نویسنده


کودکان و ارزشهاى سازنده بازى
محمدرضا مطهرى


ارزشهاى بازى
بدون تردید مى توان گفت که بازى بهترین شکل فعالیت طبیعى هر کودک محسوب مى شود و در زندگى کودک داراى اهمیت خاصى است, بازى براى هر کودک در حال رشد از ارزشهاى مختلفى برخوردار است.
همه نظریه پردازان, صرف نظر از گرایشهاى گوناگونى که دارند, بر این عقیده اند که بازى نقش مهمى در رشد و تکامل کودک ایفا مى کند. روانکاوان معتقدند که بازى براى غلبه بر آسیبها یا ناراحتیهاى عاطفى ضرورى است.
روانشناسان اجتماعى اعتقاد دارند که بازى براى کنترل خود و یادگیرى شیوه هاى زندگى کردن با تجربه هاى معمول روزانه ضرورت دارد.
ساخت گراها عقیده دارند که بازى براى رشد و نمو شناخت لازم است. و تکوین گراها مى گویند بازى در همه فرهنگهاى دنیا براى ارتقاى کفایتها و اجتماعى کردن کارکردها امرى ضرورى است.

ارزش جسمانى بازى:
از آنجا که بازى غالبا با فعالیت بدنى همراه است, ارتباط نزدیکى با رشد و تربیت اندام بچه ها و مهارتهاى جنبشى مناسب و آمادگى بدنى آنها دارد. بچه ها بدنشان را با علاقه و لذت به کارهاى جسمى وا مى دارند و همزمان با آن به مهارتهایى مى رسند که آنها را قادر مى سازد تا از نظر بدنى احساس اطمینان, ایمنى و اتکا به نفس پیدا کنند.(1)
فعالیتهایى که کودک به عنوان بازى انجام مى دهد در پرورش نیروى بدنى و حواس او تإثیر زیادى دارند, کودک مى پرد, مى دود, از پله ها بالا و پایین مى رود, لى لى مى کند, خم و راست مى شود, نشست و برخاست مى کند, دوچرخه سوارى مى کند, توپ بازى و طناب بازى مى کند و ... در تمام این فعالیتها عضلات و اندامهاى مختلف خود را به کار مى گیرد و موجبات تقویت آنها را فراهم مى سازد.
از نظر حسى و حرکتى مى توان گفت از طریق بازى حس بینایى, شنوایى و لامسه کودک پرورش مى یابند. چشم و دست او از هماهنگى بیشتر و بهترى برخوردار مى گردند و عضلات انگشتان و دست و پاى او ورزیده مى شوند.
معمولا کودکان سالم از انرژى زیادى برخوردار هستند که به وسیله بازى آن را مصرف مى کنند. اگر انرژیهاى اضافى کودک از طریق صحیح (بازى) مصرف نشود و به حالت سرکوب شده در جسم کودک ذخیره شود, موجب ناآرامى, عصبانیت, بدخلقى و پرخاشگرى او مى شود.(2)

ارزش اجتماعى بازى:
انسان به عنوان موجودى اجتماعى نیاز دارد که به گروهى تعلق داشته باشد و خود را بخشى از آن بداند, از طریق بازى نخستین گامها را براى اجتماعى شدن برمى دارد.
کودک از طریق بازى مفاهیم همکارى, پیروزى, شکست, هم چشمى و برترىطلبى, رقابت و ایجاد رابطه انسانى و دوستانه را یاد مى گیرد, همچنین یاد مى گیرد که چگونه در استفاده از وسایل بازى با دیگران سهیم شود و از این طریق حس تعاون و احترام به دیگران را در خود رشد مى دهد. مثلا کودکى که براى اولین بار از تاب استفاده مى کند, بسیار خودخواهانه برخورد مى کند ولى به مرور یاد مى گیرد که دیگر کودکان نیز مشتاقانه انتظار مى کشند. با بزرگتر شدن کودک این اصل پذیرفته مى شود که شرط اساسى بازى با دیگران همکارى است. در حدود سه سالگى نسبت به کودکان دیگر و بازى با آنها علاقه مند مى شود و به تدریج آمادگى پیدا مى کند که حقوق دیگران را درک کند. وقتى کودک به این مرحله رسید, زمان براى آشنایى و سپس آموختن بازیهاى گروهى فرا مى رسد.(3)
روح فرمانبردارى از مقررات وضع شده در بازیها او را به فرمانبردارى از مقررات اجتماعى عادت مى دهد, قدرت سازماندهى, مدیریت و سلسله مراتب را به او مىآموزد.
همان طور که درFein (4) (1986) گزارش شده است, بررسیهاى بسیارى نشان مى دهد که بازى با دیگران به بچه ها فرصت مى دهد تا رفتار خودشان را با رفتار دیگران هماهنگ کنند و دیدگاههایى را که با نقطه نظرهاى خودشان فرق دارد, به حساب بیاورند.
بنابراین, بازى تجربه هایى غنى در اختیار بچه ها مى گذارد, تجربه هایى که بچه ها به آنها نیاز دارند تا مهارتهاى اجتماعى را فرا گیرند, تحریم و سلطه گرى را به کار برند و در قدرت, مکان زیست و عقیده با دیگران شریک شوند.(5)

ارزش اخلاقى بازى:
بازى یکى از مهمترین عوامل در تربیت اخلاقى کودک به حساب مىآید. کودک در خانه و مدرسه یاد مى گیرد که چه چیز خوب و چه چیز بد است, ولى تثبیت معیارهاى اخلاقى در این دو محل هرگز به اندازه بازى قوى نیست.
کودک در مى یابد اگر بخواهد در بازى, یک فرد قابل قبول به حساب آید باید درستکار, باحقیقت, مسلط به خود, عادل صادق, وفادار, مسوولیت پذیر و رفتارى قابل قبول داشته باشد.
اگر خواسته باشد در گروه حاشا کند, جر بزند و به حساب خودش کلاه سر دیگران بگذارد به زودى از طرف همبازیها طرد خواهد شد و جایگاهى در گروه نخواهد داشت. او در بازى کم کم درک مى کند که همبازیهایش نسبت به خطاهاى وى در بازى نسبت به اعضاى خانواده اش (والدین, برادران, خواهران) کمتر شکیبا و صابرند. بنابراین او یاد مى گیرد که اصول اخلاقى را به هنگام بازى نسبت به محیط خانه و مدرسه به طور کاملتر رعایت کند.(6)

ارزش عقلانى بازى:
بخشى از آشنایى کودکان با جهان خارج, از طریق بازیها انجام مى شود. کودک از راه عمل و تجربه در محیط به ابداع مى پردازد. با پدیده ها و مسایل جدید آشنا مى شود. به هنگام مشاهده دقت خود را به کار مى اندازد و با استفاده از این زمینه ها (یعنى مشاهده, تجربه, دقت و ابداع) قدرت انتخاب بهترین راه حل را به دست مىآورد و قادر مى شود که شناخت صحیح ترى از پدیده هاى محیط خود کسب کند. کودک به هنگام بازى به استدلال مى پردازد, قضاوت مى کند, به حل مسایل مى پردازد و نهایتا از فعالیتهاى خود نتیجه گیرى مى کند و این فعالیتها به او کمک مى کند تا در آینده بتواند متکى به نفس, مستقل و در حل مشکلات توانمند باشد.(7)
شواهد نشان مى دهد که بین بازى و رشد شناختى رابطه اى نیرومند وجود دارد. بررسیهاى انجام شده نشان دهنده رابطه اى مثبت بین بازى و نمره آزمونهاى هوشى میزان شده است. این بررسیها به نکات زیر اشاره دارد: افزایش مهارتها در برنامه ریزى, توانایى حل مشکل, مهارت در وضعیت تحصیلى, آفرینندگى و تفکر واگرا, دست یافتن به دوراندیشى, حافظه و رشد زبان. بنابراین, این ارتباط بازى با رشد شناختى موضوع مهمى است, زیرا در جایى بازى مى تواند به رفتارهایى پیچیده تر بیانجامد.
بدین لحاظ است که انجمن جهانى تعلیم و تربیت دوران کودکىACEI) ) عقیده دارد بازى رفتارى طبیعى و توانمند است که در رشد کودک نقش ایفا مى کند و تإکید دارد که هیچ یک از برنامه هاى آموزش بزرگسالان نمى تواند جایگزین مشاهده, فعالیت و دانش مستقیم خود کودک شود.(8)

ارزش درمانى بازى:
براى درک بیشتر دنیاى کودکان, مى توان آنها را در هنگام بازى مورد مشاهده قرار داد. کودکان از طریق بازى, احساسات, ناکامیها و اضطرابها و ترسهاى خود را بیان مى دارند. از این رو بازى براى درمان گران وسیله مناسبى است تا به دنیاى کودکان راه پیدا نمایند و آنها را بیشتر و بهتر بشناسند و به مشکلات پى ببرند.
امروزه به کمک این تکنیک و تدارک اسباب بازیهاى ضرورى و تشکیل جلسات بازى براى کودکان, رفتارهاى آنان را زیر نظر گرفته و ضمن دسترسى به ریشه هاى مشکلات کودکان به درمان آنان مى پردازند.(9)
بازى به عنوان یک کاتارسیسcatharsis) ) براى از میان بردن انرژى سرکوب شده و زیر فشار قرار گرفته, عمل مى کند. در زندگى روزمره کودک نیاز دارد از تنشهایى که توسط محدودیتهاى محیطى به او تحمیل مى شود رهایى یابد.
بازى به او فرصت مى دهد که احساسات خود را به طریقى قابل قبول در اجتماع بیان کند و به وى اجازه مى دهد انرژى تحت فشار خود را به طریقى بیرون بریزد که از نظر دیگران و کلا اجتماع منعى نداشته باشد.
بازى و اسباب بازیها بهترین ابزار براى شناخت تمایلات و احساسات کودکان مى باشند زیرا کودک به هنگام بازیهاى خلاق خود, خواسته ها و تمایلات خود را بیان مى کند و نشان مى دهد که از چه چیزى محروم شده است, به چه چیزهایى بیشتر گرایش دارد و از چه چیزهایى رنج مى برد.(10)
مثلا بچه اى که مى خواهد نقش یک رهبر را بازى کند چون در زندگى واقعى برآوردن چنین خواستى همیشه ممکن نیست, او در زندگى مى تواند پدر, معلم یا ژنرال سرباز عروسکى خود باشد. به گفته اکسلاین بازى وسیله طبیعى کودک براى بیان خود است. بازى موقعیتى است که به کودک داده مى شود تا احساسات و مشکلات خود را عرضه کند. درست همان طور که در مورد بزرگسالان مصداق پیدا مى کند و شخص مشکلات خود را با گفتگو عنوان و مطرح مى کند مثلا وقتى کودک با عروسکهایى بازى مى کند که معرف اعضاى خانواده او هستند امکان دارد کلیدى به درمانگر بدهد که از آن طریق بتواند به چگونگى احساسات او نسبت به اعضاى خانواده اش پى ببرد. اگر او عروسکى را که به جاى یک نوزاد یا خواهر و برادر کوچکترش است کتک بزند یا عروسک مادر به عروسک خواهر و برادر بزرگتر سیلى بزند, مى توان دریافت که او نسبت به اعضاى خانواده اش چه احساسى دارد.(11)
کودکان در حین بازى با صداقت, صراحت, روشن و زنده خود را بیان مى کنند, احساسات, نگرشها و افکار متلاطم آنها آشکار شده و خود را نشان مى دهند(12) یک ناظر (درمانگر) مى تواند مشکلات کودک را درک کند, خود کودک نیز به مرور مى تواند مشکلات خود را بفهمد و طریق روبه رو شدن با آنان را فرا گیرد.


1ـ نویسندگان و مولفان کشورهاى جهان, نگاهى به آموزش و پرورش پیش از دبستان در جهان امروز (ج1), ص147 ـ 146.
2ـ احمدوند, محمدعلى, روان شناسى بازى, ص12 ـ 11.
3ـ جمعى از مولفان, روان شناسى رشد (1), ص270.
4ـin G.fein m. Rivkin (Eds). . Fein, G (1981) the play of children
5ـ احمدوند, محمدعلى, روان شناسى بازى, ص146.
6ـ هارلوک الیزابت, بازى, ص16, ترجمه وحید روان دوست.
7ـ ترکمان, منوچهر, مقدم, مصطفى, بازیهاى آموزشى, ص10.
8ـ منبع شماره 1, ص146.
9ـ منبع شماره 2, ص133 و 17.
10ـ بهرامى, هادى, روان شناسى کودک, ص113.
11ـ منبع شماره 6, ص13.
12ـ اکسلاین ویرجینیا, بازىدرمانى (ترجمه احمد حجاران), ص12.