پژواک نامه هاى خوانندگان


 

پژواک‏

مى‏خواهم لطفى کنید و عیب و ایراد نوشته‏ام را برایم بفرستید تا در نوشته‏هاى بعدى نکات مورد نظر را رعایت کنم.

هاجر خلیلى - گیلان، واجارگاه‏

دوست عزیز، مطلب شما آنقدر کوتاه است که شبیه یک یادداشت و یا آرزویى بى‏سرانجام مى‏باشد. مى‏توانید پس از این با توجه به شباهت ساختارى اثرتان با قطعه ادبى، با تمرکز مطالعه و نگارش خود روى این قالب ادبى، آثار جدیدتان را با دقت بیشترى نگاشته و برایمان ارسال کنید. موفق باشید.

خواننده همیشگى پیام زن هستم و یک سال است که با شما در تماس مى‏باشم و برایتان داستان مى‏نویسم. پدرم جانباز 60 درصد مى‏باشد و گاه دچار مشکلات عصبى و روانى مى‏شود. علت اینکه نتوانسته‏ام تاکنون نوشته خوبى براى شما ارسال نمایم، مسائلى است که در این ارتباط داریم. این را هم عرض کنم که با وجود تمامى مشکلات به هیچ وجه ارتباط خودم را قطع نخواهم کرد و مکرر براى شما نوشته مى‏فرستم. به امید شفا پیدا کردن تمام جانبازان عزیز جمهورى اسلامى ایران، بخصوص پدرم.
زهرا نیکرو - نهبندان‏
خواهر گرامى، ما نیز چون شما آرزو مى‏کنیم که تمام بیماران و جانبازان جسمى و روحى شفا و سلامتى کامل خود را بیابند. البته توجیه شما براى کم‏کارى خودتان قابل قبول نیست. مشکل شما در حال حاضر عدم آشنایى با دنیاى ادبیات و نویسندگى است. همان طور هم که خودتان قبول دارید، منابع مطالعاتى مورد نظر را نیز در اختیار ندارید.
مشکلى که مطرح کرده‏اید شاید از لحاظ روحى تا حدى موجب ناراحتى شما شود ولى نمى‏تواند مانع نوشتن و پیشرفت شما شود. اصلاً اصل نویسندگى بر این است که نگارنده وقتى متوجه مشکلى در جامعه مى‏شود، دست به قلم مى‏برد تا بتواند آن مشکل را بیان کند و حتى اگر راه حلى براى آن ندارد، لااقل با عنوان‏کردنش موجب ایجاد ذهنیت در دیگران شود. موفق باشید.

با چاپ داستانم پس از نقد و بررسى و اضافاتى که در آن به عمل آمده، خیلى مرا شرمنده کردید، نه فقط به خاطر چاپ آن، بلکه به علت اینکه تمام محسنات آن مربوط به اصلاحات شما بود. نمى‏دانم با چه زبانى از شما تشکر کنم. تنها آرزوى من این است که همه مسئولان جامعه مثل شما دلسوز و مهربان باشند. فاطمه ملاباشى - تویسرکان‏
خواهر قدردان، ما نیز از شما متشکریم و امیدواریم چون گذشته با تحمل و بردبارى بیشترى آثارتان را مکتوب کنید تا ما مجبور نباشیم براى اصلاح آن و قابل چاپ شدنش دستى در آن ببریم. موفق باشید.

به اینکه یکى از خوانندگان مجله شما هستم افتخار مى‏کنم. به علت داشتن محتواى بسیار پرمغز و جالب آن از خوانندگان پر و پا قرص شما شده‏ام على‏الخصوص در بخش هنر و ادب که چنان با لطافت و صبورى شعر و داستان بچه‏ها را نقد و بررسى مى‏کنید. این اولین مجله‏اى است که مى‏بینم اینقدر از روى صداقت و یکرنگى شعر و داستان‏هاى خوانندگانش را مى‏خواند و آنها را نقد مى‏کند.
این اولین نامه من به مجله شماست ولى آخرین آن نخواهد بود. چند شعر برایتان فرستاده‏ام و خواهش مى‏کنم که جواب اشعارم را در نامه برایم بنویسید.
فاطمه سلیمانى - تربت‏حیدریه‏
دوست عزیز، ما نیز از دقت و حُسن توجه شما به مجله و به ویژه به بخش هنر و ادب سپاسگزاریم. اشعار شما در بخش «سرود فردا» در داخل مجله بررسى خواهد شد و از ارسال نامه در این بخش معذوریم.
موفق باشید.

بالاخره بعد از یکى دو سال مرخصى گرفتن از کاغذ و قلم دوباره انبوه کلمات و واژه‏ها فوران کرد و به وسیله قلم بر روى کاغذ ریخت. خوشحالم که دوباره مى‏توانم با شما ارتباط برقرار کنم و از دیدن نامه‏هاى پرمهرتان خرسند شوم. گزارشى مربوط به دختران معصومى مى‏فرستم که على‏رغم میل‏شان مجبورند کار کنند و قید تحصیل را بزنند. امیدوارم ارزش چاپ پیدا کند و حرف‏هاى ما به گوش دختران محصل برسد تا قدر این موقعیت‏شان را بهتر بدانند.

صدیقه شاهسون - شهرکرد

خواهر گرامى، گزارش شما احتیاج به اصلاحاتى دارد که پس از انجام آن، در نوبت چاپ قرار خواهد گرفت. امیدواریم شما و دیگر دختران کشورمان که امکان ادامه تحصیل ندارید، بتوانید به خواست‏هاى واقعى خود برسید. موفق باشید.

خواهش مى‏کنم جواب احساس و سؤالات مرا بدهید تا بفهمم چگونه باید داستان بنویسم. باور کنید زنانى را دیده‏ام که حتى وقتى با چشمان خودشان همسر جدید شوهرشان را مى‏بینند به رویشان نمى‏آورند و به زندگى‏شان ادامه مى‏دهند و ... .
عقیلى - گلدشت‏
دوست عزیز، شما مى‏خواهید با توجه به سوژه‏اى که دیده‏اید یک داستان بنویسید ولى ظاهراً تمام اطلاعات شما مربوط به ظاهر قضیه است. از کجا مى‏دانید این زنان با توجه به چه مشکلات و تفکراتى، تن به داشتن هوو مى‏دهند و دم نمى‏زنند. شما باید به درون آدم‏ها بروید و انگیزه آنها را براى ازدواج مجدد و تحمل زندگى جدید و ... نشان دهید نه اینکه با توجه به طرحى که برایمان فرستاده‏اید نشان دهید مردان بى‏دلیل، به سراغ زنان دیگرى مى‏روند و همسرانشان به راحتى همه چیز را مى‏پذیرند و ماجرا به خوبى تمامى مى‏شود. امیدواریم با واقع‏نگرى بیشتر بتوانید دست به قلم ببرید و تابع احساسات‏تان نباشید. موفق باشید.

از چاپ داستانم از شما سپاسگزارى مى‏کنم. البته قرار بود داستانى را که به مسابقه داستان‏نویسى فرستاده بودم چاپ کنید، با این حال براى همه چیز از شما متشکرم. براى من همین قدر که فرصتى پیدا شده تا قلم‏فرسایى‏هاى خود را توسط شما به چاپ برسانم، کافى است.

مجتبى ثابتى‏مقدم - بایگ‏

برادر گرامى، داستان مورد نظر در نوبت چاپ مى‏باشد و داستانى که به تازگى از شما چاپ شده از سال گذشته در نوبت بوده است. در هر حال آرزو مى‏کنیم با اتمام تحصیلات‏تان فرصتى بیشتر براى مطالعه و نگارش داستان‏هاى دیگر داشته باشید و بر قوّت ادبى خویش بیشتر از گذشته بیفزایید.
موفق باشید.