هیپاتى, اولین زن ریاضیدان
وقتى که تو نزدیک منى و من سخن تو را مى شنوم
با نگاهى که به پرهیزگارى ساکنان ستارگان پاک مى ماند
تو را با همه وجودم مى ستایم, هیپاتى!
هم کار تو را, هم زیبایى سخنت را
هم پاکى ات که به ستارگان مى ماند و هم,
دانش خردمندانه جهانگیرت را ...
این شعر زیبا سروده یک شاعر یونانى است که براى هیپاتى سروده است. براستى مى توان باور داشت در قرن چهارم میلادى و در زمانى که جهل و غفلت جامعه و زنان و مردان یونان را در بر داشت; دخترى جوان به نام هیپاتى پیدا شود و شهرتى جهانگیر بیابد؟ براستى این هیپاتى که بود؟
هیپاتى را مى توان اولین زن ریاضیدان دانست. داستان زندگى او حدود 370 سال بعد از میلاد آغاز شده است.
پدرش, تئون یکى از استادان برجسته ریاضیات در دانشگاه اسکندریه بود. اسکندریه در آن زمان یکى از مراکز بزرگ علمى ـ فرهنگى جهان محسوب شده که داراى کتابخانه اى غنى و پربار بود. کتب مختلف علمى, فنى و هنرى آن از تمام گوشه و کنار جهان جمعآورى شده بود.
هیپاتى در چنین محیط مساعدى با هوش و ذکاوت خدادادىاش مطالعه اى جدى, پیگیر و همه جانبه را شروع کرد و پدرش, تئون, که شور و اشتیاق هیپاتى را مى دید به آموزش او همت گمارد.
هیپاتى با کنجکاوى و علاقه اى که داشت خیلى زود توانست ریاضیات و فلسفه را بیاموزد. تئون همچنان که علوم گوناگون را در دانشگاه اسکندریه تدریس مى کرد; قدرت تفکر و استدلال منطقى هیپاتى را نیز بالا مى برد.
هیپاتى در کنار پدر و در کتابخانه اسکندریه استعدادهاى نهفته خود را شکوفا ساخته و دیرى نپایید که به کرسى استادى دانشگاه اسکندریه دست یافت. چیزى که در آن زمان براى یک زن غیر ممکن به نظر مى رسید.
او در علم بیان و کلام, نجوم و سخنورى هم بى نظیر بود. چنانکه نقل کرده اند هنگامى که براى شاگردانش سخن مى گفت مردم در خارج از کلاس گوش به سخنان دل انگیزش مى سپردند.
مورخان گفته اند آوازه علوم و سخنورى هیپاتى آنچنان گسترش یافته بود که دانشجویان جوان از دیگر نقاط جهان براى شنیدن درس او به اسکندریه مىآمدند. البته مى توان از نوشته هایى که از او برجاى مانده به دلیل این موضوع پى برد. در یکى از نوشته هایش مى خوانیم: ((افسانه ها باید تنها به عنوان افسانه و اسطوره ها تنها به عنوان اسطوره آموخته شوند. آموزش موهومات به عنوان حقایق چیز وحشتناکى است. ذهن کودک آنها را مى پذیرد و به آنها اعتقاد مىآورد و در سالهاى بعد تنها با سختى و شکنجه مى تواند از چنگ آنها رهایى یابد. در حقیقت انسان همان طور که براى برقرارى حقیقت مى جنگد باید با خرافات نیز به مبارزه برخیزد. چرا که موهومات, نامحسوس, درک ناکردنى و بغرنج هستند و تکذیب آنها به سختى میسر مى شود .. .)).
هیپاتى صاحب رسالات فراوانى در ریاضیات است. اما متإسفانه بخش اندکى از آنها به دست ما رسیده است. او در جبر و هندسه مسایل جدید و راه حلهاى نویى ارائه کرد چنان که بحث او در باب مخروطها تا قرن هفدهم از حدى که او تدریس مى کرد فراتر نرفت و ((غلظت سنجى)) که او اختراع کرد تا به امروز هم براى تعیین غلظت مواد حل شده در مایعات به کار مى رود.
هیپاتى یکى از نخستین افرادى بود که اسطرلابى ساخت تا دریانوردان بتوانند با کمک آن هر لحظه به موقعیت کشتى شان در دریا پى ببرند. (اسطرلاب: از وسایل نجومى قدیم که براى برخى از اندازه گیریهاى نجومى و ارتفاع ستارگان و کشف بعضى مسایل و احکام نجومى به کار مى رفته است).
همه مورخان از محبوبیت عجیب و فراوان هیپاتى در میان مردم, علما و دانشجویان سخن گفته اند اما سرانجام هیپاتى سرانجامى غم انگیز و دردناک بوده است.
هیپاتى از طرف کلیساى زمان خود متهم به جادوگرى شده و در یک روز هنگامى که از کتابخانه اسکندریه بازمى گشت مورد حمله جمعى قرار گرفت و به طرز وحشیانه اى شکنجه و کشته شد.
جاهلان دستهاى او را شکستند, بدنش را زیر ضربات سخت خرد کردند و پوستش را با چاقوهاى صدفى دریدند و سرانجام جسد بى جان او را سوزاندند.
آن افراد نه تنها هیپاتى را از میان بردند بلکه چندى بعد کتابخانه بزرگ و نفیس اسکندریه را به آتش کشیدند. تا آنجایى که تاریخ به ما مى گوید هیپاتى اولین زن ریاضیدان جهان بوده است. او از نظر فلسفى پیرو افلاطون بوده و آثار افلاطون و ارسطو را تفسیر مى کرده است. او گفته است: ((انسان همان طور که براى برقرارى حقیقت مى جنگد باید با خرافات به مبارزه برخیزد.))
منابع:
آشتى با ریاضیات, سال 1356, شماره اول.
آشتى با ریاضیات, سال 1361, شماره پنجم ـ دوره دوم.