نویسنده

انتظار سبز

جواد محدثى

سلام چشم به راهان صبح ظهور و منتظران فرج, بر تو, اى مولا! اى محبوب, اى زاده زهرا, اى گل بوستان معطر رسالت, اى حجت خدا.
باز ماییم و شرار انتظار
دیده ها پر اشک و در دل, عشق یار
شوق آمدنت, صفابخش سینه هاى سوخته است و عشق دیدارت, گرمابخش جان هاى شیفته. هر که جرعه اى از شراب محبتت نوشید, تا ابد درخشید و هر که حرفى از کتاب ولاى تو خواند, تا ابد نشئه محبت تو ماند.
اى مهدى, اى تکرار محمد, اى دوباره حیدر, اى منتقم خون ثار الله.
وقتى که بیایى, پریشانى ها به سامان مى رسد, قسط و عدل, سکه رایج زمان مى شود, شهرها و آبادىها ایمن مى گردد, کاخ هاى ستم ویران مى شود, نور خدا و فروغ دین, جهان افروز مى گردد, و محرومان و مستضعفان, حاکمان روى زمین مى شوند.
اى وارث دین احمد, اى خلف صالح محمد, اى حجت بالغه الهى, اى شمشیر برنده خدایى,
سوداى دیدار روى توست که بهانه زندگى ماست.
و امید نگاه به محراب ابروى توست که روح نماز ماست.
نسخه دفتر حسن تو, کتابى است مبین
ور بود نکته سربسته, بجز موى تو نیست