نویسنده


مشاور شما

 

مشاور این شماره:
دکتر زهرا آکوچکیان

 

این شماره:
خواهر ژ.ق ـ شیراز
خواهر ز ... ـ استان فارس
خواهر کد 80 ـ تربت جام

یادآورى:
1 ـ خواهران و برادرانى که مایل به دریافت کتبى پاسخهاى خود در اولین فرصت مى باشند لازم است نشانى کامل خود یا یکى از دوستانشان را همراه طرح مشکلات خویش درج نمایند.
2 ـ آن دسته از نامه هایى که به خاطر فقدان یا نقص نشانى, امکان ارسال پاسخ براى آنها نیست, پس از آماده شدن پاسخ در اولین شماره مجله منتشر خواهد شد.
3 ـ بخش مشاوره مجله خود را امانت دار نامه ها و مطالب آن مى داند و حداکثر دقت را در حفظ اسرار و مسایل خصوصى صاحبان نامه ها خواهد نمود و با رعایت این مهم, طرح مشکلات و پاسخها را براى عموم خوانندگان مفید و حتى راهگشا مى داند.
4 ـ در صورتى که مایل به درج نام کامل خویش در مجله نیستید مى توانید از حروف فارسى اختصارى استفاده کنید و تقاضاى ما این است که از درج حروف لاتین اجتناب شود.
5 ـ لطفا در نامه هاى خود از یک طرف کاغذ استفاده کنید.

خواهر ژ.ق ـ شیراز

خانمى 28 ساله هستم که سه سال است ازدواج کرده و دختر یک ساله اى دارم. شوهرم از ابتداى ازدواج, اعلام کرد که همسر شاغل مى خواهد. الان من از زندگى ام ناراضى نیستم و همسر و دخترم را دوست دارم. اما مشکلاتى در زندگى ما وجود دارد. از ابتدا, پس از جشن عقد, شوهرم گفت که دیگر جشن عروسى نمى گیرد و من به رغم مخالفت خانواده ام پذیرفتم. 23 پول طلاهاى عروسى ام را نیز خودم پرداختم و چیزى به خانواده ام نگفتم. از اول, تمام درآمدم را در خانه خرج کردم و هیچ پس اندازى ننمودم. همسرم زمانى مى گفت که خانه را به نام من مى کند ولى این کار را نکرد. هر ماه مجبورم تمام حقوقم را بى کم و کاست به خانه بیاورم. از کار زیاد خسته شده ام. کار خانه و کار در محیط آلوده, روى اعصاب من خیلى اثر گذاشته و خستگى جسمى و روحى دارد مرا از پاى در مىآورد. دلم نمى خواهد به کار بیرون از خانه ادامه دهم ولى شوهرم آن را مایه فخر براى خود مى داند و مى گوید که اگر کارم را رها کنم, همه عمر از دست من عصبانى خواهد بود. تازه انتظار خوش اخلاقى از من دارد. روزهاى تعطیل نیز انتظار دارد دوستانش را به خانه دعوت کند یا ما به خانه دوستانش برویم و نمى خواهد حال مرا درک کند. اینک از شما تقاضاى کمک دارم تا زندگى ام دچار خلل نشود.
خواهر گرامى!
ازدواج یعنى پیوند دو انسان جهت ایجاد کانون امنى براى پرورش و تکامل روحى و جسمى. چنانکه خداوند زن و شوهر را لباس یکدیگر و وسیله آرامش هم دانسته است. کانونى که سرشار از گرمى و مهر و محبت و محلى براى رشد استعدادها و عواطف ارزشمند مى باشد. بنابراین بهتر است از ابتداى تصمیم گیرى جهت این امر خطیر, دو نفر سعى در شناخت روحیات, سلایق و افکار یکدیگر کرده و تا آنجا که امکان دارد, نقاط تفاهم بیشترى با یکدیگر بیابند. صداقت و صراحت در بیان خواسته ها و نظریات و ارائه دیدگاه هر شخص از زندگى, اهمیت بسیارى دارد, چرا که بعدها اختلاف نظریات ممکن است سبب برخورد و سوء تفاهم شود. به رغم اینکه هر یک از دو طرف در محیط خانوادگى متفاوتى از نظر تربیتى و فرهنگى پرورش یافته اند و رسوم و آداب مختلفى داشته و به آن پاىبند هستند, اما تضادهاى کوچک را با پذیرش یکدیگر مى توان در زندگى قابل حل دانست. مهم این است که دو نفر به ارزشهاى یکدیگر احترام گذاشته و خواسته ها و نظریات طرف مقابل براى آنها مهم باشد. خواهر گرامى, بهتر بود از ابتدا نظر خود را در خصوص تحصیل, شغل, رفت و آمد, خرج کردن درآمد, تقسیم کارهاى خانه و ... صراحتا اعلام مى داشتید; همچنان که طرف مقابل چنین کرده است. بعضى اوقات در ابتداى ازدواج, به خاطر علاقه و شور و شوق زیاد و یا شاید به خاطر شرم و حیا یا رودربایستى, خانمها چنین نمى کنند. یا اینکه دو طرف در ابتدا به خاطر حفظ آرامش, همه شرایط طرف مقابل را به سهولت مى پذیرند حتى اگر رضایت نداشته باشند. اما بعدها در طول زندگى مشترک, مدام با خود کلنجار رفته, فشار امرى را که پذیرشش برایشان مشکل است, حس مى کنند. گاه فشار و اضطراب و تنش, خود را به صورت بداخلاقى, عصبانیت, دلمردگى, اضطراب و افسردگى یا مشکلات جسمى نشان داده و کم کم اختلافات و بگومگوهاى زن و شوهر شروع مى شود و زن, حوصله رسیدگى به امور منزل یا فرزندان را ندارد.
یکى دیگر از مشکلات ازدواجها, عدم اطلاع خانمها یا آقایان از حقوق خود مى باشد که بهتر است از ابتدا با آن آشنا شوند. شروطى الان در قباله هاى ازدواج, وجود دارد و آقایان در صورت پذیرفتن آنها, متعهد به انجام آن هستند. اذعان داشته اید که از زندگى تان راضى هستید و همسر و فرزندتان را دوست دارید. پس زندگى شما نکات مثبتى دارد و مشکلاتى که بیان مى کنید, با صبر و حوصله و درایت, قابل حل است.
همسر شما از ابتداى ازدواج, مواضع خود را روشن کرده و شما آنها را پذیرفته و از ابتدا فکرى به حال خرج و مخارج و درآمد خود نکرده اید, و چون از ابتدا آن را در خانه خرج کرده اید و شوهرتان به این کار عادت کرده (چون شما را مایل به این کار دیده) همچنان توقع دارد به این کار ادامه دهید. البته امروزه با توجه به مشکلات اقتصادى و معیشتى, زن و مرد هر دو مجبور به کار هستند تا زندگى را تإمین کنند. اما آقایان باید بدانند که: مدیریت اقتصادى خانواده با مرد است. مثل مخارج خانه و پرداخت نفقه, و زن هیچ مسوولیت اقتصادى ندارد. کار منزل یک ایثار است و وظیفه نیست. اساسا اسلام, مسوولیت اقتصادى را براى مرد قرار داده و زن هر چه درآمد دارد, متعلق به خودش است.
حضرت على(ع) مى فرماید: ((زن را بیش از حد خودش, مسوول نکن, چرا که زن گلى است نه مسوول دخل و خرج. بارهاى سنگین زندگى را بر زنان تحمیل نکنید.)) بهتر است این نوشته را همسرتان نیز مطالعه کنند. اسلام, اهمیت والایى براى حقوق زنان قایل است. با تعمق در آن درمى یابیم چه حکمتهاى دقیقى در آن است. اسلام این حق را براى زن قایل است که براى شیر دادن به فرزندش, از شوهر حق و حقوقى مطالبه کند که البته هیچ مادرى به خاطر مهر و عطوفت چنین نمى کند. مى دانید که مدیریت باکفایت خانه با زنان است که چندان کار ساده اى نیست. اگر قرار بود آقایان شخصى را براى انجام امور منزل استخدام کنند, به ارزش کار زنان در خانه پى مى بردند. اساس زندگى مشترک بر پایه ((همکارى)) است و هر یک از زن و شوهر نباید طلبکارانه یا تحمیل گرایانه با طرف مقابل برخورد کنند. وقتى بار سنگین زندگى مشترک بر دوش دو انسان است, چاره اى جز تقسیم کار نیست. خانواده اى که بر شالوده ((محبت)) استوار باشد, هر یک از زن و شوهر از روى مهر و احساس رضایت به کارها مى پردازد. حضرت رسول اکرم(ص) در کارهاى خانه به همسرش کمک مى نمود. حضرت على(ع) مى فرماید: ((اگر مردى در کارهاى خانه به همسرش کمک کند, گناهان او آمرزیده مى شود.)) حضرت امام صادق(ع) مى فرماید: ((محبت به زنان, از اخلاق پیامبران است.)) دهها حدیث و آیه در خصوص حقوق زن و مرد نسبت به یکدیگر آمده است.
خواهر گرامى, شما بایستى با کلام منطقى و آرام, خواسته هاى خود را با شوهرتان در میان بگذارید. از فشار کارى زیاد که به شما وارد مى شود, بکاهید و ساعات کار خود را کم کنید. به شوهرتان یادآور شوید در صورت کاهش فشار کارى و اگر ایشان در کارهاى منزل به شما یارى رساند, روحیه شادترى خواهید داشت و بهتر به زندگى مى رسید. از او بخواهید خود را به جاى شما بگذارد و همین طور که او خواسته هایى دارد, به خواسته هاى شما احترام بگذارد. همان طور که شما سعى مى کنید به خاطر او محیطى آرام و دلپذیر در خانه به وجود بیاورید, او نیز درک کند که زمانى شما خسته هستید و قادر به پذیرایى از مهمان یا رفتن به مهمانى نمى باشید. البته همه اینها را در حالتى که عصبانى نیستید و او نیز خسته نیست و تازه از سر کار نیامده, مطرح کنید. بسیارى اوقات اختلافات همسران ناشى از این است که حرف یکدیگر را به درستى متوجه نمى شوند. شما باید بر صراحت و جرإت خود بیفزایید. ((نه)) گفتن در مقابل برخى از امور را که متضاد با خواسته یا میلتان است, تمرین کنید. باید خود را بیشتر باور نمایید, براى استعدادها و توانایى هاى خود ارزش قایل شوید و منتظر نباشید که دیگران مثلا همسرتان, از شما تمجید کنند. همیشه تصویرهاى روشن و مثبتى از آینده خود داشته باشید, و این تصور را از ذهن خود بیرون کنید که اوضاع تغییرپذیر نیست. اگر بخواهید و سعى کنید, بسیارى چیزها عوض مى شود. از جمله اینکه مى توانید به پس انداز قسمتى از حقوق خود بپردازید, حتى با عنوان اینکه, آن را سرمایه اى جهت آینده فرزندتان مى دانید, شوهرتان را به این امر, ترغیب کنید. هر زمان همسرتان قولى به شما مى دهد, همان وقت او را به این کار مصمم کنید (البته کارى که از عهده او برآید). ان شإالله با روشن کردن مواضع به حق خود, احساس بهبودى بیشترى در روابط خانوادگى بکنید.دست خدا همراهتان.

خواهر ز ... ـ استان فارس

خواهر گرامى!
با تشکر از حسن نظر شما که مشکلات و احساسات خود را با قلم روان براى ما بازگو کرده اید. آن چنان که از سخنان شما برمىآید, سعى نموده اید به طور اصولى و منطقى با مشکل خود برخورد نمایید. شما در برخورد با آقایى ذکر کرده اید: ابتدا به طور اتفاقى و از روى نگاه, جلب هم شده اید و از ظاهر ایشان برداشت کرده اید فردى موقر و با رفتارى متین است. اما توجه داشته باشید که تنها با چند بار دیدن و از روى ظاهر نمى توان در خصوص شخصیت و منش فرد, به نتیجه رسید, زیرا انسان تحت تإثیر احساسات خود قرار گرفته و ممکن است قوه عقل او در اینجا تضعیف شود. بخصوص اینکه هر کسى از جنس زن و مرد در سنین شما نیازهاى عاطفى دارد که برخى از آنها در کنار خانواده و دوستان, برآورده مى شود, اما نیاز هم صحبتى و همدلى با جنس مخالف که پایه گذار و اساس پیوند و ازدواج براى تشکیل زندگى است, از نیازهاى اساسى مى باشد که بایستى از طریق صحیح و اصولى و با درایت با آن برخورد شود. چرا که یکى از مهمترین امورى است که بخصوص در سنین جوانى, هر فرد باید با آن روبه رو مى شود و تصمیم مقتضى را باید بگیرد. پس چه بهتر که بر اساس معیارهاى صحیح عرفى, اجتماعى, شرعى و با مشورت و نظارت خانواده دو طرف و با دقت نظر و تدبر کافى به آن پرداخته شود. تا خداى ناکرده, شخصى در این میان دچار خسران و پشیمانى نگردد.
خواهر عزیز, به نظر مى رسد اینکه با اطلاع خانواده و برادرتان, اقدام به ادامه آشنایى جهت شناخت ایشان کرده اید, تنها انگیزه شما هوا و هوس زودگذر نبوده و قصد تعیین شریک زندگى و شناخت بیشتر او را داشته اید. به نظر مى رسد ایشان نیز در ابتدا چنین قصدى داشته, اما حال که متوجه شدت بیمارى خود شده و از ادامه معالجه و درمان قطع امید کرده است. با اینکه از نظر و عقیده شما راجع به بیمارىاش و پایدارىتان در ادامه زندگى, مطمئن نیست, بهتر بود حال که امکان ازدواج با شما را نداشته, با تماسها و نشان دادن علاقه شما را پاىبند و دلبسته نمى کرد, اما مثل اینکه بعدا در تصمیم گیرى خویش متزلزل شده که احتمالا به علت یکى از دلایل ذکر شده است. سپس سعى نموده که با دورى کردن, کم کم از وابستگى و علاقه شما بکاهد و شاید به خاطر شما خود را لایقتان نمى داند. بهتر بود ایشان از ابتداى امر, با صداقت, مشکل خود را با شما در میان مى گذاشت تا بار عاطفى قضیه کمتر مى بود و راحت تر تصمیم مى گرفتید و بعدا در برخى موارد که ایشان خلاف واقع را گفته بود, دچار سوء تفاهم نمى شدید. بهتر است ابتدا ایشان تصمیم جدى در مورد درخواست براى ازدواج با شما را بگیرد و هر دوى شما موضوع را با خانواده هایتان مطرح کنید, زیرا مسلما آنها خیر و صلاح شما را مى خواهند. در این صورت هر دو از شدت بیمارى ایشان و امکانات موجود و لازم براى معالجه اطلاع یافته و او تا حد امکان به درمان و معالجه بپردازد, چرا که ممکن است به علت یإس و افسردگى, از ادامه درمان سر باز زند که بهتر است او را تشویق نمایید. اما شما باید توان و تحمل مقابله با مشکلات بیمارى, حرفهاى اطرافیان, شاید مشکل بچه دار نشدن و شدت یافتن و عواقب بیمارى ایشان را داشته باشید تا تصمیم به وصلت با ایشان بگیرید. دقت کنید کار شما از روى ترحم و دلسوزى نباشد که هم به خودتان ضرر مى رسد و هم به غرور و شخصیت ایشان توهین مى شود. اگر با درایت کامل و علاقه به وجود و شخصیت ایشان, به چنین تصمیمى نایل شدید آن گاه اقدام کنید, چون فعلا وظیفه اى به عهده شما نیست. در صورت عدم ازدواج نباید احساس گناه کنید, زیرا شما حق انتخاب دارید. در هر صورت با توکل به خداوند, به تصمیم گیرى صحیح نایل گردید.
خدا پشت و پناهتان.

خواهر کد 80 ـ تربت جام

خواهر گرامى!
شما مشکلات بسیارى را که از ابتداى زندگى تا به حال با آن درگیر بوده اید, براى ما شرح داده اید که به گفته خودتان ناشى از اختلاف مذهب با همکلاسان, محیط خانوادگى و ... بوده است. در نتیجه برخورد با چنین مشکلاتى از اعتماد به نفس و عزت نفس شما کاسته شده, و صراحت و جرإت شما در مقابل دیگران اعم از خانواده و همکلاسان کاهش یافته است.
در سنین خطیر نوجوانى و جوانى, تإثیر همسالان روى فرد, زیاد است. همان طور که ذکر کرده اید, به همراه دوستانتان اقدام به کارهاى اشتباهى از قبیل ایجاد مزاحمتهاى تلفنى کرده اید که بیشتر این کارها به خاطر عقب نبودن از قافله, یا از روى کنجکاوى و یا جهت جلب توجه, صورت گرفته است. در این بین با افراد ناخلفى برخورد کرده اید مثل پسرى که شما را تهدید کرده در صورتى که به انتظارات بیجاى او پاسخ ندهید شما را لو مى دهد. پس خودتان با عواقب چنین کارهایى آشنا شده اید, اما باز به پندار خودتان با پسرى موقر و متین, باب آشنایى را گشوده اید. این بار نیز احساس مى شود شما به خاطر نیاز به محبت, دست به چنین اقدامى زده اید.
بارها در همین بخش به علل و انگیزه هایى که باعث روى آوردن دختران جوان به چنین روشهایى مى شوند پرداخته ایم و اغلب مشاهده شده چنین دوستیهایى که بر پایه احساسات صرف و به دور از عقل عاقبت اندیش شکل مى گیرد سرانجام مناسبى نخواهد داشت و جز وابستگى و شکست عاطفى, نتیجه اى در بر ندارد. فردى که نام مى برید, شما را 6 سال سر در گم و بلاتکلیف گذاشته و با بهانه هایى از قبیل اختلاف مذهب, درخواست ازدواج را به تإخیر مى اندازد. در چنین دوستیهایى معمولا نقاط ضعف و مشکلات شخصیتى طرف مقابل نادیده گرفته شده و فرد در وصف خوبیهاى او بیش از حد غلو مى کند. اگر چه فرد نامبرده ممکن است از صفات پسندیده اى برخوردار باشد. البته با توجه به اختلاف مذهب (شیعه و تسنن), اختلاف جدى و اساسى در عقاید و آداب مطرح است, که هر یک از شما با این سنتها پرورش یافته و ملکه ذهنتان مى باشد. در ضمن, درگیرى خانواده ها و به احتمال زیاد مخالفت آنها با وصلت شما مطرح است. به شما توصیه مى کنیم اگر از شیعیان هستید تلاش کنید با یک نفر هم مذهب خود ازدواج کنید و فرزندانى هم اعتقاد خود پرورش دهید و اگر از اهل سنت مى باشید مسلما تظاهر به قبول مذهب دیگرى ـ که قلبا به آن راضى نباشید ـ کار درستى نیست و بعدا در زندگى براى هر دوى شما مشکل به وجود مىآورد, بخصوص در تربیت و پرورش فرزندان که یکى از دلایل و ثمره هاى ازدواج مى باشد, نیز اختلاف سلیقه که برگرفته از سنن و شعائر مذهبى است, روى خواهد داد.
بهتر است با در نظر گرفتن همه جوانب و مسایل دیگر از جمله امکانات ایشان براى ازدواج ـ که فعلا شغلى نیز ندارد ـ و بر اساس معیارها و ملاکهاى صحیح و با توافق و زیر نظر خانواده, به تصمیم گیرى عاقلانه نایل شوید. از فرد مورد نظر قاطعانه بخواهید تصمیم خود را اعلام نماید و در صورت تمایل با خانواده اش به خواستگارى شما بیاید. در صورت امکان تحقیقات لازم را نسبت به ایشان و خانواده شان بنمایید تا با چشم باز و بصیرت, زندگى را شروع کنید. بدانید قصد اصلى از پیوند و وصلت یک زوج, به تکامل رسیدن در همه جوانب فردى و اجتماعى است و اینکه کانون خانواده, مإمن صلح و آرامش و محل مناسبى براى رشد و تعالى خود و سپس فرزندان که ثمره هاى ازدواج هستند, مى باشد. پس در پى ریزى زیربناى آن باید دقت کافى به کار رود تا خداى ناکرده, پشیمانى به بار نیاید.
از شرایط توبه پرسیده اید. خداوند مى فرماید: ((من کسانى را که توبه مى کنند و ایمان مىآورند و عمل صالح انجام مى دهند که پس از آن هدایت مى شوند, مىآمرزم. ))(سوره طه, آیه 182)
توبه, بازگشت به سوى خداست. انسان, خود را از گناهان گذشته پاک نموده و از آلودگیهاى روحى شستشو داده و صفات حمیده و پسندیده را کسب مى نماید. اگر انسان به حقیقت, توبه نماید و متوجه شود که بر اثر تخلف از دستورهاى خداوند چه نعمتهایى را از دست داده, خدا استغفار او را مى پذیرد.
مراحل توبه بدین ترتیب است:
1ـ پشیمانى از گذشته.
2ـ بازنگشتن به سوى گناه و ترک همیشگى آن.
3ـ حقوق خلق را ادا کردن.
4ـ به جاى آوردن واجباتى که فوت شده.
5ـ رنج طاعت را به بدن چشاندن و سرانجام ذکر ((استغفرالله)) (جامع السعادات, جلد 3).
با مشکلات و مسایلى که ذکر نموده اید, طبیعى است تمرکز و دقت کافى براى خواندن دروس و آمادگى جهت امتحانات را نداشته باشید. شما مدام دریغ و افسوس موفقیتهاى دیگران را مى خورید. آنها نتیجه سعى و تلاش خود را مى بینند. اینکه شما دست روى دست گذاشته و به آنها غبطه بخورید بدون اینکه با پشتکار و جدیت سعى در کسب مدارج بالاتر نمایید, فایده اى ندارد. علایم خلقى و جسمانى که ذکر کرده اید, افسردگى شما را نشان مى دهد. تپش قلب نشانه اضطراب است. گاهى تپش قلب مى تواند ناشى از مسایل جسمانى مثل پرکارى تیروئید یا کم خونى باشد. مشکل تعریق زیاد, ممکن است ناشى از برخى غذاها مثل سیر و پیاز و ماهى, بیماریهاى کبدى, گوارشى, تیروئید و ... باشد که بایستى به رفع علل آن پرداخت. در تابستان, استحمام مرتب, تعویض لباس و استفاده بیشتر از لباسهاى نخى, استفاده از اسپرىهاى ضد عرق و بو, کمک مى کند. مشکل عادت ماهانه شما ممکن است ناشى از افسردگى یا اضطراب باشد. همچنین در برخى موارد این مسإله ناشى از اختلالات هورمونى, تیروئید, یا استرسهاى روزمره مثل: امتحان و مسافرت مى باشد که بایستى به رفع علت بپردازید.
افکار بد و منفى که نسبت به خود و آینده دارید ناشى از افسردگى است. راههایى که مى توانید بر افسردگى غلبه کنید, علاوه بر یارى گرفتن از روانشناس و روانپزشک که با دارودرمانى و روان درمانى به شما کمک مى کنند, راه دیگر این است که به پروردگار متعال تکیه کنید و به او توکل نمایید, که مسلما دست یارى او به کمک شما آمده و از احساس یإس و پوچى و تنهایى به در مىآیید. در خصوص عبادت و اینکه گفته اید عبادت را با خلوص قلب, انجام نمى دهید, باید ذکر کنیم عبادات اعم از نماز, روزه, حج, دعا و ... با فهم و شناخت صحیح از فلسفه آنها باید انجام پذیرد. شایسته است انسان عبودیت خود را به درگاه بارىتعالى نشان دهد و با تضرع و خشوع به او روى آورد, و این کار را نه تنها از روى وظیفه و ترس از خدا, بلکه جهت ستایش بزرگى و شکرگزارى از نعمات بى دریغش به انجام رساند و بر بزرگى او کرنش نماید و عاجزانه از او طلب بخشش کند, بعد حاجات شرعیه خود را بطلبد.
اگر صمیمانه و با صفاى باطن به او روى آورید, کم کم لذت عبادت بر وجودتان مستولى مى شود و دریچه هایى به روى شما باز مى گردد که از وراى آن, از هر چه خیر و نیکى است نیرو گرفته, دیگر احساس تنهایى و یإس و حسرت نمى کنید. حضرت على(ع) فرمود: ((هنگامى که خداوند بنده اى را دوست بدارد, خوب بودن عبادت را به او الهام مى کند.)) باز حضرت مى فرماید: ((عبادت خالص این است که شخص جز به پروردگارش امید نداشته باشد و جز از گناهانش نترسد.))
خواهر خوب, شما تنها نقاط ضعف و منفى خود را مى بینید. بهتر است در کنار آن به استعدادها, نقاط مثبت و ارزشهاى خود نیز بنگرید و نظر دوستان یا اطرافیانى را که به آنها اعتماد دارید, راجع به صفات خود بپرسید. سعى نمایید از خود تصویرهاى مثبتى داشته باشد. اینکه خود را قادر به انجام کارهایى ندانید, باعث مى شود روحیه شما ضعیف شده و نتوانید به آن کارها اقدام نمایید.
در مورد پرخوابى, باید ذکر کنیم در افسردگى گاهى, شخص به جاى اینکه دچار بى خوابى شود, پرخواب مى گردد که با برنامه ریزى صحیح مى توانید به خواب بهترى نایل شوید, مثل چرت نزدن در بعدازظهر, دیر نخوابیدن در شب جهت مطالعه یا دیدن تلویزیون, صبح زود بیدار شدن جهت مطالعه و انجام ورزشهاى سبک, تغذیه مناسب و جایگزینى افکار مثبت به جاى منفى.
از علاقه به کارهاى هنرى نام برده اید, ببینید استعداد شما در چه زمینه اى است. در همان زمینه مشغول به کار شوید. نه اینکه یک دفعه به چند کار بپردازید که همه را رها مى کنید و نیمه کاره مى گذارید. خواندن کتابهاى خوب و مفید در خصوص مسایل مذهبى ـ اخلاقى و روانشناسى مى تواند به شما کمک زیادى کند. کتابهاى مجتهده بزرگوار حاجیه خانم امین مثل ((سیر و سلوک)), روش زندگى, ((تزکیه روح)) از سیدجعفر رفیعى, بسیارى از کتابهاى استاد شهید مطهرى, کتابهاى روانشناسى مثل ((انسان در جستجوى معنا)), و درمان افسردگى, و ((از حال بد به حال خوب)), نوشته دیوید برونز و ((معجزه اعتماد به نفس)) به شما یارى مى رساند.
شما هنوز براى ازدواج و انتخاب صحیح همسر از بین خواستگاران مناسب, فرصت دارید, در صورتى که به پرورش استعدادهاى خود پرداخته, با درمان افسردگى به روحیه شادترى دست یابید. در این صورت مسلما روابط اجتماعى تان بهبود یافته و فرصتهاى مناسب ترى براى آشنایى و ازدواج پیش خواهد آمد. سعى کنید تا حد امکان راجع به اشتباهاتى که در سنین پایین تر از شما سر زده, براى فرد مورد نظر, صحبت نکنید و در صورت اطلاع او, اظهار پشیمانى و ندامت کرده و با کلام و رفتار مناسب سعى در زدودن افکار منفى او راجع به خود نمایید.
موفق و موید باشید.