زنان و مدیریت بحران هاى خانوادگى


 

زنان و مدیریت بحران‏هاى خانوادگى‏

بحران، وضعیتى است که ممکن است اعضاى خانواده‏ها در طول زندگى با آن روبه‏رو شوند. در چنین حالتى با توجه به تغییر وضعیت در نحوه و نوع زندگى، فشارهاى روانى فراوانى براى تک تک افراد خانواده به وجود خواهد آمد.
بحران‏هاى خانوادگى معمولاً بر اثر بروز اتفاقات ناگهانى و ناخواسته پیش مى‏آیند همچون ورشکستگى، فوت ناگهانى، معلولیت‏ها و ... و یا در اثر ظهور و بروز حوادث و بلایاى طبیعى حادث مى‏گردند همانند زلزله، سیل و ... .
در صورت بروز بحران در خانواده و جهت فایق آمدن بر پیامدها و اثرات ناشى از آن وجود و لزوم ناخدایى به عنوان مدیر بحران کاملاً ضرورى و بدیهى مى‏نماید. در این میان به دلیل نقش محورى زن در خانواده‏هاى ایرانى و اشراف زنان به مشکلات ریز و درشت خانوادگى مى‏توان نقش منجى و مدیر بحران را به آنان سپرد هر چند که با توجه به بافت خانوادگى و نقش مادران در خانواده‏هاى سنتى در بسیارى از مواقع و به صورت طبیعى، آنان عهده‏دار این وظیفه خطیر مى‏گردند. این نقش و وظیفه زمانى پر رنگ‏تر مى‏شود که نقش و وظایف خانوادگى پدر به دلایل مختلف اقتصادى اجتماعى کمرنگ و یا محو مى‏شود.
ویژگى‏ها و پیامدهاى ناشى از بحران در خانواده را مى‏توان به ترتیب زیر برشمرد:
- بحران‏هاى خانوادگى براى اعضاى خانواده وضعیت جدید و معمولاً دشوارى به وجود مى‏آورد.
- بحران‏هاى خانوادگى وضعیتى را به وجود مى‏آورد که کنترل اعضا و بخصوص سرپرست خانواده بر اوضاع و احوال خانوادگى و روند روزمره و همیشگى آن رو به نقصان مى‏گذارد.
- در بحران‏هاى خانوادگى نگرانى‏ها افزایش یافته و تصمیم‏گیرى دشوار مى‏شود.
- در بحران‏هاى خانوادگى روابط میان افراد (پدر، مادر، فرزندان) و رخدادهاى آتى سیرى غیر قابل پیش‏بینى مى‏یابند.
بنابراین مدیر بحران باید بتواند به بهترین نحو ممکن، بحران را از خانواده خود دور نماید تا کمترین خسارت متوجه خانواده شود. در این صورت لازم است او بحران را قبلاً پیش‏بینى و یا به عنوان اتفاقى ناخواسته و خارج از اراده مد نظر داشته باشد. در این صورت است که مى‏تواند از گسترش بحران جلوگیرى نموده و آن را هدایت نماید. بنابراین مدیران بحران‏هاى خانوادگى دو وظیفه اصلى را پیش روى خواهند داشت:
1- فعالیت‏هاى مربوط به قبل از ظهور و بروز بحران‏ها؛
2- فعالیت‏هاى مربوط به بعد از وقوع بحران.
زنان کارآمد و سرد و گرم چشیده مى‏دانند که باید در زمان پیدایى بحران‏هاى خانوادگى خونسردى خود را حفظ نموده، دچار سردرگمى نشوند و با رفتارهاى شتاب‏زده و نامطمئن کنترل خود را بر اوضاع از دست ندهند.
تصمیم‏گیرى و اجراى سریع تصمیم‏ها در زمان بحران، اقدامى اساسى و اصولى است؛ با این حال تصمیم‏گیرى‏ها باید همراه با برنامه‏ریزى باشد. براى تصمیم‏گیرى مناسب لازم است:
1- در آرامش، وضعیت بحرانى را تجزیه و تحلیل نمود چرا که باید بدانیم:
- واقعاً چه اتفاقى افتاده است؟
- چرا این اتفاق رخ داده است؟
- در صورت عدم اقدام، عواقب بعدى چه خواهد بود؟
- چگونه باید دست به کار شد تا از زیان‏هاى بیشتر جلوگیرى به عمل آید؛
- غیر از ما، چه افراد دیگرى مى‏توانند اقدام‏کننده باشند؛
- چه افرادى از اعضاى خانواده و یا اطرافیان ممکن است یا تمایل دارند به تلاش‏هاى ما بپیوندند؛
- چه منابعى (انسانى، مالى، عاطفى و ...) مى‏توانیم از دیگران (اعضاى خانواده، همسایه‏ها، آشنایان دور و نزدیک و ...) اخذ نماییم؟
2- مى‏توانیم برنامه‏هاى خود را به شرح زیر آماده سازیم:
- زمان‏بندى براى اقدام‏هاى فعلى و اقدام در آینده؛
- برنامه‏هاى کوتاه‏مدت براى آرام نمودن جوّ خانواده و آرام‏سازى؛
- راه حل درازمدت و تبیین برنامه زمانى جهت اجراى برنامه؛
- در نظر داشتن فوریت‏ها و آمادگى براى رویارویى با مسائل پیش‏بینى نشده حین بروز بحران‏هاى خانوادگى؛
در هر حال بحران‏هاى خانوادگى مى‏آیند و مى‏روند؛ مهم این است که پیش‏بینى و پیشگیرى‏ها به نحو صحیح و اصولى انجام شود و مهم‏تر اینکه کنترل بحران‏هاى خانوادگى به خوبى انجام بشود. تنها در این صورت است که ضرر و زیان‏هاى مادى و معنوى ناشى از بحران‏هاى خانوادگى به حداقل خواهد رسید.