برگى بر پنجره اى

امروز, دیروز نیست و فردا هم چون امروز نخواهد بود. دیروز آمد و رفت; هر آنچه که بود و هر آنچه که گذشت. و فردا باز خواهد آمد که چون هنوز نیامده است, نمى دانیم چگونه خواهد گذشت. اما, امروز واقعیت دارد, امروز هست; همین امروزى که شما در آنید و مى دانید چگونه باید بگذرد. در تمام دیروزى که گذشته است خواسته اید با صبر و حوصله به هم نزدیک شوید و نتوانسته اید. اما, حال که دیروز رفته است. از امروز چنان باشید تا مجال ادامه زندگى مشترک را از همدیگر نستانید.
بدون تردید علت بسیارى از اختلافات زناشویى را باید در اختلافاتى همچون فرق میان فرهنگ و آداب و رسوم, سن, تحصیلات, ارزشهاى خانوادگى ودینى, دروغهاى قبل از ازدواج, عدم تناسب اقتصادى و سوء برداشتهاى زوجین از همدیگر دانست. اما به راستى بر سر آنانى که زندگى خود را با شیفتگى و دلدادگى جشن مى گیرند چه مىآید که به جاى اینکه به موازات هم و در کنار یکدیگر حرکت کنند, رو در روى یکدیگر ایستاده و نغمه جدایى را سر مى دهند؟ براى این سستى پیوندهاى عاطفى دلایل چندى وجود داشته که بیشترین نقش را در دورى زن و شوهر از یکدیگر دارد:
O بى توجهى به رعایت اصول اولیه: عدم توجه به آنچه که موجب انتخاب شده, همچون مرتب و منظم بودن, خوب لباس پوشیدن, خوب غذا خوردن, وقت شناسى, خوش صحبتى, رعایت آداب اجتماعى, هدیه خریدن و هدیه دادن, مهربانى کردن و ... هنگامى که این مشخصه هاى مثبت در زندگى زناشویى جاى خود را به مشخصه هاى منفى همانند وقت ناشناسى, بدزبانى, دروغگویى و نامهربانى مى دهد, آن وقت رویاهاى همسران نقش بر آب مى شود.
O ارائه شخصیت بدلى: هنگامى که همسران حقیقت را به هم نمى گویند و یا اطلاعات غلط مى دهند و هنگامى که مشخصه هایى را ادعا مى کنند که در آنها واقعیت نداشته و یا وجود خارجى ندارد; همسران دیگر نمى توانند چون پیش و یا اوایل ازدواج باشند. وقتى همسران قبل از ازدواج وعده هایى مى دهند که از انجامشان عاجزند, باید این آمادگى را هم داشته باشند که روابطشان سرد و بى روح شود.
O تناسب و سنخیت: زمانى که ازدواجى پا مى گیرد که در آن دختر و پسر هیچ گونه تناسب, سنخیت خانوادگى, فرهنگى, اقتصادى, تحصیلى و اجتماعى نداشته باشند و معیارهاى مذکور را در نظر نداشته و از این لحاظ در یک ردیف نباشند به طور حتم زندگى شیرینى نخواهند داشت.
O تفاوتها: تفاوتهاى فکرى و عدم تفاهم, ادامه تحصیل یکى و توقف دیگرى, گرایش یکى به مذهب و لامذهبى دیگرى, سیاست و ... موجب خواهد شد که زن و مرد از همدیگر فاصله بگیرند.
O رنجش حل نشده: زمانى که زن و مردى از یکدیگر رنجشى پیدا مى کنند و در صدد رفع آن برنمىآیند و اجازه مى دهند ناراحتیها روى هم انباشته شوند, باید هم در انتظار روابطى سرد باشند.
O سوء تفاهم و سوء برداشت: یکى از عمده ترین مشکلاتى که منجر به مشاجره هاى طولانى مى شود, سوء تفاهم و سوء برداشت است و این ناشى از طرز گفت و گوها مى باشد. گفت و گو, دنیاى همسران را مى سازد. آنان با کلمات زندگى مى کنند. آیا هیچ وقت همسران به آثار روانى کلمات فکر کرده اند؟ طرز سخن گفتن, بلندى صدا, سرعت حرف زدن, طرز اداى کلمات و تإکیدها, ذهنیت همسران را مشخص مى نماید; به طورى که معلوم مى شود مى خواهند صمیمى تر باشند یا مى خواهند فاصله بگیرند.
O انتظارات نامتجانس: زنان و مردان در طول زندگى از یکدیگر انتظارات متفاوتى دارند. این انتظارات نامتجانس یکى از عمده ترین تفاوتها میان مردان و زنان مى باشد. با آنکه در هر انسانى هم نیاز عاطفى و هم نیاز به استقلال وجود دارد اما زنان نیاز بیشترى به درگیرى عاطفى و مردان احتیاج بیشترى به استقلال دارند. براى زنان لحن پیام, حالت چهره, طرز اداى کلمات بیشتر از خود پیام اهمیت دارد چرا که ذهن زنان بیشتر از هر چیزى به درگیرى عاطفى و ذهنى یعنى روابط میان اشخاص متمرکز مى باشد.
O گوشه و کنایه: با گوشه و کنایه صحبت کردن یکى از مسایلى است که به کدورت و تیرگى روابط همسران مى انجامد. در جایى که زن یا مرد مى توانند به طور صریح سخن خود را بیان نمایند و احساساتشان را بازگو کنند و رنجش خود را از راه گفت و گوى مستقیم حل کنند چرا باید به طعنه و کنایه متوسل شوند و یا به جاى اینکه به حل اصولى مشکلات خود بپردازند به زخم زبان متمسک شوند. در این صورت نه تنها مشکل حل نمى شود بلکه بر عکس, رنجشها عمیق تر مى شوند. انتقاد کردن و انتقاد شنیدن چیز بد و مذمومى نیست و چه خوب است اگر زن یا مردى عیبى دارد به جاى اینکه از دیگران بشنود از شریک زندگیش بشنود و نسبت به آن عیب آگاه باشد. به بیان دیگر چنانچه همسران خود را با شریک زندگیشان یکى بدانند, هر انتقادى را عیب جویى نخواهند دانست.