روان درمانى مناسب که بیشتر در وسواس, نوع رفتاردرمانى آن کاربرد دارد, انجام مى گیرد. براى مثال یکى از این روشها ((توقف فکر)) نام دارد. در موقعى که فکرى وسواسى به سراغ شخص مىآید او مى تواند علامت ((ایست)) یا پلیسى که تابلوى ((توقف کن)) را در دست دارد, در نظر آورد و این را براى خود علامتى در نظر گیرد که به محض تصور یا فکر کردن روى موضوعى, به سراغش آید. به هر حال روشهاى زیادى وجود دارد که بهتر است به طور عملى توسط روانشناس به شما آموزش داده شود. ان شإالله مشکل شما به خوبى رفع شود و در تمامى امور زندگى بخصوص زندگى خانوادگى و ازدواج موفق باشید.
موفق و موید باشید.

خواهر م.ت ـ تبریز
ابتدا از شما به خاطر راهنمایى هایتان سپاسگزارم. مى دانم که سرتان شلوغ است و مانند من بسیارند, اما مرا از خود نرانید. در نامه قبلى ام نوشته بودم که علاقه مند به جوانى 18 ساله شده ام. آن زمان که 15 سال داشتم, شاید یک هوس زودگذر بود. اما تا امروز از علاقه من به او کاسته نشده است. تازگى متوجه بى توجهى زیاد او به خود شده ام و مى خواهم با او قطع رابطه کنم, اما طاقتش را ندارم. او فرد پولدارى است و من دختر بى چیزى هستم. مدتى قهر کردیم, ولى دو مرتبه آشتى کردیم و باز قهر کردیم! اما در این مدت نتوانستم به شخص دیگرى دل ببندم. سربازىاش تمام شده, در ضمن مشروب مى خورد و بسیار عاشق تفریح است! فعلا دیر به دیر زنگ مى زند و کمتر صحبت مى کند و کار را بهانه مى کند. نمى دانم به او اعتماد کنم یا نه؟ کسى را ندارم که از او کمک بخواهم, پس ناامیدم نکنید.
خواننده گرامى!
ما سعى و تلاش خود را مى کنیم تا حد امکان به دوستانى که براى ما نامه مى فرستند پاسخ دهیم و تا آنجا که از دستمان برمىآید به آنها یارى رسانده و راهنمایى شان کنیم.
از علاقه خود به شخصى صحبت کرده اید که چند بار بین شما فاصله افتاده و سپس آشتى نموده اید. شما نسبت به او دچار تضاد گشته اید. گاهى مى گویید که مى خواهید با او قطع رابطه کنید, اما از طرفى به بى توجهى او حساس بوده و طاقت جدایى از او را ندارید.
همان طور که مى دانید براى ازدواج معیارهایى وجود دارد, از جمله تطابق اجتماعى, فرهنگى و خانوادگى. گفته اید که پولدار است و شما از نظر وضع مالى, پایین تر مى باشید. اما از زمینه هاى دیگر نام نبرده اید. از خصایصى در او نام برده اید که به هیچ وجه قابل پذیرش نیست, از جمله شرابخوارى که علاوه بر حرام بودن, باعث ایجاد خصوصیات اخلاقى ناپسند مى شود, از جمله: عصبانیت, پرخاشگرى, تغییرات خلقى و شخصیتى.
بهتر است رابطه شما رو به سردى رفته و قطع شود. همان طور که اشاره نموده اید تماسهاى او کمتر شده, که نشانه این است که مسإله براى او چندان جدى نبوده و تصمیم به قطع رابطه دارد و تنها بر اثر هوس زودگذر با شما آشنا شده و در واقع شما بازیچه او بوده اید.
به شما حق مى دهیم که با توجه به شرایط سنى تان که آمادگى آشنایى با جنس مخالف را دارد, به شخصى علاقه مند شوید. گاه, شدت علاقه به حدى است که خصوصیات منفى او را نادیده گرفته, همه وجود او را خوبى ببینید. اما کم کم در زندگى تجربه مى اندوزید و خواهید دید که در وجود همه انسانها صفات خوب و بد, وجود دارد. بایستى با چشم باز نسبت به آدمها شناخت پیدا کنیم, بخصوص زمانى که مسإله مهمى چون ازدواج به میان مىآید, چرا که براى عمرى با فردى قصد پیوند را داریم. بهتر است مطابق با معیارهاى ازدواج, تصمیم بگیریم و از نصایح و تجربیات بزرگترها استفاده ببریم.
اگر چه پس از قطع رابطه ممکن است تا حدى دچار یإس و سرخوردگى و یا حتى افسردگى شوید و خود را شکست خورده بپندارید, که این طور نیست, اما مرحله اى گذراست و نتیجه نهایى آن به نفع شماست. بعدا در زندگى با افراد دیگرى برخورد خواهید کرد, با چشم بازترى به شناخت و بررسى آنها دست خواهید زد, تا بتوانید به انتخاب صحیحى نایل آیید. لازم است از آشناییهاى خیابانى و تلفنى پرهیز کرده, بگذارید از طریق صحیح و آنچه عرف جامعه است, از میان کسانى که شما را در نظر مى گیرند و به طور رسمى به خواستگارى مىآیند, دست به انتخاب بزنید.
دست حق همراهتان.

برادر س.ن ـ زنجان
برادر گرامى!
شما در دوران حساس و سرنوشت سازى به سر مى برید. کارکرد اصلى این دوره که در حال گذر از آن هستید, کسب دانش و تحصیل فنون مى باشد که مى تواند تإثیر مهمى بر سرنوشت آینده شغلى شما بگذارد و هر گونه قصور یا تعلل, اثر نامطلوبى بر روى زندگى خواهد گذاشت. بایستى تا جایى که مى توانید از آن بهره مفید ببرید. این دوران بازگشت پذیر نیست. در این سنین انرژى و توانایى و کارکرد حافظه در بالاترین سطح خود است. به هر حال گاه مسایل و مشکلاتى ناخودآگاه بر سر راهتان ظاهر مى شود. از آنجا که این دوران مصادف با اوج بلوغ جسمانى و روانى مى باشد و مسإله مهمى مثل امور جنسى و علاقه به آشنایى با جنس مخالف و حتى تصمیم براى انتخاب شریک آینده و تشکیل زندگى خانوادگى نمود مى یابد, ناچار شما با اینها روبه رو خواهید شد. از خصوصیات دیگر این دوران, دودلیها و بلاتصمیمى هاست و تا زمانى که نوجوان یا جوان, به هویت اصلى و ثابت خود دست یابد, با آنها درگیر است. در زمینه هاى مختلف, دودلى, شخص را در بر مى گیرد, مثل انتخاب رشته, علاقه به مسایل هنرى و ورزشى و مذهبى, انتخاب دوست و بروز اختلاف سلیقه با خانواده و اطرافیان, حتى علاقه مند شدن و پسندیدن جنس مخالف, که به مرور زمان امکان تغییر عقیده و سلیقه در هر یک از این زمینه ها پیش مىآید. گاه دیده شده نوجوانى که پایبندى به مسایل مذهبى نداشته, به یکباره تغییر نموده است یا بالعکس. پس بهتر است در تصمیمات خود عجول نبوده, با دقت بیشتر و مشورت با افراد صاحب نظر, به تصمیمى عاقلانه نایل آمد. چه بسا برخى نوجوانان یا جوانان با خلوص نیت و قلبى پاک در اثر تبلیغات سوء گروهها جذب آنان شده و بعدا به اشتباه خود پى مى برند.
این طور که اشاره نموده اید, علاقه شما به دخترعمویتان اشتغال ذهنى زیادى براى شما ایجاد کرده, به طورى که باعث افت تحصیلى گشته است, به خصوص امسال که براى شرکت در کنکور, بایستى خود را آماده نمایید. اشتغال ذهنى با این مسإله, تمرکز شما را برهم خواهد زد و همان طور که اینک شاهدید, مدام مراقب رفت و آمدها و نگران اوضاع خانه آنها هستید!
براى دختر عموى شما که فعلا در کلاس سوم راهنمایى به سر مى برد, مسإله اصلى, تحصیل و آموزش است. در صورتى که او هم با چنین مسایلى چون شما درگیر شود, بر سرنوشت و آینده او تإثیر سویى به جا مى گذارد.
برادر محترم! دلبستگى و علاقه مندى و دوست داشتن, لازمه زندگى است و در صورتى که در فرد زمینه مناسبى ایجاد و مطرح گردد, اشکالى ندارد و چه بسا باعث پیشرفت و ترقى شود و حتى انگیزه ادامه زندگى دهد و آرامش حاصل از آن, روحیه شخص را بالا برده, بسیارى از اضطرابهاى او را کاهش دهد. البته شرط لازم آن است که با انتخابى درست, به پیوند و وصلتى نیکو منجر گردد. خداوند متعال همسران را ((لباس یکدیگر و مایه آرامش همدیگر)) قرار داده است. اما زمانى که علاقه براى ما وابستگى آورد و تا این حد فکرمان را مشغول سازد و ما را از کار و زندگى باز دارد, پسندیده نیست. اگر به شخصى علاقه مند هستیم, بایستى براى او سرنوشت خوبى خواهان باشیم. حتى اگر کنار او نباشیم, خیرخواه او باشیم و اگر اوضاع نگذارد وصلت سر گیرد یا به نفع ما نباشد, دچار نفرت نشویم و اگر کارى از دستمان برمىآید, براى او کوتاهى نکنیم.
اینکه مستقیما علاقه خود را به او ابراز کنید, صلاح نیست, به خصوص که فامیل و در مجاورت هم هستید. با این کار اگر علاقه متقابل وجود نداشته باشد, غرور شما شکسته مى شود. مى توانید علاقه خود را با افراد خانواده تان در میان گذارید. پدر و مادرتان که تجربه بیشتر دارند, در زمان مناسب اقدام به خواستگارى مى نمایند. از لحاظ اینکه نسبت نزدیک دارید, بهتر است در صورتى که تصمیم به ازدواج گرفتید, با متخصص ژنتیک مشورت کنید و با انجام آزمایش, تصمیم نهایى را بگیرید. تا احتمالا ژنهاى بیمارىزایى به فرزندان ارث نرسد و باعث تإسف و پشیمانى نگردد.
موفق و موید باشید.

برادر م.م ـ اصفهان
من دانشجوى سال دوم در یکى از بهترین رشته هاى گروه خود هستم. اینجانب پس از مدتى با یکى از همکلاسى هایم آشنا شده و با شناخت مناسبى که از ایشان یافتم, به همراه خانواده ام به خواستگارى دختر رفتیم. الان نامزد هستیم. ما از هر لحاظ مناسب یکدیگر بوده و در شرایط هم سطحى مى باشیم. مشکلى که دارم, در باره همسرم مى باشد. او دخترى بسیار باهوش و مقید به مسایل شرعى است. در خانواده آنها روحیه مردسالارى حاکم بوده, سه برادر و سه خواهرند. به علت تبعیض زیاد بین دختر و پسر, ایشان شدیدا از سوى پدر و برادران تحت فشار بوده اند, حتى بیشتر از سایر دختران خانواده. حال با توجه به این زمینه روحى, دچار نوعى بدبینى شده اند. به رغم تلاشهایم, هنوز نتوانسته ام اطمینان قلبى ایشان را به دست آورم. من دهها کتاب روانشناسى در این مورد خوانده و سعى کرده ام علاقه و مهربانى خود را به ایشان ثابت کنم, اما بدبینى او به مردان هنوز ادامه دارد و با اینکه با زبان خود به من مى گوید که ((تو مهربانترین پسر دنیا هستى)) ولى باز بى اعتمادى را از رفتارهایش در مى یابم. شدیدا نگران هستم که این تصویر ذهنى همسرم بر روى زندگى آینده ما تإثیر بگذارد. خواهشمندم مرا راهنمایى بفرمایید.
برادر گرامى!
شما فردى منطقى و تحصیل کرده مى باشید و خوشبختانه همسرى مناسب و درخور یافته اید, که از لحاظ اجتماعى, مذهبى و خانوادگى همشإن شما مى باشد. تفاوتها و اختلافات ناگزیر در زندگى زناشویى پیش مىآید و کم کم به خصوصیات و نقاط ضعف یا قوت یکدیگر پى مى بریم. شخصیت هر فرد بسته به عوامل زیادى است, از جمله توارث صفات از والدین, یادگیرى و تربیت, محیط اطراف که در ابتدا خانواده و سپس مدرسه و بعد جامعه را در بر مى گیرد. دوران عقد و نامزدى, زمان مناسبى براى آشنایى با این تفاوتها و همرنگ شدن با آنهاست. متإسفانه در برخى خانواده ها, فرهنگ مردسالارى و پسردوستى, شایع است و والدین به غلط بین دختران و پسران تفاوت قایل مى شوند. اگر پدرى در خانواده دست به پرخاشگرى زند و با همسر و فرزندان خود, مدام سر ستیز داشته باشد و زندگى پر آشوب آنها, مملو از جر و بحث و ناسازگارى باشد و مدام به زن و دختران امر و نهى کند, پسران او نیز همین رویه را در پیش مى گیرند و پدر را الگو قرار مى دهند و نسبت به خواهران و مادر و در زندگى خانوادگى آینده خود, دست به قلدرى مى زنند و آن را نشانه مردانگى, غیرت و برترى مى دانند! در چنین خانواده هایى, دختران دچار روحیه اى آسیب پذیر گشته و احساس مى کنند از محبت چندانى برخوردار نیستند. شما نیز با چنین معضلى روبه رو گشته اید, و با وجود تلاش خویش هنوز به نتیجه دلخواه نایل نیامده اید, چرا که زدودن چنین تصورى از ذهن همسر, مستلزم تلاش زیاد و صرف وقت و زمان بسیار است. او به خاطر ذهنیت غلطى که از رفتار پدر و برادران خود دارد, نمى تواند کاملا به مردان, اعتماد کند و این مسإله را به تمامى آنها تعمیم داده است. شاید او از این مى ترسد که محبتهاى شما موقتى بوده و با عروسى, رو به کاهش رود. حتى ممکن است نسبت به رفتارها و صحبتهاى شما مشکوک شود و شما را زیر نظر گرفته و به وفادارىتان شک کند. اشاره کرده اید که هیچ گاه راجع به این مسإله با هم صحبت نکرده اید, در حالى که بهتر است به گفتگو بنشینید و احساسات خود را به زبان بیاورید و توقعات خود را در میان بگذارید. به همسرتان گوشزد نمایید که در امور زندگى مشورت خواهید نمود و او را در کارها دخالت خواهید داد. به طور عملى, ارزش و احترام گذاشتن به او و اعتقاداتش را نشان دهید.
نکاتى را در ذیل ذکر مى کنیم که با به کار بستن آنها مى توانید در این راه بیشتر موفق گردید.
1ـ شنونده خوبى براى ایشان باشید, شنونده اى که نشان دهد سخنان او را به خوبى درک مى کند, نه اینکه با بى حوصلگى دفع وقت مى کند. همدلى و همیارى خود را به ایشان نشان دهید.
2ـ دقت کنید چه چیزهایى مورد علاقه ایشان است. سعى کنید به مسایل مورد علاقه و سلیقه ایشان, علاقه نشان دهید.
3ـ مناسبتهاى مختلف مثل روز تولد و سالگرد ازدواج را به خاطر داشته, با هدیه اى هر چند کوچک, حتى شاخه اى گل, محبت خود را نمایان سازید.
4ـ اگر قصد انجام کارى را دارید که مربوط به هر دوى شماست, با ایشان مشورت کنید. سخنان شما, حالت دستورى نداشته, بلکه بیشتر به صورت نظر خواستن باشد.
5ـ اگر قصد انتقاد از کارى دارید, ابتدا از خوبیهاى او تعریف کنید. لحن تحقیرآمیز و مسخره نداشته باشید.
6ـ در عصبانیت, خود را کنترل کرده, از محیط دور شوید, سپس با آرامش در مورد موضوع صحبت کنید.
7ـ به ارزشهاى مورد پسند او, هرچند با سلیقه شما همخوان نباشد, احترام گذارید.
8ـ به او نشان دهید که همیشه مى تواند روى شما حساب کند. وقتى با مشکلى برخورد مى کند یا نیاز و احتیاجى دارد, به او یارى برسانید.
9ـ سعى نمایید او را با دیگران به خصوص خانمهاى دیگر مقایسه نکنید که ذهنیت بدى ایجاد مى شود. ان شإالله زندگى با سعادتى داشته باشید.
دست حق یاورتان