براى زندگى مشترک پیششرط نگذارید
امروزه با کمال تأسف شاهدیم که زوجهاى جوان با بروز اولین اختلاف و پیدایى کوچکترین موردى از «انتظارات برآورده نشده» بلافاصله سادهترین راه حل را انتخاب نموده و نغمه جدایى را سر مىدهند. آنان در کمال تأسف و به دلایل غیر معقول و غیر منطقى حتى به خود زحمت تفکر سازنده به منظور یافتن راه حلى اساسى را به خود نمىدهند. این گونه زوجهاى جوان بر این اندیشه و خامباورى مىباشند که: «از آنجایى که در برخى موارد و مسائل با هم اختلاف نظر و سلیقه دارند پس اساساً انتخابشان اشتباه بوده و ادامه زندگى برایشان فایدهاى و سودى نخواهد داشت.»
البته و اولى در رویارویى با این طرز تفکر سادهانگارانه اما مخرب زن و شوهرهاى جوان وظیفه خانوادهها و والدین و ریشسفیدان مىباشد که با راهنمایىهاى سودمند و اساسى پیامآور این نکته اساسى باشند که: «در زندگى مشترک و در مسیر تمام زندگىها، موانع و مشکلات بىشمار نمایان مىشود اما نباید از یاد برد که با راه حلهایى ساده و مؤثر مىتوان آنها را از میان برد و پایههاى زندگى مشترک را تداوم و تحکیم بخشید.»
در واقع، اولین قدم براى یک زندگى بانشاط مشترک این است که زن و شوهر خود را نسبت به پیمان زناشویىشان مسئول و متعهد بدانند. احساس عدم امنیت ناشى از «تنها ماندن»، حصارى به دور زن یا مرد ایجاد مىنماید و سبب سردى و تیرگى در روابط مىشود. بر عکس، تا زمانى که زن و شوهر از وفادارى و تعهد همسرش نسبت به زندگى مشترک آگاهى و اطمینان نیابد، راضى نخواهد شد تا تمام مهر خود را نثار شریک زندگىاش نموده و یا اینکه پذیراى عشق و علاقه او باشد.
با منعقد شدن عقد ازدواج، زن و شوهر خود را متعهد و وفادار به این پیمان مىنمایند اما لازم است این تعهد به طور اصولى و پایدار در طول زندگى ثابت و نشان داده شود. احساس امنیت و اطمینان از اینکه شریک زندگى همانند خود فرد تمام وجودش را صرف دوام و استحکام زندگى مشترک مىنماید؛ سبب خواهد شد تا هر گونه مانعى در روابط سالم و پایدار و در روابط همسران برداشته شده و مهر و محبت طرفین نسبت به یکدیگر کاملاً آشکار شود. زمانى که مردى به احساسات زنش علاقه نشان مىدهد و صمیمانه و از ته دل براى او آرزوى خوشبختى مىنماید، همسر او احساس خواهد کرد که شریک زندگىاش او را دوست دارد و به او مهر مىورزد. متقابلاً زمانى که واکنشهاى یک زن مبیّن این نکته باشد که به شوهرش اطمینان دارد؛ واضح است که او نیز بیشترین و بهترین تلاشهاى خود را به منظور نیل به سعادت شریک زندگىاش به عمل خواهد آورد و به احساسات و نیازهاى همسرش علاقهمند خواهد شد.
زمانى که شوهر همدلانه و بدون هیچ گونه شائبهاى به حرفهاى همسر خود - که مبین احساسات وى مىباشد - گوش مىدهد، یک زن در مىیابد که از طرف شوهرش درک مىشود. در این نکته مىتوان شاهد مثال آورد که بسیارى از خانمها از شوهرانشان گله دارند که آنان تمایلى به شنیدن حرفهایشان نداشته و به جاى آن ترجیح مىدهند مثلاً روزنامه بخوانند یا تلویزیون نگاه بکنند. البته که یک زن نیاز دارد تا شوهرش سخنانش را بشنود اما باید توجه داشت که وقتى یک زن شوهرش را مىپذیرد و به او اعتماد نشان مىدهد، مرد هم احتمالاً، براى بهبود و اصلاح خود قدم برخواهد داشت چرا که وقتى مردى احساس کند مورد پذیرش واقع شده، به سهولت به سخنان همسرش گوش خواهد داد. از طرف دیگر وقتى زنى با شوهرش حرف مىزند باید متوجهش سازد که قصد گله و شکایتى نداشته و صرفاً علاقهمند است تا همسرش از احساسات و مکنونات قلبى و درونى او نسبت به وقایع روزمره باخبر شود چرا که فکر مىکند همسرش باید در احساسات او شریک باشد. یک زن باید به همسرش بفهماند که اگر او مىخواهد، مىتواند حرف نزند. ضمناً باید به او فرصت دهد تا استراحت کرده و هر وقت آمادگى شنیدن را داشت با وى صحبت نماید. این مورد بیشتر در ارتباط با مردانى صادق است که پس از گذراندن یک روز کارى خستهکننده و روبهرو شدن با دشوارىهاى زندگى در خارج به خانه برمىگردند.
چنانچه مردى در برخورد با زنش به گونهاى رفتار نماید تا حق و حقوق، خواستهها و نیازهاى او برآورده شوند، زن نیز احساس خواهد کرد که مورد احترام واقع شده است. اگر رفتار مرد به صورتى باشد که افکار و احساسات زنش را درک نماید، زن نیز مطمئن خواهد شد که به او احترام گذاشته شده و با سهولت پذیراى شوهرش خواهد شد و این همان چیزى است که یک مرد به آن محتاج است. در این ارتباط باید خاطرنشان ساخت که زن و شوهر باید خواستهها و مشکلاتشان را صریح و مستقیم (پیش از شکلگیرى رادع و مانعهاى جدى و خانمانسوز) با طرف مقابل در میان گذاشته و پس از برآورده شدن خواسته، صمیمانه و با مهر و محبتى زایدالوصف از وى تشکر نمایند. این موضوع سبب خواهد شد تا تمایل طرفین براى کمک و یارى به هم افزون شود. از اینجا معلوم مىشود که یک زن به صمیمیت و یک مرد به تحسین شدن نیازمند است. تحسین کردن مرد مستلزم این نکته است که مورد تصدیق، تأیید و خشنودى از طرف شریک زندگىاش واقع شده است و این زمانى محقق خواهد شد که یک زن دانا به ویژگىها، استعداد، خلق و خو و توانایىهاى شوهرش آشنایى داشته و به آنها بها بدهد. زمانى که مرد احساس کند مورد تحسین واقع شده، انگیزههاى فراوان خواهد داشت تا خود را وقف شوهرش نماید.
در زندگى زناشویى زن و مرد باید جنبههاى مثبت طرف مقابلشان را در نظر بگیرند یعنى همان ویژگىهایى که در ابتدا سبب شد تا با هم کنار سفره عقد بنشینند. یک زن یا یک مرد هنگام بروز اختلاف نیز ابتدا باید به دقت به حرفهاى طرف مقابلشان گوش فرا بدهند تا مطمئن شوند حرفهاى هم را بدون هیچ شبههاى و درست فهمیدهاند و سپس عکسالعمل نشان بدهند. مثلاً بسیارى از خانمها فکر مىکنند که تمامى وظایف خانه بر دوش آنها بوده و به دلیل حجم بالاى کار و سنگینى وظایف گله و شکایت مىنمایند. آنان توقع دارند که شوهرانشان حداقل به صورت زبانى قدردان زحماتشان بوده و به گونهاى از آنها تشکر نمایند اما متأسفانه اکثر مردان از این وظیفه مهم خود غافل مىباشند. این موضوع سبب ناراحتى زنان و در نهایت سردى روابط خواهد شد. اما به واقع باید توجه داشت زمانى که یک مرد به تلاشها و زحمات همسرش مهر تأیید مىزند و از او تشکر و قدردانى مىنماید، وى نیز احساس خواهد کرد که شوهرش دوستش داشته و تلاشهایش را از نظر دور نداشته است. در چنین مواردى همسران نباید نسبت به یکدیگر پیشداورى نموده و یا نسبت به عملکرد هم به اصطلاح مته به خشخاش بگذارند و زیاده از حد ایرادگیرى نمایند. زن و مردى که با هم زندگى مىکنند باید بدانند که برخى رفتارهاى طرف مقابل ممکن است غیر قابل درک و پیشبینى باشد. آنان مىتوانند با کمى گذشت از این رفتارهاى آزاردهنده چشمپوشى نموده و خود را به ندیدن و یا نشنیدن بزنند.
در واقع وقتى یک مرد به کرات نشان بدهد که به همسرش علاقهمند بوده و او را درک مىنماید و به وى احترام مىگذارد، نیازهاى احساسى و قلبى زن برآورده مىشود. به این ترتیب مرد با زبان بىزبانى به همسرش ثابت مىنماید که پیوسته دوستش دارد و زن نیز باید به تکرار در مقام تضمین سعادت زناشویىاش اهتمام داشته باشد. وقتى زن به شوهرش اعتماد مىکند و از وى قدرشناسى مىنماید مرد به این نتیجه خواهد رسید که به جایگاه واقعىاش رسیده است. و زمانى که مرد به این گونه تشویق مىشود نیازهاى اساسى و احساسى همسرش را بهتر و کاملتر برآورده خواهد ساخت.
زن و شوهرها و بخصوص زوجین جوان باید همدیگر را بدون هیچ گونه پیششرطى بخواهند و دوست داشته باشند. یک زن و یک مرد هر دو انسان هستند و از هر انسانى خطا و لغزش ممکن است سر بزند و دچار اشتباه شود. همسران نباید انتظار داشته باشند تا همه چیز کاملاً و عیناً طبق میل و رفتار آنان پیش برود. آنان باید تلاش نمایند تا یکدیگر را با وجود تمام عیوب و نواقص و بىقید و شرط بپذیرند.
با مرور این مطلب مىتوانید متوجه بشوید که چرا همسرتان احساس نمىکند که مورد مهر واقع شده و مهمتر اینکه مىتواند به شما کمک نماید تا روابطتتان را با همسرتان بهبود بخشید. با این وجود نمىتوان کتمان داشت که در عصر ماشینى حاضر هر روزه زوجها خسته و فرسوده از کارهاى اعصاب خردکن به خانه برمىگردند و ناتوان از گذران اوقاتى خوش و پرآرامش در کنار همسرانشان شروع به گله و شکایت مىکنند و رفته رفته محبت در زندگى خانوادگى رنگ مىبازد.
براى مقابله با چنین بلیهاى زوجها مىتوانند ساعاتى از هفته را به عنوان اوقات فراغت به خود اختصاص بدهند. در طى این اوقات، زن و شوهر مىتوانند دوره مراقبهاى را در کنار یکدیگر بگذرانند که طى آن بر علاقهمندىهاى فرد مقابل تمرکز داشته باشند.
زن و شوهر مىتوانند نکتههاى زیر را جهت بهبود وضعیت زندگى مشترکشان سرلوحه کارهایشان قرار بدهند:
تعریف صمیمانهاى که نثار همسرم مىکنم
کار و عمل حاکى از مهر و محبتم که براى همسرم انجام خواهم داد
مشکلات موجود در روابط زناشویى (از میان برداشتن مشکلات)
عوامل مانع محبت و صمیمیت بیشتر در زندگى مشترک (از میان برداشتن عوامل)
خصوصیات دوستداشتنى همسر
تعریف از خصلتها و خلق و خوى نیکوى همسر
برنامههاى تفریحى و سرگرمى به همراه همسر و خانواده