سرود فردا
الهه. رضایى
مریم جعفر ـ بوشهر
علاقه و دلسوزى شما براى ادبیات ایران قابل قدردانى است. جواب نامه را خطاب به شما مى نویسیم چرا که این نامه با امضاى شما به دست ما رسیده است. به خاطر داشتن طبعى روان و ذهنى موزون به آقاى محسن دموخ تبریک مى گوییم. اصولا براى پیشرفت در هر زمینه باید کم رویى را کنار نهاد و با شجاعت اثر خود را در معرض نقد و پیشنهادات صاحبان فن قرار داد. اگر ایشان به ارتقاى سطح اشعارشان علاقه مند هستند باید قلم دست گرفته; خود براى ما نامه بنویسند تا بتوانیم صمیمانه تر و نزدیکتر با یکدیگر به بحث بنشینیم. همان طور که نوشته اید آقاى دموخ اشعار شاعران متقدم و متإخر را مطالعه مى کنند. البته آثار ایشان نشان دهنده گرایش بیشتر به شاعران متقدم است. بخصوص این دو بیت:
گفتم دل من خون شد دیوانه و مجنون شد
پنهان شده آن لیلا در دامن صحراها
گه نامه دهد بر ما, گه شکوه کند از ما
روزى که بیاید او از دل برود غمها
که تداعى کننده این غزل معروف سعدى است:
وقتى دل سودایى مى رفت به بستانها
بى خویشتنم کردى بوى گل و ریحانها
گه نغمه زدى بلبل گه جامه دریدى گل
با یاد تو افتادم از یاد برفت آنها
کوتاه سخن اینکه در اشعار آقاى دموخ به هیچ عیب عروضى برخورد نشد و این بیانگر آشنایى وى با ادبیات و فن عروض و قافیه است. آشنایى با این فن, چه حاصل مطالعه باشد و چه به صورت نیرویى ذاتى و خدادادى, در شخص نمود یابد, مقدمه موفقیت در عرصه ادبیات است. ایشان داراى ذهنى موزون هستند. توصیه مى شود اشعار بیشترى بخوانند و از معانى و مضامین جدیدترى بهره بگیرند. دو بیت از شعر ایشان به عنوان نمونه ذکر مى شود:
من آتش پنهانم چون سوخته از آنم
خاموش نمى مانم چون ساخته عشقم
من گریه خندانم چون طفل همى مانم
هم اینم و هم آنم, برخاسته عشقمابوالفضل صمدى رضایى (کیانا) ـ مشهد
ابتدا ورود شما را به جمع ادیبان و شعردوستان خوشآمد مى گوییم. ارسال مطالب به نشریات به منظور آگاهى از کاستیها و نواقص موجود در اثر, کارى است پسندیده. تا آن جایى که اکثر ادیبان شهیر جهان در دوران معاصر, بذر تکامل ادبى خود را در عرصه مطبوعات کاشته اند. پس یکى از آسانترین راهها براى یافتن اشکالات و آشنایى با دیگر آثار, ارسال مطالب به مجلات مى باشد که خوشبختانه مجله پیام زن این رسالت را از ابتداى انتشار با صداقت و مشتاقانه بر عهده گرفته است.
از آثار ارسالى شما پیداست که در همه عرصه هاى شعرى اعم از سنتى ـ نو و سپید فعالیت دارید اما به علت ازدحام نامه هاى ارسالى و تعهد ما نسبت به پاسخگویى به همه نامه ها به شعر آخر شما که کامل تر و شاعرانه تر از سایر آنهاست مى پردازیم.
((دریاى شقایق)) گرچه کوتاه است اما نمى توان منکر تإثیرگذارى آن در ذهن خواننده شد. چرا که شعر باید خیال انگیزترین, زیباترین و کوتاهترین بیان یک حس یا یک واقعه باشد و شعر شما تا حدود زیادى به تعبیر ما از شعر نزدیک شده است. هر چند باید سعى کرد از کلمات کلیشه اى و تکرارى نظیر: شقایق, کبوتر, شمعدانى و . .. کمتر استفاده کرد و به تعابیر و مضامین بکر و تازه ترى دست یافت. تصویرسازى در شعر شما به خوبى خود را نشان مى دهد. مثلا در این قسمت از شعر:
با رفتنت
پرده ها و پنجره ها به خود مى پیچند
هم تصویر زیبا و جاندارى به خواننده مى دهید و هم از صنعت تشخیص Personification) ) به خوبى بهره برده اید. در پایان باید گفت ذهن شما آمادگى فراوانى براى خلاقیت و نوآورى در عرصه ادبیات دارد. امیدواریم با مطالعه و تمرین بیشتر آثار بهتر شما را شاهد باشیم.س ـ الف ـ ساوه
سرودن شعر در رثاى اهل بیت(ع) کارى است قابل تقدیر که متإسفانه با وجود قداستى که در این امر یافت مى شود, کمتر شاعر زبده اى را در این وادى مى شناسیم که مانند محتشم کاشانى شعرى قوى و ماندگار سروده باشد. متإسفانه افرادى که براى اولین بار مى خواهند حادثه هاى غمبارى که بر اهل بیت گذشته چون حادثه قیام عاشورا را به قلم نظم در آورند, به شنیده هاى خود از نوحه ها و تعزیه ها که اکثرا از نظر وزن داراى نقص و از نظر فرم شامل یک سرى لغات تکرارى و کلیشه اى هستند, رجوع کرده; شعرهایى که ـ اغلب در قالب مثنوى ـ مى سرایند ادامه دهنده همان راه بوده; هیچ تنوع و نوآورى در آنها صورت نپذیرفته است. اگر ما بخواهیم در این کار موفق شویم باید با مطالعه بیشتر به لایه هاى متنوع و فراوان زندگانى و شخصیت اهل بیت نزدیکتر شویم تا حرفهاى تازه تر و معانى عمیق ترى را در رثاى این بزرگواران به نظم در آوریم.
توصیه ما به شما این است که روى وزن اشعار بخصوص یافتن قافیه و ردیفهاى صحیح وقت بیشترى صرف کنید. طبع شما لطیف است که در این هیچ شکى نیست. دایره لغاتتان را بیشتر کنید. از لغات امروزى استفاده کنید. تنوع و خلاقیت را در سرودن این گونه اشعار به کار بندید تا در آثار بعدى شما شاهد پیشرفت اثرتان باشیم.
چرا حق را چرا حق را ندیدند؟
چرا باطل, چرا باطل گزیدند؟
در آنجا هر کسى شور عطش داشت
زمین نینوا هى لاله مى کاشتنکته
املاى ننوشته غلط ندارد. آثارتان را از بایگانى ذهن و دفترچه هاى گرد و خاک گرفته گوشه انبارى, استخراج کنید, کمى روى آنها تإمل نمایید و براى ما بفرستید تا با هم به نقد آثار بپردازیم. ما عقیده دارم حرفى که از اعماق دل بیرون بیاید شعر است. شعر چون نوزاد است. وقتى متولد شد باید آن قدر از او مراقبت کرد و برایش زحمت کشید تا جوانى تنومند و بى عیب شود. منتظر آثار دوستان قدیم و یاران جدید هستیم.
برقرار و پاینده باشید.