زنان و شوراها؛ فصلى جدید
با همکارى فرحناز بشیرى - کتابخانه تخصصى مرکز امور مشارکت زنان‏

[یکى از گسترده‏ترین عرصه‏هاى حضور زنان در اجتماع عضویت آنان در شوراهاى اسلامى روستا، بخش، شهر، شهرستان و استان است که از دو جهت حائز اهمیت است. از یک سو نشان‏دهنده اعتماد اقشار مختلف مردم از جمله مردان در سپردن کارهاى مدیریتى به زنان در یک انتخابات آزاد است و از سوى دیگر حضور قدرتمند زنان در مراکز تصمیم‏سازى کلان مناطق مى‏باشد که در توجه به خواسته‏هاى زنان که نیمى از جمعیت کشور را تشکیل مى‏دهند، بسیار مؤثر است. اگر چه با پشت سر گذاشتن دو دوره از شوراها همچنان حضور زنان روستایى در این عرصه با موانعى روبه‏رو بوده و نهادینه نشده است اما درصد داوطلبان زنان شهرى براى حضور در شوراها و میزان راه‏یابى آنان به این نهاد مردمى در دو دوره گذشته نویدبخش مى‏باشد. این مقاله با نگاه آمارى، میزان حضور زنان در شوراها در مناطق مختلف کشور را بررسى کرده است.]


موضوع شوراها اگر چه در قانون اساسى جمهورى اسلامى آمده و مباحث مربوط به آن به سال‏هاى 59 - 58 باز مى‏گردد، اما تا سال 1377 محقق نشده بود؛ موضوعى که در مهرماه 1358 از سوى اعضاى مجلس خبرگان قانون اساسى و در میان اصول 100 تا 106، مورد تأکید قرار گرفت.
آیت‏اللَّه موسوى اردبیلى در جلسه‏اى که به این اصول مى‏پرداخت، با اشاره به ملاقاتش با امام خمینى(ره) در فرانسه گفت: «نظر ایشان این بود که به محض سقوط رژیم سابق باید شوراهاى منطقه اختیار مناطق خود را به دست بگیرند.»
ظاهراً اهمیت موضوع تا آنجا بود که آیت‏اللَّه موسوى اردبیلى، مدت اقامت خود را در نوفل‏لوشاتو دو روز تمدید کرد تا متنى در مورد شوراها تنظیم شود. اما نظام شورایى بالاخره پس از سال‏هاى 77 - 1376 و همراه با بحث مشارکت مردمى و جامعه مدنى به صورت جدى مطرح شد و وزارت کشور تصمیم گرفت به رغم همه دشوارى‏ها، شوراها را برپا کند.
اصول مربوط به تشکیل شوراهاى اسلامى شهر و روستا در قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران عبارت است از:
اصل صدم: براى پیشبرد سریع برنامه‏هاى اجتماعى، اقتصادى، عمرانى، بهداشتى، فرهنگى، آموزشى و سایر امور رفاهى از طریق همکارى مردم با توجه به مقتضیات محلى، اداره امور هر روستا، بخش، شهر، شهرستان یا استان با نظارت شورایى به نام شوراى ده، شهر، شهرستان، یا استان صورت مى‏گیرد که اعضاى آن را مردم همان محل انتخاب مى‏کنند.
اصل صد و سوم: استانداران، فرمانداران، بخشداران و سایر مقامات کشورى که از طرف دولت تعیین مى‏شوند، در حدود اختیارات شوراها ملزم به رعایت تصمیمات آنها هستند.
اصل صد و پنجم: تصمیمات شوراها نباید مخالف موازین اسلام و قوانین کشور باشد.
اصل صد و ششم: انحلال شوراها جز در صورت انحراف از وظایف قانونى ممکن نیست. مرجع تشخیص انحراف و ترتیب انحلال شوراها و طرز تشکیل مجدد آنها را قانون معیّن مى‏کند. شورا در صورت اعتراض به انحلال حق دارد به دادگاه صالح شکایت کند و دادگاه موظف است خارج از نوبت به آن رسیدگى کند.
بر اساس قانون مصوب سال 1361، انواع شوراها عبارت بود از: شوراى ده، بخش، محله، منطقه، شهر، شهرستان، استان و سرانجام شوراى عالى استان. اما در مجلس پنجم، شوراها از محلات و مناطق حذف و در شهرها و روستاها متمرکز شد. وظایف و اختیارات شوراهاى اسلامى شهر بر اساس قانون به شرح زیر تعیین شد:
1- انتخاب شهردار براى مدت چهار سال.
2- بررسى و شناخت کمبودها و نیازها و نارسایى‏هاى مختلف شهر و تهیه طرح‏ها و پیشنهادها و راه حل‏هاى کاربردى.
3- نظارت بر حُسن اجراى مصوبات شورا و طرح‏هاى مصوب در امور شهرى.
4- همکارى با مسئولان اجرایى در زمینه‏هاى مختلف اجتماعى، فرهنگى، آموزشى، اقتصادى و عمرانى.
5- برنامه‏ریزى در خصوص مشارکت مردم در انجام خدمات اجتماعى، اقتصادى، عمرانى و غیره و تشویق آنان براى گسترش مراکز تفریحى، ورزشى، فرهنگى و اقدام در خصوص تشکیل انجمن‏ها و نهادهاى اجتماعى، امدادى، ارشادى و تأسیس تعاونى‏هاى تولید، توزیع و مصرف.
6- تصویب آئین‏نامه‏هاى پیشنهادى شهردارى.
7- تأیید صورت جامع درآمد و هزینه‏هاى شهردارى.
8- تصویب بودجه سالانه شهردارى و مؤسسات و شرکت‏هاى وابسته به شهردارى.
9- تصویب وام‏ها و معاملات شهردارى و نظارت بر آنها (اعم از خرید، فروش، اجاره و غیره).
10- تصویب لوایح برقرارى یا لغو عوارض شهرى.
11- تصویب نرخ خدمات ارائه شده توسط شهردارى و سازمان‏هاى وابسته.
12- تصویب نرخ کرایه وسایل درون‏شهرى.

اولین دوره تشکیل شوراها

اگر چه موضوع تشکیل شوراها در اولین دوره تحت تأثیر جوّ سیاسى و برخى برخوردها میان دو جناح عمده کشور شکل گرفت، لیکن بحث حضور گسترده زنان در این میان فراموش نشد. از یک سال پیش از انتخابات شوراها، موضوع زنان و شرکت آنها مطرح بود، چنان که زهرا شجاعى، مشاور رئیس‏جمهور و رئیس مرکز امور مشارکت زنان ریاست‏جمهورى از زنان خواست به عضویت شوراها در آیند. اشرف بروجردى، مدیرکل وقت امور بانوان وزارت کشور نیز در این زمینه تلاش زیادى کرد و از استانداران خواست زنان شاخص منطقه را شناسایى کنند و با برپایى نشست‏هاى توجیهى، انگیزه شرکت ایشان را در انتخابات افزایش دهند.
در تهران نیز ستادى از سوى مرکز امور مشارکت زنان تشکیل شد که اولین مصوبه آن تعیین روز 19 آذر به عنوان روز ملى زنان، مشارکت و شوراها به شمار مى‏آمد. وزارت کشور این مصوبه را به کمیسیون‏هاى بانوان سراسر کشور ابلاغ و مقرر کرد همزمان نشست‏هایى در سراسر کشور جهت تبیین نقش و وظایف شوراها براى زنان برگزار شود.
در همایش تهران براى شناسایى داوطلبان عضویت در شوراها، برگه‏هایى توزیع شد و افرادى که این برگه‏ها را پر کردند چندى بعد، طى نشستى در خصوص شوراها آموزش‏هایى را فرا گرفتند.
همچنین دفتر امور بانوان وزارت کشور، جزوه‏هایى را با عنوان آشنایى با شوراها تهیه کرد که حدود 800 هزار نسخه از آنها با همکارى وزارت آموزش و پرورش در کشور توزیع شد.
در این خصوص، تلاش شد سازمان‏هاى غیر دولتى زنان نیز فعال شوند. به همین منظور جلساتى با نمایندگان این سازمان‏ها تشکیل شد و موضوع شوراها بحث و بررسى گردید.
از سوى دیگر، دفتر ترویج فعالیت‏هاى زنان روستایى با دهها کارشناس ترویج براى دعوت روستاییان اقدام کرد. همچنین 95 تعاونى روستایى زنان به این منظور به همکارى فرا خوانده شدند. با این حال، استقبال زنان روستایى آنچنان که مورد انتظار بود، صورت نگرفت.
دکتر پروین معروفى، از فعالان توسعه و ترویج فعالیت‏هاى زنان روستایى در این مورد گفت:
«زنان روستایى مشکلات زیادى دارند، اوّلاً: مشکل مى‏توانند موافقت همسرشان را براى کاندیدا شدن جلب کنند. ثانیاً: اگر بر فرض عضو شوراها هم شوند، اهالى ده چندان آنها را جدى نمى‏گیرند.»
معروفى اضافه کرد: «فرهنگ مردسالارانه را در برخى روستاها مى‏توان به تدریج تغییر داد، اما به هر حال کارهاى فرهنگى دیر جواب مى‏دهد.»
در مورد زنان روستایى امید این بود که تجربه موجود در ایجاد تعاونى‏هاى زنان روستایى و باشگاه دختران روستایى براى شوراها نیز به کار گرفته شده و منجر به حضور گسترده‏تر زنان در شوراهاى اسلامى روستاها شود. اما پس از اتمام مهلت ثبت‏نام داوطلبان، برخى معتقد بودند که زنان آن گونه که انتظار مى‏رفت از موضوع استقبال نکردند. خانم زهرا شجاعى میزان استقبال را با توجه به اولین تجربه در این زمینه چنین ارزیابى کرد: «زنان، معمولاً در راهى قدم مى‏گذارند که مطمئن باشند به نتیجه مى‏رسند.» اما خانم بروجردى گفت: «تعداد زنان داوطلب عضویت در شوراها 40 برابر داوطلبین عضویت در مجلس پنجم است و این نشان مى‏دهد که روند مشارکت زنان رشد داشته است.»
به هر حال در اولین دوره، در مرحله ثبت‏نام از داوطلبان از مجموع 139،334 نفر داوطلب کل کشور، 7251 نفر - یعنى 2% - زن بودند که از این تعداد، 2422 نفر، داوطلب عضویت در شوراهاى روستایى، 4810 نفر، داوطلب عضویت در شوراهاى شهرى و 19 نفر، داوطلب عضویت در شوراهاى شهرک شدند.
زنان روستایى استان یزد با 20/4% کل داوطلبان روستایى، بالاترین میزان مشارکت و پس از آنان به ترتیب زنان روستایى استان‏هاى تهران با 37/3%، کرمان با 18/2%، سمنان با 87/1% و گیلان با 80/1% قرار داشتند.
زنان شهرى استان تهران نیز با 57/11% کل داوطلبان شهرى این استان بالاترین میزان مشارکت و پس از آن، استان‏هاى سیستان و بلوچستان با 89/9%، کرمان 82/9%، خراسان با 31/9% و هرمزگان با 41/8% قرار داشتند.
میانگین حضور داوطلبان زن روستایى و شهرى در استان‏هاى مختلف عبارت بود از: تهران 94/7%، یزد 03/5%، کرمان 62/3%، سمنان 13/3%، اصفهان 10/3%، سیستان و بلوچستان 59/2%، گیلان 60/2%، ایلام 60/2%، قم 57/2%، مرکزى 27/2%، خراسان 26/2%، بوشهر 14/2%، هرمزگان 08/2%، خوزستان 98/1%، مازندران 82/1%، همدان 50/1%، قزوین 44/1%، فارس 33/1%، گلستان 23/1%، کرمانشاه 19/1%، لرستان 12/1%، کردستان 02/1%، چهارمحال و بختیارى 01/1%، زنجان 99/0%، آذربایجان شرقى 92/0%، آذربایجان غربى 77/0%، کهکیلویه و بویراحمد 76/0% و اردبیل 53%.
اما نتایج انتخابات اولین دوره شوراهاى اسلامى شهر و روستا حاکى از آن بود که 7/7% کرسى‏هاى اصلى شوراهاى شهر در اختیار خانم‏ها قرار گرفت و در یک سوم از شوراهاى شهر، زنان به عنوان اعضاى اصلى حضور یافتند.
به عبارت دیگر، تعداد بانوان انتخاب شده در شوراهاى شهر به عنوان اعضاى اصلى 300 تن بود که در 233 شوراى شهر انتخاب شده بودند. نتایج انتخابات نشان مى‏داد در 176 شوراى شهر یک عضو زن، 48 شورا 2 عضو زن، 8 شورا 3 عضو زن و یک شورا 4 عضو زن حضور مى‏یابند.
بیشترین حضور زنان در شوراهاى شهر به ترتیب در استان‏هاى تهران با 29 نفر، خوزستان 26 نفر، گیلان 25 نفر، اصفهان 24 نفر و کرمان 23 نفر بود. در اولین دوره در شوراهاى شهر مراکز سه استان کهکیلویه و بویراحمد، کردستان و ایلام زنان به عضویت اصلى شوراها انتخاب نشدند.
در 109 شهر کشور 114 نفر از بانوان به عنوان نفرات اوّل یا دوم برگزیده شدند و در مراکز 15 استان نیز ایشان به عنوان نفر اوّل یا دوم در شوراى اسلامى شهر حضور یافتند.
در اولین دوره برگزارى شوراها بر اساس آمار دفتر امور بانوان وزارت کشور جمع منتخبان زن در شهرها، روستاها و شهرک‏ها 1120 نفر بود.
عملکرد شوراها در دوره اوّل به ویژه در شهرهاى بزرگ، گاه جنبه سیاسى گرفته که البته بیشتر برخوردها میان «مردان» صورت گرفت و زنان عضو شوراها به شهادت ناظران - اگر میان برخوردهاى مورد اشاره منفعل نمى‏شدند - پیگیر امور و وظایف شورا بودند. در این حال البته نوپایى و نبود تجربه در زمینه تشکیل و فعالیت شوراها در چنین سطح گستره‏اى، بر ابهام کارنامه دوره اوّلى‏ها مى‏افزود.
این کارنامه براى خیلى‏ها به ویژه در شهرهاى بزرگ، عامل کاهش حساسیت و توجه به موضوع شوراها شد. با این حال در دومین دوره انتخابات شوراهاى اسلامى شهر و روستا، عضویت زنان به دو برابر افزایش یافت که این خود نشانى از عزم زنان براى حضور و مشارکت اجتماعى فارغ از درگیرى‏هاى مردان با یکدیگر است.

دومین دوره تشکیل شوراها

حضور بانوان در دومین دوره، به جز استان‏هاى چهارمحال و بختیارى که در دوره پیش داراى 18 عضو زن در شورا بود، و در این دوره به 17 نفر کاهش یافت و استان کردستان که زنان منتخب از تعداد 24 نفر به 21 کاهش یافتند، باقى استان‏ها داراى رشد کمّى بودند.
در این میان تعداد زنان عضو شوراهاى استان کهکیلویه و بویراحمد با افزایش حدود 6 برابر، از 4 زن عضو به 25 نفر رشد یافت. همچنین چه به لحاظ کمّى و چه به لحاظ کیفى با افزایش تعداد زنان استان گلستان از 20 نفر به 122 نفر، این استان با رشدى بیش از 600 درصد (شش برابر) از لحاظ تعداد زنان عضو شوراها در رده ششم قرار گرفت. پیش از استان گلستان، استان‏هاى خراسان، اصفهان، سیستان و بلوچستان، فارس، کرمان، گیلان و مازندران در رتبه‏هاى یک تا پنج قرار دارند. ضمن اینکه تأکید مى‏شود به لحاظ کمّى، تعداد منتخبان کل استان گلستان با استان‏هاى نامبرده قابل مقایسه نیست.
در این شرایط، استان تهران با عضویت 178 نفر (59/4%)، سمنان با 60 نفر (41/4%)، کرمان با 266 نفر (94/3%)، یزد با 74 نفر (69/3%) و گلستان با 122 نفر (66/3%) درصد مشارکت بالایى را داشته است.
به لحاظ کمّى و بدون در نظر گرفتن معیارهاى جمعیتى و تعداد منتخبان اکنون بیشترین تعداد زنان عضو شوراها متعلق به استان‏هاى خراسان با 281 عضو، تهران با 178 عضو، سیستان و بلوچستان با 173 عضو، گیلان با 154 عضو و مازندران با 145 عضو است.
همچنین استان‏هایى مانند اردبیل، آذربایجان غربى، بوشهر، سمنان، سیستان و بلوچستان، فارس و کرمانشاه با افزایش حدود دو برابر در تعداد زنان عضو شوراها داراى رشد مطلوبى در این دوره بوده‏اند.
در عین حال به نظر مى‏رسد در دوره دوم انتخابات شوراها تعداد منتخبان زن در این نهاد در سطح مراکز استان‏ها به ویژه نسبت به کل منتخبان در شهرها و روستاها، کاهش داشته است. به عبارت دیگر افزایش دو برابرى تعداد زنان عضو، در واقع میانگین اعضاى شوراهاى شهرى و روستایى هر استان بوده است.
برخى معتقدند دومین دوره انتخابات شوراها درس‏هاى قابل تأملى براى گروهها، اقوام و طیف‏هاى فکرى و حتى جنسیتى داشته است. کم شدن شمار انتخاب‏کنندگان در حالى که شمار رأى‏دهندگان بالقوه پس از چهار سال از برگزارى دوره اوّل افزایش داشته، تغییر در بافت سیاسى منتخبان، افزایش رقابت شدید در مناطق مرزى در کنار کاهش شدید انگیزه انتخاباتى در شهرهاى بزرگ به ویژه تهران قابل تأمل است. در این میان، آنچه در نگاهى جنسیتى به انتخاب‏کنندگان و انتخاب‏شوندگان در دوره دوم شوراهاى اسلامى شهر و روستا قابل بررسى است، کم شدن انگیزه زنان شهرهاى بزرگ در مشارکت سیاسى و اجتماعى براى حضور در شوراهاست.
هر چند طیف زنان جامعه را در این زمینه نباید از مردان جدا دانست و مى‏بایست رفتار هر دو را در یک منحنى قرار داد، اما جدول شماره 3 نشان از کاهش شمار زنان عضو شوراها در 9 شهر مرکز استان در دوره دوم انتخابات دارد.
جداول زیر نشانگر آمار مقایسه‏اى منتخبان دوره اوّل و دوم انتخابات شوراهاى اسلامى کشور، مقایسه مشارکت زنان در این انتخابات و نیز کاهش حضور زنان در شهرهاى بزرگ است.

جدول شماره 1
آمار مقایسه‏اى منتخبان دوره اوّل و دوم انتخابات شوراهاى اسلامى کشور و درصد آن به تفکیک استان‏‏
دوره اوّل  دوره دوم
ردیف نام استان تعداد کل منتخبان زن  درصد مرد درصد تعداد کل منتخبان زن  درصد مرد درصد
1 آ ذربایجان شرقى 9784  33 34/0 9751 66/99 8590  41 28/0 8549 52/99
2 آذربایجان غربى 9257  17  18/0 9340 82/99 8854  25  20/0 8819 60/99
3  اردبیل 5083 11 22/0 5072 78/99 4690 29 62/0 4667 38/99
4  اصفهان 5673  75  32/1 5598 68/98 5064 115  27/2 6949 73/97
5  ایلام 1945  14  72/0 1921 28/99 1727  14  81/0 1713 19/99
6  بوشهر 2104 19 10/0 2085 09/99 2028 57 81/2 1971 19/97
7  تهران 2897 127  260/3 3770 9674  3879  178  59/4 3701 41/96
8 چهارمحال و بختیارى 2574 18 69/0  2556  30/99 2441 17  70/0 2424 30/99
9  خراسان 20076 154 77/0 19922 23/99 19449 281 44/1 19168 55/98
10 خوزستان 7651  63  82/0 7588 18/99 2321  63  87/0 7257 12/99
11  زنجان 3992  20  50/0 3972 49/99 3524 24  96/0 2490 03/99
12  سمنان 1387  28  02/2 1359  98/17 1359  60  41/4 1299 58/95
13 سیستان و بلوچستان 5778  73  27/1 5655 73/98 7999 172 15/2 7827 85/97
14  فارس 10822 53  49/0 10769 51/99 10099 106  05/1 9913 95/98
15  قزوین 2859  22  77/0 2837 23/99 2686  33 22/1 2652 10/98
16  قم  556 10  79/1 546 20/98 557  17  05/3  540 95/96
17 کردستان 7000 24  34/0

6976

66/99 6529  21  32/0 6508 68/99
18  کرمان 6426 144 24/2 6282 76/97 6752 266  94/2 6486 06/96
19  کرمانشاه 7399 23  31/0 7376 69/99 7042  47  67/0 6995 33/99
20 کهکیلویه و بویراحمد 3356 4  12/0 2352 88/99 3964 25  84/0 2929 16/99
21 گلستان 4608  20  43/0 4588 57/99 4574 122  3166 6452 42/97
22  گیلان 11233 142 26/1 11091 74/98 8783 154  75/1 8628 25/98
23 لرستان 5921 49 49/0 5892 51/99 4698 48  02/1 4650 98/98
24 مازندران 10551 92 87/0 10459 13/99 9459 145  53/1 9314 47/98
25 مرکزى 2972 45  13/1 3927 87/98 4666  66  80/1 3600 20/98
26 هرمزگان 2597 27  03/1 3560 97/98 4162  77  85/1 4085 15/98
27  همدان 4866 24  49/0 4842 51/99 4373  26  82/0 4327 17/99
28  یزد 1705  52  05/3 1652 95/96 2005  74  69/3 1931 31/96
جمع کل 164022 1373 84/0 162649 16/99 155279 2324 50/1 152945 49/98

 

جدول شماره 2
نگاهى مقایسه‏اى بر مشارکت زنان در انتخابات شوراها
 

ردیف

نام استان

تعداد داوطلبان زن دوره اوّل درصد مشارکت دوره اوّل زنان  تعداد داوطلبان زن دوره دوم  درصد مشارکت دوره‏ دوم زنان‏
1  آذربایجان شرقى 183  96/0  107 94/0
2 آذربایجان غربى 129  79/0 110 92/0
3  اردبیل 48 57/0  64  11/1
4  اصفهان 512 16/3 338 96/3
5  ایلام 121  69/2 44  83/1
6  بوشهر  98  20/2 127  39/3
7 تهران 1183  99/6  709  21/7
8 چهارمحال و بختیارى 53 01/1 34 99/0
9  خراسان 920 30/2 672 56/2
10  خوزستان  318 12  226 16/2
11  زنجان 74  98/0  100 06/2
12  سمنان  104  24/3  131  96/5
13  سیستان و بلوچستان 294  95/2  314 02/3
14  فارس 312 30/1  267  89/1
15 قزوین 87 37/1 86  22/2
16  قم 39  34/2  61  90/5
17 کردستان  118  05/1  58 70/0
18 کرمان 542 84/3 499  23/5
19 کرمانشاه 153  18/1  114  28/1
20 کهکیلویه و بویراحمد 46  74/0 49 25/1
21 گلستان 118  22/1  412  32/5
22 گیلان 638  70/2  295  19/2
23 لرستان 115  13/1 99  55/1
24 مازندران 412 85/1 273  23/2
25 مرکزى 183  32/2  138 90/2
26 هرمزگان 136  14/2  163  99/2
27 همدان  144  53/1  143  45/2
28 یزد 195  88/4

 223

05/7

 

جدول شماره 3

نام شهر

 منتخبان زن در شورا نسبت به مردان در دوره اوّل
 
 شمار منتخبان زن در شوراها  نسبت به مردان در دوره دوم میزان افزایش یا کاهش شمارزنان در دو دوره‏
تبریز 2 از 11 2 از 11 0
ارومیه 1 از 9 2 از 9 1+
اردبیل 1 از 9 3 از 9 2+
اصفهان 2 از 11    
ایلام 0 از 7 0 از 7 0
بوشهر 1 از 7    
تهران 3 از 15 3 از 15  0
شهرکرد 2 از 7 0 از 7 2-
مشهد 1 از 11 1 از 11  0
اهواز    3 از 9  
زنجان 3 از 9    
سمنان   1 از 7  
زاهدان   0 از 9  
شیراز 2 از 11  0 از 11 2-
قزوین 2 از 9 3 از 9 1+
قم  2 از 9 1 از 9 1-
سنندج 0 از 9 1 از 9  1+
کرمان  2 از 9 3 از 9 1+
کرمانشاه 2 از 9 0 از 9 2-
یاسوج 0 از 7 0 از 7 0
گرگان  1 از 9 2 از 9 2+
رشت  1 از 9 0 از 9  1-
خرم‏آباد 1 از 9 0 از 9  1-
سارى  1 از 7 0 از 7 1-
اراک 3 از 9 3 از 9 0
بندرعباس   1 از 9  -
همدان  3 از 9 2 از 9 1-
یزد 2 از 9 1 از 9 1-

جداول ضمیمه، آمار مقایسه‏اى منتخبان دوره اوّل و دوم انتخابات شوراهاى اسلامى کشور و مقایسه مشارکت زنان در انتخابات شوراها را نشان مى‏دهد.
اما آنچه از دیدگاهى کلى شایان توجه است اینکه: از اساسى‏ترین اهداف طرح‏کنندگان و رأى‏دهندگان به اصول مربوط به شوراها در قانون اساسى جمهورى اسلامى، بى‏شک کوچک کردن دولت و کمرنگ شدن نقش دیوان‏سالارى بوده است. بدین معنى که دولت اسلامى باید تصدى‏گرى خود را کاهش دهد و آن را به حوزه‏هاى غیر دولتى واگذار کند. اگر چه به نظر مى‏رسد برخى قوانین و نیز فرهنگ موجود، امکان تحقق این مهم را چندان فراهم نمى‏سازد، اما باید امیدوار بود که شوراها و نهادهاى صنفى ابزارى باشند که مردم توسط آنها بتوانند بر قدرت حاکم نظارت کنند. امورى چون حفظ نظم اجتماعى یا مسائل زیست‏محیطى یا برخى امور فرهنگى مى‏تواند به دست مردم و از طریق شوراها یا نهادهاى صنفى مستقل از دولت اداره شود.
به هر حال شوراها به عنوان نهاد میانه یا واسطه‏اى که در عرصه تصمیم‏گیرى نظام‏هاى مردم‏سالارى طراحى شده‏اند، کارکردى دوسویه دارند. از یک سو، در انتقال خواست و نظر مردم در عرصه تصمیم‏گیرى‏هاى شهرى و کلان تأثیرگذارند و به گونه‏اى در ساختار نهاد حکومت تعریف مى‏شوند؛ از دیگر سو، به عنوان نهادى که بر رأى مردم استوار است، زمینه‏اى براى شکل‏گیرى نهادهاى مدنى و سازمان‏هاى غیر دولتى است. این در حالى است که همه اینها نیازمند وجود و ترویج «فرهنگ شورایى» است؛ فرهنگى که زنان به واسطه انعطاف و صبورى، زمینه‏هاى مساعدترى را براى ایجاد و ترویج آن دارند. خوب گوش کردن و با شکیبایى عمل نمودن را شاید بیشتر بتوان در زنان دید. صفاتى که امروزه شوراها در گردش امور خود بدان نیازمندند.

منابع: -

- روابط عمومى مرکز امور مشارکت زنان، گزارش نحوه حضور زنان در اوّلین دوره انتخابات شوراها.
- نازنین شاه‏رکنى، زنان و انتخابات شوراها، مجله زنان.
- مرضیه مرتاضى لنگرودى، شورا بر پیام خدا از زبان مردم صراحت دارد، بولتن صداى زن.
- فریماه شریفى‏راد، فرهنگ شورایى؛ زمینه پیدایش نظام دموکراتیک، بولتن صداى زن.
- مریم فراهانى، نگاهى جنسیتى به انتخابات شوراها، بولتن صداى زن.