نویسنده

 

نگاهى به حضور بانوان در عرصه تئاتر پس از انقلاب اسلامى‏
انقلابى که راه تئاتر را براى زنان هموار کرد

آذر مهاجر

[یکى از عرصه‏هاى حضور هنرى بانوان، هنر قدیمى تئاتر است. انقلاب اسلامى نه تنها این عرصه را بر بانوان تنگ نگرفت بلکه تلاش کرد با بهسازى و سالم‏سازى فضاى این هنر و نیز جلب اعتماد عمومى به سلامت نسبى آن، زمینه بیشترى را براى حضور سالم زنان در تئاتر فراهم آورد، هم در بازیگرى، هم در نمایشنامه‏نویسى و هم در داورى و مانند آن. ارزیابى وضع تئاتر زنان، پس از پیروزى انقلاب اسلامى، موضوعى است که در گفتگوهاى کوتاه با چند نفر از بانوان هنرمند تئاتر پى‏گرفته‏ایم. خانم‏ها فهیمه راستکار، ژاله علو، مریم معترف، فهمیه رحیم‏نیا، مهین نویدى، سپیده نظرى‏پور، افروز فروزند، نغمه ثمینى، نرمین نظمى، مَهتاج نجومى، و چیستا یثربى.]

پس از پیروزى شکوهمند انقلاب اسلامى ایران، نه تنها نظام حکومتى، بلکه همه پدیده‏ها در کشورمان دستخوش انقلاب و دگرگونى شد. عرصه‏هاى هنرى نیز از این دگرگونى بى‏نصیب نماندند. تغییر نظام حکومتى و به دنبال آن دگرگونى نظام مدیریتى همه نهادها و ارگان‏ها، نیز تحول در روش مدیریت نهادهاى عهده‏دار امور فرهنگى و هنرى، فضا و وضع ویژه‏اى را ایجاد کرد که بسیارى از هنرمندان که استعدادشان پس از گوشه‏گیرى و انزوا به خاطر دورى گزیدن از جوّ ناسالم فضاهاى هنرى در دوران طاغوت، بى‏ثمر و بى‏نتیجه مانده بود، فرصتى مناسب براى حضور در عرصه و خلق آثارى ارزشمند یافتند.
در میان هنرمندانى که از فضا و جوّ چیره بر عرصه‏هاى هنرى پیش از انقلاب همواره اظهار نارضایتى کرده یا بیشترین لطمه را دیده‏اند، سهم بانوان هنرمند به دلیل نادیده گرفته شدن ارزش‏هاى معنوى زنان در دوران طاغوت، بیش از مردان بوده است و میان هنرهاى مختلف، بانوان علاقه‏مند یا متخصص در زمینه تئاتر همواره بیش از دیگران با مشکل روبه‏رو بوده‏اند.
تئاتر، تجلى زندگى است و هنرمند تئاتر در این عرصه، نه کار بلکه زندگى مى‏کند. بانوانى که به تئاتر به عنوان زندگى و به هنرمندى در این عرصه نگاه مقدسى داشته‏اند، با مشکلات بسیار روبه‏رو بوده‏اند و براى حل مشکلات زحمات بسیارى متحمل شدند یا عطاى تئاتر را به لقایش بخشیده‏اند. بسیارى از مشکلات تئاتر را از بانوان پیشکسوت این عرصه شنیده یا خوانده‏ایم. اما با کنار هم قرار دادن نظریات این پیشکسوتان و بانوان جوان فعال در رشته‏هاى مختلف تئاتر، مى‏توان به نتایج جالبى در باره تأثیر انقلاب اسلامى ایران بر کار، فعالیت و خلاقیت زنان هنرمند ایرانى، دست یافت؛ نتایجى که مى‏تواند در روند بهبود کیفیت حضور بانوان و ارتقاى نقش آنها در این عرصه مؤثر باشد.

به عمل کار برآید!

تقریباً بیشتر بانوان پیشکسوت عرصه تئاتر وقتى از گذشته صحبت مى‏کنند و از روزهایى که استعدادشان را کشف کرده و میل‏شان را به تئاتر یافته‏اند، از تلاش‏ها و مشقت‏هاى بسیارى مى‏گویند که براى ورود به این عرصه متحمل شده‏اند و کوشش فراوانى که صرف جلب رضایت و همراهى خانواده و والدین‏شان کرده‏اند؛ در حالى که صرف این تلاش‏ها در مسیر اصلى مى‏توانست به خلق آثار هنرى ماندگار و ارزشمند منجر شود.
خانم «فهیمه راستکار»، یکى از بانوان هنرمند است که براى حضور در عرصه، رنج‏هاى بسیار متحمل شده است. مدت‏ها بود که او در کلاس‏هاى آموزشى تئاتر شرکت مى‏کرد و خانواده‏اش چیزى نمى‏دانستند، چون نگاه پدرش در باره هنر توأم با بدبینى و تردید بود و همواره دختر جوان از حضور در این عرصه‏ها منع مى‏شد.
فهیمه راستکار اگر از حمایت‏هاى خواهرش برخوردار نبود و در این باره براى اثبات توانایى‏هاى حرفه‏اى‏اش تلاش نمى‏کرد شاید امروز او هم به جمع همه آن استعدادهاى بالقوه ناشناخته‏اى مى‏پیوست که هرگز فرصت و امکان بروز و به فعل در آوردن استعدادشان را نیافتند.
خانم «راستکار» مى‏گوید: «وضعیت تئاتر پس از انقلاب خیلى بهتر شده است. الان دختران جوان به راحتى از هر قشرى مى‏توانند وارد این عرصه شوند و توانایى‏هایشان را محک بزنند. در حالى که پیش از انقلاب اکثر خانواده‏ها بخصوص خانواده‏هاى متدین و مذهبى مانع حضور دختران‏شان در چنین فضاهایى مى‏شدند، ولى حالا چون بر تئاتر کشورمان، جوّ مناسبى حاکم است، بسیارى با تعامل یا تساهل وارد دیرینه‏ترین هنر بشرى شده‏اند».
«فهیمه راستکار» اگر چه از فعالیت زنان در این عرصه اظهار خرسندى مى‏کند، ولى این هنر را در پرداختن به مسائل زنان همواره چندان موفق ارزیابى نمى‏کند. به زعم او همیشه شخصیت‏هاى مرد نمایش پررنگ‏تر از شخصیت‏هاى زن هستند و این فقط به نمایشنامه‏هاى ایرانى مربوط نمى‏شود. خانم «راستکار» مى‏گوید:
«در بیشتر درام‏هاى کلاسیک مانند آثار شکسپیر، بن جانسون، سوفکل و ... شخصیت‏هاى مرد اصل درام محسوب مى‏شوند، هر چند از قرن نوزده به بعد و در آثار نمایشنامه‏نویسانى چون چخوف وایبسن زن‏ها شخصیت محورى یافته‏اند اما این کافى نیست.»
وى معتقد است که حضور زنان در عرصه تئاتر نباید تنها به فعالیت اینان در گرایش‏هاى مختلف رشته تئاتر خلاصه شود. تئاتر باید بتواند به زنان امروز و نقش و عملکردشان نیز بپردازد.

زمان را دریابیم‏

خانم «ژاله علو» به عنوان بانوى هنرمندى که همواره صلابت و استوارى یک زن مسلمان ایرانى را در او و هنرنمایى‏اش در همه عرصه‏هاى هنر از جمله تئاتر، سینما، تلویزیون، رادیو، دوبله و ... دیده‏ایم، نمونه بانوان هنرمندى است که براى ورود به هنر و ماندن در این عرصه تلاش بسیارى کرده است.
خانم «علو» پیش از انقلاب این فرصت را یافت که در محضر استادان عرصه تئاتر به کسب تجربه بپردازد و در همان فضا و شرایط، سرسختانه به یادگیرى و باز پس دادن دروسى که آموخته بپردازد، از همین روست که بدون جنسیت قایل شدن براى هنرمندان یک عرصه، تنها از زمانه و شرایط گله مى‏کند و مى‏گوید: «در گذشته ما عاشقانه کار مى‏کردیم اما حالا جوان‏ها منتظرند کار هر چه زودتر تمام شود تا بروند سراغ کار بعدى و این سبب شده على‏رغم امکان بالقوه‏اى که براى خلق آثارى ارزشمند وجود دارد، کمتر شاهد آثارى عمیق، محکم و قابل اعتنا باشیم و این جاى افسوس دارد. واقعاً حیف است که از شرایط حاضر و زمان بهره گرفته نمى‏شود».

مدیریت و نقش زنان

«مریم معترف» بانوى هنرمندى که سال‏ها است در زمینه بازیگرى و کارگردانى و به عنوان مدرس دانشگاه فعالیت مى‏کند، همواره آهسته اما مصمم، حضورى قابل توجه در تئاتر ایران داشته است. او عقیده دارد زنان چه پیش و چه پس از انقلاب حضور تأثیرگذارى در تئاتر داشته‏اند و خوشبختانه پس از انقلاب حضور زنان در عرصه‏هاى بازیگرى، کارگردانى و نویسندگى رشد چشمگیرى داشته است:
«اگر چه تعداد سالن‏هاى نمایش نسبت به پیش از انقلاب کمتر شده اما هنرمندان بسیارى پا به عرصه گذاشته‏اند. تعداد فارغ‏التحصیلان گرایش‏هاى مختلف تئاترى قابل توجه است و مدیران باید براى نیروهاى تازه‏نفس که در بین آنها دختران و زنان زیادى هم هستند، برنامه‏ریزى کنند.»
خانم «معترف» اگر چه به حضور و نقش قابل توجه زنان در زمینه‏هاى مختلف رشته تئاتر اعتراف مى‏کند اما معتقد است از قابلیت‏ها و توانایى‏هاى بانوان در عرصه تصمیم‏گیرى و امور اجرایى بهره گرفته نشده، حضور به داورى در جشنواره‏هاى ریز و درشت خلاصه شده است. او مى‏گوید:
«باید اجازه بدهیم زنان و مردان به طور مساوى و بر اساس شایستگى‏هایشان در این عرصه رشد کنند و پست‏هاى مدیریتى به زنان شایسته و توانا هم سپرده شود. کارگردانى یک نمایش، کار سخت و طاقت‏فرسایى است و اگر زنانى را مى‏شناسیم که از پسِ چنین کارهایى برمى‏آیند، مى‏توانیم اطمینان داشته باشیم زنان از پس مشاغل مدیریتى در این عرصه هم برخواهند آمد.»
با این همه او اطمینان دارد این خودِ زنان هستند که باید تلاش کنند و توانایى‏هایشان را نشان بدهند: «آینده تئاتر براى خانم‏ها بستگى به عملکرد و پویایى خود آنها دارد. نسل ما ساعت‏ها و روزها و ماهها زحمت مى‏کشید، تمرین مى‏کرد، شوق و شور وصف‏ناشدنى داشت تا بتواند خودش را در عرصه نگه دارد، اما کاش جوانان از فضاى کنونى جامعه استفاده ببرند و قدر بدانند و این قدر به قرارداد و مسائل مالى و غیره نیندیشند.»
خانم «معترف» جشنواره تئاتر بانوان (کوثر) را در این زمینه حرکت مثبتى ارزیابى مى‏کند و امیدوار است این جشنواره بتواند مؤثرتر و مصمم‏تر به کارش ادامه بدهد.

رشد و بلوغ خانواده‏ها و حضور دختران جوان در عرصه‏

خانم «فهیمه رحیم‏نیا» همسر «بهزاد فراهانى» که نخستین تجربه‏هاى هنرى‏اش را در دوران سخت پیش از انقلاب کسب کرده، این شانس را داشته که از محضر استادانى چون عباس جوانمرد، بهرام بیضایى و غیره بهره فراوان بگیرد. او مى‏گوید:
«شرایط کنونى جامعه به لحاظ رشد و بلوغ فکرى خانواده‏ها قابل مقایسه با گذشته نیست و دخترها آزادى بیشترى نسبت به گذشته دارند.»
وى نقش دانشکده‏هاى تئاتر و آموزشگاههاى آزاد را مثبت مى‏داند و امیدوار است دختران جوان از راه تحصیلات آکادمیک با چشم باز و بدون افتادن در دام سودجویانى که از علاقه‏مندى آنها سوء استفاده مى‏کنند، وارد عرصه تئاتر شوند. او خوشحال است با توجه به مشکلات ریز و درشت اجتماعى، ترافیک شهر تهران، مشکلات مالى خانواده‏ها و ... سالن‏هاى تئاتر همواره سرشار از تماشاگر است. او این مسئله را مدیون فضاى مناسب حاکم بر تئاتر کشور پس از انقلاب و افزایش اعتماد عمومى مى‏داند. خانم «رحیم‏نیا» مى‏گوید:
«الان پدران دختران‏شان را با کمال میل به تحصیل در این رشته مى‏فرستند و یا با دختران‏شان مراجعه مى‏کنند تا آنها را براى ورود به عرصه تئاتر راهنمایى کنیم. فضا و شرایط امروز با پیش از انقلاب تفاوت بسیار دارد و تقریباً قابل مقایسه نیست. به عقیده من دختران و بانوان باید بدانند چگونه از منزلت و شخصیت خود در عرصه‏هاى اجتماعى مراقبت کنند و پیش از هر چیزى به کسب علم و خلق آثارى ارزشمند و قابل توجه، بیندیشند».

امروز بهتر از دیروز

خانم «مهین نویدى»، هنر گریم را از استادانى چون معیّریان، محتشم و اسکندرى آموخته اما چون چندان به گریم در تئاتر علاقه نداشته و سینماى پیش از انقلاب، وضعیت مناسبى بخصوص براى کار و فعالیت یک دختر جوان نداشته سال‏ها کنار گود نظاره گر بوده و از حضور در محافل حرفه‏اى - هنرى امتناع کرده است. سرانجام پس از حصول اطمینان از وضعیت موجود به اصرار اساتید به بهره‏گیرى از هنر و دانشى که سال‏ها صرف آموختن آن کرده مى‏پردازد و برخلاف دوران پیش از انقلاب اسلامى که از حضور در محافل هنرى بخصوص سینما وحشت داشته، اکنون به برکت انقلاب اسلامى، نه تنها این امکان را دارد که بدون هیچ نگرانى به هنرش بپردازد، بلکه دستش براى انتخاب باز است. وى سینما را به تئاتر ترجیح داده، در باره علت این امر مى‏گوید: «حالا واقعاً از حضور در عرصه هنر خوشحالم و از سال 64 تاکنون کارهاى زیادى انجام داده‏ام. اگر کارم را در تئاتر محدود کرده‏ام تنها به خاطر گریم خاص تئاتر است که با اغراق بسیار اجرا مى‏شود و گرنه همواره به این ژانر علاقه‏مندم. در تلویزیون هم در تئاترهاى تلویزیونى بسیار همکارى داشته‏ام».
خانم «نویدى» گریم را حرفه‏اى کاملاً زنانه مى‏داند و معتقد است چون کار ظریفى است و نیازمند حوصله فراوان، اغلب خانم‏ها در این عرصه موفق‏تر از آقایان عمل مى‏کنند و در بیشتر مواقع چند گام از آقایان جلوتر هستند. نویدى مى‏گوید:
«تعداد علاقه‏مندان به گریم پس از انقلاب، رشد فراوانى داشته و این حاصل شرایط ایجاد شده پس از پیروزى انقلاب اسلامى است».

دستاورد تلاش‏هاى سرسختانه

خانم «سپیده نظرى‏پور» نویسنده، کارگردان و بازیگرى است که به نسل جوان‏تر تئاتر ایران تعلق دارد.
او معتقد است که حتى اگر به این مسئله نگاه آمارى داشته باشیم مى‏بینیم حضور پررنگ‏تر شده است:
«الان تعداد بانوانى که در زمینه نمایشنامه‏نویسى، کارگردانى، طراحى صحنه و سایر گرایش‏هاى تئاترى فعالیت مى‏کنند قابل مقایسه با پیش از انقلاب نیست».
خانم «نظرى‏پور» همچون دیگر همکاران خود اعتقاد دارد زنان در مقایسه با قبل از انقلاب مجال و فرصت بیشتر و مناسب‏ترى براى نشان دادن توانایى‏هاى خود یافته‏اند. اگر چه او به سیاست‏هاى حاکم بر تئاتر کشور و مشکلات ناشى از سیاست‏هاى نادرست انتقاد مى‏کند و معتقد است مدیران هر دوره جریان‏هاى خاص در تئاتر کشور ایجاد کرده‏اند اما اظهار خوشحالى مى‏کند با این اوصاف زنان توانسته‏اند موفقیت‏هاى قابل توجهى در این عرصه کسب کنند. به زعم «نظرى‏پور» آنچه زنان در تئاتر ایران به دست آورده‏اند، حاصل تلاش آنها بوده و دیگر هیچ.

حرفه‏اى رو به رشد

یکى دیگر از بانوان هنرمند عرصه تئاتر که به نسل امروز تئاتر ایران تعلق دارد و در عرصه نویسندگى و کارگردانى تجربه‏هایى داشته، خانم «افروز فروزند» است. او یک دوره در هیئت بازخوانى متون جشنواره تئاتر فجر وظیفه خواندن و اظهار نظر در باره نمایشنامه‏هاى این جشنواره را بر عهده داشته و این فرصت را یافته یک بار دیگر به آثار بانوان نویسنده دقت کند. وى معتقد است:
«گرایش دختران جوان به حرفه نوشتن قابل توجه است و این در مقایسه با قبل از انقلاب که بیشتر زنان امکان پرداختن به بازیگرى را داشتند، مایه خوشحالى و افتخار است. خانم‏ها به علت وسواس بیشتر و نگاه عمیق‏تر به مسائل مى‏توانند آثار قابل توجه‏ترى خلق کنند و در عرصه نویسندگى از مردان پیشى بگیرند».
خانم «فروزند» معتقد است دختران جوان امروز علاقه زیادى به بازیگرى نشان مى‏دهند با این تفاوت که فضاى کار براى آنها مناسب‏تر است. «فروزند» حضور بانوان در عرصه تئاتر را هر روز آشکارتر و قابل لمس‏تر از قبل تلقى مى‏کند. وى هر چند به حضور فعال نگاه خوشبینانه‏اى دارد، اما به عنوان یک جوان هنرمند از دغدغه‏ها و نگرانى‏هاى خاص خود هم حرف مى‏زند و در این باره با نظریات دیگر همکارانش در باره چالش‏هاى مختلف از جمله مشکلات آموزشى، سیاست‏هاى حاکم بر تئاتر کشور، کمبود سالن‏ها و ... موافق است.

افزایش پذیرش رشته‏هاى هنرى دانشگاهها

خانم «نغمه ثمینى» دانشجوى دکتراى پژوهش هنر که در حال گذراندن تز دکتراست و نمایشنامه‏هاى بسیارى نوشته و شمار قابل توجهى از آثار او به اجرا در آمده‏اند، ضمن اظهار کم‏اطلاعى نسبت به وضعیت حاکم بر تئاتر پیش از انقلاب مى‏گوید: «من در باره قبل از انقلاب فقط چیزهایى خوانده‏ام و مسائل آن زمان را لمس نکرده‏ام. مسئله‏اى که نمى‏توان آن را انکار کرد و تأثیر بسزایى در حضور بیشتر و پربارتر زنان پس از انقلاب در عرصه تئاتر داشته، افزایش دانشکده‏هاى تئاترى و پذیرش دانشجویان علاقه‏مند به این رشته است».
به نظر خانم «ثمینى» پس از انقلاب اسلامى ایران و به ویژه اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد خیلى از خانم‏ها از این فرصت استفاده کردند و با ورود به دانشگاه از این مسیر مطئمن براى ورود به عرصه هنر بهره گرفتند. به اعتقاد او کلاس‏هاى آموزشى آزاد هم در این مورد بى‏تأثیر نبوده‏اند.
«ثمینى» مى‏گوید: «شاید برخى خانم‏ها به خاطر مسائل فرهنگى تمایلى به بازیگرى در تئاتر نداشته باشند اما براى حضور و فعالیت در عرصه نویسندگى راه هموار شده و آنها هم به این زمینه علاقه بیشترى نشان داده‏اند».
به عقیده خانم «ثمینى» در سایر گرایش‏هاى تئاتر، هم زنان و هم مردان به یک اندازه امکان تحصیل و فعالیت پیدا کرده‏اند و اگر در عرصه حرفه‏اى مشکلى هست، براى دو گروه مشترک است. وى مى‏گوید:
«اینکه سالن تئاتر کم است یا تئاتر ایران در تهران خلاصه شده و استعدادهاى شهرستانى هم باید به تهران بیایند و دیگر مشکلات، مردانه یا زنانه نیستند بلکه به کل تئاتر ایران ارتباط دارند.»

حضورى برابر با مردان‏

خانم «نرمین نظمى» نه به عنوان نویسنده یا کارگردان یا بازیگر، بلکه به عنوان طراح صحنه‏اى موفق در تئاتر حرفه‏اى کشور نام‏آشناست.
او که به نسل جوان تئاتر کشورمان تعلق دارد چون دیگر همسالانش تجربه پیش از انقلاب را ندارد اما همانند آنها به حضور و فعالیت قابل توجه بانوان در این عرصه معترف است. خانم «نرمین نظمى» تفاوتى بین زنان و مردان براى حضور در تئاتر امروز نمى‏بیند و حتى گرایش به بازیگرى از نظر او (آن گونه که استنباط مى‏شود) مختص زنان نیست و بانوان تئاتر در همه گرایش‏هاى تئاتر، علاقه و استعداد نشان مى‏دهند.
«نظمى» مى‏گوید:
«طراحى صحنه یک کار تخصصى است که نیاز به حوصله فراوان دارد. در این گونه مقولات هر کسى نمى‏تواند در این عرصه باقى بماند مگر اینکه از خود توانایى و استعداد نشان دهد. همدوره‏اى‏هاى من در دانشگاه نُه نفر خانم و شش نفر آقا در گرایش طراحى صحنه بودند که الان همه این افراد در سطح حرفه‏اى مشغول به کارند.»
به عقیده «نظمى» آینده تئاتر ایران تنها بستگى به تلاش هنرمندان اعم از زن و مرد و برنامه‏ریزى مدیران دارد. او امیدوار است مشکلات فعلى برطرف شوند و همان طور که عرصه براى فعالیت همه هنرمندان چه زن و چه مرد فراهم است، تئاتر بتواند پاسخگوى نیاز هنرمندان و مردم جامعه باشد.

هنرى انسانى براى همه انسان‏ها

خانم «مهتاج نجومى» از جمله پیشکسوتان عرصه تئاتر است اما خود را جزء نسل جدید تئاتر مى‏داند چون معتقد است همچنان در این عرصه به کسب تجربه نیاز دارد.
این بانوى هنرمند، تئاتر را مقوله‏اى انسانى مى‏داند و مى‏گوید: «تئاتر یک هنر انسانى است و با تفکر ارتباط دارد. بنابراین به زنان یا مردان تعلق ندارد بلکه متعلق به هر دو است».
وى از جمله کسانى است که در عرصه تئاتر تلویزیونى تلاش‏هاى سازنده‏اى داشته و هرگز احساس نکرده در فضاى کنونى به عنوان یک زن نمى‏تواند حضور مؤثر داشته باشد و این تنها به تئاتر خلاصه نمى‏شود چرا که خانم «نجومى» فرصت یافته در تلویزیون و در زمینه نگارش هم دست به کسب تجربه بزند.

استقبال دختران از نمایشنامه‏نویسى

خانم «چیستا یثربى» نویسنده فعال و پرکار، به عنوان مدرس رشته نمایشنامه‏نویسى هم فعالیت کرده است. وى قاطعانه از نقش و حضور گسترده زنان در عرصه تئاتر سخن مى‏گوید و تأکید دارد: «پیش از انقلاب زنان در همه عرصه‏ها مثل امروز فعالیت نداشتند و کارشان بیشتر در بازیگرى خلاصه مى‏شد. در زمینه نمایشنامه‏نویسى یکى دو خانم بیشتر نبوده‏اند. خانم خجسته‏کیا و فریده فرجام. اما پس از انقلاب با ایجاد اعتماد عمومى نسبت به محافل هنرى، دختران جوان امکان حضور در این عرصه را پیدا کردند.»
به نظر «یثربى» نمایشنامه‏نویسى امروزه در ایران یک رشته زنانه محسوب مى‏شود و زنان بسیارى در این رشته تحصیل کرده یا مى‏کنند و یکى از رشته‏هایى است که تعداد پذیرش زن بیشترى دارد. او در توضیح این مطلب مى‏گوید: «نمى‏دانم علت اصلى چیست؟ شاید آقایان تمایل بیشترى به کارهاى اجرایى مثل کارگردانى و طراحى صحنه دارند و یا فکر مى‏کنند با نمایشنامه‏نویسى نمى‏توان امرار معاش کرد. شاید چون نمایشنامه‏نویسى ارزان‏تر، امکان‏پذیرتر و متناسب با روحیه زنان است، براى آنان جذاب شده است. خانم‏ها به راحتى مى‏توانند در خانه به کمک قلم و کاغذ کار کنند و در این زمینه همیشه هم دقیق‏تر بوده‏اند.»
خانم «یثربى» معتقد است علاوه بر این استقبال، زنان به ویژه نسل جوان توانسته‏اند دگرگونى‏هاى بسیارى در زمینه نمایشنامه‏نویسى ایجاد کنند.
او علاوه بر ایجاد اعتماد عمومى، افزایش دانشکده‏هاى هنرى و تئاترى را نیز از جمله دلایل افزایش گرایش زنان به حضور در رشته‏هاى مختلف تئاتر مى‏داند و عقیده دارد بدون اغراق در همه کارهاى موفق تئاتر، حضور یک زن توانا در زمینه کارگردانى یا بازیگرى یا نویسندگى و یا ... در میان است. در حالى که پیش از انقلاب رشته تئاتر تابو بود و خانواده‏ها اجازه ورود دختران را به تئاتر نمى‏دادند.

براى فردا

تأثیر انقلاب اسلامى در تئاتر کشور به ویژه در حضور زنان حتى اگر به گواه نظریات همین تعداد از بانوان (که امکان گفتگو با آنها را یافته‏ایم) بسنده کنیم، باز مقوله‏اى نیست که بتوان به سادگى آن را انکار کرد یا نادیده‏اش گرفت. اما حقیقت این است که اگر انقلاب اسلامى و فضایى که به برکت نظام اسلامى ایجاد شده مى‏تواند چنین در پیشرفت تئاتر و دیگر هنرها تأثیر مثبت داشته باشد، بى‏شک تصمیم و برنامه‏ریزى‏هاى دولتمردان در چنین نظامى در ادامه این روند مثبت مى‏تواند به حل مشکلات کنونى (که برخى از آنها از زبان بانوان هنرمند ذکر شد) بینجامد و شاید روزى در آینده‏اى نه چندان دور، تأثیر مثبت تصمیمات قابل تقدیر مسئولان و دولتمردان انقلاب اسلامى ایران را بنویسیم.