جوانان و مشکلات مالى خانواده ها

نویسنده


 

جوانان و مشکلات مالى خانواده‏ها

زهره دهخدا

تأمین زندگى و کمک به پدر و مادر و کاستن از مشکلات خانواده، یکى از مهم‏ترین دغدغه‏هاى فکرى جوانان و نوجوانان مى‏باشد. نوجوانان مخصوصاً در خانواده‏هاى کم‏درآمد، مى‏خواهند تا جایى که مقدور مى‏باشد با پیدا کردن شغلى مناسب، هم از فشار اقتصادى خانواده بکاهند و هم از لحاظ مادى به خود متکى باشند.
بسیارى از این دوستان در خانواده‏هایى زندگى مى‏کنند که دچار مضیقه مالى شدید هستند. در این خانواده‏ها پدر براى گذران امور زندگى و امرار معاش از صبح تا پاسى از شب، مشغول کار و تلاش مى‏باشد. فرزندان خردسال و حتى نوجوانان و جوانان چنین خانواده‏هایى اکثراً از دیدن پدر و شنیدن صداى گرم و محبت‏آمیز او - به دلیل زود از خانه خارج شدن براى کار و دیر برگشتن - محروم مى‏باشند. مشاهده این فشارها و سختى‏ها نوجوانان و جوانان را مصمم مى‏کند که با پیدا کردن کارى هر چند موقت و با درآمد ناچیز به خانواده خود کمک کنند.
دسته‏اى از این نوجوانان درس و تحصیل خود را به طور کلى رها مى‏کنند و تمام تلاش و انرژى خویش را براى رسیدن به این هدف، صرف مى‏کنند. گروهى دیگر هم در کنار درس و تحصیل به مشاغلى موقت و صورى دل مى‏بندند، تا از این راه کمکى به پدر و مادر خود بکنند.
«مریم» که 17 سال دارد و تا سوم راهنمایى تحصیل کرده است، در این زمینه مى‏گوید:
«پدرم کارگر یک نانوایى فانتزى مى‏باشد. ایشان موقع کار با جدیت و دلسوزىِ تمام کار مى‏کند، اما مزد و حقوق او بسیار ناچیز است و با زحمت و تلاش او قابل مقایسه نمى‏باشد. پدرم صبح‏ها ساعت 4 براى کار از خانه بیرون مى‏رود و شب‏ها دیروقت به خانه برمى‏گردد. با این حال حقوق او کفاف زندگى 7 نفره ما را نمى‏دهد مخصوصاً که خواهر بزرگ‏ترم در شرف ازدواج مى‏باشد. همین امر باعث شده که من و خواهرم از تحصیل چشم‏پوشى کنیم و در یک بسته‏بندى مواد غذایى مشغول به کار شویم.»
دسته‏اى دیگر از نوجوانان هم نه تنها به خاطر کمک به خانواده بلکه به خاطر سرزنش‏هاى پدر و مادر - به دلیل فشار مشکلات مالى و اقتصادى - به دنبال کار و اشتغال مى‏باشند. والدین این دسته از نوجوانان به خاطر مشکلات مالى و تأمین فرزندان با سختى و مشقت، از آنها انتظارات فوق‏العاده‏اى دارند. گاهى این والدین هستند که از نوجوان‏شان مى‏خواهند دنبال کارى بروند و با کسب درآمد، و لو به صورت ناچیز و اندک، به آنها کمک کنند. اگر هم فرزندان آنها کارى پیدا نکنند و یا مهارتى براى کارى نداشته باشند، خانواده، همه چیز را از چشم آنها مى‏بینند و به عدم امکانات و گاهى نداشتن استعداد وى توجهى نمى‏کنند.

«سودابه»، یکى از دوستان جوان ما که 18 سال دارد و ساکن قم مى‏باشد در مورد تأثیر مشکلات مالى بر خانواده‏ها و عدم اشتغال جوانان مى‏گوید:
«متأسفانه مشکلات مالى میدان پیشرفت بسیارى از نوجوانان مخصوصاً دختران را محدود مى‏کند و از آنجایى که بسیارى از نوجوانان از لحاظ مالى کاملاً وابسته به خانواده‏هاى خود مى‏باشند، این وابستگى اقتصادى مشکلاتى را براى آنان به وجود مى‏آورد. گاهى اوقات والدین به دلیل اینکه مایحتاج فرزندان خود را تأمین مى‏کنند از آنان انتظارات فوق‏العاده‏اى دارند و فکر مى‏کنند هر چه از نوجوانان یا جوانان خود مى‏خواهند باید عملى شود و در این زمینه دختران بیشتر آسیب مى‏بینند. والدین نمى‏دانند که فرزندان آنها، از اینکه فشار مالى فقط روى دوش پدر و مادر مى‏باشد بسیار ناراحت هستند، ولى به علت پیدا نکردن کارى، نمى‏توانند از این فشار بکاهند.»
نوجوانانى چون «سودابه» از والدین خویش انتظار دارند که از هر گونه سرزنش فرزندان جهت نداشتن کار یا درآمد بپرهیزند و سعى کنند در کنار جوانان به رشد عاطفى، اجتماعى و اقتصادى آنان کمک کنند. والدین باید بدانند که احساس فداکارى و دلسوزى فرزندان، مخصوصاً دختران نسبت به پدر و مادر، بیشتر آنها را وا مى‏دارد که به فکر کار و کمک کردن به خانواده باشند. اما همین که مى‏خواهند وارد بازار کار شوند، با امکانات محدودى مواجه مى‏شوند و گاهى زیر فشار قرار مى‏گیرند و عملاً به کارى مى‏پردازند که هیچ گونه آمادگى و علاقه‏اى به آن ندارند و استعدادهایشان نیز به هدر مى‏رود.

به طور کلى تأمین شغل مناسب و راهنمایى جوانان و نوجوانان باید از اهمیت ویژه‏اى برخوردار باشد. کوتاهى و سستى در این زمینه، جوانان را به انحراف، بزهکارى و اعتیاد خواهد کشاند و چه بسا با ناراحتى‏هاى روانى مواجه خواهد ساخت.
لذا پدران و مادران به عنوان بهترین مربیان و دلسوزترین افراد براى فرزندان، باید آینده آنها را در نظر بگیرند و با برنامه‏ریزى صحیح و سنجیده در درجه اول نوجوانان و جوانان خود را به تحصیل و درس تشویق کنند. مشاغل موقت و صورى در یک مقطع زمانى بتواند کمکى به خانواده و یا نوجوان بکند، اما مانع پیشرفت نوجوان در امور تحصیل و علم مى‏شود و باعث مى‏شود آینده نوجوان فداى این گونه مسائل ناچیز گردد. والدین محترم مى‏توانند با ایجاد روحیه قناعت و صبر و تحمل در فرزندان، آنها را به صرفه‏جویى و قانع‏بودن تشویق کنند و خود نیز با صبر و تحمل در مورد مسائل و مشکلات مادى و قانع‏بودن و صرفه‏جویى کردن، الگویى مناسب براى نوجوانان خویش باشند.
از طرفى مسئولان امر نیز باید با ایجاد مراکز آموزشى فنى و حرفه‏اى براى چنین نوجوانانى امکان کسب مهارت - در مدت نه چندان طولانى - را فراهم کنند تا نوجوان بتواند با آگاهى و کسب مهارت وارد بازار کار شود. همچنین مى‏توانند با ایجاد حرفه‏ها و کارهایى که ضمن انجام آنها افراد، تجربه و مهارت روزافزون کسب مى‏کنند و سطح آگاهى علمى و حرفه‏اى خود را بالا مى‏برند، به استفاده صحیح از توانایى‏ها و مهارت‏هاى جوانان کمک کنند و امکان ارتقاى مهارتى آنان را نیز ضمن انجام کار، فراهم سازند.
در کنار این عوامل نوجوانان نیز باید بدانند که قدردانى از زحمات پدر و مادر و انتظارات بى‏جا از آنها نداشتن و صرفه‏جویى در هزینه‏ها و قناعت در امور مادى بهترین و شایسته‏ترین کمک به والدین آنها مى‏باشد. اگر نوجوانان از والدین خواهش‏ها و یا توقعات بى‏شمار نداشته باشند مسلماً والدین نیز از نوجوانان به جز درس خواندن و تحصیل انتظار کار و یا درآمدى نخواهند داشت. بزرگ‏ترین آرزوى والدین موفقیت فرزندان در امر تحصیل و کسب مدارج علمى مى‏باشد. پس نوجوانان باید با استفاده صحیح از راهنمایى‏هاى والدین و تحمل مشکلات به وسیله قناعت و صرفه‏جویى به فکر آینده خویش باشند و به مشاغل موقت و کاذب دل نبندند که این گونه مشاغل، مشکل مادى آنها و خانواده‏هایشان را حل نخواهد کرد.