نیازهاى عاطفى اعضاى خانواده

نویسنده



نیازهاى عاطفى اعضاى خانواده
رفیع افتخار


امروزه در ارتباطات و تعلیم و تربیت و نیز روابط خانوادگى (رابطه میان پدر و مادر و والدین با فرزندان) شناخت ویژگیهاى روانشناختى افراد بسیار مهم و مباحث مربوط به انگیزش و نیازها از اولویت خاصى برخوردار است. در میان روانشناسان, مارىAlexander Murry (Henry Alexander) Murray Henry نسبت به مفهوم کلى انگیزش و تإثیر شگرف آن در زندگى مادى و معنوى خانواده توجه خاصى مبذول داشته است. او مهمترین نیروهاى محرک شخصیت آدمى را عبارت از نیازها با انگیزه هاى درونى, فشارها یا محرکهاى خارجى, نیروهاى عاطفى, ارزشها و عمل متقابل نیازها و فشارها مى داند.
خلاصه تعریف مارى از نیاز عبارت است از: ((نیاز, تصور آدمى از نیرویى است که در مغز جاى دارد و اندیشه و عمل را چنان تنظیم مى کند که وضعیت موجود نامطلوبى را به جهتى معین تغییر مى دهد.))
مارى در کتاب مهم خود با نام جستجو در شخصیت, فهرستى از نیازها شامل نیازهاى بیست گانه ارائه داده است که در زیر به اختصار مورد اشاره قرار مى گیرند:
1ـ نیاز به پیروزى: با دیگران رقابت کردن و بر آنان چیره شدن, بر مشکلات و موانع فایق آمدن و ...
2ـ نیاز به مهرانگیزى: مورد پسند دیگران واقع شدن و جلب محبت کردن, از نزدیکى یا همکارى با افراد شبیه به خود لذت بردن و ...
3ـ نیاز به خودمختارى: خود را از زیر فرمان صاحبان قدرت برکنار داشتن, در برابر فشار و سختگیرى مقاومت به خرج دادن, زیر بار مقررات تحمیلى نرفتن, با استقلال و آزادى منظور خود را اجرا کردن و ...
4ـ نیاز به جبران شکست: براى جبران شکست به کوشش پرداختن, احترام و سربلندى خود را حفظ کردن, بر ضعف چیره شدن و ...
5ـ نیاز به بزرگداشت: پیروى کردن, تحت نفوذ دیگرى واقع شدن, برتر از خود را ستایش کردن
6ـ نیاز به حقارت و ارضا: انتقاد, اهانت و سرزنش را با بردبارى تحمل کردن, به اشتباه و کم مایگى و حقارت خود اذعان داشتن و ...
7ـ نیاز به پرخاش: با زور بر مخالفت چیره شدن, به شدت با دیگرى ضدیت کردن, در برابر اهانت کینه توزى کردن و ...
8ـ نیاز به حفظ حیثیت: در برابر انتقاد, سرزنش حمله و هجوم به دفاع از خود پرداختن, اشتباه یا شکستى را پنهان کردن و یا با دلیل تراشى به توجیه آن پرداختن و ...
9ـ نیاز به تسلط داشتن: به بازرسى و نظارت اطرافیان پرداختن, رفتار دیگران را تحت تإثیر خود قرار دادن و ...
10ـ نیاز به خودنمایى: خود را طرف توجه قرار دادن, روى دیگران تإثیر گذاشتن, دیگران را تحریک کردن, و ...
11ـ نیاز به دوراندیشى: از وضعیتهاى خطرناک فرار کردن, براى جلوگیرى از مخاطرات احتمالى دست به اقدام احتیاطى زدن و ...
12ـ نیاز به پرهیز از شکست: خوددارى کردن از عمل از بیم شکست احتمالى, اجتناب کردن از وضعیتها یا شرایطى که در آنها احتمال ریشخند (تمسخر), بیزارى (تنفر) یا بى اعتنایى دیگران مى رود.
13ـ نیاز به ناتوان نوازى: موجودى را که در معرض خطر است یارى رسانیدن, نسبت به مستمندان و افتادگان دلسوزى و حمایت کردن
14ـ نیاز به نظم و ترتیب: سازمان دادن, به صراحت و سادگى و دقت و باریک بینى علاقه داشتن, به مرتب کردن امور پرداختن
15ـ نیاز به بازى: کارى را بدون غرض معین و صرفا براى رفع خستگى و تفریح انجام دادن و ...
16ـ نیاز به دورافکندن: چیزى را که از نظر عاطفى مورد علاقه نیست از خود دور ساختن, ترک گفتن یا بى اعتنایى نسبت به چیزى که پست تشخیص مى دهد.
17ـ نیاز به لذت حسى: خوشى هایى را که توسط حواس دریافت مى شود جستجو کردن (مناظر, اصوات و ...)
18ـ نیاز به لذات جنسى
19ـ نیاز به پشتیبانى: همیشه به حمایت یکى پشت گرمى داشتن, مورد حمایت, راهنمایى, مهربانى, اغماض, دلجویى و ... واقع بودن
20ـ نیاز به درک حقایق: به تفکر و ژرف اندیشى پرداختن, نظر کلى دادن, تعمیم کردن
طبقه بندى کلى ترى توسط کارن هورناىKaren Horney) ) پیشنهاد شده است. او نظر خود را در باره نیازها تحت سه عنوان کلى بیان نموده است:
1ـ نیازهایى که آدمى را به سوى دیگران مى برند (حرکت به سوى دیگران): کسى که این روش را دارد از اینکه صاحب قدرت شود مإیوس بوده و از این روى تلاش دارد براى خود حامى فراهم نماید تا در زندگى از کمک او بهره مند باشد. لذا سخت مى کوشد مورد محبت دیگران واقع شود و همه او را دوست بدارند. این شخص حتى در همسرگزینى هم دنبال فردى است که از حیث مال و مقام و ... از خودش برتر و نیرومندتر باشد.
2ـ نیازهایى که آدمى را علیه دیگران برمى انگیزانند (حرکت علیه دیگران): پیرو این روش, جهان را نسبت به خود دشمن پنداشته و معتقد است همیشه باید براى دفاع یا تعرض آماده بود. این شخص تسلط و برترى خود را گاه با زورگویى و گاه با نیکوکارى و دستگیرى از مستمندان ظاهر مى سازد و در هر حال انگیزه اصلى او نشان دادن تفوق و برترى بر دیگران مى باشد.

طبقه بندى نیازها بر اساس نظریه آبراهام مزلو
سن نیازهاتبیین
2-0 بقا نیازهاى فیزیولوژیک (هوا, آب, غذا و ...)
5-3 امنیت آغاز توانایى انجام طرحها که بر اجتناب از رنج استوار است
10-5 تعلق و محبت نیاز به تعلق داشتن و مورد قبول واقع شدن ـ
اساس اجتماعى شدن در بزرگسالى
نوجوانى-10 احترام نیاز به عزت نفس و برخوردارى از احترام دیگران
زندگى بزرگسالى تحقق خویشتن نیاز به شکوفایى, خلاقیت و به فعل در آوردن استعدادهاى بالقوه

3ـ نیازهایى که آدمى را از دیگران دور مى سازند (حرکت جهت دورى از دیگران): کسى که این روش را دارد معتقد است که اجتماع سرچشمه همه ناراحتى ها و کشمکش ها و بدبختى ها است و لذا کسى را خردمند مى داند که خود را از اجتماع برکنار نگاه دارد. چنین کسى نه به دیگران کمک مى کند و نه از آنان یارى مى طلبد. علت این انزواطلبى را باید در گذشته اشخاص و بخصوص در دوران کودکى آنان جستجو نمود.
به طور کلى روش نخست بیشتر مرتبط و مربوط به دوران کودکى, روش دوم بیشتر به دوران نوجوانى و روش سوم بیشتر به دوران سالمندى اختصاص دارد. البته آدمهاى اصولى و بهنجار بر حسب اوضاع و احوال و به تناسب استعداد و مهارتشان, معمولا در زندگى هر سه نوع را به کار مى گیرند.
مزلوAbraham Maslow) ) به عنوان نظریه پردازى شخصیتى معتقد به سلسله مراتب نیازها است. او مى گوید نیازهاى سطوح بالا زمانى تجلى پیدا مى کند که نیازهاى سطوح پایین تا اندازه معینى و به مدت زمان معینى ارضا شده باشد. در جدول سلسله مراتب نیازها, همچنین سن تقریبى تجلى آنها را زمانى که نیازهاى سطوح پایین ارضا مى شود نشان مى دهد:
فرضیه مزلو این است که نوجوانى از طریق نیاز بسیارى قوى به خویشتن پندارى مثبت و نیاز به احترام از طرف دیگران مشخص مى شود. در مرحله بزرگسالى نیاز به شکوفایى, خلاقیت و حداکثر تحقق خویشتن احساس مى شود.