کانون اصلاح و تربیت در یک نگاه گزارش وارده



((گزارش وارده))
کانون اصلاح و تربیت در یک نگاه(1)

خدیجه محمدى آرانى


تاریخچه کانون

براى اولین بار در ایران در سال 1348 کانون اصلاح و تربیت در تهران تشکیل شد. (2) این کانون پس از مدتى ماهیت اصلى خود را از دست مى دهد و هدف آن (اصلاح کودک ـ ایجاد ارتباط بین قاضى دادگاه و کودک بزهکار براى اتخاذ تصمیمات جدید) عقیم مى ماند.
در سال 1357 این کانون مجددا تشکیل مى شود اما این بار تحقق اهداف آن با مشکل مواجه مى شود, زیرا با گذشت زمان و ایجاد وقفه باعث از دست دادن مسوولان مجرب و تعلیم دیده مى گردد; و از طرفى دیگر سازماندهى درست و اصولى نیز وجود نداشت.
با توجه به اینکه 70% نوجوانان در این کانون, شهرستانى هستند(3) و از طرفى چنین کانونهایى فقط در شهرهاى محدود و انگشت شمار از جمله مشهد و اهواز تشکیل شده است لازم است که مسوولین توجهات بیشترى را نه فقط براى اصلاح مجرم بلکه براى اصلاح جامعه مبذول دارند. البته ناگفته نماند که این کانون در سال 1370 مورد ارزشیابى علمى قرار گرفت و از سال 1372 تحولات جدیدى در آن به وجود آمده است. (4)

سازمان کانون اصلاح و تربیت

((کانون اصلاح مرکزى است جهت نگهدارى, اصلاح و تربیت و تهذیب اطفال بزهکار غیر بالغ و بزهکار یا بزهکارانى که کمتر از 18 سال تمام سن داشته باشند.))(5)
کانون مذکور از سه قسمت تشکیل شده است:
1ـ قسمت نگهدارى موقت
2ـ قسمت اصلاح و تربیت
3ـ زندان
هر یک از قسمتهاى مذکور از یکدیگر کاملا مجزا بوده و اطفال بر حسب سن و نوع جرم و سابقه ارتکاب جرم و تربیت پذیرى طبقه بندى مى شوند. مهمترین جرایم ارتکابى توسط محکومین کانون(6) به ترتیب اولویت 1ـ سرقت, 2ـ دعوا و چاقوکشى, 3ـ مواد مخدر و جرایم جنسى, 4ـ دیگر جرایم ... مى باشد. شاید بتوان گفت که سرقت, جرم 70% محکومین را تشکیل مى دهد.
مرکز مراقبتهاى بعد از خروج(7) از سال 1372 در کانون یاد شده ایجاد شده بود. در این مرکز بچه هایى که آزاد مى شدند و فاقد سرپناه و خانواده اى بودند براى جلوگیرى از ارتکاب مجدد جرم مورد مراقبت ویژه قرار مى گرفتند, مثلا ایجاد شغل و جلوگیرى از فرار آنها. پس از مدتى به دلایلى این مرکز بسته شد زیرا چنین استدلال مى کردند که وقتى طبق قانون دوران محکومیت مجرمین به پایان رسید دیگر دلایلى براى نگهدارى آنها وجود ندارد; هر چند ضرورت ایجاد چنین مراکزى به سادگى قابل درک است به خصوص در مورد اطفال محکوم به ولگردى و تکدى, زیرا این نوع متهمین پس از گذراندن مدت محکومیت خود ـ که مدت آن چندان هم طولانى نمى باشد ـ(8) دوباره به همان محیط برگشته و مجددا مرتکب جرم مى شوند با این تفاوت که در اثر همنشینى با دیگر بزهکاران جرایم دیگر را هم آموخته و شاید بتوان گفت که این بار حرفه اىتر عمل مى کنند; علاوه بر اینکه ابهت و ترس از مجازات و زندان براى آنها هم از بین رفته است. ضرورت ایجاد چنین مرکزى ایجاب مى کند که مسوولین مربوطه ذىربط توجهات بیشترى را مبذول دارند.
اطفال و نوجوانان بزهکار در بدو ورود به کانون قرنطینه مى شوند و از نظر بیماریهاى مختلف و مسرى مورد تست و آزمایش قرار مى گیرند. در بخش روانشناسى و مددکارى ارزیابى درمانى و روان شناسى به طور علمى صورت مى گیرد. طبقه بندى بیماریها و اختلالات روانى آنها به آسانى ممکن نیست و 80% مشکلات بیماران این بخش ((تمارض)) مى باشد.
این بخش خدماتى نیز در زمینه راهنمایى و مشاوره به خانواده ها و اطفال بزهکار ارائه مى دهد. در این بخش تمامى بچه هاى ورودى کانون مورد تست هوش و تست شخصیت قرار مى گیرند و براى آنها پرونده شخصیت تشکیل مى شود. براى تشکیل این پرونده تحقیقاتى در باره سوابق خانوادگى, اجتماعى و خصوصیات اخلاقى طفل به عمل مىآید. وضعیت کلى طفل از نظر وضع جسمانى, روانى, خانوادگى شخصیتى, شغلى, اقتصادى, استعدادها, توانایى ها, میزان قوه درسى و استعداد حرفه اى مشخص مى شود و گروه او را در خوابگاه تعیین مى کند. با تشکیل پرونده وضعیت فردى و اجتماعى اطفال بزهکار مشخص مى شود. پس از تشخیص وضعیت, آنها مورد پذیرش قرار مى گیرند و جایگاه آنان در بین زندانیان مشخص مى شود.

قسمت نگهدارى موقت

بعد از تشخیص وضعیت زندانیان و مورد پذیرش قرار گرفتن آنها اگر اطفال بزهکار از آن دسته اى باشند که هنوز تصمیمى در باره آنان اتخاذ نشده باشد و یا نتیجه قطعى دادگاه مشخص نشده باشد به قسمت نگهدارى موقت (انتظامات) اعزام مى شوند. افرادى که به این قسمت اعزام مى شوند یا به سبب سنگین بودن جرم ارتکابى مستقیما از سوى دادگاه قرار بازداشت موقت برایشان صادر مى شود یا اینکه قرار کفالت و یا وثیقه برایشان صادر شده است ولى به سبب نداشتن کفیل و یا وثیقه مناسب قرارشان به قرار بازداشت موقت تبدیل مى شود.(9)
در مورد اطفالى که دادگاه براى جلوگیرى از تبانى و یا سایر جهات قانونى نگهدارى انفرادى آنان را ضرورى بداند و یا اطفالى که هنوز توسط واحد پذیرش و تشخیص فرا خوانده نشده اند, تحت نظر واحد انتظامات به طور انفرادى در قسمت زندان مجرد کانون نگهدارى خواهند شد.(10)

قسمت اصلاح و تربیت

تمامى افرادى که به طور قطعى پذیرش مى شوند و وضعیت آنان کاملا اعم از طبقه, درجه و گروه در خوابگاه و بندها مشخص شد; مورد توجه این قسمت قرار مى گیرند.
در این قسمت واحدى به نام اندرزگاه وجود دارد که حدودا هفته اى یک مرتبه شخصى که اندرزگو نامیده مى شود بچه هاى شرور و سابقه دار را مورد موعظه و پند و نصیحت قرار مى دهد و مشکلات اخلاقى شان را به آنان گوشزد مى کند و آنها را در حل این مشکلات کمک مى کند. با آنها رابطه عاطفى برقرار مى کند با تقویت قوه ایمان آنان را از ارتکاب مجدد جرم باز مى دارد.
در این قسمت فعالیتهاى فرهنگى, آموزشى, حرفه اى توسط مددجویان(11) صورت مى گیرد. مددجویان در نشریه اى که توسط خودشان و به کمک مسوول فرهنگى زندان منتشر مى شود به بیان احساسات و آرزوها و شکوفایى استعدادهایشان مى پردازند.

وضعیت آموزشى کانون

اطفال پس از ورود به کانون اعم از اینکه باسواد و یا بى سواد, ملزم هستند که در کلاسهاى درس شرکت کنند. در حال حاضر سه کلاس نهضت سوادآموزى در کانون اصلاح و تربیت وجود دارد که اختصاص به اطفال بى سواد و آنان که وقفه زیادى بین تحصیلاتشان حاصل شده, وجود دارد. علاوه بر این در داخل کانون امکان تحصیل تا پایان مقطع راهنمایى وجود دارد.(12)
آموزش اطفال در کانون فقط جهت شرکت در امتحانات مى باشد, چرا که ((ممکن است برخى از اطفال در حین تحصیل در مدرسه و یا خارج از آن محیط مرتکب بزه شده و ناگزیر گردند که چند ماهى را در کانون به سر برند, به همین جهت و به منظور جلوگیرى از وقفه حاصل بین مدت تحصیل, به این قبیل دانشآموزان آموزش لازم داده مى شود تا بتوانند در امتحانات مربوطه شرکت نمایند; این کلاسها توسط معلمان آموزش و پرورش اداره و در صورت موفقیت در امتحانات به آنان گواهینامه مربوطه داده خواهد شد.))(13)

وضعیت آموزش فنى حرفه اى کانون

اطفال پس از فراغت از درس و یا اطفالى که استعداد درس خواندن را ندارند ملزم هستند که در کارگاههاى کانون حرفه اى را بیاموزند.
این اطفال ضمن یادگیرى حرفه اى و مشغول شدن به آن از حق الزحمه اى برخوردار مى شوند که در هنگام ترخیص از زندان به آنان جهت پشتوانه اى پرداخت مى شود. ((نگارنده)) هنگام بازدید از کانون اصلاح و تربیت شاهد نمایشگاهى از طراحى ها و کاریکاتورها و تابلوهاى نقاشى بوده است که توسط یکى از مددجویان برپا شده بود; این مددجو براى پرداخت جریمه نقدى خود اقدام به پرپایى این نمایشگاه کرده بود و آنها را در معرض فروش براى بازدیدکنندگان قرار داده بود.
مددجوى دیگرى مشاهده شد که از استعداد فوق العاده اى برخوردار بود و به کمک مسوولین زندان دوره کامپیوتر و حروف چینى کلمات را آموخته بود و براى کانون کار مى کرد و حروف چینى مجلات و نشریات توسط او صورت مى گرفت.

قسمت زندان کانون

سومین قسمت کانون اصلاح و تربیت زندان است. این قسمت محل ((نگهدارى آن دسته از مجرمینى است که سن آنان بین 15 سال تمام به بالا بوده و مرتکب جنایتى شده باشد همچنین قاضى اطفال به موجب قانون اجازه دارد که اطفالى که موجبات فساد اخلاقى اطفال دیگر را فراهم مى کنند در زندان نگهدارى کند.))(14)
تمامى برنامه هاى تربیتى و اصلاحى, آموزشى و حرفه اى نیز در قسمت زندان کانون هم اجرا مى شود با این تفاوت که از امکانات رفاهى و آموزشى محدودترى برخوردار هستند. مثلا تعداد ملاقات هایشان محدودتر است و یا اینکه هفته اى یک بار ملزم هستند که در اندرزگاه شرکت کنند.
کمبود امکانات رفاهى, آموزشى و به خصوص فقدان مربیان کافى و آموزش دیده از مهمترین مشکلات چنین کانونهایى مى باشد و به عنوان مثال در حال حاضر کانون اصلاح و تربیت تهران حدودا 300 نفر مددجو و 40 نفر پرسنل مى باشد که تعداد پرسنل با توجه به تعداد مددجویان بسیار کم مى باشد و این خود باعث مى شود که مسوولین فرصت و وقت کافى جهت شناخت نوجوانان بزهکار نداشته باشند و نتیجه مطلوب حاصل نشود.
مهمترین مشکل بچه هاى کانون به گفته مسوولین آنها بى سرپرستى بچه ها, تنها بودن آنها, نداشتن خانواده و احساس یإس و ناامیدى است, که با توجهات بیشتر مردم و مسوولین شاید بتوان تا حدى به حل آن کمک کرد. اطفال در کانون نباید به دست فراموشى سپرده شوند چرا که بزهکارى آنها تنها ناشى از عوامل فردى نبوده بلکه جامعه و تک تک افراد در قبال آنها مسوولیت دارند. موید این مطلب گفته یکى از دانشمندان ((تا جامعه هست جرم هم هست)) مى باشد.

پى نوشتها:
1ـ در این نوشتار انگیزه نگارنده با توجه به بازدیدى که از این کانون داشته است بیان ضرورت و اهمیت وجود کانون اصلاح و تربیت و بیان مشکلات و معضلاتى که به نوعى این کانونها درگیر آن هستند مى باشد.
2ـ در سالهاى بعد در مشهد و اهواز نیز کانون اصلاح و تربیت با امکانات کم تشکیل شده است. البته طرحهایى جهت تإسیس چنین کانونهایى در تبریز, شیراز, اصفهان, همدان, باختران, کرمان و چند شهر دیگر به تصویب رسیده ولى تاکنون بجز تعدادى, ساختمان آنها به اتمام نرسیده است. به نقل از شامیباتى. هوشنگ. بزهکارى اطفال و نوجوانان, ص50.
3ـ تمامى آمارهایى که در این نوشتار اعلام مى شود مربوط به سال 1377 بنا به اعلام خود مسوولین کانون اصلاح و تربیت تهران واقع در کن (ویژه پسران) مى باشد.
4ـ به عنوان مثال یکى از این تحولات این است که هر خانواده قبل از ملاقات با فرزند خود ابتدا باید به سخنان یک کارشناس و روانشناس گوش فرا دهد.
5ـ ماده 18 آیین نامه قانونى و مقررات اجرایى سازمان زندانها.
6ـ منظور کانون اصلاح و تربیت واقع در کوى کن تهران مى باشد.
7ـ ماده 17 آیین نامه قانونى و مقررات اجرایى سازمان زندانها ((مراکز مراقبت بعد از خروج موسساتى هستند که حمایت از زندانیان آزادشده واجد شرایطى که نیاز به حمایت یا مراقبت دارند بر عهده مى گیرند.))
8ـ طبق ماده 712 قانون مجازات اسلامى, مجازات جرم تکدى و ولگردى حبس از یک تا سه ماه مى باشد. م712ق.م.ا ((هر کس تکدى یا کلاشى را پیشه خود قرار داده باشد و از این راه امرار معاش کند یا ولگردى نماید به حبس از یک تا سه ماه محکوم خواهد شد و چنانچه با وجود توان مالى مرتکب عمل فوق شود علاوه بر مجازات مذکور کلیه اموالى که از طریق تکدى و کلاشى به دست آورده مصادره خواهد شد.))
9ـ ماده 138 قانون آیین دادرسى دادگاههاى عمومى و انقلاب مصوب :1378 ((متهمى که در مورد او قرار کفالت یا وثقیه صادر شده, در صورت عجز از معرفى کفیل یا تودیع وثیقه بازداشت خواهد شد.))
10ـ شامبیاتى. هوشنگ, بزهکارى اطفال و نوجوانان, ص90.
11ـ استعمال لفظ زندانى براى بچه هایى که داراى سنین پایین هستند به نظر خشن مىآید و همچنین از نظر روانى بر آنان تإثیر بسزایى دارد, لذا در کانون اصلاح و تربیت لفظ مددجو به جاى کلمه زندانى استفاده مى شود.
12ـ شامبیاتى. هوشنگ, بزهکارى اطفال و نوجوانان, ص92.
13ـ همان.
14ـ شامبیاتى. هوشنگ, بزهکارى اطفال و نوجوانان, ص93.