نویسنده

بهترین دوست

دختران خوب به بهشت مى روند
دختران بد به همه جا

مریم بصیرى


((اوته ارهارت)) روان شناس 46 ساله آلمانى, در معروفترین اثرش ((دختران خوب به بهشت مى روند, دختران بد به همه جا)) به تحلیل رفتارهاى دخترانى مى پردازد که راه اطاعات محض و تسلیم را به عنوان یک استراتژى براى اداره زندگى انتخاب کرده اند.
این کتاب به قلم ((فرحناز میرقمى زاده)) ترجمه شده است. اثر ((ارهارت)) علاوه بر فارسى به پانزده زبان زنده دنیا ترجمه شده است و پرفروش ترین کتاب در باره دختران و زنان در اروپا و آمریکا مى باشد.
نویسنده در این اثر خویش, حالت انفعالى زنان را مورد نقد قرار مى دهد و میل و شوق و امید به زندگى را در آنها بیدار مى کند و به دختران استقلال فکرى مى بخشد. ((دختران خوب به ...)) با سنتهاى کلیشه اى که در مورد دختران و زنان وجود دارد مبارزه مى کند و به آنان مىآموزد که چگونه مى توانند به افکار و رفتار پریشان خود سامان دهند و بتوانند در خانواده و اجتماع به درستى نقش خود را ایفا کنند.
((ز گهواره تا گور مطیع)), ((آیا زنان واقعا ضعیف هستند؟)), ((دختران نجیب هرگز, فکر رقابت به سرشان نمى زند)), ((ارزش خود را کشف کنید)), ((من همان طور که مى بینى هستم و باید بمانم)), ((افسردگى به عنوان واکنش ناشى از درماندگى)) و ... از جمله عناوین موجود در این کتاب هستند.
بر خلاف عنوان کتاب و تصورى که در ابتدا از دیدن آن در ذهن مخاطب ایجاد مى شود, نویسنده این اثر سعى داشته به مشکلات روحى, خانوادگى و اجتماعى زنان و دختران در اجتماع بپردازد و راهکارهایى براى بهبود اوضاع آنان ارائه دهد. در این میان نگارنده براى هر فصل و تیترى مثالى از دنیاى واقعى آورده است و به کسانى که با خانواده و یا رییس خود مشکل داشته اند, اشاره کرده و در نهایت راههاى موفقیت و برخورد با دیگران را آموزش داده است.
در بخشى از کتاب که نویسنده سعى دارد به خوانندگان بفهماند, شکستها نباید به عنوان ننگ شخصى و یا عیب و نقص جسمى و روانى از سوى دختران تلقى شود, آورده است: ((دختران مطیع و سر به راه, آموخته اند که بایستى همه تقصیرها را به گردن خود بگیرند, اما دختران شجاع و بى پروا خودشان را همیشه از مهلکه کنار مى کشند و از معرکه مى گریزند. این مهم نیست که او غیر واقعى مسوولیت را به دیگرى نسبت مى دهد, مهم این است که او یاد گرفته است که نمونه ها و الگوهاى توضیحى دیگرى هم وجود دارند و داشتن این اطمینان را که فردا مى تواند همه چیز, طور دیگرى شود, کسب کرده است.
دختران بایستى زودتر از اینها آموخته باشند که مى توانند بر ترس از تنها ماندن, ترس از انواع دردها و مشکلات و مسایل موجود, فایق شوند. متإسفانه دختران بیش از حد تحت مراقبت و حفاظت قرار مى گیرند و همین موجب مى شود که خودشان نتوانند با مشکلات روبه رو شوند و در صدد حل آن برآیند.
تجربیات دوران کودکى که بر اثر سعى و خطاهاى آن دوران به دست آمده است مى تواند براى خود موجبات کنترل داشتن و تسلط کافى براى اجراى امور در شرایط و موقعیتهاى مختلف را به راحتى فراهم آورد و فرد را در بزرگسالى از افتادن به ورطه عجز و درماندگى رها سازد. ولى دختران متإسفانه از کسب چنین تجاربى در کودکى, بى بهره مانده اند. این تلقینها و تزریقهاى محافظتى و نیاز مبرم به محافظت شدن در بزرگسالى آنان را با مسایل و مشکلات پیچیده تر و غیر قابل حل ترى, روبه رو مى سازد.
تلقینهاى مثبت کم کم و در درازمدت تإثیرات مثبت بر ذهن مى گذارد و افکار منفى را به تدریج از ذهن پاک مى کند. ((من مى توانم مزاحمتها را در زندگیم کنار بزنم و بر موانع غلبه کنم و بر آنها پیروز شوم.)) از این طریق احساس عجز و درماندگى از وجود فرد رخت برمى بندد و باعث مى شود فرد به طور فعال تصمیم بگیرد که آرام آرام این احساس را در خود ریشه کن کند.))
البته با وجود اینکه اکثر موارد موجود در کتاب مى تواند براى تمامى زنان در همه جاى دنیا مثمرثمر باشد ولى روشن است که برخى توصیه هاى نویسنده مطابق با فرهنگ اسلامى و سنتهاى کشور ما نیست ولى در هر حال مى تواند دختران و زنان جوان را براى ابراز وجود و داشتن اعتماد به نفس و شجاعت و استقلال یارى دهد.