روستایى در دامنه الوند
شاید تا به حال نام روستاى ((رباطمداد)) را شنیده و در باره آن اطلاعاتى داشته باشید و شاید هم بر عکس. ((رباطمداد)) در استان مرکزى واقع شده است و یکى از روستاهاى شهر ((خمین)) مى باشد. این روستا حدودا 3050 نفر جمعیت دارد و در 15 کیلومترى ((خمین)) قرار دارد. فاصله این روستا از شهر ((تهران)) 338 کیلومتر است.
((رباطمداد)) آب و هواى سردى دارد و کوههاى بلندى چون ((الوند)) آن را در بر گرفته اند. به همین خاطر بارش باران در این روستا زیاد است و زمستانهاى بسیار سردى دارد.
((رباطمداد)) جمعیت تقریبا جوانى دارد. اکثر دختران آن دانشآموز هستند و یا کارهاى دستى و هنرى انجام مى دهند. تعدادى هم ازدواج کرده اند. البته جوانان بسیارى هم هستند که درسشان تمام شده ولى چون هیچ گونه موقعیت شغلى ندارند و بیکار مى باشند. عفت و نجابت دختران این روستا مایه افتخار اهالى آن است. دختران ((رباطمداد)) از هر گونه بى بند و بارى دورى مى کنند و معمولا پس از پایان تحصیلاتشان مشغول انجام دادن کارهاى هنرى چون:
خیاطى, گلدوزى, خطاطى, قلاب بافى, گل چینى و غیره مى شوند. برخى نیز به قالیبافى روى مىآورند.
اکثر دختران دانشآموز آرزویشان قبول شدن در کنکور و رفتن به دانشگاه است.
آنها با جدیت تمام درس مى خوانند تا به خواست خود برسند. به همین خاطر دبیرستان دخترانه این روستا که ((محدثه)) نام دارد یکى از بهترین مدارس شهر ((خمین)) مى باشد.
دختران و پسران ((رباطمداد)) استعدادهاى فراوانى دارند و کارهاى ادبى و هنرى بسیارى انجام مى دهند که اگر امکانات داشته باشند حتما مى توانند با افکار بازشان, فکرهاى خود را به مرحله اجرا بگذارند.
در این روستا یک کتابخانه به نام ((صاحب الزمان)) دایر است و خوشبختانه جوانان علاقه زیادى به کتاب و مطالعه دارند. البته کتابهاى موجود اغلب کهنه و قدیمى هستند و فقط برخى اوقات کتابى جدید به کتابخانه مى رسد.
((رباطمداد)) کلا پنج مدرسه دارد که یکى از آنها دبیرستان و دیگر راهنمایى و ابتدایى دخترانه است. در دبیرستان دخترانه هم فقط دو رشته علوم تجربى و علوم انسانى موجود است و اگر کسى به رشته ریاضى فیزیک, کار و دانش و یا فنى و حرفه اى علاقه مند باشد باید به شهر برود. همچنین براى گذراندن دوره پیش دانشگاهى باید به ((خمین)) رفت.
((عاطفه توکلى)) یکى از دختران این روستاست که به موسیقى علاقه مند است و بزرگترین آرزویش قبولى در دانشگاه و جراح قلب شدن است. او مى گوید: ((موقع عبادت, قلبم آرام مى شود, به آرامش مى رسم و لحظه اى فراموش مى کنم که زمینى هستم.
)) یکى دیگر از دختران این روستا که به کار گل سازى و نقاشى علاقه مند است, مربى گل سازى مى باشد. وى بزرگترین آرزویش فرج امام زمان(عج) مى باشد.
آمال و آرزوهاى دختران روستا تقریبا مثل هم است و همه آرزو مى کنند که فرد موفقى باشند. پس چه خوب است که مسوولین این مرز و بوم توجه بیشترى به این
جوانان روستایى داشته باشند تا آنها هم بتوانند جزو آینده سازان کشور شوند.زهره کرمى ـ رباطمداد