زنان در جمهورى اسلامى ایران، نگرش امام خمینى(ره)، مرورى دوباره
حسین شیدائیان
[نوع نگرش معمار کبیر انقلاب اسلامى حضرت امام خمینى(قده) به زنان، نه تنها بازیابى کرامت، ارزش و هویت زن معاصر مىباشد بلکه سرآغاز تحولى ژرف در نگاه اندیشمندان مسلمان به مقوله زن به شمار مىرود که تمامى حوزههاى معرفتى و کارکردى را شامل شده است. از نگاه امام خمینى «صلاح و فساد جامعه در گرو صلاح و فساد زنها است» لذا سامانیابى امور زنان مهمترین بستر توسعه انسانى به حساب مىآید. به لحاظ اهمیت دیدگاه حضرت امام در تاریخ تحولات وضعیت زنان مسلمان، تحلیل و گزارش جایگاه، نقش و کارکردهاى زنان مسلمان و انقلابى در نظام جمهورى اسلامى ضرورت دو چندان مىیابد.
دیدگاه امام نسبت به تساوى حقوق زنان با مردان، مسئولیتپذیرى و نقش تربیتى زنان، مشارکت فرهنگى، سیاسى و اجتماعى آنان و نقش بانوان در حفظ استمرار انقلاب و نظام اسلامى مهمترین محورهاى این مقاله است.]مقدمه
استقرار نظام جمهورى اسلامى ایران به رهبرى امام خمینى(ره)، دستاوردهاى بىشمار مادى و معنوى براى ملت ایران به همراه داشته؛ یکى از دستاوردهاى معنوى آن بازیابى هویت، ارزش و کرامتهاى والاى انسانى زنان است.
زنان همزمان با اوجگیرى انقلاب و تثبیت نظام با هدایتهاى پیامبرگونه حضرت امام(قده) جایگاه واقعى و حقیقى خود را به دست آوردند و از دامهاى خطرناک دو اندیشه نادرست که همواره شخصیت دینى و اجتماعىشان را تهدید مىکرد، رهایى یافتند:
اوّل: کجاندیشان قشرىمسلک و متحجرانِ مقدسمآب که با استنباط و برداشت غلط و ضعیف از مفاهیم منابع و متون دینى، زنان را موجود بىارزش و فاقد عقلانیت و کارآیى به شمار مىآوردند! اینان نه تنها فعالیت سیاسى اجتماعى را براى مردها مردود مىدانستند، بلکه حضور زنان را نیز در این عرصهها حرام مىشمردند.
دوم: روشنفکرمآبان و مدرنطلبانِ غربگرا که با نگرش پست حیوانى و منفعتطلبى، زنان را به عنوان شىء زیبا و لوکس، ابزارى براى تبلیغ تولیدات اقتصادى با ترویج آزادى غربى قلمداد نموده و از آنان سوء استفاده مىکردند.
وجه اشتراک دو دیدگاه این بود که زن به عنوان «بَردِه» باید به طور کامل در اختیار تمنّیات و خواستههاى فکرى و ارادى آنان قرار مىگرفت.
سردمداران رژیم پلید پهلوى نیز با تخطئه مزوّرانه اندیشه متحجران و همسو با سیاستهاى دیکته شده سیاستمداران غرب و استکبار جهانى، به ساماندهى، تقویت و گسترش فرهنگ و رفتار فسادانگیز دسته دوم پرداختند. اینان از زنان به عنوان بزرگترین پایگاه سیاسى اجتماعىِ مخالفت با فرهنگ اسلام استفاده کرده و به فساد و تباهى جامعه دامن مىزدند و اجراى این گونه سیاستها را به عنوان گامى در جهت اجراى پروژه رسیدن به دروازه «تمدن بزرگ» نام نهادند. اما دیرى نپایید که با بیدارى مردم و حضور باشکوه دلیرمردان و شیرزنان آگاه در عرصه مبارزات انقلاب اسلامى، طومار رژیم دو هزار و پانصد ساله در هم پیچیده شد و با وزش نسیم حیاتبخش اسلام ناب، تحولى شگرف در جامعه ایران اسلامى پدیدار شد و زنان همانند سایر اقشار جامعه از اسارت اجتماعى، فرهنگى و سیاسى رهایى یافتند. به تعبیر امام خمینى(ره):
«امروز به برکت نهضت اسلامى، زن عضو مؤثر جامعه و تا حدودى مقام خود را یافته است.»(1)نگاه امام خمینى، گزارش و تحلیل
جامعیت و گستردگى افق اندیشه و دیدگاههاى تحلیلى امام به موضوعات، بیانگر شخصیت جامع و آگاه ایشان است. امام خمینى هر موضوعى را با توجه به ابعاد و جوانب مختلف آن بررسى و تحلیل کرده است.
نگاه امام خمینى به موضوع و مسائل زنان به طور کلى و عام و نگرش و تحلیل ایشان در باره کارکردهاى سیاسى، فرهنگى، اقتصادى و اجتماعى زنان در نظام جمهورى اسلامى به طور خاص، بر همین مبنا استوار است. امام خمینى اصولاً براى زنان، نقش کلیدى و محورى قایل بود و فراز و فرود جامعه انسانى را از نظر سعادت و شقاوت در گرو عملکرد و نقش اخلاقى و تربیتى و سیاسى زنان مىدانست و فرمود:
«صلاح و فساد جامعه در گرو صلاح و فساد زنهاست.»(2)
این مقاله در صدد آن است که در حد مقدور با بررسى و پژوهش در بیانات و پیامهاى امامخمینى(ره)، جایگاه، نقش و کارکردهاى زنان مسلمان و انقلابى در نظام جمهورى اسلامى را از نگاه ایشان تحلیل و گزارش کند.تساوى حقوق با مردان
پیشینه پایمال کردن حقوق سیاسى اجتماعى زنان در ایران به دوران پیش از پیروزى انقلاب بازمىگردد. اکنون نیز در بسیارى از کشورها این حقوق رعایت نمىشود. منشأ تضییع به نوع نگرش غلط برخى عالمان و حاکمان در چگونگى آفرینش زنان بازمىگردد، در صورتى که مبدأ آفرینش و گوهر خلقت زن و مرد یکسان است و آیاتى در قرآن کریم بر این حقیقت دلالت دارند.(3) تفاوتها مربوط به وضعیت جسمى و فیزیکى زنان است. همان گونه که امام به این مطلب اشاره دارند:
«از [نظر] حقوق انسانى، تفاوتى بین زن و مرد نیست زیرا هر دو انسانند و زن حق دخالت در سرنوشت خویش را همچون مرد دارد. بله، در بعضى از موارد تفاوتهایى بین زن و مرد وجود دارد که به حیثیت انسانى آنها ارتباط ندارد.»(4)
در جاى دیگر مىفرماید:
«اسلام زن را مثل مرد در همه شئون همان طور که مرد در همه شئون دخالت دارد، دخالت مىدهد.»(5) «در نظام اسلامى، زن همان حقوقى را دارد که مرد دارد. حق تحصیل، حق مالکیت، حق رأى دادن، حق رأى گرفتن. در تمام جهاتى که مرد حق دارد، زن هم حق دارد.»(6)
در نظام اسلامى برخلاف نظریههاى افراط گرایانه فمینیستى، زنان همسان مردان از تمام حقوق سیاسى اجتماعى برخوردارند، فقط تفاوتهایى در برخى مسائل میان زن و مرد وجود دارد که فلسفه آن حفظ ارزش و کرامت زنان است اما تفاوت به معنى تبعیض نیست. بر همین اساس در قانون اساسى به حقوق زنان توجه خاصى شده و در مقدمه آن آمده است: زنان به دلیل ستم بیشترى که تاکنون از نظام طاغوتى متحمل شدهاند، استیفاى حقوق آنان بیشترخواهد بود. در اصل بیست و یکم تأکید شده: دولت موظف است حقوق زن را در تمام جهات با رعایت موازین اسلامى تضمین کند.
پیشگام در رویدادها و مقدّم برمردها از نظر امام(ره) نقش تأثیرگذار و تحرکآفرین زنان در مبارزات و فعالیتهاى سیاسى بیشتر از مردان است و خطاب به بانوان مىفرماید: «شما هم فرقى با سایرین ندارید، بلکه مقدمید بر مردها.»(7) همچنین با بیان جملاتى مانند «سهم زنان در انقلاب بیشتر از مردان بود.»(8) «بانوان ایران در این نهضت و انقلاب سهم بیشترى از مردان دارند و امروز هم که در پشت جبههها مشغول فعالیت هستند، سهم آنها بیشتر از دیگران است.»(9) به تقدّم زنها اشاره دارد. در وصیتنانه سیاسى الهى خویش مىفرماید:
«ما مفتخریم که بانوان و زنان پیر و جوان و خُرد و کلان در صحنههاى فرهنگى و اقتصادى و نظامى حاضر، و همدوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالى اسلام و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند.»(10)
پیشتازى در عرصههاى سیاسى اجتماعى داراى پیشینه تاریخى است، چنان که در نهضت تنباکو و جنبش مشروطیت نیز زنها نقش و تأثیر بسزایى در موجآفرینى و گسترش قیامها داشتهاند. نکته دیگر اینکه از نظر روانى و عاطفى حضور زنان در فعالیتها و مبارزات سیاسى و فرهنگى عامل تشویق مردان مىشود و عزم و اراده آنان را دوچندان مىسازد.
از دیدگاه امام برترى و پیشگامى زنان، زمانى و مکانى نیست، ارزشى و معنوى است که با توجه به جایگاه زنان در جامعه و نقشآفرینى آنان گزارش و تحلیل شده است.مسئولیت پذیرى
در نظام آفرینش، انسان به عنوان یک عنصر مسئولیتپذیر و امانتدار الهى برگزیده شده است تا نسبت به حفظ امانت و انجام تکالیف خود عمل کند. حدیث شریف نبوى «کلّکم راع و کلّکم مسئول»(11) گواه بر این مدعاست که همه اقشار جامعه باید مسئولیتپذیر باشند.
امام خمینى با نامگذارى روز تولد حضرت فاطمه زهرا(س) به عنوان روز زن و توجه دادن اذهان و دیدگاهها به سیره عملى این گوهر یگانه آفرینش، مسئولیتپذیرى زنان را در نظام جمهورى اسلامى یادآور مىشود:
« ... این روز را روز زن قرار دادهاند و باید که مسئولیتش را هم به عهده بگیرید. اگر شما پذیرفتید که روز بیستم جمادىالثانیه که روز تولد حضرت زهرا است، پذیرفتید که روز زن باشد، این روز را پذیرفتید، این به عهده شما خیلى مسائل را مىآورد.»(12)
مسئولیتپذیرى بانوان در نظام جمهورى اسلامى داراى ابعاد گستردهاى است که به بخشى از آنها اشاره مىشود.
1 - مسئولیتپذیرى در تربیت فرزندان صالح و شایسته؛
2 - حُسن معاشرت با همسر و همسردارى؛
3 - تعیین سرنوشت سیاسى اجتماعى و مشارکت عمومى؛
4 - دفاع از مملکت و ارزشهاى اسلامى و حفظ نظام.
پیدایش احساس مسئولیت در بانوان ایران اسلامى باعث دگرگونى روحى شد و این قشر عظیم که در دوران ستمشاهى اکثراً بىاعتنا بودند، قشر زنده، فعال و متعهدى شدند؛ به گونهاى که علاوه بر مسئولیتهاى فردى در تمام عرصههاى گوناگون با اراده و عزم محکم پا به پاى مردان حضور یافتند.الگوپذیرى
اسوهگیرى و الگوپذیرى از سیره عملى نخبگان و انسانهاى کامل و همگونى به ویژگىهاى اخلاقى و رفتارى آنان، یکى از راههاى رسیدن به کمال انسانى و اخلاق اسلامى است.
به فرموده حضرت على(ع):
«فَاِنَّهُ قَلَّ مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْمٍ اِلاَّ أَوْشَکَ أنْ یَکوُنَ مِنْهُمْ؛(13)
به درستى که کم پیش مىآید کسى خود را همسان قومى سازد و به آستانه یگانگى با آن قوم در نیاید.»
بانوان ایران اسلامى حضرت فاطمه زهرا و زینب کبرا سلامالله علیهما را الگوى خود قرار دادهاند و در بسیارى از امور و ابعاد زندگى فردى، اجتماعى و سیاسى، سیره عملى این بزرگواران را راهگشا و هدایتگر خود مىدانند. امام خمینى، الگوگیرى از بزرگان دین را بزرگترین تحول روحى بانوان مىداند:
« ... این تحول یک تحولى است که بالاترین تحول است در جامعه. جامعه ما از بانوان - یعنى بعضى بانوان - زمان محمدرضا و رضاخان برگشتند به یک بانوانى که زینبگونه شدند و تابع فاطمه [سلامالله علیها].»(14)
دستاویزى بانوان به سیره این بزرگواران در ایثار مال و فرزندان در دوران دفاع مقدس بیش از سایر ابعاد هویدا بود، به گونهاى که امام در وصیتنامه سیاسى الهى خویش به وجود چنین شیرزنانى افتخار مىکند:
«ما مکرر دیدیم که زنان بزرگوارى زینبگونه - علیها سلام الله - فریاد مىزنند که فرزندان خود را از دست داده و در راه خداى تعالى و اسلام عزیز از همه چیز خود گذشته و مفتخرند به این امر، و مىدانند آنچه به دست آوردهاند بالاتر از جنّات نعیم است، چه رسد به متاع ناچیز دنیا.»(15)
به همین دلیل وقتى که در تاریخ 9 بهمن 67 مصاحبهاى از رادیو جمهورى اسلامى پخش گردید و یک هنرپیشه زن بیگانه به عنوان الگوى زنان معرفى شد، غیرت دینى امام به جوشش آمد و در نامهاى توبیخآمیز خطاب به مدیر عامل صدا و سیما فرمود:
«از صداى جمهورى اسلامى مطلبى در مورد الگوى زن پخش گردیده است که انسان شرم دارد بازگو نماید.»(16)
واکنش سریع امام، پاسدارى از الگوهاى جامعى بود که بانوان جمهورى اسلامى به آن تمسک جسته بودند و با پیروى از آنان، پایههاى حاکمیت دینى را تحکیم مىبخشیدند.تحول در فرهنگ ازدواج
یکى از ناهنجارىهاى اجتماعى و فرهنگى دوران جاهلیت مدرن ستمشاهى که به وسیله مطبوعات و فرهنگ غلط تبلیغ و ترویج مىشد، شیوه همسرگزینى و پیوند زناشویى بود. شهرت، ثروت، تجملات، اشرافىگرى و مدپرستى برجستهترین معیارهاى رایج در امر ازدواج محسوب مىشد.
پس از انقلاب اسلامى که فرهنگ عمومى و اجتماعى جامعه با تحولى بنیادین روبهرو شد، معیارهاى پیوند خانواده تغییر کرد و ارزشهاى والاى انسانى و اسلامى جایگزین سنت غلط گذشته گردید. چه بسیار دخترانى که دیندارى، پارسایى، ایثار و اخلاص را ملاک پذیرش ازدواج با جوانان قرار دادند. امام خاطرهاى جالب و فراموش نشدنى از این تحول ژرف در فرهنگ همسرگزینى را بیان مىکند:
«آنچه که براى من یک خاطره فراموشنشدنى است - با اینکه تمام صحنهها چنین است - ازدواج یک دختر جوان با یک پاسدار عزیز است که در جنگ هر دو دست خود را از دست داده و از هر دو چشم آسیب دیده بود. آن دختر شجاع با روحى بزرگ و سرشار از صفا و صمیمیت گفت: «حال که نتوانستم به جبهه بروم، بگذار با این ازدواج دین خود را به انقلاب و دینم ادا کرده باشم. عظمت روحانى این صحنه و ارزش انسانى و نغمههاى الهى آنان را نویسندگان، شاعران، گویندگان، نقاشان، هنرپیشگان، عارفان، فیلسوفان، فقیهان و هر کس را که شماها فرض کنید، نمىتوانند بیان و ترسیم کنند و فداکارى و خداجویى و معنویت این دختر بزرگ را هیچ کس نمىتواند با معیارهاى رایج ارزیابى کند.»(17)
این خاطره مربوط به ازدواج خواهر بسیجى مهرى یزدانى با جانباز 70 درصد، مجید شاکرى است. اکنون چگونگى این پیوند مبارک را از زبان خانم یزدانى که آن را لطف الهى مىداند پى مىگیریم:
« ... گاهى فکر مىکنم که من کجا و این همه معنویت کجا؟ راستى چه کردهام که لطف خدا این چنین شامل حالم شده است؟ گرچه من معتقدم که لطف خدا شامل همه بندگانش مىشود و این ما هستیم که باید این الطاف را ارج بگذاریم. اگر چنین کردیم، دستمان را مىگیرند و پله پله بالایمان مىبرند.
روزى که با مجید خود را در حضور امام دیدم، مىدانستم که این توفیق را از مجید دارم و اگر او نبود من به چنین مراحلى دست نمىیافتم ... جانبازان بهشتیانى بودند که خداوند آنها را براى آزمایش ما به این دنیا فرستاده بود. من از پیش خودم این حرف را نمىزنم من از افکار مجید به این مسئله پى بردم. روزى که مجید روى مین رفته بود و دستها و پاهایش را از دست داده بود، در پاسخ به کسانى که از او پرسیده بودند هنگام انفجار مین چه حالى داشتى، گفته بود در آسمانها قدم مىزدم، ولى حیف کرد دستهایى دوباره مرا به این دنیا برگرداندند.» خود مجید هم خیلى آسان به این ازدواج تن نداد، اما هر بهانهاى که مىآورد، من پاسخى آماده داشتم و او نیز به خوبى حال مرا درک کرده بود. در حقیقت این او بود که به وصلت با من تن داد، نه من با او ... لحظاتى بعد او را در آغوش امام یافتم که سخت مىگریست.»(18)گسترش ارزشهاى دینى
عشرتطلبى، مدگرایى و تقلید از فرهنگ منحط غرب از مشکلاتى بود که ایران پیش از پیروزى انقلاب با آن دست به گریبان بود و ارزشهاى دینى، حجاب، حیا و عفت در انزوا به سر مىبرد، اما بانوان مسلمان در نظام جمهورى اسلامى همت گماشتند و ارزشهاى دینى را در جامعه زنده کردند و فرهنگ دینى، حجب و حیا و پاکدامنى را گسترش دادند. امام خمینى در مقایسه وضعیت فرهنگى بانوان دوران ستمشاهى با تحول معنوى و روحى این قشر در نظام جمهورى اسلامى مىفرماید:
«در رژیم سابق شأن و مرتبت، عبارت از آرایش مُهوّع و لباسهاى کذا و منزلگاههاى کذا بود. و امروز ارزش، ارزش انسانى است؛ ارزش اخلاقى است؛ ارزش انسانى است. به واسطه همین تحوّل در قشر بانوان، دیگر آنهایى که با آرایشهاى فاسد و لباسهاى فاخر مىخواستند فخرفروشى کنند در بین جامعه نسوان ما محکوم اند و خجالتزدهاند. آن روز، بانوان اسلامى، خجالت مىکشیدند که با لباس اسلامى و لباسى که در آن مراعات شده باشد [ظاهر بشوند] طبقات ضعیف هم اگر این کار را مىکردند، خجالت مىکشیدند در بین قشرهاى فاسد و مرفه بروند. امروز امر به عکس است؛ آن اشخاصى که داراى آن طور کارهاى فاسد و آرایش فاسد و خودنمایىهاى مفسد بودند، آنها احساس شرم مىکنند.»(19)نقش تربیتى
امام خمینى(ره) نقش تربیتى زنان را حساستر و مهمتر از نقش فرهنگى و تربیتى مردان مىدانست و نقش تربیتى زن را همسان نقش تربیتى قرآن کریم ذکر کرده است:
«قرآن کریم، انسانساز است و زنها نیز انسان ساز هستند»(20)
ایشان معتقد بودند که اگر زنان نقش مادرى و تربیتى خود را به خوبى انجام دهند، نسل آینده نظام یک نسل سالم، مؤمن و معتقد خواهد بود که مىتواند جامعه دینى را از گزند آفتها و تهاجمات فرهنگى بیگانگان پاس دارد.
«دامن شما، دامن عصمت و عفت و عظمت است. شماها مؤظف هستید که اولاد خودتان را خوب تربیت کنید. اسلامى تربیت کنید، انسانى تربیت کنید، مجاهد تربیت کنید.»(21)
«ممکن است که یک بچهاى که شما خوب تربیت بکنید یک ملت را نجات بدهد. توجه داشته باشید که بچهها را خوب تحویل جامعه بدهید و آموزشتان با پرورش باشد.»(22)
«هر کدام بچه دارید، تربیت کنید. تربیت الهى بکنید؛ تربیت شیطانى نکنید.»(23)
از دیدگاه امام دامن مادران و بانوان اولین و مهمترین مرکز تربیت فرزندان و آیندهسازان جامعه فرداى ایران اسلامى است. سعادت و خوشبختى یا فساد و شقاوت جامعه، در گرو فعالیتهاى تربیتى و عاطفى مادران است. نمونه بارز نقش تربیتى، مادران سلحشوران دفاع مقدساند. که امام را به تحسین و ارجگذارى از بانوان وا داشته است. مادران شهید و رزمندگان، فرزندان شجاع، مبارز و شهادتطلب تربیت کردند و هشت سال حماسهآفرینى دفاع مقدس را در کارنامه درخشان جمهورى اسلامى به ثبت رساندند.
امام در وصف آنان مىفرماید: «آفرین بر مادران و پدران متعهدى که چنین فرزندان سلحشور و عاشقى را در دامن پر برکت خود تربیت نمودند.»(24)
«در اَقْدام شریف مادران بزرگوارى که در دامنهاى مطهر خود چنین فرزندانى را تربیت کردند چه مىتوان نثار کرد؟!»(25)
از نظر امام تلاشها و زحمات تربیتى بانوان از نظر اهمیت و ارزش همطراز تلاش و ایثارگرى مجاهدان صحنه نبرد با دشمنان اسلام است.(26)آموزش و پرورش (مشارکت فرهنگى)
یادگیرى علوم و آموختن دانش به بانوان در رشتههاى مختلف از نگاه امام یک وظیفه مهم به شمار مىرود. این امر در نظام جمهورى اسلامى تحقق یافت و بانوان در عرصه فرهنگ و علم و آموزش (که بخش مهم برنامههاى فرهنگى حکومت جمهورى اسلامى است) حضور فعال پیدا کردند همواره مورد تقدیر امام قرار گرفتند: «درود بىپایان بر زنان متعهد که اکنون در سراسر کشور به تربیت نوباوگان و تعلیم بىسوادان و تدریس علوم انسانى و آموزش فرهنگ غنى قرآنى اشتغال دارند.»(27)
«شما شهر و روستایى را نمىیابید جز آنکه در آنها جمعیتهاى فرهنگى و علمى از زنهاى متعهد و بانوان اسلامى ارجمند به وجود آمده است.»(28)
افزایش مراکز علمى، فرهنگى و تبلیغى بانوان و نیز بالا رفتن درصد بانوانى که در عرصه دانش و فرهنگ و نوآورىهاى علمى و پژوهشى پیشرفتهاى چشمگیر داشتهاند و در رقابتهاى علمى و المپیادهاى داخلى و خارجى امتیازات خوبى کسب کردهاند، نمونهاى از تلاشهاى علمى و آموزشى بانوان جمهورى اسلامى است.فعالیتهاى تبلیغى
زنان در فعالیتهاى تبلیغى نقش بسیار مهم دارند. در جهان امروز که بحرانهاى فرهنگى تحمیل شده از سوى دشمنان در صدد تهى کردن انسانها به ویژه بانوان از معنویت و ارزشهاى اسلامى است، بانوان تحصیلکرده و آموزشدیده مىتوانند در میان افراد جامعه خصوصاً زنان (با توجه به ویژگىهاى مخاطبشناسى و پیامرسانى و نیازسنجى) پیام دین را تبلیغ کنند و مبانى اعتقادى دختران جوان و دانشجویان را مستحکم نمایند و از دستبرد تهاجم فرهنگى مصون نگهدارند.
امام گستره فعالیتهاى تبلیغى زنان را نه تنها در همه کشور بلکه در خارج از کشور نیز مىداند: «امروز اینها (بانوان) مىتوانند با حفظ همه جهات اسلام در همه جاى کشور تبلیغات بکنند، بلکه در خارج از کشور هم.»(29)شرکت در مجامع بینالمللى
پس از پیروزى انقلاب اسلامى براى خنثىسازى تبلیغات دشمنان که سعى در سیاهنمایى چهره نظام اسلامى داشتند، گروههاى تبلیغى براى معرفى انقلاب به مناطق مختلف جهان مسافرت کردند. یکى از راههاى رویارویى با تهاجم تبلیغاتى دشمن، پاسخ مثبت نظام اسلامى به دعوت مجامع بینالمللى بود، از همین رو بانوان نیز دعوت کنفرانسهاى بینالمللى را اجابت کرده و با حفظ رعایت شئون اسلامى در این مجالس شرکت مىکردند. یکى از آنها کنفرانس دهه زن در کپنهاک بود. امام این اقدامات ارزشمند در راه صدور انقلاب و ارزشهاى بانوان ایران را مىستود و آنان را به مراقبت در رفتار و تأثیرگذارى مثبت در این مجامع دعوت مىکرد:
«این کارى که شما کردید بسیار ارزنده است و ان شاءالله که بسیار شما موفق باشید ... [زنان ]همان حیثت خودشان را حفظ کنند، تحت تأثیر آنهایى که در آنجا هستند و زنهایى که در آنجا هستند یا مردهایى که در آن جا هستند، تحت تأثیر اینها واقع نشوند ...، این کارهایى که شما گفتید کردید، کارهاى ارزشمندى بوده است و باز چنانچه مجالسى باشد، مردها هم بروند اما با تعهد.»(30)فعالیتهاى هنرى
نقش رادیو، تلویزیون و سینما به عنوان مهمترین ابزار گسترده فراگیر و همگانى تبلیغ بر کسى پوشیده نیست. حضور بانوان در این رسانهها و فعالیتهاى هنرى آنان پس از پیروزى انقلاب اسلامى واکنشهاى مختلف برخى عالمان و بزرگان را به دنبال داشته است، خصوصاً در سالهاى 65 و 66 که فیلمهاى «آیینه»، «پاییز صحرا» و «نفوذ» از سیماى جمهورى اسلامى پخش شد و اعتراضاتى را در پى داشت، اما در پاسخ به استفتاى رئیس صدا و سیما و اعضاى سرپرستى آن، امام خمینى ضمن تأیید این فیلمها و مثبت ارزیابى کردن نقش هنرى بانوان در این گونه سریالها، ده نکته ضرورى و شرعى را تذکر دادند:
«نظر نمودن به این قبیل فیلمها و نمایشنامهها هیچ یک اشکال شرعى ندارد و بسیارى از آنها آموزنده است و پخش آنها نیز اشکالى ندارد ... لکن دو نکته باید مراعات شود: اوّل آنکه کسانى که گریم مىکنند باید محرم باشند و اجنبى حرام است چنین کارى را انجام دهد. دوم آنکه بینندگان از روى شهوت نظر نکنند.»(31)مشارکت سیاسى
در اندیشه سیاسى امام دین و سیاست یک مجموعه به هم پیوسته و غیر قابل تفکیک است، بنابراین دخالت در امر سیاست براى مسلمانان، ضرورت دینى شمرده مىشود. بر زنان نیز تکلیف است در صحنههاى سیاسى همواره حضور فعال داشته باشند. امام خمینى از بانوان ایران مىخواهد همان گونه که در مبارزات ضد رژیم فعالانه شرکت داشتهاند، در دوران تثبیت و توسعه سیاسى نظام اسلامى نیز فعالیتهاى سیاسى خود را بیشتر کنند:
«امور سیاسى مخصوص یک طبقه نیست ...، زنها هم باید دخالت کنند و جامعه را حفظ کنند. زنها هم باید در فعالیتهاى اجتماعى و سیاسى همدوش مردها باشند.»(32)
یکى از بارزترین مصادیق مشارکت سیاسى، انتخابات مهم و سرنوشتساز ریاست جمهورى، مجلس شوراى اسلامى و شوراى شهر و روستا است، بنابراین از نگاه امام زنان نیز باید در حضور پرشور و حماسى در انتخابات و دقت در انتخاب اصلح فعالیت بیشترى داشته باشند و با رأى دادن به چنین کاندیداهایى سرنوشت جامعه را رقم بزنند.
«همان طورى که مردها فعالیت مىکنند براى انتخابات، خانمها هم باید فعالیت بکنند، براى اینکه فرقى مابین شما و دیگران در سرنوشتتان نیست. سرنوشت ایران، سرنوشت همه است.»(33)
«شما خانمها یک نقش بسیار فعال داشته باشید که خداى نخواسته، مجلس یک مجلسى نشود که به واسطه ورود بعضى عناصر غیر صالح به تدریج کشانده بشود به طرف شرق یا غرب.»(34)نظارت عمومى
امام خمینى براى استحکام ارکان نظام و پیشگیرى از انحرافات سیاسى و مدیریتى در ساختار حاکمیت دینى و جلوگیرى از بازگشت از اصول کلى نظام، از همان ماههاى آغازین پیروزى انقلاب اسلامى تا پایان حیات طیبه خویش بر اجراى اصل نظارت همگانى تأکید داشت. از اینرو در اکثر بیانات خویش زنان را همطراز و همسان مردان به اجراى این اصل اجتماعى فرا مىخواند و خواستار نظارت بانوان بر رفتار و موضعگیرىهاى مسئولان نظام اسلامى بودند:
«باید همه زنها و همه مردها در مسائل اجتماعى، در مسائل سیاسى وارد باشند و ناظر باشند. هم به مجلس ناظر باشند، هم به کارهاى دولت ناظر باشند، اظهار نظر بکنند.»(35)گسترش فعالیتهاى تشکیلاتى در راستاى اهداف نظام
یکى از جنبهها و ابعاد مشارکت و فعالیت سیاسى زنان، شرکت در گروهها و انجمنهاى اسلامى است. این گروهها دولتى یا غیر دولتى و با عضویت زنان، همراه با عضویت مردان است و یا فقط ویژه بانوان مىباشد.
امام در باره توسعه مشارکت سیاسى و فعالیتهاى تشکیلاتى در راستاى تأمین اهداف نظام و ارتقاى شخصیت و جایگاه بانوان مىفرماید:
«مجالس خود را باز هر چه شکوهمندتر در همه جا توسعه بدهید که زنها بیدار بشوند.»(36)
تشکیل بسیج خواهران، کمیسیون امور بانوان وزارت کشور، جمعیت زنان جمهورى اسلامى، جامعه زینب، امور زنان نهاد ریاست جمهورى، مرکز مطالعات و تحقیقات زنان، و ...(37) از جمله نمونههاى گسترش فعالیت سیاسى بانوان در نظام جمهورى اسلامى است که هر کدام براى فعالیت در ابعاد و جنبههاى مختلف سیاسى، فرهنگى و دفاعى در راستاى اهداف نظام تشکیل یافتهاند.مشارکت در توسعه و سازندگى
در تعریف توسعه آمده است: «فرآیندى که کوششهاى مردم و دولت را براى بهبود اوضاع اجتماعى و فرهنگى و اقتصادى هر محل هماهنگ کند.»(38)
دیدگاه امام در باره مشارکت زنان در توسعه پایدار و سازندگى جامعه و استفاده از ظرفیتها و کارآیى و توانمندى آنان در نظام اسلامى چنین است:
«در نظام اسلامى زن به عنوان یک انسان مىتواند مشارکت فعال با مردان در بناى جامعه اسلامى داشته باشد.»(39)
«زنان از نظر اسلام نقش حساسى در بناى جامعه اسلامى دارند و اسلام زن را تا حدى ارتقاى مىدهد که او بتواند مقام انسانى خود را در جامعه باز یابد و از حد شىء بودن بیرون بیاید و متناسب با چنین رشدى مىتواند در ساختمان حکومت اسلامى مسئولیتهایى را به عهده بگیرد.»(40)
«امروز زنان در جمهورى اسلامى، همدوش مردان در تلاش سازندگى خود و کشور هستند.»(41)
فعالیتهاى ادارى، صنعتى، کشاورزى و دامدارى، از عوامل توسعه و تقویت نظام ادارى و تولیدى کشور توسط بانوان است. حدود 13 کارکنان دولت را تا سال 1375 زنان تشکیل مىدادند(42) و اکنون نیز در تمام ارگان و سازمانهاى دولتى در سطوح مختلف از مدیریت تا کارمند عادى حضور مؤثر و فعال دارند.جهاد مالى
یکى از فضیلتها و ارزشهاى برجسته انسانى زنان، کمکهاى مالى براى سازندگى کشور و ایثار ذخیرههایى است که پشتوانه زندگى و یا منبعى براى درآمدشان محسوب مىشد. اموال و دارایىها را خالصانه و صادقانه براى کمک به مستضعفان و بازسازى کشور اهدا مىکردند:
«زنها پولهایشان را دادند، - عرض مىکنم که - جواهراتشان را، اقشار مختلف و زیادى از زنها آمدهاند آن چیزهایى که در عمرشان ذخیره کردهاند، حالا براى مستضعفین دارند مىدهند که خانه بسازند.»(43)
ایثار مال و اهداى اندوختههاى زندگى یادآور ایثارگرىهاى انصار در صدر اسلام است که قرآن کریم در وصف آنان مىفرماید:
«وَ یُؤثِروُنَ عَلى اَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ؛(44) هر چند خودشان احتیاجى [مبرم ]دارند، آنها (مهاجران) را بر خود مقدّم مىدارند.»
در دوران دفاع مقدس نظام اسلامى شاهد اوج ایثارگرى و جهاد مالى زنان بودیم که امام بارها به آن اشاره داشتهاند:
«ما هر روز شاهد زنانى هستیم که ماحصل عمرشان، یک سکه طلا را مىآورند و در راه خدا و جنگ انفاق مىکنند.»(45)
«آن پیرزنها که آن چیزى که در طول عمرشان تهیه کردند، حالا مىآیند براى اسلام مىدهند.»(46)
بسیارى از اجناس و تدارکات جبهه که از کمکهاى مردمى فراهم آمده بود، دارایىها و اجناس و کالاهاى زنان بوده است که در جهاد مالى تقدیم رزمندگان جبهههاى نبرد مىگردید.دفاع (جهاد دفاعى)
دیدگاه فقهى امام خمینى مانند سایر فقیهان، جهاد ابتدایى را براى زنان واجب نمىداند، اما مسئله دفاع داراى شرایطى غیر از جهاد ابتدایى است و حضور زنان مانند سایر اقشار واجب مىباشد. امام آموزشهاى نظامى و دفاعى و حضور در بسیج را براى زنان لازم مىداند.(47) در دوران دفاع مقدس، بانوان شجاع و دلیر و متعهد، ضمن فراگیرى فنون نظامى و آمادگى دفاعى در خطوط مختلف جبهه، در پشتیبانى و امداد و تدارکات شرکت گسترده و تأثیرگذار و روحیهبخش داشتهاند.
شهادتطلبى
شهادتطلبى میوه شجره طیبه اعتقاد به «احدى الحسنین» است و ترویج فرهنگ شهادت و شهادتطلبى، مؤثرترین سلاح و برجستهترین راه مبارزه با دشمنان و حفظ ارزشهاى انقلاب اسلامى است که دشمنان اسلام را به زانو در آورده است. دستیابى به فیض شهادت از بهترین آرزوهاى زن و مرد سلحشور ایران اسلامى است.
امام برخى خاطرات خود از روحیه شهادتطلبى زنان و دختران جوان تازهعروس تا دیگر بانوان را در بیانات خود نقل مىکند:
«بعضى از خانمها مىآیند مىگویند که شما دعا کنید ما شهید بشویم.»(48)
«یک عقدى اینجا خواندم بین یک جوانى و یک دخترى، این دختر بعد که مىخواست برود یک کاغذى داد ... آخرش نوشته بود «من عاشق شهادتم.»(49)
دیدگاه و تحلیل امام از افزایش روحیه شهادتطلبى بانوان این بود که استقامت ملت در برابر فشارهاى دشمن بیشتر مىشود و آینده نظام بیمه مىگردد.(50)جلوههاى ایثار و فداکارى
اعزام جوانان به جبهههاى نبرد و شکیبایى و بردبارى شنیدن خبر شهادت فرزندان و آمادگى براى قربانى کردن خود یا دیگر اعضاى خانواده براى حفظ اسلام و نظام، شگفتى همه را برانگیخته بود.
« ... در عین حالى که مادران، جوانانشان در جبهه شهید شدهاند با کمال خوشرویى و افتخار، افتخار مىکنند به اینکه جوان آنها در راه اسلام شهید شده است و باز هم پیشنهاد مىکنند که جوانان دیگر هم داریم و به اسلام تقدیم مىکنیم.»(51)
مقام معظم رهبرى در یکى از خاطرات خود از این نمونه اسوههاى ایثار و فداکارى بانوان مىفرماید: «در شهرى سخنرانى داشتم، بعد از پایان سخنرانى، همین که خواستم سوار ماشین شوم، دیدم خانمى پشت سر پاسدارها خطاب به من حرف مىزند، گفتم راه را باز کنید تا ببینم این خانم چه کار دارد، خانم آمد و گفت: از قول من به امام بگویید بچهام اسیر دشمن بود و اخیراً مطلع شدم که او را شهید کردهاند، به امام بگویید فداى سرتان، شما زنده باشید، من حاضرم بچههاى دیگرم نیز در راه شما شهید شوند.»(52)
«در یکى از دیدارهاى خانواده شهدا با امام خمینى، مادرى با لهجه خرمشهرى فریاد مىزد: اى امام، سه پسر داشتم و هر سه شهید شدند، دیگر فرزندى ندارم تا در راه اسلام قربانى کنم، خدا مرا فداى تو کند.»(53)اسوههاى استقامت و ایمان
پایدارى و تحمل سختىهاى دوران دفاع و از جانگذشتگى بسیارى بانوان، از آنان الگو و اسوههاى استقامت و تعهد ایمان براى پیروى ملت در رزمندگان به وجود آورده بود، به گونهاى که امام نیز متواضعانه خود را پیرو آنان مىدانست:
« ... اقتدا کنیم به این زنها و بانوان و بچههاى پشت جبهه و آنهایى که در خود شهرهاى مخروبه، نیمهمخروبه حاضرند. ماها باید از اینها اخلاق اسلامى، ایمان و توجه به خدا را یاد بگیریم.»(54)
حملات شدید دشمن بعثى به شهرهاى مرزى براى تخلیه شهرها توسط مردم در ماههاى آغازین جنگ باعث شد برخى از اهالى این مناطق به جاى امنترى کوچ کنند اما بسیارى از زنان و مردان مقاوم براى پیشگیرى از تصرف شهر توسط دشمن، استقامت کرده و در خانههاى خود زیر آتش شدید دشمن به زندگى عادى ادامه دادند.
یکى از پرستاران در باره خانم باردارى که با وجود وضعیت بد جسمانى در یکى از روستاهاى مرزى استقامت کرده بود مىگوید: «این زن با اینکه اقوامش روستا را ترک کرده بودند مانده بود ... شوهرش مىگفت هر کارى کردیم او را از روستا خارج کنیم قبول نکرد ... مىگفت ما باید اینجا را حفظ کنیم. آنقدر ماند تا لحظه وضع حملش رسید و تا آمدیم او را به بیمارستان برسانیم، بچه به دنیا آمد و او از دنیا رفت.»(55)تأثیر عاطفى فعالیتهاى پشت جبهه
احساس و عواطف مادرى بانوان در خطوط مختلف جبههها، همراه با فعالیتهاى امدادى و پشتیبانى، تأثیر بسیار مثبتى در توان دفاعى و رزمى دلاورمردان دفاع مقدس داشت. حضور بانوان براى کمک به رزمندگان در مناطق جنگى و در خطوط تدارکاتى، اثرات عاطفى فراوانى بر مردان مىگذاشت:
«عواطفى که در بانوان هست مخصوص خودشان است و در مردها این عواطف نیست و لذا آن چیزى که در پشت جبهه از روى عواطف از بانوان صادر مىشود، بیشتر و بالاتر و ارزندهتر است از آن چیزى که از مردها صادر مىشود، به موجب عواطفى که بانوان دارند، آنها براى جبهه کارهاى بسیار مفید انجام دادهاند.»(56)
حضور یکى از مادران شهید در کنار رزمندگان که در قسمت ارسال مواد غذایى و دارویى خدمت مىکرد، تأثیر فراوانى از نظر عاطفى بر رزمندگان داشت. یکى از رزمندگان که مدتها مادر خود را ندیده و براى او نامهاى نوشته بود، هنگامى که فعالیت و حضور مهربانانه این مادر شهید را مشاهده مىکند، نامه را از جیبش در آورده و پاره مىکند، وقتى علتش را پرسیدند، گفت: «حس کردم مادرم به جبهه آمده است. از آن به بعد رزمندگان او را مادر صدا مىکردند.»(57)بینش دینى و سیاسى
فهم صحیح از مشکلات پیچیده سیاسى کشور و سختىهایى که توسط دشمنان به نظام تحمیل مىشود، آشنایى کامل به وضعیت سیاسى داخلى و منطقهاى و بینالمللى، نیز آمیختگى این بینش با ارتقاى سطح دانش دینى، از مهمترین ویژگىهاى جامعه زنان جمهورى اسلامى است که همواره امام آن را تصدیق کرده است:
« ... بحمدالله مشغول فعالیت دینى هستید و بینش سیاسى هم در بین شماها هست و در بین بانوان ایران. هم بینش دینى هست و هم بینش سیاسى.»(58)
بررسى دقیق و هوشمندانه مسائل روز، دشمنشناسى، تحلیل حوادث و آشنایى با تکالیف دینى و سیاسى، رهایى از شبههزدگى را در پى دارد. کسانى که به حوادث با دقت و از روى آگاهى و بصیرت بنگرند، هیچ گاه به دام شبهات نمىافتند. امام صادق(ع) مىفرماید:
«اَلعالِمُ بِزَمانِهِ لا تَهْجُمْ عَلَیهِ اللَّوابِسْ؛(59) بر آگاه به زمان خود، افکار آلوده و شبهات هجوم نخواهد آورد.»خنثىسازى توطئههاى فرهنگى دشمن
تلاش دشمنان اسلام براى رویارویى با جوامع اسلامى در گذشته و حال به صورتهاى مختلف انجام مىشود. اما تمرکز تلاشها و شدیدترین حملات به اسلام به صورت تهاجم فرهنگى صورت مىگیرد، تا هویت انسانى و اسلامى نیروهاى متعهد جامعه را تغییر دهد و آنان را استحاله معنوى و فرهنگى کند. یکى از ابزارهایى که به عنوان سلاح کارآمد در تهاجم فرهنگى به شمار مىآید، استفاده ابزارى از زنان و ترویج فساد، فحشا، لاابالىگرى و بىحجابى است. در نظام اسلامى ایران زنان به عنوان مقاومترین پایگاه در برابر تهاجمات فرهنگى بیگانگان به شمار مىآیند و با تأثیر عمیق تربیتى که در خانواده دارند توانستهاند بسیارى از خانوادهها را از گزند تهاجم فرهنگ بیگانه در امان نگاه دارند، نیز با پرورش فرزندان پاکدامن، توطئههاى دشمنان را خنثى کرده و نسل انقلاب را به سلامت حفظ کنند.
«[بانوان] ثابت کردند که در دژ محکم عفت و عصمت هستند و جوانان صحیح و نیرومند و دختران عفیف متعهد به این کشور تسلیم خواهند کرد. هیچ گاه نخواهند در آن راههایى که قدرتهاى بزرگ براى تباه کردن این کشور پیش پاى آنها گذاشته بود به آن راهها نخواهند رفت.»(60)حفظ و استمرار انقلاب و نظام اسلامى
برجستهترین مؤلفه شکلگیرى و پیروزى انقلاب و استوارى نظام اسلامى، حضور همه اقشار در صحنه سیاسى اجتماعى و تکلیفنگرى آنان براى حفظ و گسترش اسلام بوده، یکى از راهکارهاى حفظ نظام، تقویت همان مؤلفهها و حضور زن و مرد در عرصههاى مختلف است. امام رمز آسیبناپذیرى نظام و انقلاب اسلامى را استمرار روحیه استکبارستیزى، شهادتطلبى و وحدت اقشار مختلف بخصوص بانوان مىداند که قشر عظیمى از جمعیت ایران اسلامى را تشکیل مىدهند:
«ملتى که بانوانش در صف مقدم براى پیشبرد مقاصد اسلامى هست، آسیب نخواهد دید. ملتى که بانوانش در میدان جنگ با ابرقدرتها و با مواجه شدن با قواى شیطانى، قبل از مردها در این میدانها حاضر شدند، پیروز خواهند شد. ملتى که شهید در راه اسلام هم از بانوان دارد و هم از مردها و شهادت را، هم بانوان طلب مىکنند و هم مردها آسیب نخواهد دید ... شما بانوان محترم براى خدا قیام کردید، براى خدا این صفهاى خودتان را فشردهتر کنید و انقلاب را حفظ کنید و به پیش ببرید.»(61)
امام خمینى(قده) زمان متعهد را بهترین پشتوانه سیاسى اجتماعى براى تداوم و استمرار نهضت اسلامى مىداند و خطاب به آنان مىفرماید:
« ... تمام جهات اسلامى را در نظر بگیرند و با اسلحه ایمان و تعهد به اسلام این پیروزى را به پیش ببرند و پشتوانه این انقلاب باشند.»(62)رعایت حجاب و عفت اسلامى
نکته بسیار مهمى که با تمام مباحث گذشته ارتباط پیدا مىکند و امام تأکید فراوان بر آن داشتهاند رعایت شئون ارزشى و دینى در تمام فعالیتهاى سیاسى، اجتماعى، فرهنگى و نظامى است. از دیدگاه امام اصلىترین و محورىترین ویژگىهاى روحى و اخلاقى زنان، رعایت عفت و حجاب اسلامى است که سایر فعالیتها بِدان ارزش پیدا مىکند. بارزترین مشخصه زن مسلمان ایرانى در نظام جمهورى اسلامى، پاکدامنى، عفت، حجاب و رعایت شئون اسلامى است که کاملکننده و متمِّم نقشآفرینى در فعالیتهاى سیاسى اجتماعى آنان است. امام چه در استفتائات و چه در بیانات و پیام خود بر این مهم تأکید داشتهاند:
«امروز باید خانمها وظایف اجتماعى خودشان را، وظایف دینى خودشان را باید عمل بکنند و عفت عمومى را حفظ بکنند و روى آن عفت عمومى کارهاى اجتماعى و سیاسى را انجام دهند.»(63)
«در آن محیطى که شما تعلیم نظامى مىبینید، باید محیط صحیح باشد، محیط اسلامى باشد، همه جهات عفاف محفوظ باشد، همه جهات اسلامى محفوظ باشد.»(64)
«زنها هم باید در فعالیتهاى اجتماعى و سیاسى همدوش مردها باشند، البته با حفظ آن چیزى که اسلام فرموده است، که بحمدالله امروز در ایران جارى است.»(65)الگودهى به زنان کشورهاى اسلامى
از ثمرات بزرگ انقلاب اسلامى، دگرگونى معجزهآسا در اندیشه و عملکرد زنان بود. این قشر بزرگ اجتماع (که نسبت به وظایف و مسئولیتهاى دینى و سیاسى خود بىاعتنا بودند و یا بسیارى از آنان بازیچه سیاستهاى فرهنگى و در راستاى نابودى هویت ملى و دینى جامعه ناآگاهانه فعالیت داشتند) در پرتو عنایات الهى به عنصر فعال، شجاع، آگاه و کارآمد تبدیل گردیدند.
امام تحول شگرف انسانى و ایمان بانوان را مایه عبرت زنان سایر کشورهاى اسلامى (که در دام فریب سیاستهاى استکبارى گرفتار آمدهاند) مىداند و آنان را به پیروى از شیوه فعالیتهاى زنان جمهورى اسلامى براى اصلاح جامعه خود فرا مىخواند:
«امید است که زنان سایر کشورهاى اسلامى، از تحول معجزهآسایى که براى زنان ایران در اثر انقلاب بزرگ اسلامى حاصل شد، عبرت گرفته و بکوشند تا جامعه خود را اصلاح نمایند و کشورهاى خود را به آزادى و استقلال برسانند.»(66)ارزشگذارى و تجلیل از بانوان (سربازان گمنام)
ارج نهادن به تلاشهاى خالصانه مردم، یکى از شاخصههاى سیره عملى و نظرى امام است. ایشان در وصف اخلاص در زحمات شبانهروزى زنان خصوصاً در دوران دفاع مقدس مىفرماید:
«من وقتى در تلویزیون مىبینم این بانوان محترم را که اشتغال دارند به همراهى کردن و پشتیبانى کردن از لشگر و از قواى مسلح، ارزشى براى آنها در دلم احساس مىکنم که براى کسى دیگر نمىتوانم این طور ارزش قائل بشوم. آنها کارهایى که مىکنند یک کارهایى است که دنبالش توقع اینکه یک مقامى داشته باشند و یک پستى را اشغال کنند یا یک چیزى را از مردم خواهش کنند هیچ این مسائل نیست، بلکه سربازان گمنامى هستند که در جبههها باید گفت مشغول به جهاد هستند ... باید قدر این نعمت را بدانیم و اقتدا کنیم به این زنها و بانوان.»(67)سخن پایانى
مطلبى که نمىتوان از آن صرف نظر کرد و بیان آن براى اداى حق مطلب ضرورى به نظر مىرسد این است که دگرگونى معجزهآسا و شگفتانگیزى که در قلب و اندیشه ملت پدید آمد، مرهون هدایتهاى پیامبرگونه امام است. این همه جوشش، جنبش، حماسه و ایثار، فداکارى و اخلاص در رفتار زن و مرد، جوان و پیر کشور، پرتوى از برکات وجود امام بود. انفاس مسیحایى و قدسى امام، کالبد فسرده ملت را جانى تازه بخشید.
اگر احکام فقهى روشنگر و نظریات دینى اصیل و به دور از باورهاى کهن امام که با شجاعت و صراحت آن را بیان مىکرد وجود نداشت، امروز زنان در رشد و پیشرفت جامعه سهمى نداشتند. تأکیدات پیوسته و مکرر امام بر حضور مؤثر زنان در عرصههاى مختلف باعث شد روح تازهاى در قشر زنان دمیده شود و حیات اجتماعى و سیاسى جدیدى بر مبناى آموزههاى دینى براى بانوان پدید آید. رشد، شکوفایى، اعتماد به نفس و گسترش مشارکت زنان در زمینههاى علمى، فنى، آموزشى، ورزشى، هنرى و تبلیغى، مرهون تلاش، شجاعتها و زمینهسازى امام خمینى رضوانالله تعالى علیه مىباشد.پىنوشتها: -
1) صحیفه نور، ج12، ص72، سازمان مدارک فرهنگى انقلاب اسلامى، چ اوّل، 1361.
2) همان، ج16، ص125.
3) براى توضیح بیشتر ر.ک: زن در آیینه جلال و جمال الهى، آیتاللَّه جوادى آملى، مرکز نشر فرهنگى رجاء، چ دوم، سال 1371، ص36 - 33.
4) صحیفه نور، ج3، ص49.
5) همان، ج5، ص153.
6) همان، ج 4، ص 34 و 33.
7) همان، ج 5، ص 177 و 207.
8) همان، ج 14، ص 230.
9) همان.
10) همان، ج 21، ص 397، مؤسسه آثار امام، چ اوّل، 1378.
11) بحارالانوار، ج 72، ص 38، چ الوفاء، بیروت.
12) صحیفه نور، ج 20، ص 6.
13) نهجالبلاغه، کلمه 198، خورشید بىغروب، ترجمه عبدالمجید معادیخواه، ص 444، چ اوّل، 1373.
14) صحیفه نور، ج 14، ص 198.
15) همان، ج 21، ص 398.
16) همان، ص 251.
17) همان، ج 16، ص 194.
18) بالین نور، سیدامیر معصومى، ص 51 - 50 - 49، نشر حدیث، چ دوم، 1375.
19) صحیفه نور، ج 14، ص 198.
20) همان، ج 6، ص 300.
21) همان، ج 5، ص 261.
22) همان، ج 6، ص 18.
23) همان، ج 5، ص 62.
24) صحیفه امام، ج 16، ص 246.
25) همان، ج 19، ص 40.
26) همان، ج 17، ص 360.
27) صحیفه نور، ج 14، ص203.
28) همان، ج 12، ص 72.
29) همان، ج 18، ص 99.
30) صحیفه امام، ج 13، ص 192.
31) همان، ج 20، ص 446 .
32) همان، ج 18ص 403.
33) همان.
34) همان.
35) همان، ج 13، ص 192.
36) همان، ص 193.
37) مشارکت سیاسى زنان در ایران، نسرین مصفا، ص 131 - 129، مؤسسه انتشارات وزارت امور خارجه، چ اّول، 1375.
38) فرهنگ - سیاسى، آقابخشى، ص 90، مرکز اطلاعات و مدارک علمى ایران، چ اوّل، 1374.
39) صحیفه نور، ج 3، ص 92.
40) همان، ص 101.
41) صحیفه امام، ج 7، ص 340.
42) مشارکت سیاسى زنان در ایران، ص 145.
43) صحیفه نور، ج 6، ص 226.
44) سوره حشر (59)، آیه 9.
45) صحیفه نور، ج 16، ص 176.
46) همان، ج 17، ص 64.
47) استفتائات، ج 2، ص 503 به بعد؛ صحیفه نور، ج 19، ص 281 و ج 11، ص 275.
48) صحیفه نور، ج 9، ص 266.
49) همان، ج 11، ص 177.
50) همان، ج 16، ص 48 و ج 19، ص126.
51) همان، ج 14، ص 231.
52) حدیث ولایت، ج 1، ص 26، مجموعه رهنمودهاى مقام معظم رهبرى، سازمان تبلیغات اسلامى، چ اوّل، 1376.
53) آشنایان ناآشنا، ص 79، فرزانه مافى، کنگره نقش زنان در دفاع و امنیت، 1376.
54) صحیفه نور، ج 14، ص 133.
55) بالین نور، ص 21.
56) صحیفه نور، ج 14، ص 230.
57) منظومه زینبیه، ص23، معاونت انتشارات مرکز فرهنگى سپاه، 1376.
58) صحیفه امام، ج 17، ص 361.
59) اصول کافى، کلینى، ج 1، ص 27، دارالصعب، بیروت.
60) صحیفه نور، ج 14، ص 231.
61) همان، ج 13، ص 31.
62) همان، ج 14، ص 330.
63) همان، ج 18، ص 264.
64) همان، ج 19، ص 280 .
65) همان، ج 18، ص 264.
66) همان، ج 14، ص 202.
67) همان، ص 133.