انقلاب اسلامى، دیندارى و ارزشمدارى بانوان‏

على اصغر الهامى نیا

[راه تکامل و تقرب الى الله به روى آدمى - صرف نظر از جنسیت او - باز است و زن و مرد حق دارند در مسیر عبودیت الهى گام بردارند و به عالى‏ترین مقام نایل شوند. در صورتى که زمینه‏هاى رشد و تکامل مهیا بوده و عوامل انحطاط، فساد و فحشا تضعیف شده باشد این مسیر به سهولت طى شده، پله‏هاى تکامل معنوى به آسانى دست یافتنى خواهد بود. این آرمان در بهمن 57 براى جامعه ایران تحقق یافت و زن و مرد مسلمان با خاطرى آسوده و در پرتو امنیت همه جانبه نظام اسلامى به بالندگى ایمان و عمل صالح همت گماشتند.
در فضاى عطر آگین انقلاب اسلامى و نظام جمهورى اسلامى انبوهى از دستاوردهاى معنوى براى بانوان فراهم آمده است که «دریافت پیام انقلاب و تحول بنیادى»، «همراهى در انقلاب و جنگ تحمیلى»، «حضور فعال در حوزه دین و تربیت»، «به دست آوردن حقوق و ارتقاى جایگاه اجتماعى» و «بینش و پوشش و هویت اسلامى» از جمله آن است و در این مقاله تبیین شده‏اند.]

پیشگفتار

هدف نهایى آفرینش انسان، تشرف به مقام «عبودیت» است. خداوند در قرآن مجید مى‏فرماید:
«وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْاِنْسَ اِلاَّ لِیَعْبُدُونِ؛(1)
جن و انس را نیافریدم جز اینکه مرا بپرستند.»
«ایمان» و «عمل صالح»، بسان دو بال، انسان را در آسمانِ معنویت و عبودیت پرواز مى‏دهد تا در نهایت به مقام «قرب الهى» واصل گردد و حیات جاودان یابد.
«مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ اَوْ اُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ اَجْرَهُمْ بِاَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ؛(2)
هر کسى کار شایسته‏اى انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالى که مؤمن است، او را به حیاتى پاک زنده مى‏داریم و پاداش آنها را به بهترین اعمالى که انجام مى‏دادند، خواهیم داد.»
همان گونه که در آیه آخر تصریح شده، راه تکامل و تقرب الى اللَّه، به روى آدمى - صرف نظر از جنسیت او - باز است و زن یا مرد حق دارند در مسیر عبودیت الهى گام بردارند و به عالى‏ترین مقام نایل شوند.
آیت‏اللَّه جوادى آملى، ضمن تقسیم عدالت به صغرا، وسطا و کبرا مى‏نویسد:
«اگر انسان به عدالت کبرا رسید، همه نیروهاى ادراکى و تحریکى و همه نیروهاى جذب و دفعش را تعدیل مى‏کند و به جایى مى‏رسد که مظهر تام اسماء حسنى مى‏گردد و در هسته مرکزى عدل قرار مى‏گیرد ... عادل (در فقه اکبر یعنى عرفان) باید مظهر همه اسماء حسنى باشد و هر اسمى را در جاى خود اجرا کند. انسان کامل - چه مرد و چه زن - کسى است که همچون على بن‏ابى‏طالب(ع) و فاطمه زهرا(س) به چنین مرتبه‏اى از عدالت کبرا رسیده باشد.»(3)
نیز در باره اشتراک زن و مرد در مقام «خلافت الهى» و تعهد هر دو در برابر مبدأ و معاد مى‏نویسد:
«قرآن، همان طور که در بدو پیدایش انسان، سخن را در محور خلافت شروع کرده است و خلافت، زن و مرد ندارد، در پایان پیدایش و در انجام عالم هم، وقتى مسئله معاد، مسئله مواقف قیامت، مسئله برزخ و حشر، مسئله سؤال و جواب و کتاب و توزین اعمال و عبور در صراط و کوثر و مانند آن را مطرح مى‏کند، هیچ گاه بین زن و مرد فرقى نمى‏گذارد و در همه این موارد زن و مرد با هم هستند.»(4)
بنابراین از منظر اسلام، زنانِ مؤمن و باهمت مى‏توانند پا به پاى مردان همه قلّه‏هاى معنویت و تهذیب نفس و تکامل روحى را فتح کنند، اخلاق و انسانیت را به اوج برسانند، ارزشمدار و اثرگذار باشند و در جهاد گسترده «معروف‏زایى و منکرزدایى»، «عبادت و اطاعت الهى» و «تلاش‏هاى اقتصادى» شرکت فعال داشته باشند:
«وَ الْمُؤمِنُونَ وَ الْمُؤمِناتُ بَعْضُهُمْ اَوْلِیاءُ بَعْضٍ یأمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُقیمُونَ الصَّلوةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکوةَ وَ یُطیعُونَ اللَّهُ وَ رَسُولَهُ اوُلئِکَ سَیَرْحَمُهُمُ اللَّهُ اِنَّ اللَّهَ عَزیزٌ حَکیمٌ؛(5)
مردان و زنان مؤمن، ولىّ (و یاور) یکدیگرند، امر به معروف و نهى از منکر مى‏کنند، نماز را برپا مى‏دارند و زکات مى‏پردازند و خدا و رسولش را اطاعت مى‏کنند. اینان را خداوند به زودى مورد رحمت خویش قرار مى‏دهد، خداوند توانا و حکیم است.»

انقلاب ارزش‏ها و معنویت‏ها

انقلاب شکوهمند اسلامىِ ملت قهرمان ایران، انقلاب ارزش‏ها و معنویت‏ها بود و در جهت تحقق زمینه‏هاى رشد و تکامل و از بین بردن عوامل انحطاط و فساد و فحشا برآمد، که در نهایت در قالب زیباى جمهورى اسلامى ماندگار شد و تحقق این آیه را وجهه همت خود قرار داد:
«اَلَّذینَ اِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِى الْاَرْضِ اَقامُوا الصَّلوةَ وَ اتَوُا الزَّکوةَ وَ اَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَ للَّهِ عاقِبَةُ الْاُمُورِ؛(6)
کسانى که اگر در زمین به آنها قدرت بخشیم، نماز را برپاى دارند و زکات دهند و امر به معروف و نهى از منکر نمایند و پایان همه کارها از آنِ خداست.»
تشکیل جمهورى اسلامى، آرزوى میلیون‏ها انسان مسلمانِ عاشق خوبى‏ها بود که در طول قرن‏ها از خدا مى‏خواستند:
«اَللَّهُمَّ اِنَّا نَرْغَبُ اِلَیْکَ فى‏ دَوْلَةٍ کَریمَةٍ تُعِزُّبِهَا الْاِسْلامِ وَ اَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَ اَهْلَهُ؛(7)
پروردگارا، اشتیاق خود را در درگاه تو نسبت به دولت بزرگوارى اعلام مى‏داریم که به وسیله آن، اسلام و مسلمانان را عزیز بدارى و نفاق و دورویى را ذلیل و زبون سازى.»
این آرمان در بهمن 57 تحقق یافت و زن و مرد مسلمان با خاطرى آسوده و در پرتو امنیت همه‏جانبه نظام اسلامى به بالندگى ایمان و عمل صالح همت گماشتند تا به «حیات طیّبه» نائل آیند. آنچه در این مقاله بدان مى‏پردازیم، دورنمایى از انبوه دستاوردهاى معنوى بانوان در فضاى عطرآگین انقلاب اسلامى و نظام جمهورى اسلامى است.

1- دریافت پیام انقلاب و تحوّل بنیادى‏

زنِ مسلمان با دستمایه اصیل مذهبى به سرعت پیام نهضت اسلامى را دریافت، آن را باور کرد و خود را با آن همراه ساخت و با تمام توان از آن دفاع کرد. حضور زنِ مسلمان در انقلاب، جهانیان را شگفت‏زده کرد و رژیم فاسد دست‏نشانده غرب را با پدیده نوینى مواجه ساخت که برایش غیر منتظره بود. رژیم پهلوى به پیروى از فرهنگ لیبرالیستى غرب، مسیر تکامل علمى و اخلاقى زنان را به ولنگارى و آزادى و اختلاط زن و مرد تغییر داده، در چهار دهه پس از کشف حجاب، کوشیده بود زنان را مانند مردان به زندگى سطحى و با زرق و برق سرگرم سازد و از فرهنگ دینى و ملى خود بیگانه کند. ماشین تبلیغاتى رژیم نیز به طور مداوم آن را القا مى‏کرد و دستگاههاى فرهنگى مزید بر علت مى‏شد. نگاهى به فیلم‏ها و نشریات سال‏هاى پایانى عمر رژیم، هیچ تردیدى باقى نمى‏گذارد که شاه و ایادى مزدورش در صدد اسلام‏زدایى از جامعه ایرانى و کشاندن آن به ورطه جاهلیت مدرن با رنگ و لعاب غرب‏زدگى و آزادى دروغین بودند، ولى عنایت الهى شامل حال ملت شد و مردى از تبار على و فاطمه علیهماالسلام پرچم دین و معنویت را به گونه‏اى برافراشت که نه تنها رژیم پوشالى پهلوى، بلکه چشم جهانیان را خیره کرد و بر همه برنامه‏هاى ضد دینى و ضد انسانى آنان خط بطلان کشید، چنان که با معارف ژرف و انسان‏ساز اسلام، زن و مرد ایرانى را توانمند کرد و به میدان مبارزه و انقلاب کشاند. معمار بزرگ انقلاب، حضرت امام خمینى(قدس‏سره) خود از این تحوّل الهى چنین یاد مى‏کند:
«این یک تحوّلى بود که بشر نمى‏توانست این تحوّل را درست کند. این تحوّل الهى بود؛ یعنى مقلب‏القلوب این کار را کرد. قلب‏ها را از آن وحشت بیرون آورد. از آن وحشتى که از این رژیم‏ها همه داشتند، از آن وحشت بیرون آورد و به جاى آن، تصمیم و شجاعت به ایشان داد، به طورى که زن‏ها، بچه‏ها و مردها همه به مبارزه برخاستند. کى سابقه داشت که زن در مبارزه بیاید، مقابل توپ و تانک بیاید؟ این یک تحوّل روحى بود که خداى تبارک و تعالى در این ملت، تحوّل را ایجاد فرمود.»(8)
این تحوّل الهى از چنان ژرفایى برخوردار بود که در سه دهه اخیر، زن مسلمان و انقلابى را در برابر همه گردبادهاى ماتریالیستى بیمه کرد. هیچ یک از گرایش‏هاى فکرى ماتریالیستى که با نگاه مادیگرانه خود تلاش مى‏کنند با ارائه تصویر یکسان‏انگارانه از سرشت زن و مرد در قالب مکاتب فمینیسم، زن را از صراط مستقیم الهى خارج کنند، نتوانستند زنِ مسلمان را تحت تأثیر قرار دهند و عملاً در برابر نیروى معنوى انقلاب اسلامى - که زن ایرانى را مجذوب خویش کرده است - زانو زدند.
زن مسلمان در پرتو تحوّل معنوى انقلاب، هویت اصلى و فطرى خویش را باز یافت، به همه ظواهر فریبنده زندگىِ ماشینى غربى پشت پا زد، سیاست تمدن بزرگ رژیم را به سخره گرفت، عطاى آزادى وارداتى غرب را به لقایش بخشید، دام‏هاى اسارت را درید، تحجّر و ترس را به دور انداخت و بار دیگر معجزه اسلام را به نمایش گذاشت و همه مکتب‏هاى انحرافى و تحریفى را محکوم کرد.
«این معجزه است که خانم‏ها را در مقابل تانک و توپ، در مقابل مسلسل‏ها، در مقابل توپ‏ها و تانک‏ها برقرار کرد و از هیچ چیز نهراسیدند. این نور قرآن و اسلام است که در دل‏هاى شما و در قلوب همه ملت ایران جلوه کرده است، این نور ایمان است که شما خانم‏ها هم از شهادت نمى‏هراسید.»(9)
این معجزه به گونه‏اى سریع و غیر منتظره بود که از سویى، سازمان‏هاى مخوف جاسوسى غرب و شرق از درک وقوع آن عاجز ماندند و هرگز نتوانستند زمان ظهورش را تخمین بزنند و از سوى دیگر، مکتب‏هاى رایج و ایدئولوژى‏هاى مطرح آن زمان، به ویژه مکتب الحادى مارکسیسم - لنین - که در اوج خودنمایى کاذب بودند، باور نمى‏کردند انقلابى خارج از چارچوب‏هاى ارائه شده توسط مکاتب به ظاهر انقلابى چپ بتواند چنین انسجام و وحدتى میان ملت به وجود آورد. حتى برخى از مبارزان چپ‏گرا از اینکه انقلاب مردمى، خارج از بافته‏هاى ذهنى آنها، درِ زندان را به روى آنها گشود، ناخرسند بودند و از زندان خارج نمى‏شدند تا سازمان‏هاى چریکىِ ساخته و پرداخته مارکس و لنین بیایند و آنها را از زندان آزاد سازند!

2- همراهى در انقلاب و جنگ تحمیلى‏

از صدر اسلام تاکنون زنانِ جوانمردى یافت شده‏اند که داوطلبانه در جهاد و مبارزه شرکت جسته، بخصوص در صحنه‏هاى دفاعى که بر زن و مرد واجب است، حضور چشمگیر داشته‏اند.
«ام‏سلیم» همسر ابوطلحه، در یکى از غزوات، شمشیر به دست گرفته بود و با دشمن مى‏جنگید. چون شوهرش ماجرا را به پیامبر(ص) گفت، فرمود: «آرى، مى‏دانم، بگذار بماند، ام‏سلیم شمشیرى به دست گرفته تا اگر دشمن به ما نزدیک شود، شکمش را پاره کند!»(10)
بسیار اتفاق مى‏افتاد که پیامبر به بانوان اجازه مى‏داد براى مداواى مصدومان جنگ، داوطلبانه عازم جبهه نبرد شوند.(11) در جنگ احد، پس از پخش شایعه قتل پیامبر(ص) بسیارى از زنان عازم میدان جنگ شدند، از جمله فاطمه زهرا(س)، با سرعت خود را به میدان احد رساند و پس از آنکه با بدن زخمى پیامبر روبه‏رو شد، همراه همسرش امیر مؤمنان(ع) به مداواى زخم‏هاى پدر پرداخت.(12)
در دوران مبارزه و انقلاب اسلامى، زنان بیشتر به طور غیر مستقیم وارد مبارزه شدند، گرچه عده‏اى نیز به طور مستقیم در برابر ستم‏هاى رژیم پهلوى صف‏آرایى کردند، ولى بیشتر به عنوان همسر و گاه مادر یا خواهرِ مبارزان با رژیم درگیر مى‏شدند. تنهایى، دربه‏درى، تهدید و ارعاب ساواک، زخم‏زبان دوست و دشمن، سرپرستى فرزندان و مشکلات اقتصادى، برخى از دشوارى‏هایى بود که زنان مسلمان در کنار مردان مبارز تحمل مى‏کردند، به ویژه وقتى مردان‏شان شهید، زندانى و تبعید مى‏شدند، زندگى مخفى را شروع مى‏کردند. عده‏اى از زنان در برابر زندان و زیر ددمنشانه‏ترین شکنجه‏هاى ساواک مقاومت کردند و دَین خویش را به اسلام و انقلاب ادا نمودند. به انصاف باید گفت: نقش بانوان باایمان در دوران سخت مبارزه اگر بیشتر و سخت‏تر از مردانِ مجاهد نبود، کمتر نبود. بخصوص اگر سخن امام را که فرمود: «زنان در صف مقدّم انقلاب بوده‏اند»، به دوران مبارزه هم گسترش دهیم.
اما حضور بانوان در شکوفایى و پیروزى انقلاب - چنان که اشارت رفت - داستان دیگرى است که اعجاب رهبر بزرگ انقلاب را برانگیخته و بارها بدون اغراق فرمود:
«نقش زن‏ها بالاتر از مردها اگر نبود، کمتر نبود. آنان در میدان‏ها حاضر شدند و به واسطه حضور آنها در میدان‏ها، مردها اگر قوّت‏شان کم بود، زیاد شد و اگر قوى بودند، دوچندان شد و آنچه که خودِ شما شاهد بودید، در این نهضت اسلامى و انقلاب اسلامى حاضر است. در این انقلاب اسلامى نقش شما بانوان از نقش مردها بالاتر بود، یعنى شما هم خودتان فعالیت مى‏کردید و هم مردها را به فعالیت مى‏کشاندید. بنابراین افتخارى که شما ایجاد کردید قابل تقدیر فراوان است.»(13)
حضور بانوان انقلابى در هشت سال دفاع مقدس نیز چشمگیر و حماسى بود. آنان علاوه بر اینکه پاره‏هاى تن خویش را به جبهه اعزام مى‏کردند، خود نیز در پشت جبهه بار سنگین زندگى را بر دوش کشیدند. آرامش خاطر رزمندگان را تأمین کردند و روحیه آنان را دوچندان نمودند. مسئول کمیته بانوان بنیاد حفظ آثار و ارزش‏هاى دفاع مقدس در این باره مى‏گوید:
«نقش زنان تعیین‏کننده و تکمیل‏کننده نقش رزمندگان در دفاع مقدس بود و اگر حمایت و پشتیبانى همه‏جانبه اقشار مختلف زنان نبود، امنیت امروز به دست نمى‏آمد ... در دوران دفاع مقدس، بیشترین مسئولیتِ بانشاط نگه داشتن پشت جبهه، به عهده زنان بود. حضور آنان در حمایت از رزمندگان در صحنه‏هاى مختلف و مقاومت زنان در شهرهایى که مورد تهاجم دشمن قرار گرفته بود و صبر در مقابل مشکلات و حفظ کیان خانواده و ایجاد امنیت روانى براى رزمندگان، تأثیرات روانى مثبتى بر حضور پر شور رزمندگان اسلام در جبهه داشت.»(14)
امام راحل(قدس‏سره) این نقش‏آفرینى حماسى و بى‏توقع و پر معنویت بانوان را چنین توصیف مى‏کنند:
«من وقتى که در تلویزیون مى‏بینم این بانوان محترم را که اشتغال دارند به همراهى کردن و پشتیبانى کردن از لشکر و قواى مسلّح، ارزشى براى آنها در دلم احساس مى‏کنم که براى کس دیگرى نمى‏توانم این طور ارزش قایل شوم. آنها کارهایى که مى‏کنند یک کارهایى است که دنبالش توقع اینکه یک مقامى داشته باشند یا یک پستى را اشغال کنند یا یک چیزى را از مردم خواهش کنند، هیچ این مسئله نیست، بلکه سربازان گمنامى هستند که در جبهه‏ها باید گفت مشغول به جهاد هستند ... این یک معجزه‏اى است که جاى دیگر من گمان ندارم تحقق پیدا کرده باشد و این یک هدیه الهى است که بدون اینکه دست‏هاى بشر در آن دخالت داشته باشند، خداى تبارک و تعالى به ما اعطا فرموده است.»(15)

3- حضور فعال در حوزه دین و تربیت‏

رسول اکرم(ص) فرمود: «اَلْجَنَّةُ تَحْتَ اَقْدامِ الْاُمَّهاتِ؛(16)
بهشت زیر پاى مادران است.»
مفعوم واقعى این سخن بیشتر در مسائل تربیتى تبلور مى‏یابد و مادران، با تربیت صحیح مى‏توانند فرزندان را راهى راه سعادت کنند تا به بهشت برین در آیند. نقشى که بانوان در میدان‏هاى تربیتى و پرورشى ایفا مى‏کنند، از مردان کمتر ساخته است و تأکیدى که اسلام نسبت به نقش زن دارد نسبت به مرد ندارد.
«یک سلسله مسئولیت‏هاى پرورشى به عهده مادر است که مرد از آن محروم است. زن حداقل سى ماه یک سرى مسئولیت‏هایى دارد که مرد ندارد. خداى سبحان و دین، وظایف و دستورات و راهنمایى‏هایى در ظرف سى ماه براى مادر مقرر نموده و با او سخن گفته است. این سى ماه عبارت است از حداقل دوران حمل (شش ماه) - و اکثر آن نه ماه مى‏باشد - و دو سال نیز دوران شیرخوارگى کودک که روى هم سى ماه مى‏شود.»(17)
پس از دوران شیرخوارگى، فرزندان انس بیشترى با مادر دارند و از روحیات، افکار و کردار مادر تأثیر مى‏پذیرند. این نقش عظیم و حساس در رژیم‏هاى طاغوتى نادیده گرفته مى‏شود و نظام‏هاى تربیتىِ مکتب‏هاى الحادى نیز آن را به انحراف مى‏کشانند. به تعبیر امام راحل(ره):
«اینها نمى‏خواهند انسان پیدا بشود، از این جهت این قدر تربیت اولاد را پیش مادر مبتذل کردند و اینها تبلیغات کردند که حتى خودِ مادرها هم شاید باور کردند - آنهایى که تحت تأثیر اینها واقع شدند - آن بچه‏هاى عزیز را به پرورشگاهها فرستادند و از دامن‏هاى خودشان جدا کردند و در آنجا تربیت‏هاى شیطانى شدند.»(18)
انقلاب اسلامى، با ابتذال مبارزه کرد و آن را به سود زنان تغییر داد و آنان با فهم درست از دین و تربیت، وظیفه خطیر تربیت فرزندان را به دوش گرفتند و به پیامدهاى این مسئولیت نیز ملتزم شدند که عبارت است از تهذیب نفس، تکامل علمى و عملى، حفظ شئون اسلامى، سلامت خانوادگى، نجابت و عفت و ... .
در نظام تربیتى اسلام، خانواده و والدین به ویژه مادر، رکن اصلى را تشکیل مى‏دهند و بدون آن، تربیت بسیار مشکل و گاه غیر ممکن است. معمار بزرگ انقلاب این حقیقت را چنین بازگو مى‏کند:
«اینکه ما فریاد مى‏زنیم که جمهورى اسلامى، براى این است که اسلام فرد مهذّب درست مى‏کند. قرآن کتاب آدم‏سازى است که پیغمبرها آمدند آدم‏ها را درست کنند. کارى دیگر جز این ندارند ... اگر یک حکومت صحیح در یک جایى باشد، مردم چون توجه به او دارند آنها هم صحیح مى‏شوند. این هم از دامن شما خانم‏ها باید شروع بشود. از دامن شما باید این مطلب شروع بشود که بچه‏ها را تربیت کنید، یک تربیت صحیح اسلامى ...»(19)
حضور فعال و مسئولانه بانوان در عرصه تعلیم و تربیت پس از بازسازى بنیاد خانواده به سبب فرهنگ انقلاب اسلامى، چشم‏انداز روشنى از رشد و معنویت و تربیت صحیح اسلامى را فراروى نظام جمهورى اسلامى گشود و بانوان، سهم بیشترى از این معنویت را از آنِ خود کردند، چنان که در دهه سوم انقلاب یکى از مسئولان اظهار مى‏دارد:
«حضور و مشارکت زنان در عرصه‏هاى مختلف اجتماعى، بعد از انقلاب تمام جوّسازى‏هاى دشمنان اسلام و انقلاب را نقش بر آب کرد و کوشش بانوان براى حضور در صحنه، عامل مهمى در تحقق این امر بود ... افزایش حضور بانوان در دانشگاهها، تعداد بالاى برگزیدگان زن در عرصه‏هاى مختلف فرهنگى و اجتماعى بیانگر این است که مشارکت زنان در عرصه‏هاى مختلف، بعد از انقلاب افزایش یافته است. بر اساس نظرسنجى‏هاى انجام شده، آمار و ارقام فعالیت‏هاى زنان و مردان در عرصه‏هاى اجتماعى و فرهنگى مؤید این است که فعالیت‏هاى فرهنگى به ویژه در حوزه دین، در بانوان بیشتر از مردان تداوم دارد. 25% بانوان همیشه یا اکثر اوقات قرآن مى‏خوانند و تقیّد زنان نسبت به روزه بسیار بیشتر از آقایان است، به طورى که 95% زنان به روزه تقیّد خاصى دارند و در مورد انجام فرایض دینى و عبادات دیگر نیز، عبادت زنان بیشتر از عبادت مردان تداوم دارد.»(20)
نظر یک داور بین‏المللى قرآن در باره آموزش قرآن و روى آوردن فراوان بانوان به کتاب آسمانى این است:
«شاید در رابطه با بانوان بتوان گفت که قبل از پیروزى انقلاب من حتى یک مورد را هم سراغ ندارم که این فعالیت انجام شده باشد، یعنى اگر هم بود محدود بود، مخصوص آقایان بود. اصولاً فعالیت‏هاى قرآنىِ بانوان، مختص پس از پیروزى انقلاب اسلامى است و در سال‏هاى اولیه انقلاب هم چندان خبرى نبود اما در حدود ده سال پس از پیروزى انقلاب اسلامى این نهضت خیلى گسترش یافت و از آن پس به صورت تصاعدى پیشرفت کرد و امروز فعالیت‏هاى قرآنى بانوان واقعاً بیشتر از آقایان است.»(21)
فراوانى کلاس‏هاى آموزشى، حفظ و تفسیر قرآن، مخصوص خانم‏ها و افزایش چشمگیر حافظان زن، بیانگر پیشرفت زنان مسلمان در عرصه قرآن‏پژوهى است، چنان که افزایش حوزه‏هاى علمیه خواهران، علامت رویکرد مشتاقانه بانوان براى فراگیرى علوم اسلامى است.

4- به دست آوردن حقوق و ارتقاى جایگاه اجتماعى‏

زن مسلمان با پیروزى انقلاب اسلامى، هویت واقعى خویش را بازیافت و از این راه در پى استیفاى حقوق انسانى - اسلامى خود برآمد. زنان با حضور فعال در عرصه‏هاى سیاسى، اجتماعى، اقتصادى، قانونگذارى، قضایى و تربیتى، استعدادهاى نهفته خویش را به فعلیت رساندند. در کنار آن، قوانین مناسب این حضور بر اساس حقوق اسلامى به تصویب رسید و حق زن را آن گونه که خدا برایش تعیین کرده بود، تثبیت کرد. حضرت امام فرمود:
«در نظام اسلامى، زن همان حقوقى را دارد که مرد دارد؛ حق تحصیل، حق کار، حق مالکیت، حق رأى دادن و حق رأى گرفتن.»(22)
حضور فعال و چشمگیر زنان در مدیریت کلان کشور، مراکز تصمیم‏گیرى و اثرگذار به ویژه در مجلس شوراى اسلامى، نشان از ارتقاى جایگاه زن در جمهورى اسلامى دارد. انتصاب زنان به سمت‏هایى مانند معاون رئیس‏جمهور، مشاور رئیس‏جمهور در امور زنان، مشاور سیاسى رئیس‏جمهور، مشاور مطبوعاتى رئیس‏جمهور و معاون حقوقى و امور مجلس، نیز انتخاب مشاوران زن در کلیه وزارتخانه‏ها و استاندارى‏هاى کشور از پیشرفت‏هاى حوزه سیاسى امور زنان کشور بوده است.
مجلس شوراى اسلامى از بدو تأسیس تاکنون هیچ گاه بدون نمایندگان زن تشکیل نشده و بانوان در هر دوره‏اى، حضور نسبى داشته‏اند.
حضور مؤثر زنان در وزارتخانه‏هاى کشور نیز حاکى از ارتقاى جایگاه زنان در کلیه امور اجتماعى و فرهنگى، حتى نظامى و اطلاعاتى است. وزیر دفاع و پشتیبانى نیروهاى مسلّح مى‏گوید:
«در این وزارتخانه در جهت ایجاد هویت فرهنگى و سازمانى مشارکت زنان در سطح نیروهاى مسلّح، نهادینه شدن مشارکت بانوان در ساختار و تشکیلات نیروهاى مسلّح با تشکیل دفاتر امور زنان، تشکیل کمیته حقوقى زنان در نیروهاى مسلّح و ارائه پیشنهادات اصلاحى قوانینِ در لایحه پیش‏نویس استخدامى نیروهاى مسلّح و سایر مقررات، جذب و به کارگیرى زنان متعهد و متخصص در سطح وزارت دفاع، تجلیل از فعالیت‏هاى علمى و عملى بانوان متخصص شاغل در وزارت به طور سالیانه و همچنین ترویج توسعه فرهنگ مشارکت بانوان از طریق برگزارى همایش‏هاى ویژه بانوان به مناسبت مختلف تلاش شده است ... همچنین تشکیل و راه‏اندازى پلیس زن در ناجا و انجام تحقیقات ویژه زنان در نیروهاى مسلّح در سایر کشورها، فناورى اطلاعات و زنان و اجراى تحقق مطلوب به کارگیرى زنان در سطح وزارت دفاع از دیگر اقدامات این وزارتخانه در حوزه فعالیت امور زنان بوده است.»(23)
نظر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامى در مورد حضور فعالانه بانوان در حوزه فرهنگ و هنر چنین است:
افزایش حضور زنان مدیرمسئول و فعال در مراکز فرهنگى، هنرى و ادبى، نویسنده، مترجم، تصویرگر، مدیرمسئول و سردبیر مطبوعات، قارى قرآن، سایر حوزه‏هاى فعالیت‏هاى فرهنگى، هنرى، سینمایى و مطبوعاتى، حضور در جشنواره‏ها، مسابقات، نمایشگاهها و مجامع داخلى و بین‏المللى و غیره.(24)
معاون وزیر کشور - که در رأس هیئتى از جمهورى اسلامى ایران در همایش بین‏المللى توسعه و جمعیت در شهر «ووهان» چین شرکت کرده است، در جمع نمایندگان بیش از 170 کشور جهان - تصریح کرد:
ایران در 25 سال گذشته تجربه جدیدى از فعالیت‏هاى اجتماعى این قشر عظیم (زن) را تجربه کرد و زنان ایرانى نیز تجربه جدیدى از خود در این عرصه نشان دادند. این نشان مى‏دهد که تحوّل عظیمى در شخصیت زن ایرانى بر اساس یک نظام پیشرو به وجود آمده و این تحوّل مبتنى بر هوشیارى و اهداف صلح‏آمیز و مسئولیت‏پذیرى است ... . در ایران، زن در سیستم تصمیم‏گیرى در کنار مردان و در بخش‏هاى فعال حکومت و تحوّلات اجتماعى حضور فعال دارد و هم‏اکنون هر خارجى با یک نگاه در نظام شهروندى ایران، حضور فعال زن ایرانى را چشمگیر و قابل ملاحظه مى‏بیند.(25)

5- بینش، پوشش و هویت اسلامى‏

بدون تردید، انقلاب اسلامى در دهه شصت، تأثیرى ژرف بر اعتقادات و نگرش مردم به ویژه ایرانیان نسبت به فرهنگ اسلامى ایجاد کرد. مسلمانان از وادادگى دینى و بحران هویت نجات یافتند و موجى از بیدارى و بصیرت و وابستگى به آموزه‏هاى دینى و احساس هویت، سراسر جهان اسلام را فرا گرفت که مرکز آن ایران اسلامى بود. این موج پر تحرک چیزى جز بصیرت اسلامى، بازگشت به قرآن و دریافت پیام الهى نبود که از حلقوم مردى برخاست که از دوردست‏هاى تاریخ آمد:
«وَ جاءَ مِنْ اَقْصَى الْمَدینَةِ رَجُلٌ یَسْعى‏ قالَ یا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلینَ ...؛(26)
و مردى از دورترین نقطه شهر با شتاب فرا رسید و گفت: اى قوم من، از فرستادگان (خدا) پیروى کنید!»
آرى، اسلام دوباره انقلاب کرد و نور ایمان، ظلمت جاهلیتِ مدرن را درنوردید و زن و مرد، عالم و عامى و پیر و جوان در پرتو آن خود را دیدند، هویت واقعى خویش را باز یافتند، جایگاه اجتماعى و جهانى خود را نظاره کردند و اهداف و آرمان‏هاى والاى دینى را مد نظر قرار دادند. زن مسلمان در فضاى معنوى انقلاب و به دور از تبلیغات کاذب رژیم ستمشاهىِ دست‏نشانده غرب، تنفس کرد و گذشته و آینده خود را از نظر گذراند و در باره سرنوشت خویش تصمیم گرفت. فراموش نکنیم که سرنوشت زن در دورانِ پس از انقلاب صنعتى غرب به بدترین وضع ممکن رسیده بود، و آن اسارت روح زن به منظور سودآورى بیشترِ صاحبان سرمایه و تحقیر زنان براى افزایش سرمایه بود. سوداگران اخلاق و ناموس در غرب، زن را با دو هدف غیر انسانى و در واقع براى تأمین اغراض حیوانى خویش از خانه به کارخانه کشاندند: اوّل به دست آوردن نیروى کارِ ارزان، چرا که با باز شدن پاى زن به بازار کار، تعادل عرضه و تقاضاى نیروى کار به هم ریخت و از سوى دیگر، از زن به عنوان یک ابزار تبلیغاتى ارزان براى جلب مشترى و افزایش فروش کالاهاى تولیدى استفاده کردند. گرایش‏هاى رنگارنگ فمینیستى نیز در آن دوران مثل قارچ روییدند و هر یک به شکلى به تثبیت آزادى بى‏قید و شرط زنان کمک کردند که یکى از آثار شوم آن، ولنگارى جنسى و فرو رفتن جامعه به ظاهر بشرى در مرداب اخلاقى خودساخته و بحران جنسى بود که دامنه آتش آن، کشورهاى اسلامى را بى‏نصیب نگذاشت، ولى رخداد شگفت‏انگیز انقلاب اسلامى، دست زن ایرانى و بسیارى از زنان مسلمانِ خارج از مرزهاى ایران را گرفت و از آلوده شدن نجات داد، چرا که اسلام اوّلاً، شعار تکریم زن را فریاد کرد. حضرت امام صادق(ع) فرمود: «مَنِ اتَّخَذَ امْرَأَةً فَلْیُکْرِمْها؛(27) مرد باید همسرش را تکریم کند.»
نیز حقوق اقتصادى آنان را پا به پاى مردان به رسمیت شناخته و قرآن مجید فرموده است:
«لِلْرِّجالِ نَصیبٌ مِمَّا اکْتَسَبُوا وَ لِلْنِّساءِ نَصیبٌ مِمَّا اکْتَسَبْنَ ...؛(28)
مردان، نصیبى از آنچه به دست مى‏آورند دارند و زنان نیز نصیبى.»
مفسّر اسلام ناب محمدى(ص) و معمار بزرگ انقلاب اسلامى فرمود:
«اسلام، زن را مثل مرد در همه شئون همان طورى که مرد در همه شئون دخالت دارد، زن هم دخالت دارد. همان طورى که مرد باید از فساد اجتناب کند، زن هم باید از فساد اجتناب کند. زن‏ها نباید ملعبه دست جوان‏هاى هرزه بشوند، زن‏ها نباید مقام خودشان را منحط کنند ... زن‏ها باید انسان باشند، زن‏ها باید تقوا داشته باشند، زن‏ها مقام کرامت دارند، زن‏ها اختیار دارند همان طورى که مردها اختیار دارند، خداوند شما را با کرامت خلق کرده است، آزاد خلق کرده است.»(29)
زن ایرانى با چنین بینشى وارد صحنه‏هاى انقلاب شد و با ایمان و تعهدى که به آموزه‏هاى اسلامى داشت، مسئله مهم برهنگى را - که منشأ فساد و ولنگارى جنسى است - با رهنمود قرآن حل کرد:
«وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ اَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفِظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ اِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها؛(30)
به زنان باایمان بگو: چشم‏هاى خود را (از نگاه هوس‏آلود) فرو گیرند و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را به جز آن مقدار که نمایان است، آشکار ننمایند.»
پوشش اسلامى بانوان مسلمان، متانت و حرمت آنان را حفظ مى‏کند، امنیت اجتماعى و شغلى آنان را تأمین مى‏نماید و در برابر نگاههاى هوس‏آلود مردان بیگانه، از حیثیت و آبروى آنان دفاع مى‏کند.
رعایت عفاف را قرآن مجید در باره سخن گفتن بانوان نیز مطرح کرده است:
«... فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذى‏ فى‏ قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَولاً مَعْرُوفاً؛(31)
به گونه‏اى مهیّج سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند و سخن شایسته بگویید.»
این آیه از زنان پیرو قرآن مى‏خواهد: هنگام سخن گفتن، صدا را نازک و طنّاز نکنند، مهیّجانه سخن نگویند و محرّکانه حرف نزنند؛ علت تحریم نیز بیان شده و آن، طمع و هوس مردان بیماردل است.
نکته دیگر اینکه، زن - چه به عنوان همسر و چه به عنوان مادر، خواهر و دختر - مرکز عاطفه انسانى است که از ضروریات بدیهى جامعه بشرى است. این عاطفه باید مقدس و سالم بماند و از راه صحیح خود و با روشى کاملاً حساب شده و قانونمند روانه شود تا جنبه عاطفى و احساسى جامعه را تأمین و سلامت آن را حفظ کند.
بانوان مسلمان پس از انقلاب بر تحکیم جنبه‏هاى فوق آگاه شدند و آنها را به شکلى اصولى و نهادینه به دنیا عرضه کردند، چنان که بر دو گمانه افراطى و تفریطى تحجّر و فمینیستِ افسارگسیخته خط بطلان کشیدند و هویت ارزشى خویش را پاس داشتند. رهبر فرزانه انقلاب در سخنان حکیمانه خود از زنان قهرمان ایرانى مى‏خواهد ضمن حفظ چنین ارمغان ارزشمندى، به بالندگى و گسترش آن در پهنه کشورهاى اسلامى و جهان بپردازند:
«زن مسلمان ایرانى در ایران اسلامى، باید کوشش‏اش این باشد که هویت والاى زن مسلمان را آن چنان زنده کند که چشم دنیا را به خود جلب کند. این امروز وظیفه‏اى است بر دوش زنان مسلمان، بخصوص زنان جوان و دختران دانش‏آموز و دانشجو.
هویت اسلامى این است که زن در عین اینکه هویت و خصوصیت زنانه خود را حفظ مى‏کند، که طبیعت و فطرت است و براى هر جنسى خصوصیت آن جنس ارزش است، یعنى آن احساسات رقیق را، عواطف جوشان را، آن مهر و محبت را، آن رقّت را، آن صفا و درخشندگى زنان را براى خود حفظ مى‏کند؛ در عین حال هم باید در میدان ارزش‏هاى معنوى مثل علم، مثل عبادت، مثل تقرب به خدا، مثل معرفت الهى و سیر وادى‏هاى عرفان پیشروى کند و هم در عرصه مسائل اجتماعى و سیاسى و ایستادگى و صبر و مقاومت و حضور سیاسى و خواست سیاسى و درک و هوش سیاسى، شناخت کشور خود، شناخت آینده خود، شناخت هدف‏هاى ملى و بزرگ و اهداف اسلامى مربوط به کشورهاى اسلامى و ملت‏هاى اسلامى، شناخت توطئه‏هاى دشمن، شناخت دشمن و شناخت روش‏هاى دشمن باید روز به روز پیشرفت کند.
زنانِ باسواد، زنان آگاه، زنان بامعرفت، در همه این میدان‏ها بایستى پیشروى کنند، الگوى زن را نشان بدهند، بگویند زن مسلمان، آن زنى است که هم دین خود را، حجاب خود را، زنانگى خود را، ظرافت‏ها و رقّت‏ها و لطافت‏هاى خود را حفظ مى‏کند و هم از حق دفاع مى‏کند. هم در میدان معنویت و علم و تحقیق و تقرب به خدا پیشروى مى‏کند و شخصیت‏هاى برجسته‏اى را نشان مى‏دهد و هم در میدان سیاسى حضور دارد. این مى‏شود الگویى براى زنان.»(32)
نقش مهم و سازنده الگودهى زنان مسلمان ایران هنگامى برجسته مى‏شود که توجه کنیم آنان از برجسته‏ترین و مقدس‏ترین زنان عالم یعنى حضرت زهرا(س)، مریم کبرا، حضرت خدیجه، حضرت زینب، هاجر و آسیه «سلام خدا بر آنان باد»، الگو گرفته‏اند و اینک حلقه رابطى هستند میان آن بانوان نمونه و زنِ امروز، که بیش از هر زمانى نیازمند الگوهاى تقدس و پارسایى و معنویت است تا دستش را بگیرند و از بحران هویت رهایى بخشند.
امام راحل (قدس‏سره) در اهمیت اسوه‏پذیرى مى‏نویسد:
«قلم و بیان من عاجز است که مقاومت عظیم و گسترده میلیون‏ها مسلمان شیفته خدمت و ایثار و شهادت را در این کشورِ صاحب‏الزمان - ارواحنا فداه - ترسیم نماید و از حماسه‏ها و رشادت‏ها و خیرات و برکات فرزندان معنوى کوثر - حضرت فاطمه(س) - سخن بگوید که همه اینها از هنر اسلام و اهل بیت و از برکات پیروى امام عاشورا سرچشمه گرفته است.»(33)

نیز در وصیت‏نامه خود مى‏نویسد:
«ما مکرر دیدیم که زنان بزرگوارى، زینب‏گونه - علیها سلام‏اللَّه - فریاد مى‏زنند که فرزندان خود را از دست داده و در راه خداى متعال و اسلام عزیز از همه چیز خود گذشته و مفتخرند به این امر و مى‏دانند آنچه به دست آورده‏اند بالاتر از جنات نعیم است، چه رسد به متاع ناچیز دنیا.»(34)
راستى که حضرت زینب(س) اسوه مثال‏زدنى ایمان، شهامت، مقاومت، رضا و توکل، صبر و صلابت، تیزهوشى و کاردانى، حق‏محورى، عفت و پاکدامنى، رقّت و عطوفت، سلوک و عبودیت، علم و تقواست. وى در جایگاهى قرار دارد که همه زنان عالم مى‏توانند به او اقتدا کنند، درس بگیرند و اسوه پذیرند. آن بانوى کم‏نظیر با اینکه در جریان عاشورا سخت‏ترین مصایب را تحمل کرد و از نظر احساس و عواطف، بیشترین ضربه‏ها متوجه او بود، اما رسالت عظیم پیام‏رسانى کربلا بر عهده‏اش بود. چندین ماه در سفر و جنگ و اسارت و بلاها گرفتار بود، ولى هرگز در انجام وظیفه دینى و انقلابى خود کوتاهى نکرد. در سخنرانى‏هاى متعدد به افشاگرى علیه امویان پرداخت و آنان را در پیشگاه تاریخ و افکار عمومى جهان رسوا ساخت. و با اینکه فرزندش - عون بن‏عبداللَّه - مقابل چشمش به شهادت رسیده بود، همین طور تعدادى از برادران و عموزاده‏ها و از همه بالاتر امام زمانش - حضرت ابى‏عبداللَّه(ع) - به طرز فجیعى شهید شده بودند، ولى از چنان روحیه عرفانى و ملکوتى برخوردار بود که وقتى عبیداللَّه ملعون از او پرسید: رفتار خدا را با خاندان و برادرت چگونه دیدى، پاسخ داد:
جز زیبایى چیزى ندیدم. آنان گروهى بودند که خداوند، شهادت را برایشان مقرر کرده بود و به قتلگاه خویش شتافتند. به زودى خداوند، تو و آنها را در یک جا جمع مى‏کند و میانتان داورى مى‏نماید، آنگاه خواهى دید که پیروزى از آنِ کیست!(35)
امروز زنان مسلمان، همین روحیه را در برابر همه حاکمان ستمگر دارند. آنان از ایران اسلامى گرفته تا عراق و افغانستان و فلسطین، از موشک‏باران و بمباران جنین و حلبچه گرفته تا جنگ شهرها، از کشتار مردان و زنان بى‏دفاع در زندان‏هاى عراق گرفته تا جنگ روسرى‏ها در فرانسه و اخراج دختران محجّبه مسلمان فرانسوى از مدرسه و ... در هر صحنه و جبهه‏اى که دشمن مستکبر و نوکران‏شان علیه اسلام و مسلمانان گشوده‏اند، زهراگونه و زینب‏وار مقاومت کرده‏اند و سرانجام دشمن زبون در برابر حق و حقیقت، از پاى در خواهد آمد.
موج پر شتاب اصول‏گرایى و رویکرد به هویت فطرى زن پس از انقلاب اسلامى افزون بر اتحاد و گردهمایى زنان مسلمان بر محور فرهنگ اسلامى، تأثیر برون‏دینى نیز داشته که جداگانه باید مورد تحقیق و بررسى قرار بگیرد.
مى‏توان اذعان کرد فمینیسم لجام‏گسیخته و بى‏هدف، با سد محکمى به نام اصول‏گرایى و هویت زن مسلمان برخورد کرد و از حرکت پر شتاب آن کاسته شد. یکى از نویسندگان، فمینیسم را به سه دوره یا سه موج تقسیم کرده و اذعان مى‏دارد:
از اوایل دهه 90، جهان غرب به نقش‏هاى سنتى و نهاد خانواده رویکردى دوباره داشته و از حرکت‏هاى تند فمینیستى موج دوم کاسته شد، زیرا آثار سوء افراط در حرکت زن‏مدارانه، بیش از همه دامان زن را گرفت و خشونت روزافزون در محیط خانواده و محیط کار و عدم امنیت جنسى، از آثار دوره پیش بود. فمینیست‏هاى مدرن در دهه‏هاى آخر سعى مى‏کنند با ظاهرى زنانه و رفتارى ظریف، تمایز خود را از مردان به نمایش بگذارند.
از جمله بازنگرى‏هاى نگرش فمینیستى در موج سوم، بحثى است که «بتى فریوان»، «جمین گریر»، «جین بتکه‏الشتین» مطرح کرده و به «احیاى مادرى» مشهور است، مثلاً «الشتین» در کتاب «مردِ عمومى، زنِ خصوصى» (1981) به دفاع از زندگى خصوصى و خانواده فرزندمحور مى‏پردازد و مادر بودن را فعالیتى پیچیده، فنى، چندرویه، پر زحمت و شادى‏آفرین مى‏داند که زیستى طبیعى، اجتماعى، نمادین و عاطفى است.(36)
تردیدى نیست که تعدیل فمینیست در دهه دوم پیروزى انقلاب اسلامى نمى‏تواند بى‏ارتباط با خیزش موج اسلام‏خواهى و بیدارى و خویشتن‏یابى مسلمانان، به ویژه بانوان مسلمان باشد.

پى‏نوشتها: -
1) سوره ذاریات، آیه 56.
2) سوره نحل، آیه 97.
3) زن در آینه جلال و جمال، آیت‏اللَّه عبداللَّه جوادى آملى، ص‏195، مرکز نشر اسرا، 1376.
4) همان، ص‏196.
5) سوره توبه، آیه 71.
6) سوره حج، آیه 41.
7) مفاتیح‏الجنان.
8) صحیفه نور، ج‏7، ص‏129.
9) همان، ج‏6، ص‏120.
10) ریاحین‏الشریعه، ج‏3، ص‏406.
11) صحیح مسلم، ج‏5، ص‏197 - 196؛ سنن ابوداود، ج‏2، ص‏17.
12) بحارالانوار، ج‏20، ص‏144.
13) صحیفه نور، ج‏18، ص‏262.
14) روزنامه خراسان، 31/6/79.
15) صحیفه نور، ج‏14، ص‏133.
16) لسان المیزان، ابن‏حجر عسقلانى، ج‏6، ص‏128.
17) زن در آینه جلال و جمال، ص‏179.
18) صحیفه نور، ج‏8، ص‏241.
19) همان، ج‏6، ص‏157.
20) احمد مسجدجامعى، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامى، روزنامه جوان، 10/6/82.
21) گلستان قرآن، شماره 24، ص‏12.
22) حدیث بیدارى، حمید انصارى، ص‏194.
23) ویژه‏نامه 1، شهریور 1383، مرکز امور مشارکت زنان، ص‏11.
24) همان، ص‏12 - 11.
25) روزنامه جام‏جم، 19/6/83، ص‏13.
26) سوره یس، آیه 20.
27) وسائل‏الشیعه، ج‏5، ص‏61.
28) سوره نساء، آیه 32.
29) صحیفه نور، ج‏11، ص‏254.
30) سوره نور، آیه 31.
31) سوره احزاب، آیه 32.
32) سخنرانى در جمع بانوان، 630/1379.
33) صحیفه نور، ج‏20، ص‏61.
34) همان، ج‏21، ص‏172.
35) مقتل‏الحسین، مقرّم، ص‏422.
36) مسئله زن، اسلام و فمینیسم، محمد منصورنژاد، ص‏255 به نقل از ایدئولوژى‏هاى سیاسى، مکنزى یان و دیگران، ترجمه م.قادر، ص‏379 - 80.