زیبایى



((مقاله وارده))
زیبایى

محمدرضا داودبیگى


حس زیبادوستى و زیباپسندى از جمله دارایى هاى باارزش انسانهاست. این سرمایه عظیم عطیه اى است از جانب خالقى زیبا, خدایى که زیباست و زیبایى را دوست دارد.
اگر ما خلق برخى زیبایى ها را به انسان منتسب کنیم مى توانیم به شاخه هاى هنر اشاره نماییم. و از هنرهایى همچون نقاشى, موسیقى, معمارى, خطاطى, آواز و بسیارى هنرهاى دیگر یاد کنیم که همه به نوعى نشانگر وجود روحى متعالى با نام زیبایى در نهاد انسانها است که به اشکال مختلف متجلى مى شوند.
توجه و تمایل انسانها براى خودآرایى از دیگر نشانهاى این حس, در وجود آدمى است. هر فرد بنا بر فرهنگ, دانش و عقیده هایش ملاکى را براى سنجش زیبایى مى شناسد. اغلب جوانان به ظاهر خود, به رنگ لباس و نوع آن و به حالت موهایشان اهمیت زیادى مى دهند. آنان براى زیباتر شدن بوى خوش به خود مى زنند و لباسهایشان را همیشه اتو مى کشند و از کثیفى و ژولیدگى اجتناب مى ورزند.
تمیز نگه داشتن ظاهر و رسیدگى به آن, سفارش ادیان الهى از جمله دین اسلام است. نقل است که پیغمبر اکرم(ص) مرد ژولیده لباس و بدقواره اى دید و فرمود ((بهره مندى از نعمت و نشان دادن آن از دین است.))(1)
و نیز گفته شده که ((ایشان هنگام سفر پنج چیز را به همراه داشت. شانه, آیینه, روغن معطر, مسواک و سرمه دان.))(2)
توجه مردم به زیبایى هاى ظاهرى و زیبایى هاى هنر و سفارشات دینى, مبنى بر اکراه از زشتى و آلودگى و ترقیب به زیباسازى ظاهر و باطن; ما را به اهمیت این مقوله در نزد همه انسانها واقف مى سازد; هرچند سلیقه هاى متفاوت وجود داشته باشد. ملاک زیبایى در انسانها مختلف است و اختلاف آن در نوع نگرش متفاوت انسانها نسبت به دنیا است و هر آن کس که بهره بیشترى از علم ببرد شناختى واقعى تر از زیبایى هاى حقیقى خواهد داشت.
در مقوله سلیقه برخى رنگ سبز را مى پسندند و برخى از رنگ سبز متنفرند. بعضى با شنیدن صداى پیانو سرمست مى شوند و بعضى از شنیدن صداى پیانو به حالت جنون دچار مى شوند. عده اى سبکى از هنر را مى پسندند و عده اى دیگر به سبکى دیگر علاقه نشان مى دهند. تبلیغات نقش عمده اى در ایجاد سلیقه ها بازى مى کند و ممکن است کسى که هیچ علاقه اى به خواندن کتاب داستان ندارد و هیچ زیبایى در آن نمى یابد, در اثر تبلیغ به خواندن کتاب داستان علاقه پیدا کند و از خواندن آن لذت ببرد و زیبایى هایى را در آن ببیند که قبلا برایش زیبا و جذاب نبودند. اختلاف سلیقه با تمام گستردگى و دامنه وسیعش قابل تغییر است.
تغییر سلیقه مى تواند با یک اتفاق صورت پذیرد. اتفاقى که نگرش انسان را از آن چیزى که بود عوض کند. اتفاقى مثل ازدواج, معمولا نگرش مردان و زنان در پى ازدواج تغییر کرده و پس از آن بسیارى از زیباییها زشت و بسیارى از زشتیها در نظرشان زیبا جلوه مى کند.
بعضى زیباییها مختص شىء و موجودى خاص هستند و زیبایى آنها بر خلاف زیبایى هاى سلیقه اى تغییرناپذیرند. مثلا پر پرندگان و ظرافتى که در ساختار وجودى آنها به کار رفته, مختص خود پرندگان است و اگر ما بدن گربه را از پر بپوشانیم بسیار زشت مى شود. و همچنین گردن زرافه را براى گربه و چشمان گاو را براى گنجشک و سر عنکبوت را براى مورچه بگذاریم بسیار زشت خواهند شد. آنها براى زیبا بودن باید همان گونه باشند که هستند. در حوزه وجودى انسان نیز بعضى خصوصیات متناسب وجود زن و بعضى خصوصیات متناسب وجود مرد است و تعدى از مرز این تناسبات مشکلاتى به همراه خواهد داشت. نیازهایى که زنان و مردان براى زیباییشان احساس مى کنند با یکدیگر تفاوت دارند. زنان به زینتهایى همچون گردنبند, انگشتر, دستبند و گوشواره علاقه نشان مى دهند اما مردان اینچنین نیستند. امام صادق(ع) فرمود: ((براى زن شایسته نیست بى زیور باشد اگرچه بندى به گردن آویزد. همچنین شایسته نیست که دست خود را رنگین نکند, هرچه اندکى باشد و هر چند پیر باشد.))(3)
بیشتر مردان علاقه مندند که موهایى کوتاه داشته باشند و این میل در بیشتر زنان مشاهده نمى شود. البته زنانى که خود را شبیه مردان مى سازند و مردانى که خود را به زنان شبیه مى کنند در نظر ما مستثنى هستند. این تمایل بیشتر در کشورهاى اروپایى و آمریکایى دیده مى شوند. گرچه با تمام این شبیه سازىها هیچ مردى زن و هیچ زنى مرد نخواهد شد. رسول خدا(ص) در سفارش به مردان فرمودند: ((ناخنها را بگیرید و به زنان فرمودند ناخنها را دراز کنید که براى شما زیباتر است.))(4)
حکم کوتاهى ناخن براى مردان و دراز کردن آن براى زنان در حدیث یادشده, موید تفاوت ملاکهاى زیبایى در میان دو جنس زن و مرد است.
هر فردى موظف است طبق ملاک تغییرناپذیر خود, خود را زیبا سازد و براى زیباسازى خود از آرایش کردن بهره برد. امام رضا(ع) ((در سفارش به همسران فرموده اند رنگ بستن و آرایش از چیزهایى است که عفت را زیاد مى کند. و به تحقیق زنانى عفت را رها کردند, زیرا همسرانشان آمادگى و آرایش را رها کردند))(5) و نیز در جایى به مردان فرمودند ((زن از تو دوست دارد آنچه را تو از او دوست مى دارى.))(6)
وظیفه آرایش از دو حیث قابل تإمل است. ابتدا تمیزى و زیبایى خود, سپس لذت بردن افراد خاص (افراد محرم) از زیبایى ما. امام صادق(ع) فرمودند ((چهار چیزند که صورت را روشنى مى دهند و یکى از آنها نظر کردن به روى زیباست.))(7)
بعضى زیباییها خاص زن و بعضى زیبایى ها خاص مرد است.
و نیز بعضى زیباییها براى مردى خاص به نام شوهر و بعضى زیباییها براى زنى خاص به نام زن یا همسر است و بجز ایشان و محرمان دیگر از جمله پدر, مادر و ... هیچ غریبه اى حق لذت بردن از این زیبایى را ندارد. چرا که لذت نامحرمان به گونه اى دیگر است و یک مرد غریبه نمى تواند نگاه پدر را به دختر داشته و لذتى پدرانه داشته باشد. این ملاحظه بدین جهت است که نمى توان هر زیبایى را به هر کس نشان داد چون حرام است و نتیجه آن فساد خواهد بود.
خداوند به وجود زنان زیبایى بخشیده و اگر مردان به نیت نظر به زیبایى به آنان نظر اندازند تا از آن لذت ببرند نتیجه اى جز فساد به بار نخواهد نشست. امام رضا(ع) فرمودند ((نظر کردن به زنان شوهردار و غیر ایشان از نامحرم از آن جهت حرام شده که مردان را تهییج مى کند و تهییج, فساد به بار مىآورد. ورود در چیزهایى که حرام و برازنده نیست و همچنین نظر به موها مگر آنجا که خداوند فرموده به زنان بازنشسته که امید ازدواج ندارند که نظر کردن به امثال ایشان ضررى ندارد.))(8)
همچنان که نظر مردان به زنان زیبارو در دستورى حکیمانه براى جلوگیرى از فساد منع شده حکمى نیز براى پنهان ساختن زیباییهاى ظاهرى زنان از سوى خداوند نازل شده است. ((به زنان باایمان بگو چشم بپوشند و شرمگاهشان را حفظ کنند و زینت خود را جز آن مقدارى که ظاهر است آشکار نکنند و روسریهاى خود را بر گریبان بیفکنند و زینت خود را آشکار نسازند مگر نزد شوهران, پدران, پدرشوهرها, پسران, پسران همسر, برادران, پسران برادر, پسران خواهر, زنان مسلمان, بردگانشان, مردان خدمتکارى که رغبت به زنان ندارند یا کودکانى که از شرمگاه زنان آگاهى ندارند. آنها نباید هنگام راه رفتن چنان پاى بر زمین بکوبند که زینت پنهانشان جلب توجه کند))(9) و ...
رسول اکرم(ص) فرمود ((با زن تنها به خاطر زیباییش ازدواج نکنید شاید زیبایى اش او را گمراه کند و نه به خاطر مالش شاید مالش او را به طغیان وا دارد. با زن به خاطر دینش ازدواج کنید.))(10)
بعضى زیباییها تنها در ظاهر است و در پشت این زیبایى دیوى زشت لانه کرده است. زن زیبارو, اما بى دین و فاسق از نمونه هاى بارز خوش صورت و زشت سیرت است. اگر زنى زیبارو در محیطى فاسد به بار آمده باشد مى تواند هر دیندارى را بى دین نماید. پیغمبر اسلام(ص) فرمودند: ((بترسید از سبزه اى که بر زباله روید. گفتند: آن چیست؟ فرمود: زن زیبارو در رستنگاه بد.))(11)
ایشان براى ایمن شدن مردان در برابر این گونه زنان در سفارش به امیرالمومنین(ع) فرمودند ((اى على! نظرى را به دنبال نظرى مفرست. زیرا اولى بر تو بخشوده است و دومى نه.))(12)

پى نوشتها:
1ـ کافى, کتاب التجمل.
2ـ تفسیر قرطبى, ج4, ص31.
3ـ کافى, باب الخضاب.
4ـ بحارالانوار, ج76, ص;125 وسائل الشیعه, ج14, ص121.
5ـ بحارالانوار, ج76, ص100.
6ـ همان, ج79, ص12.
7ـ همان, ج76, ص75.
8ـ وسائل الشیعه, ج7, ص144.
9ـ سوره نور, آیه 31.
10ـ محجه البیضإ, ج3, ص85.
11ـ وسائل الشیعه, ج16, ص19.
12ـ تفسیر قرطبى, ج12, ص223.