مشاور شما

نویسنده


 

مشاور شما

مشاور این شماره:
دکتر آمنه ملاباشى‏

این شماره:
خواهر م.پ - تبریز
خواهر س.س - خراسان‏

یادآورى:

1 - خواهران و برادرانى که مایل به دریافت کتبى پاسخ‏هاى خود در اولین فرصت مى‏باشند لازم است نشانى کامل خود یا یکى از دوستانشان را همراه طرح مشکلات خویش درج نمایند.
2 - آن دسته از نامه‏هایى که به خاطر فقدان یا نقص نشانى، امکان ارسال پاسخ براى آنها نیست، پس از آماده شدن پاسخ در اولین شماره مجله منتشر خواهد شد.
3 - بخش مشاوره مجله خود را امانت‏دار نامه‏ها و مطالب آن مى‏داند و حداکثر دقت را در حفظ اسرار و مسائل خصوصى صاحبان نامه‏ها خواهد نمود و با رعایت این مهم، طرح مشکلات و پاسخ‏ها را براى عموم خوانندگان مفید و حتى راهگشا مى‏داند.
4 - در صورتى که مایل به درج نام کامل خویش در مجله نیستید مى‏توانید از حروف فارسى اختصارى استفاده کنید و تقاضاى ما این است که از درج حروف لاتین اجتناب شود.
5 - لطفاً در نامه‏هاى خود از یک طرف کاغذ استفاده کنید.

خواهر م.پ - تبریز

دخترى 20 ساله و پشت کنکورى هستم. امیدوارم در خصوص مشکلاتم مرا راهنمایى نمایید.
خواهرى دوقلو دارم و برادرى که یک سال از ما بزرگ‏تر است و هر سه نفر پشت کنکورى هستیم. فکر آینده و قبولى در کنکور همیشه مرا مشغول مى‏کند. گاهى عصبانى مى‏شوم و جیغ و داد مى‏کنم. به فکر آینده برادرم، حتى بیشتر از خودم و خواهرم هستم. او اصلاً لاى کتاب‏هایش را باز نمى‏کند.
فکر دیگرى که مرا مشغول کرده این است که اگر دچار بیمارى شوم، چه مى‏توانم بکنم؟ از اضطراب و دلشوره رنج مى‏برم.
مشکل دیگرى که دارم این است که بیش از حد غصه دیگران را مى‏خورم. عمویى 26 ساله دارم که سربازى را تمام کرده ولى هنوز کارِ درست و حسابى ندارد. به دخترى علاقه دارد و به خواستگارى او رفته، اما به علت نداشتن کارِ خوب و تحصیلات عالى، از طرف پدر و مادر دختر جواب رد شنیده است. وضع مالى ما متوسط است و نمى‏دانیم براى عمویم چکار بکنیم.
خواهر گرامى!
خوشحالیم از اینکه با شما که یکى از خوانندگان مجله هستید، آشنا مى‏شویم. با وجودى که گفته‏اید گاهى در کتابخانه به مجله دسترسى دارید و آن را مطالعه مى‏کنید، امیدواریم این آشنایى تداوم یابد و از نظریات و پیشنهادهاى خود ما را آگاه سازید. از متن نامه شما برداشت مى‏کنیم که دخترى عاطفى، مهربان و پراحساس هستید که به جاى خود، خیلى خوب و پسندیده است. اما توجه داشته باشید که حفظ تعادل، شرط اصلى در روابط انسانى و برخوردهاى اجتماعى است. افراط و تفریط در این امور، براى فرد ایجاد اشکال مى‏کند. وقتى که به دیگران بیش از خودتان بها دهید و ابتدا در پى حل مشکلات آنها برآیید، امکان دارد دچار رکود و سکون شوید و از رشد و تعالى‏بخشیدن به استعدادهاى خود و شکوفایى آنها باز بمانید. شما مسئول حل و فصل امور اطرافیان نیستید. ممکن است بتوانید در جایى که از دست‏تان برمى‏آید، به آنها کمکى برسانید و حتى در امور خانوادگى، اگر پیشنهادى دارید، مطرح کنید، اما اینکه مثلاً وظیفه خود بدانید که مشکل شغل و ازدواج عمویتان را حل کنید و خود را بیش از حد لزوم درگیر آن نمایید، درست نیست.
به نظر مى‏رسد شما از یک اضطراب منتشر هم رنج مى‏برید. مثلاً افکار وسواسى راجع به بیمارى دارید. گاهى که اوضاع بر وفق مرادتان نیست، دچار خشم شده و کنترل خود را از دست مى‏دهید و اعتماد به نفس‏تان کاهش یافته که شاید شکست در کنکور سال‏هاى قبل، شما را دچار ناامیدى کرده است. با مراجعه به مشاور، برنامه‏ریزى صحیح براى درس‏خواندن (در صورت عدم قبولى در کنکور امسال)، آموختن و به کار بردن روش‏هاى کنترل خشم و برطرف نمودن اضطراب مى‏توانید به موفقیت‏هاى بیشترى نائل آیید.
در خصوص مشکل برادرتان، باز تذکر مى‏دهیم که در درجه اول، شما باید به فکر موفقیت خود در امتحانات باشید. برادرتان مسئول کار خویش مى‏باشد. اگر مى‏بینید که نتوانسته به خوبى خود را براى کنکور آماده کند و به قول شما حتى لاى کتاب‏هایش را باز نکرده، دچار مشکلى است که با مراجعه به مشاور، علت آن مشخص مى‏شود که آیا بى‏حوصله شده و دچار افسردگى است، یا به درس علاقه ندارد؟ مى‏توانید به او پیشنهاد کنید نزد مشاور برود، یا در صورت امکان پاى درد دل او بنشینید. در درجه اول پدر و مادر باید او را هدایت و راهنمایى کنند. اشتغال ذهنى زیاد شما با مسائل دیگران، شاید ناخودآگاه راه فرارى براى مسئولیت‏پذیرى در مقابل خودتان باشد که باید با آن روبه‏رو شوید. از یأس و ناامیدى بپرهیزید. سعى کنید به جاى دیدن جنبه‏هاى منفى مسائل، به جوانب مثبت آنها بیندیشید. با موفق‏شدن در امورى کوچک، بر اعتماد به نفس شما افزوده شده و حتى به خود جهت درست انجام دادن آنها پاداش دهید.
اینکه گفته‏اید عمویتان هنوز کار و شغلى ندارد و از شرایط مناسبى جهت ازدواج برخوردار نیست، به خانواده دختر حق دهید که نگران آینده فرزندشان باشند و از داماد، حداقل امکاناتى براى تشکیل زندگى مشترک بخواهند. براى ازدواج و تشکیل زندگى، فقط دوست‏داشتن و علاقه کافى نیست و ملاک‏هاى بسیار دیگر را نیز باید در نظر گرفت. امیدواریم با توکل به خداوند و با اراده‏اى مستحکم، از احساسات افراطى دورى جویید و بازنگرى صحیحى در مسائل مختلف زندگى خود داشته باشید و از استعدادهاى خدادادى وجودتان، بهره‏اى بیشتر گرفته، به موفقیت‏هاى روزافزون نائل آیید.
دست حق همراهتان.

خواهر س.س - خراسان‏

دخترى 19 ساله هستم که در ترم اول دانشگاه تحصیل مى‏کنم. در سال سوم دبیرستان به اجبار با شخصى ازدواج کردم که 10 سال از من بزرگ‏تر و تا سوم راهنمایى، درس خوانده است! البته اخلاق بسیار خوبى دارد و از خانواده بسیار خوبى هم برخوردار است که هیچ دخالتى در زندگى ما نمى‏کنند. چون شوهرم در شهر دیگرى کار مى‏کند ما فقط دوسه روز از هفته همدیگر را مى‏بینیم. وقتى به کلاس مى‏روم و در بحث جدیدى شرکت مى‏کنم، احساس مى‏کنم که دیدم نسبت به جهان بازتر مى‏شود و فکر مى‏کنم دیدِ شوهرم هم‏سطح فکر عامیانه است و حس مى‏نمایم گاهى حرف‏هاى مرا درک نمى‏کند. من در سن حساسى هستم. وقتى او را نمى‏بینم دلم تنگ مى‏شود و این را ابراز مى‏کنم. اما او با اینکه مى‏گوید دلش برایم تنگ شده و اظهار علاقه هم مى‏کند، ولى منظور مرا خوب نمى‏فهمد و مى‏گوید: «چکار کنم، نروم سر کار؟» فکر مى‏کنم حالا که اینقدر زحمت کشیده‏ام و وارد دانشگاه شده‏ام، نمى‏شود آن را رها کنم. اگر هم درس بخوانم و ادامه دهم، فاصله تفکر ما بسیار خواهد شد. چه کنم؟ شما راهى پیش پاى من بگذارید.
خواهر گرامى!
باید به شما تبریک بگوییم که در کنار ازدواج و تشکیل خانواده که امر لازم و مقدسى است، به تحصیل ادامه داده‏اید. اگر دقت کنید در موارد زیادى در زندگى موفق و سعادتمند هستید، از جمله داشتن همسرى با اخلاق خوب و پسندیده و خانواده‏اى فهمیده. نقاط مثبت و روشن زیادى در زندگى شما به چشم مى‏خورد اما به نظر مى‏رسد بیشتر مشکلات و نکات منفى زندگى را مدّ نظر دارید و فکرتان را به خود مشغول داشته است.
درست است که همسر شما داراى تحصیلاتى پایین‏تر از شماست و شما با شرکت در کلاس‏هاى دانشگاه و دست‏یافتن به مدارج علمى بالاتر، روزبه‏روز بر آگاهى‏تان افزوده مى‏شود، اما دلیل نمى‏شود که باعث جدایى و فاصله افتادن میان شما و همسرتان شود چرا که داشتن فرهنگى بالا و شعور و درک اجتماعى اگر چه با میزان تحصیلات فرد مى‏تواند ارتباط داشته باشد، اما عوامل بسیارى دیگر نیز در آن دخیل است، از جمله: تربیت خانوادگى، برخوردهاى اجتماعى و تجاربى که شخص از این راه کسب مى‏کند و پاى‏بندى به اخلاقیات و برخوردارى از ایمان واقعى. آن طور که از نامه شما برمى‏آید، همسرتان صفات مثبتى دارد، از جمله: اخلاق درست، احساس مسئولیت و علاقه به خانواده و همسر. اظهار داشته‏اید به شما اظهار علاقه و دلتنگى مى‏کند. اما باید توجه داشته باشید که تفاوت‏هایى میان زن‏ها و مردان، هست، مثلاً خانم‏ها بیشتر دوست دارند وقتى آقایان به خانه مى‏آیند براى آنها درد دل کنند. اما مردان به مسائل، کلى‏تر مى‏نگرند و بیشتر به دنبال یافتن راه حل هستند، در حالى که ممکن است خانم‏ها تصور کنند آنها چندان توجهى به صحبت‏هایشان ندارند، نیز در بروز عواطف و احساسات هر کدام روش‏هاى خاصى دارند. همسر شما با به دوش‏کشیدن مسئولیت زندگى و کار و تلاش، سعى در برآوردن احتیاجات شما، ایفاى نقش همسرى و مسئولیت‏پذیرى خویش و ابراز محبت به شما را دارد. در عین حال، کار، باعث درگیرى او شده و وقت کمى براى در کنار هم بودن دارید. باید سعى کنید راههایى را بیابید که باعث هر چه گرم‏تر شدن روابط شما و کانون خانوادگى‏تان مى‏شود. نه اینکه با گله و کدورت‏هاى بى‏جا و با احساسِ فاصله گرفتن، باعث دورى هر چه بیشترتان شوید. زندگى مثل گلى است که باید مرتب آبیارى شود تا پرورش یابد و نخشکد. آبیارى آن، با محبت، ایثار و همدلى است. باید سعى کنید بیشتر در جستجوى نقاط مشترک برآیید و از همان‏ها در صحبت‏هایتان بهره جویید. در مواقعى که کنار هم هستید، به بحث و تبادل نظر راجع به اتفاقات روزمره، مسائل خانوادگى، اجتماعى، کارى، تحصیل و نقطه‏نظرهاى خود برآیید. ایشان مى‏تواند با داشتن تجارب اجتماعى بیشتر، شما را یارى رساند. در هر حال احترام همسر واجب است. نگذارید کلام یا رفتار شما باعث خدشه‏دار شدن غرورشان شود. البته ایشان نیز چنین مسئولیتى دارد. ضمناً مى‏توانید ایشان را تشویق به ادامه تحصیل نمایید (اگر چه گرفتار کار است و ممکن است فرصت نداشته باشد). بانو مجتهده امین نسبت به همسر خود، تحصیلاتى بسیار بالاتر داشتند، اما هیچ گاه به ایشان بى‏احترامى نکرده و تواضع خود را در عین داشتن مدارج علمى بالا، حفظ نمودند. زندگى توأم با موفقیت و پربارى را براى شما و همسر گرامى‏تان از خداوند متعال خواستاریم.
دست حق همراهتان.