شعله هاى فروزان عشق و محبت


پیامبر اکرم(ص):
((من صبر على سوء خلق امرإته اعطاه الله من الاجر ما اعطاه داود(ع) على بلائه, و من صبرت على سوء خلق زوجها اعطاها مثل ثواب آسیه بنت مزاحم;
مردى که بر بداخلاقى زنش صبر و بردبارى کند خداوند پاداشى را که به داود به خاطر تحمل و سختى عطا کرد به او مى دهد, و زنى که بر بداخلاقى شوهرش شکیبایى به خرج دهد, خداوند همانند پاداش آسیه دختر مزاحم را (که یکى از چهار زن مشهور و بزرگ جهان توحید است) به او خواهد داد.))(1)

بسیارى از زوجین پس از گذشت مدتى از زندگى مشترک به دلیل اختلافات و نزاعهاى مکرر و همیشگى به این نتیجه مى رسند که تنها یکى از طرفین مى تواند با اقدامات سازنده به بهبود ساختار زندگى زناشویى خود کمک کند; با این تفاوت که مطمئن است هرگز آن زندگى, خواسته ها و انتظارات او را از زندگى زناشویى برآورده نساخته و نخواهد ساخت.
بسیارى از زوجین نیز به گره ها و مشکلات در روابط زناشویى خود پى مى برند اما در تصمیم گیرى مردد باقى مى مانند. به عبارت دیگر نمى دانند باید در صدد تجدید نظر در ادامه زندگى زناشویى برآیند یا خیر. به عنوان مثال بسیارى از اشخاص تصمیم به ترک ازدواج مى گیرند اما به دلایل موجهى همچون انتظار کشیدن براى مستقل شدن فرزندان, تصمیم خود را عملى نمى سازند.
در هر حال, هر کدام از زوجین باید بدانند مى توانند و قادر هستند شرایط زندگى زناشویى خود را بهتر کنند و اگر این مورد به اتفاق هم و مورد توافق زن و مرد باشد بهتر و سریع تر رخ خواهد داد.
زوجین باید بدانند که در اغلب موارد طلاق به جاى آنکه از دشواریهاى زندگى آنان بکاهد, بر این مشکلات خواهد افزود. این مسإله حتى اگر پاى فرزند هم در میان نباشد مى تواند اتفاق بیفتد.
گاه زن و مرد با طلاق گرفتن از شر مشکلات موجود زندگیشان رها مى شوند اما مشکلاتى دیگر و بسیار بیشتر در انتظار آنان خواهد بود. به عنوان مثال ممکن است وضعیت مالى آنها خراب شود یا گرفتار تنهایى و افسردگى شوند و اضافه بر همه اینها درد و رنج ناشى از رویاهاى از دست رفته اضافه خواهند شد.
از طرف دیگر بزرگترین و مهمترین بازندگان صحنه طلاق فرزندان خانواده خواهند بود. این فرزندان بلاشک سالها با احساسات جریحه دار زندگى خواهند کرد.
برخى از زوجین در ذهن خود این سوال را تکرار مى کنند: ((آیا زمانى که ازدواجى ناموفق داریم به خاطر بچه ها باید با هم بمانیم؟)) آنها ممکن است همین سوال را از اطرافیان و نزدیکان خود به کرات پرسیده باشند.
براى جواب به این سوال باید به نکته اى اساسى و مهم توجه داشت. این زوجین براى خود چنین فرض کرده اند که یا باید در شرایط زندگى دشوار و آشفته و برهم همراه با فرزندانشان به زندگى مرارت بار ادامه دهند و یا تن به طلاق بدهند. اما باید خاطرنشان ساخت که صرفا همین دو راه پیش روى زوجین قرار ندارد. راه حل سومى نیز موجود است. راه حلى که با تمسک به آن مى توان بار دیگر شعله هاى مهر و محبت و عشق را در زندگى ایجاد و برپا کنند. آنان مى توانند بار دیگر در ازدواج خود رابطه اى شادمانه به وجود آورند. رابطه اى شادمانه براى خود, همسر و فرزندانشان. ممکن است این راه سوم در ذهن عده اى از همسران غیر عملى و غیر ممکن جلوه کند. اما به حکم و دلیل تجربه بسیارى از زوجینى که راه سوم را رفته اند و موفق بوده اند بدین گونه نیست.
بسیارى گمان مى برند زوجهاى خوشبخت از آن روى زندگى سعادتمندانه اى دارند که به مدد و لطف بخت و اقبال و شانس با هم جور در آمده اند. اما بررسى زندگى و وضعیت زوجهاى خوشبخت نشان مى دهد که چنین چیزى نمى تواند واقعى باشد. زوجهاى خوشبخت از آن جهت مناسب و وفق همدیگر هستند که براى داشتن و برپایى زندگى زناشویى بهتر و متعالى تلاش کرده و تلاش مى کنند. در واقع این زوجهاى خوشبخت هم ناسازگارىهایى داشته و دارند. آنها هم در شروع زندگى درگیر نزاع و مشکلاتى چند بوده اند اما از آنجایى که به انتخاب و ازدواج خود اعتقاد و باور داشته اند, بدون هراس از مشکلات در مقام رفع مشکلات برآمده اند تا به مقام زوجهاى خوشبخت رسیده اند.

1ـ بحارالانوار, ج103, ص247.