هفتاد اثر از هفت زن سالفگر در نگارخانه سعدآباد   

مقدمه:

حضور زنان در عرصه سالفگرى برمى گردد به سالهاى بسیار دور. باستان شناسان معتقدند که زنان در دوران پیش از تاریخ به خاصیت فرم پذیرى گل پى بردند و اولین کسانى هستند که با دستهاى خود, حجمهاى کاربردى براى رفع نیازهاى اولیه خود بوجود آوردند یا طبعا با حس زیبایى شناسى که داشتند, این فرمها را با تزییناتى همراه کردند; همچنین سفالینه هاى قدیم نمایانگر نمادهاى آئینى در حیات بشرى مى باشد.

اینک در نگارخانه سعدآباد شاهد حضور هفتاد اثر از هفت زن سالفگر معاصر هستیم. زنانى که به شیوه هاى مختلف و کاملا متفاوت آثار خود را ارائه داده اند. لازم به ذکر است که آنچه مى بینیم, تمامى توان زنان در عرصه سالفگرى ایران نیست و شاهد این مدعا بى نیال هایى است که هر دو سال یک بار برپا مى شود و به خصوص حضور چشمگیر زنان سالفگر در بى نیال هاى چهارم و پنجم و ششم و نیز آثار به چاپ رسیده در کتابهاى بى نیال مى باشد; اما حسن انتخاب دست اندرکاران نگارخانه در انتخاب هنرمندانى که با شیوه هاى مختلف کار کرده اند, شایان توجه است.

 

پیام زن: خدمت خانمهاى سالفگر هستیم; تنها چهار نفر از هفت شرکت کننده حضور دارند و ما ضمن تشکر از آنها, سوالاتى را در این زمینه طرح مى کنیم. ابتدا خواهش مى کنم در مورد شیوه کار خودتان توضیح دهید.

خانم منیژه آرمین:

حدود بیست و شش سال پیش, در حالى که تجربه هاى مختلف در زمینه هنرهاى تجسمى داشتم, متوجه قابلیتهاى بى انتهاى خاک و گل شدم و امروز بعد از سالها هنوز به همین فکر وفادارم و هر روز متوجه قابلیت بدیعى در این عنصر مى شوم. از همان ابتداى کار, نگاهى خاص به سفال داشتم. قالبهاى سنتى را شکستم و به نوعى, اندیشه و هویت انسان را در زمینه هاى تاریخى و فرهنگى وارد عرصه سفال کردم. از ابتدا به شکل موضوعى کار کردم. در مورد فرمهاى روستایى و معمارى در منطق الطیر که در واقع مسإله سلوک انسان و آمال او مطرح است و در مورد اهل بیت و نیز نقشهاى قالى و گلیم کار کرده ام.

از نظر قالب کار, ترجیح مى دهم پوشش اصلى کارم, اصالت خاک درش حفظ شده باشد یا لعاب را به کار نمى برم یا مقدار کمى به کار مى برم, انگار که گنبدى فیروزه اى در انتهاى کویرى به نظر مىآید.

 

خانم فریده تطهیرىمقدم:

با وجود گستردگى امکانات خاک در هر شاخه آن, مى توان بسیار به عمق رفت تا دستاوردهاى ویژه اى حاصل شود. یکى از برنامه هاى کارى من در این سالها طراحى اجمالى از خاک سفید و نقشآفرینى بر روى آن بوده است. این کار با تکنیک زیر لعاب در کارگاه برادران قاپچى در تبریز صورت گرفته است; البته در این نقشآفرینى تلاش اصلى من دور نشدن از عالم خاک است. چون على رغم پیشینه غنى سفال ما, امروزه اغلب هنرمندان و هنردوستان ما, بوم خاک را همچون کاغذ تصور مى کنند و از عالم ویژه خاک و توانایى هاى خاصى که این بوم براى نقشآفرینى دارد, غافلند. و نهایتا به بوم خاک به عنوان بومى مشابه کاغذ یا پارچه یا ... مى نگرند که قابلیت شستشو دارد. در حالى که این حداقل ویژگى بوم خاک است و نقشآفرینى با لعابها و رنگینه ها بر زمینه خاکهاى گوناگون با شرایط پخت خاص دنیایى از تکنیکهاى هنرى را به روى ما مى گشاید که على رغم تفاوت فراوانشان همگى در مقابل آب و رطوبت و سرما متفاوتند چنانکه تاریخ غیر مکتوب اقوام گذشته, بر سفالینه هاى به جامانده از آنها خوانده مى شود.

 

خانم پریسا حیدرى:

از سال 76 شروع به کار کردم. اول با این انگیزه که بیکار نباشم شروع به کار کردم ولى بعدها, سفال جزئى از زندگى ام شد و کارهایم را مثل بچه هایم دوست دارم. همان طور که مى بینید من به شکل کاربردى کار مى کنم و دلم مى خواهد این کارها برود داخل خانه ها و داخل سفره ها و مورد استفاده قرار بگیرد. به این ترتیب فکر مى کنم دید مردم نسبت به سفال نزدیکتر بشود.

من پیش آقاى قاپچى و خانم تطهیرىمقدم به خصوص لعاب را کار کرده ام و از خاک سفید استفاده مى کنم که از زنوز آذربایجان تهیه مى شود. لعابهایمان هم سنتى است. از اینکه در نمایشگاه زنان سالفگر شرکت کرده ام خیلى خوشحالم; همچنین از اینکه با سبکهاى مختلف این کار از نزدیک آشنا شده ام, برایم جالب است و فکر مى کنم توانسته باشیم فعالیتهاى زنان را در سبکهاى مختلف ارائه کنیم.

 

O خانم حکیم الهى, مى بینیم که کارهاى شما بیشتر چهره زنان را نشان مى دهد. هدف شما از این کارها چه بوده است؟

نمى دانم بر حسب تصادف بوده یا چیز دیگر. به هر صورت, عمدى در کار نبوده اما جالب این است که کارهایم به این شکل در آمده است. البته من تعصبى روى زنان ندارم ولى بیشتر کارهایم زن یا بچه و یا مادر و کودک هستند. براى این نمایشگاه, من به خصوص هفت زن را کار کرده ام و بعد متوجه شدم که اتفاقا هفت زن در این نمایشگاه شرکت دارند!

از من مى پرسند منظورت از این کارها چیست؟ راستش من منظور خاصى از کارهایم ندارم. در همان لحظه اى که کار مى کنم, کارم شکل مى گیرد و غالبا بدون پیش طرح کار مى کنم. در این نمایشگاه, پنج حجم دارم و دو نقش برجسته. ضمنا من به شیوه هاى مختلف کار مى کنم. از مواد مختلف براى کارهایم استفاده مى کنم و فکر مى کنم هر یک از این مواد مى توانند به نحوى در کار من موثر باشند. آخرین ماده اى که با آن کار مى کنم, سنگ است و فکر مى کنم سنگ برایم جذاب تر از سایر کارهاست; اما گاهى کارى پیش مىآید که با کاغذ مى شود انجام داد یا با گچ. به هر حال, هر ماده اى خاصیت خودش را دارد و به نحوى مى شود از آن استفاده کرد. کارى که گل انجام مى دهد, سنگ انجام نمى دهد و کارى که سنگ انجام مى دهد با اجراى گل ممکن نیست. بنابراین براى من, کار تعیین مى کند که چه جنسى را انتخاب کنم. البته براى همه کارها ابتدا با گل کار مى کنم. چون گل خاصیتى دارد که حس را صریحا بیان مى کند و آن لحظه اى که ایده یا حس مىآید در لحظه باید متولد شود و بعدا مى شود با تکنیکهاى دیگر تغییر پیدا کند. خیلى وقتها, کارهایى که با گل درست مى شود, نمى تواند کمال مورد نظر را داشته باشد. رنگ, گچ یا کاغذ مى تواند به ما کمک کند تا حس درونى که در کار وجود دارد, ظاهر شود.

 

O آیا قبل از شروع کار طراحى کار را آماده مى کنید؟

خانم آرمین:

اغلب کارهاى من موضوعى است و فکرى پشت سرش است و چون تبدیل اندیشه است به نمادهاى زیبایى شناسانه, من طراحى مى کنم و بسیار هم طراحى مى کنم. تنها براى مجموعه منطق الطیر, بیست سال طراحى کردم. مقایسه کردم با عناصر مشابهى که در این زمینه وجود داشت و مجددا طراحى کردم و حدود چهار سال این مجموعه را اجرا کردم و بعد از چند سال که به آنها نگاه مى کنم, حس مى کنم هنوز جاى طرحهاى بدیعى در آن کم است و فکر مى کنم این حرف درست است که آدم باید دو عمر داشته باشد. یکى را صرف تجربه کند و عمر دیگر را صرف به کار بستن این تجربه ها. البته ممکن است ضمن کار تغییرات و یا افکار تازه اى به ذهنم بیاید. یعنى من صد در صد تابع طرحهاى مدادى خودم نیستم ولى براى خودم و سایر کسانى که در زمینه هنر کار مى کنند, طراحى را امرى الزامى مى دانم.

 

خانم تطهیرىمقدم:

براى من کار روى سفال که نقاشى روى سفال باشد, اهمیت خاصى دارد و بوم خاک به نوعى است که طرحهایم را رویش پیاده مى کنم و طبعا شیوه هاى مختلفى را مى طلبد. بنابراین طراحى براى من امرى الزامى است. از این گذشته طراحى پایه و اساس همه هنرهاست, حالا ممکن است نقشى را فى البداهه به کار ببریم; ولى وقتى این کار را مى کنیم به این دلیل است که نقشى را بارها بر روى کاغذ طراحى کرده ایم و ملکه ذهنمان شده است.

 

خانم نادره حکیم الهى:

من در کارهایم طراحى مى کنم و طراحى نمى کنم. گاهى با گل طراحى مى کنم, گاهى با نمد و گاهى هم با مداد و کاغذ; ولى موفق ترین کارهایم, آنهایى است که بدون طراحى انجام شده است. گاهى هم طراحى مى کنم بدون اینکه منظور خاصى داشته باشم. همچنین با گل طراحى مى کنم و بعد از میان آنها انتخاب مى کنم. گاهى کارى را که به صورت جدى مى خواهم انجام دهم, از طرحى که مثلا هفت سال پیش داشته ام, استفاده مى کنم. از میان طراحیها, متناسب با زمانى که مى خواهم کار کنم استفاده مى کنم. بعضى کارها هم براى همیشه به صورت طرح مى مانند و اساسا متولد نمى شوند. مواقعى هم ضمن کار, طرحى دیگر به کارم اضافه مى کنم. گاهى شاگردانى که پیش من مىآیند مى پرسند که آیا ما باید حتما طراحى و نقاشى بلد باشیم؟ من مى گویم حتما باید بلد باشید ولى الزامى نیست. پس نمى شود گفت اگر طرحى نزنیم کارى متولد نخواهد شد. گاهى کارى که در ضمن فى البداهه طراحى مى شود بهتر از کارهایى مى شود که چندین بار براى آن طراحى شده است.

 

O این نمایشگاه نسبت به نمایشگاههایى که قبلا داشته اید, چه ویژگى هایى داشته؟

خانم آرمین:

در نمایشگاههاى گروهى زیادى شرکت داشته ام و اصولا نمایشگاههاى گروهى را ترجیح مى دهم ولى در این نمایشگاه, فضاى لطیفى حاکم است و از سوى دیگر تفاوت کارها برایم جالب است و چون شرکت کنندگان در سنین مختلف و در موقعیتهاى مختلفى هستند, بازدیدکنندگان هم از گروههاى مختلف سنى و فکرى هستند و فکر مى کنم پویایى فرهنگى خوبى در این نمایشگاه وجود داشت.

 

خانم تطهیرىمقدم:

هفت عدد مقدسى است و امروزه تعداد زنهاى سالفگر را مى توان به هفتهاى بسیار تقسیم نمود. هفت هنرمند حاضر در این نمایشگاه با توجه به گستره توانمندىهاى خاک (معمارى, مجسمه سازى, نقاشى, احجام مصرفى و هنرى و ...) با نگاهى متفاوت, حضورى جدى و توانا دارند. معمولا نمایشگاههاى گروهى به دلیل گوناگونى آثار هنرمندان, مخاطبین بیشترى خواهد داشت و امکان برخورد و ارتباط و تماس بیشترى به وجود مىآید و روى یک هنرمند و یا یک شیوه کارى متمرکز نمى شود.

 

خانم حکیم الهى:

اولا که از خانم تائبى و دست اندرکاران نمایشگاه خیلى ممنونم. در نگارخانه سعدآباد, نمایشگاههاى خوبى برگزار مى شود; من متوجه شده ام که دوراندیشى خاصى در انتخاب کارها وجود دارد; ولى اینکه به عنوان هفت زن و بخش زنانه اى این کار انجام شده, فکر مى کنم زنها به دلیل روح لطیف ترى که دارند, شاید بتوانند هماهنگى بیشترى با گل داشته باشند. ماده یکى است ولى مى بینیم که هفت زن, با هفت روحیه متفاوت, چه کارهاى متفاوتى را ارائه داده اند. روحیه زنانه در این کارها مشخص است. فکر مى کنم حتى اگر نگویند کار سالفگران زن است, بینندگان متوجه حس زنانه اى که در این کارها وجود دارد, بشوند. به خصوص من که هفت زن را درست کرده ام.

 

خانم حیدرى:

تفاوت که خیلى زیاد است. مثلا نقش برجسته ها و مجسمه ها براى من خیلى جالب است. همه شرکت کنندگان زن هستند و همه هم از ماده اولیه یکسان استفاده کرده اند ولى مى بینیم که چه حس و حال متفاوتى دارند. مثلا بعضى ها با لعاب کار کرده اند. عده اى نقش برجسته کار کرده اند. بعضى ها هم مواد دیگر را داخل این کار کرده اند. براى من که خیلى عالى بوده که در میان هفت زن سالفگر بودم و فکر مى کنم براى بیننده ها هم جالب بوده است.

 

O اصولا فکر مى کنید زنان هنرمند در این زمینه یا در زمینه هاى دیگر لازم است تشکل داشته باشند؟

خانم آرمین:

من با این تشکل ها موافقم ولى نه به عنوان یک حرکت فمینیستى یا جبهه گیرى و جداسازى هنزمندان زن از هنرمندان مرد; بلکه به دلایلى خاص خودش, به نظر من نبودن تشکل و مهمتر, نبودن امکانات لازم موجب مرگ فکرى و هنرى در بسیارى از زنان مى شود. من خودم به بسیارى از خانمهاى خانه دار برمى خورم که داراى اندیشه اى عالى هستند ولى به دلیل گرفتارى خانوادگى نمى توانند فعال باشند. حالا اگر تشکلى باشد که موجبات فعالیت خانمهاى خانه دار را حتى در داخل خانه فراهم کند چقدر اندازه مى تواند به رشد و شکوفایى آنها کمک کند. مى تواند گرماى زندگى به خانواده ببخشد و حتى بازدهى اقتصادى داشته باشد. این تشکلها مى توانند در صدد ایجاد کارگاههایى باشند که مثلا مهد کودک در کنارش باشد. به هر حال من فکر مى کنم از نیروى خانمها به حد کافى استفاده نمى شود.

 

خانم تطهیرىمقدم:

همان طور که هفت سال پیش در مصاحبه اى گفتم طلبى از کسى ندارم. از نالیدن و نق زدن هم بدم مىآید; ولى به روشنى شور و شوقى که در دل دارم مدیونم و باید بیشتر ستودنى هاى این عشق را در شرایط سخت فراهم کنم. امیدوارم شرمنده نشوم و مهربانان تنهایم نگذارند.

 

خانم حکیم الهى:

به دلیل اینکه در ایران و جهان یک سابقه فکرى وجود دارد, اعتقاد ندارم که جبهه خاصى وجود داشته باشد ولى گاهى فکر مى کنم چاره اى هم نیست که کارگاههاى خاصى براى زنان ایجاد شود. چند وقت پیش با یکى از مسوولین وزارت کار صحبت مى کردم, گفتم خوب شما آمدید یک جایى درست کردید براى خانمهاى خانه دار که مثلا کارى را که در گوشه آشپزخانه انجام داده اند, در بازار عمومى ارائه دهند; حالا خوب است بیایید کارگاههایى ایجاد کنید براى زنانى که به صورت حرفه اىتر کار مى کنند و امکاناتى در اختیارشان بگذارید. خیلى از زنها مى توانند کارهاى بهترى ارائه دهند ولى به دلیل کمبود امکانات شاید هیچ وقت این کارها متولد نشود. مثلا سفال, مجسمه, فضا مى خواهد, کوره مى خواهد, لعاب مى خواهد, دولت بهتر است بیاید و به این تیپ از خانمها کمک کند تا لیاقتهایشان را نشان دهند. اگر زمانه اى است که مى شود روى فعالیتهاى فرهنگى زنان کار کرد, پس باید امکانات لازم را هم در اختیار آنها قرار داد. ما زنها, مادر هستیم, همسر هستیم و کارهاى بسیارى را باید انجام دهیم و دوست داریم در همه زمینه ها موفق باشیم; بنابراین دولت باید امکانات بیشترى در اختیار ما بگذارد.

 

O کسانى که در زمینه هنرهاى تجسمى کار کرده اند مى دانند که کار سفال به دلیل پروسه طولانى اى که طى مى کند, مشکل است. چطور شد شما کارى را انتخاب کردید که سخت ترین شرایط را دارد؟

خانم آرمین:

من همیشه به سفال مثل یک انسان نگاه کرده ام. انسانى که از یک سلول آغاز مى شود و به سوى بى نهایت حرکت مى کند. سفال را هم ما از ساده ترین و خالص ترین عنصر که خاک باشد شروع مى کنیم و کدام حرکت متعالى است که سخت نباشد. سفال هم مثل سلوک انسان سخت است و فرآیندى طولانى مى طلبد.

 

خانم تطهیرىمقدم:

به دلایل مختلف این انتخاب را کردم. آن موقع که وارد کار شدم همه توانمندىهاى سفال را نمى شناختم ولى به تدریج با توانمندىهاى بیشترى آشنا شدم. فکر مى کنم این کار همچنان که تلاش بیشتر مى طلبد به همان اندازه هم نیرو مى دهد. اگر این کار را به نسبت نگارگرى کلاسیک مقایسه کنم; این کار نفس اجرایش زمان بیشترى مى برد و به همان اندازه هم براى من جذابیت بیشترى دارد. باز هم ذکر مى کنم خاک چه در زمینه حجم و چه در زمینه سطح, امکانات زیادى دارد و در مورد سفال, چون رنگ هم به آن اضافه مى شود این هم خودش یک عنصر اضافه است. ضمنا به نسبت هنرهاى کاربردى دیگر, سفال به شکل کاربردى روابط بى تکلف تر و صمیمانه ترى با انسان دارد. مثلا وقتى فنجانى را در دست مى گیریم, نوعى رابطه صمیمانه است میان من انسان و آن اثر کاربردى. یکى دیگر از مسایل جالب در مورد خاک این است که خود کار, بهاى کار است ولى مثلا اگر با نقره یا طلا کار کنیم خود آن ماده هم قیمتى است.

 

خانم حکیم الهى:

کار من, مخصوصا کار پیکرتراشى با سنگ خیلى ها را متعجب مى کند. مى گویند به تو نمىآید قلم و چکش بزنى ولى من در طول زمان متوجه سختى کار نمى شوم. چون با عشق انجام مى دهم ولى وقتى کار تمام مى شود, متوجه سختى کار مى شوم. کارى که با عشق انجام بشود, هر قدر هم سخت باشد, متوجه سختى اش نمى شویم و کارى که با عشق نباشد, هر قدر هم آسان باشد, براى انسان دلپذیر نیست.

 

خانم حیدرى:

من نمى دانستم این کار اینقدر سخت است; بعد که وارد کار شدم, متوجه شدم. ولى با اینکه سخت است آدم چیزى مهم را در این زمینه به دست مىآورد که جبران آن سختى را مى کند. شاید سخت بودن یکى از ویژگیهایش باشد. مثلا باید گل را آماده کنیم, ورز بدهیم, بسازیم, دوره طولانى خشک شدن را طى کند, دوباره باید به کوره برود, یک بار براى پخت, یک بار براى لعاب. خلاصه, کار پردردسرى است. در همه مراحل کار باید تسلط داشته باشیم, ولى به هر حال من سختى هایش را هم دوست دارم.

 

O در آینده چه برنامه هایى در زمینه سفال دارید؟

خانم آرمین:

مجموعه اى از حجم و نقوش برجسته در زمینه مفاهیم اعتقادى شیعه به خصوص ائمه اطهار را کار مى کنم و در کنار این کار, در زمینه نقوش کهن و تبدیل آنها به حجم یا نقش برجسته کار مى کنم.

 

خانم تطهیرىمقدم:

موضوع و محتوایى که آثارم بیان مى کند, برایم بسیار مهم است ولى واقعیت این است که حفظ ویژگى خاک, انتخاب فرم و تکنیک مناسب برایم جدایى ناپذیرند و هر یک بسترى از شوق و شعف مى سازند که مى توانم در آن پرواز کنم و خوشحالم که بسیارى از اوقات مخاطبین کارهایم هم با من در این پرواز شریکند.

نمایشگاه حاضر منتخبى از آثارم بر روى خاک سفید مى باشد با نگاهى به نقاشى بومى ایران که به طور اعم در قالب (کتاب و کتابت, سنگ تراشى, پارچه بافته و قالى, فلز و ...) و به طور اخص در سفالگرى و کاشیکارى به تصویر در آمده است. واى که چقدر دنیاى این هنر بزرگ است و چقدر مى توان در آن پرواز نمود, وقتى این سخنها را مى گویم دلم مى خواهد زمان و مکان را پایانى نباشد که بتوان تا بى نهایت آثار جدید آفرید.

موضوع دیگر که اشتغال ذهنى سالهاى اخیر من است, یکى مسإله آب بوده و آیینهایى که آب داشته, منتها این موضوع را با ابزار خاک انجام دادن برنامه من است. همچنین دوست تر بودن با طبیعت که روى دوستى مرغ و ماهى دارم کار مى کنم.

 

خانم حیدرى:

قصد دارم کارم را گسترش دهم. هم به لحاظ کیفیتى و هم کمیتى. دلم مى خواهد به شکل مستقل کار کنم و ضمنا مى خواهم در کنار کارهاى سنتى, کارهاى تازه و روشهاى تازه اى را تجربه کنم. ممکن است کارهاى تلفیقى انجام دهم, مثلا سفال و شیشه را به کار ببرم. یا بر روى خاک قرمز کار کنم و دلم مى خواهد این کار را آموزش دهم.

 

O بد نیست کلامى هم از خانم تائبى بشنویم که هم از زنان هنرمندند و هم مدیر نگارخانه سعدآباد.

خانم افسانه تائبى:

من فکر مى کنم نمایشگاه خوب و پربارى بود. اینکه چرا زنان سفالگر را انتخاب کردیم به این دلیل بود که زنان در تاریخ تمدن و فرهنگ, اولین سفالگران بودند. ما خواستیم ببینیم در طول تاریخ گذشته تا زمان معاصر, زنان چه خط سیرى را در این زمینه طى کرده و به کجا رسیده اند.

در این نمایشگاه, هم زنان موقعیت خودشان را پیدا کردند و هم اینکه مردم متوجه شدند که زنان هم مى توانند در این شاخه هنرى موفق باشند و برایشان جالب بود. از بعد اجتماعى هم بازتاب خوبى براى خانمها داشت. انتخاب ما از برگزیده هاى زنان سفالگر بود. از لیستى که از موزه هنرهاى معاصر گرفتیم و نیز کسانى بودند که در نمایشگاههاى متعدد شرکت کرده بودند. اغلب آنها خودشان استادند و هنرمندان مطرحى در زمینه سفالگرى مى باشند.

 

پیام زن: از خانمهاى شرکت کننده در این میزگرد و نیز سرکار خانم تائبى و خانم معمرى و خانم حائرى و آقاى کوه درى که در برگزارى این نمایشگاه همت گماشته, تشکر مى کنیم.