نگاهى به حضور بانوان در عرصه تئاتر پس از انقلاب اسلامى
انقلابى که راه تئاتر را براى زنان هموار کردآذر مهاجر
[یکى از عرصههاى حضور هنرى بانوان، هنر قدیمى تئاتر است. انقلاب اسلامى نه تنها این عرصه را بر بانوان تنگ نگرفت بلکه تلاش کرد با بهسازى و سالمسازى فضاى این هنر و نیز جلب اعتماد عمومى به سلامت نسبى آن، زمینه بیشترى را براى حضور سالم زنان در تئاتر فراهم آورد، هم در بازیگرى، هم در نمایشنامهنویسى و هم در داورى و مانند آن. ارزیابى وضع تئاتر زنان، پس از پیروزى انقلاب اسلامى، موضوعى است که در گفتگوهاى کوتاه با چند نفر از بانوان هنرمند تئاتر پىگرفتهایم. خانمها فهیمه راستکار، ژاله علو، مریم معترف، فهمیه رحیمنیا، مهین نویدى، سپیده نظرىپور، افروز فروزند، نغمه ثمینى، نرمین نظمى، مَهتاج نجومى، و چیستا یثربى.]
پس از پیروزى شکوهمند انقلاب اسلامى ایران، نه تنها نظام حکومتى، بلکه همه پدیدهها در کشورمان دستخوش انقلاب و دگرگونى شد. عرصههاى هنرى نیز از این دگرگونى بىنصیب نماندند. تغییر نظام حکومتى و به دنبال آن دگرگونى نظام مدیریتى همه نهادها و ارگانها، نیز تحول در روش مدیریت نهادهاى عهدهدار امور فرهنگى و هنرى، فضا و وضع ویژهاى را ایجاد کرد که بسیارى از هنرمندان که استعدادشان پس از گوشهگیرى و انزوا به خاطر دورى گزیدن از جوّ ناسالم فضاهاى هنرى در دوران طاغوت، بىثمر و بىنتیجه مانده بود، فرصتى مناسب براى حضور در عرصه و خلق آثارى ارزشمند یافتند.
در میان هنرمندانى که از فضا و جوّ چیره بر عرصههاى هنرى پیش از انقلاب همواره اظهار نارضایتى کرده یا بیشترین لطمه را دیدهاند، سهم بانوان هنرمند به دلیل نادیده گرفته شدن ارزشهاى معنوى زنان در دوران طاغوت، بیش از مردان بوده است و میان هنرهاى مختلف، بانوان علاقهمند یا متخصص در زمینه تئاتر همواره بیش از دیگران با مشکل روبهرو بودهاند.
تئاتر، تجلى زندگى است و هنرمند تئاتر در این عرصه، نه کار بلکه زندگى مىکند. بانوانى که به تئاتر به عنوان زندگى و به هنرمندى در این عرصه نگاه مقدسى داشتهاند، با مشکلات بسیار روبهرو بودهاند و براى حل مشکلات زحمات بسیارى متحمل شدند یا عطاى تئاتر را به لقایش بخشیدهاند. بسیارى از مشکلات تئاتر را از بانوان پیشکسوت این عرصه شنیده یا خواندهایم. اما با کنار هم قرار دادن نظریات این پیشکسوتان و بانوان جوان فعال در رشتههاى مختلف تئاتر، مىتوان به نتایج جالبى در باره تأثیر انقلاب اسلامى ایران بر کار، فعالیت و خلاقیت زنان هنرمند ایرانى، دست یافت؛ نتایجى که مىتواند در روند بهبود کیفیت حضور بانوان و ارتقاى نقش آنها در این عرصه مؤثر باشد.به عمل کار برآید!
تقریباً بیشتر بانوان پیشکسوت عرصه تئاتر وقتى از گذشته صحبت مىکنند و از روزهایى که استعدادشان را کشف کرده و میلشان را به تئاتر یافتهاند، از تلاشها و مشقتهاى بسیارى مىگویند که براى ورود به این عرصه متحمل شدهاند و کوشش فراوانى که صرف جلب رضایت و همراهى خانواده و والدینشان کردهاند؛ در حالى که صرف این تلاشها در مسیر اصلى مىتوانست به خلق آثار هنرى ماندگار و ارزشمند منجر شود.
خانم «فهیمه راستکار»، یکى از بانوان هنرمند است که براى حضور در عرصه، رنجهاى بسیار متحمل شده است. مدتها بود که او در کلاسهاى آموزشى تئاتر شرکت مىکرد و خانوادهاش چیزى نمىدانستند، چون نگاه پدرش در باره هنر توأم با بدبینى و تردید بود و همواره دختر جوان از حضور در این عرصهها منع مىشد.
فهیمه راستکار اگر از حمایتهاى خواهرش برخوردار نبود و در این باره براى اثبات توانایىهاى حرفهاىاش تلاش نمىکرد شاید امروز او هم به جمع همه آن استعدادهاى بالقوه ناشناختهاى مىپیوست که هرگز فرصت و امکان بروز و به فعل در آوردن استعدادشان را نیافتند.
خانم «راستکار» مىگوید: «وضعیت تئاتر پس از انقلاب خیلى بهتر شده است. الان دختران جوان به راحتى از هر قشرى مىتوانند وارد این عرصه شوند و توانایىهایشان را محک بزنند. در حالى که پیش از انقلاب اکثر خانوادهها بخصوص خانوادههاى متدین و مذهبى مانع حضور دخترانشان در چنین فضاهایى مىشدند، ولى حالا چون بر تئاتر کشورمان، جوّ مناسبى حاکم است، بسیارى با تعامل یا تساهل وارد دیرینهترین هنر بشرى شدهاند».
«فهیمه راستکار» اگر چه از فعالیت زنان در این عرصه اظهار خرسندى مىکند، ولى این هنر را در پرداختن به مسائل زنان همواره چندان موفق ارزیابى نمىکند. به زعم او همیشه شخصیتهاى مرد نمایش پررنگتر از شخصیتهاى زن هستند و این فقط به نمایشنامههاى ایرانى مربوط نمىشود. خانم «راستکار» مىگوید:
«در بیشتر درامهاى کلاسیک مانند آثار شکسپیر، بن جانسون، سوفکل و ... شخصیتهاى مرد اصل درام محسوب مىشوند، هر چند از قرن نوزده به بعد و در آثار نمایشنامهنویسانى چون چخوف وایبسن زنها شخصیت محورى یافتهاند اما این کافى نیست.»
وى معتقد است که حضور زنان در عرصه تئاتر نباید تنها به فعالیت اینان در گرایشهاى مختلف رشته تئاتر خلاصه شود. تئاتر باید بتواند به زنان امروز و نقش و عملکردشان نیز بپردازد.زمان را دریابیم
خانم «ژاله علو» به عنوان بانوى هنرمندى که همواره صلابت و استوارى یک زن مسلمان ایرانى را در او و هنرنمایىاش در همه عرصههاى هنر از جمله تئاتر، سینما، تلویزیون، رادیو، دوبله و ... دیدهایم، نمونه بانوان هنرمندى است که براى ورود به هنر و ماندن در این عرصه تلاش بسیارى کرده است.
خانم «علو» پیش از انقلاب این فرصت را یافت که در محضر استادان عرصه تئاتر به کسب تجربه بپردازد و در همان فضا و شرایط، سرسختانه به یادگیرى و باز پس دادن دروسى که آموخته بپردازد، از همین روست که بدون جنسیت قایل شدن براى هنرمندان یک عرصه، تنها از زمانه و شرایط گله مىکند و مىگوید: «در گذشته ما عاشقانه کار مىکردیم اما حالا جوانها منتظرند کار هر چه زودتر تمام شود تا بروند سراغ کار بعدى و این سبب شده علىرغم امکان بالقوهاى که براى خلق آثارى ارزشمند وجود دارد، کمتر شاهد آثارى عمیق، محکم و قابل اعتنا باشیم و این جاى افسوس دارد. واقعاً حیف است که از شرایط حاضر و زمان بهره گرفته نمىشود».مدیریت و نقش زنان
«مریم معترف» بانوى هنرمندى که سالها است در زمینه بازیگرى و کارگردانى و به عنوان مدرس دانشگاه فعالیت مىکند، همواره آهسته اما مصمم، حضورى قابل توجه در تئاتر ایران داشته است. او عقیده دارد زنان چه پیش و چه پس از انقلاب حضور تأثیرگذارى در تئاتر داشتهاند و خوشبختانه پس از انقلاب حضور زنان در عرصههاى بازیگرى، کارگردانى و نویسندگى رشد چشمگیرى داشته است:
«اگر چه تعداد سالنهاى نمایش نسبت به پیش از انقلاب کمتر شده اما هنرمندان بسیارى پا به عرصه گذاشتهاند. تعداد فارغالتحصیلان گرایشهاى مختلف تئاترى قابل توجه است و مدیران باید براى نیروهاى تازهنفس که در بین آنها دختران و زنان زیادى هم هستند، برنامهریزى کنند.»
خانم «معترف» اگر چه به حضور و نقش قابل توجه زنان در زمینههاى مختلف رشته تئاتر اعتراف مىکند اما معتقد است از قابلیتها و توانایىهاى بانوان در عرصه تصمیمگیرى و امور اجرایى بهره گرفته نشده، حضور به داورى در جشنوارههاى ریز و درشت خلاصه شده است. او مىگوید:
«باید اجازه بدهیم زنان و مردان به طور مساوى و بر اساس شایستگىهایشان در این عرصه رشد کنند و پستهاى مدیریتى به زنان شایسته و توانا هم سپرده شود. کارگردانى یک نمایش، کار سخت و طاقتفرسایى است و اگر زنانى را مىشناسیم که از پسِ چنین کارهایى برمىآیند، مىتوانیم اطمینان داشته باشیم زنان از پس مشاغل مدیریتى در این عرصه هم برخواهند آمد.»
با این همه او اطمینان دارد این خودِ زنان هستند که باید تلاش کنند و توانایىهایشان را نشان بدهند: «آینده تئاتر براى خانمها بستگى به عملکرد و پویایى خود آنها دارد. نسل ما ساعتها و روزها و ماهها زحمت مىکشید، تمرین مىکرد، شوق و شور وصفناشدنى داشت تا بتواند خودش را در عرصه نگه دارد، اما کاش جوانان از فضاى کنونى جامعه استفاده ببرند و قدر بدانند و این قدر به قرارداد و مسائل مالى و غیره نیندیشند.»
خانم «معترف» جشنواره تئاتر بانوان (کوثر) را در این زمینه حرکت مثبتى ارزیابى مىکند و امیدوار است این جشنواره بتواند مؤثرتر و مصممتر به کارش ادامه بدهد.رشد و بلوغ خانوادهها و حضور دختران جوان در عرصه
خانم «فهیمه رحیمنیا» همسر «بهزاد فراهانى» که نخستین تجربههاى هنرىاش را در دوران سخت پیش از انقلاب کسب کرده، این شانس را داشته که از محضر استادانى چون عباس جوانمرد، بهرام بیضایى و غیره بهره فراوان بگیرد. او مىگوید:
«شرایط کنونى جامعه به لحاظ رشد و بلوغ فکرى خانوادهها قابل مقایسه با گذشته نیست و دخترها آزادى بیشترى نسبت به گذشته دارند.»
وى نقش دانشکدههاى تئاتر و آموزشگاههاى آزاد را مثبت مىداند و امیدوار است دختران جوان از راه تحصیلات آکادمیک با چشم باز و بدون افتادن در دام سودجویانى که از علاقهمندى آنها سوء استفاده مىکنند، وارد عرصه تئاتر شوند. او خوشحال است با توجه به مشکلات ریز و درشت اجتماعى، ترافیک شهر تهران، مشکلات مالى خانوادهها و ... سالنهاى تئاتر همواره سرشار از تماشاگر است. او این مسئله را مدیون فضاى مناسب حاکم بر تئاتر کشور پس از انقلاب و افزایش اعتماد عمومى مىداند. خانم «رحیمنیا» مىگوید:
«الان پدران دخترانشان را با کمال میل به تحصیل در این رشته مىفرستند و یا با دخترانشان مراجعه مىکنند تا آنها را براى ورود به عرصه تئاتر راهنمایى کنیم. فضا و شرایط امروز با پیش از انقلاب تفاوت بسیار دارد و تقریباً قابل مقایسه نیست. به عقیده من دختران و بانوان باید بدانند چگونه از منزلت و شخصیت خود در عرصههاى اجتماعى مراقبت کنند و پیش از هر چیزى به کسب علم و خلق آثارى ارزشمند و قابل توجه، بیندیشند».امروز بهتر از دیروز
خانم «مهین نویدى»، هنر گریم را از استادانى چون معیّریان، محتشم و اسکندرى آموخته اما چون چندان به گریم در تئاتر علاقه نداشته و سینماى پیش از انقلاب، وضعیت مناسبى بخصوص براى کار و فعالیت یک دختر جوان نداشته سالها کنار گود نظاره گر بوده و از حضور در محافل حرفهاى - هنرى امتناع کرده است. سرانجام پس از حصول اطمینان از وضعیت موجود به اصرار اساتید به بهرهگیرى از هنر و دانشى که سالها صرف آموختن آن کرده مىپردازد و برخلاف دوران پیش از انقلاب اسلامى که از حضور در محافل هنرى بخصوص سینما وحشت داشته، اکنون به برکت انقلاب اسلامى، نه تنها این امکان را دارد که بدون هیچ نگرانى به هنرش بپردازد، بلکه دستش براى انتخاب باز است. وى سینما را به تئاتر ترجیح داده، در باره علت این امر مىگوید: «حالا واقعاً از حضور در عرصه هنر خوشحالم و از سال 64 تاکنون کارهاى زیادى انجام دادهام. اگر کارم را در تئاتر محدود کردهام تنها به خاطر گریم خاص تئاتر است که با اغراق بسیار اجرا مىشود و گرنه همواره به این ژانر علاقهمندم. در تلویزیون هم در تئاترهاى تلویزیونى بسیار همکارى داشتهام».
خانم «نویدى» گریم را حرفهاى کاملاً زنانه مىداند و معتقد است چون کار ظریفى است و نیازمند حوصله فراوان، اغلب خانمها در این عرصه موفقتر از آقایان عمل مىکنند و در بیشتر مواقع چند گام از آقایان جلوتر هستند. نویدى مىگوید:
«تعداد علاقهمندان به گریم پس از انقلاب، رشد فراوانى داشته و این حاصل شرایط ایجاد شده پس از پیروزى انقلاب اسلامى است».دستاورد تلاشهاى سرسختانه
خانم «سپیده نظرىپور» نویسنده، کارگردان و بازیگرى است که به نسل جوانتر تئاتر ایران تعلق دارد.
او معتقد است که حتى اگر به این مسئله نگاه آمارى داشته باشیم مىبینیم حضور پررنگتر شده است:
«الان تعداد بانوانى که در زمینه نمایشنامهنویسى، کارگردانى، طراحى صحنه و سایر گرایشهاى تئاترى فعالیت مىکنند قابل مقایسه با پیش از انقلاب نیست».
خانم «نظرىپور» همچون دیگر همکاران خود اعتقاد دارد زنان در مقایسه با قبل از انقلاب مجال و فرصت بیشتر و مناسبترى براى نشان دادن توانایىهاى خود یافتهاند. اگر چه او به سیاستهاى حاکم بر تئاتر کشور و مشکلات ناشى از سیاستهاى نادرست انتقاد مىکند و معتقد است مدیران هر دوره جریانهاى خاص در تئاتر کشور ایجاد کردهاند اما اظهار خوشحالى مىکند با این اوصاف زنان توانستهاند موفقیتهاى قابل توجهى در این عرصه کسب کنند. به زعم «نظرىپور» آنچه زنان در تئاتر ایران به دست آوردهاند، حاصل تلاش آنها بوده و دیگر هیچ.حرفهاى رو به رشد
یکى دیگر از بانوان هنرمند عرصه تئاتر که به نسل امروز تئاتر ایران تعلق دارد و در عرصه نویسندگى و کارگردانى تجربههایى داشته، خانم «افروز فروزند» است. او یک دوره در هیئت بازخوانى متون جشنواره تئاتر فجر وظیفه خواندن و اظهار نظر در باره نمایشنامههاى این جشنواره را بر عهده داشته و این فرصت را یافته یک بار دیگر به آثار بانوان نویسنده دقت کند. وى معتقد است:
«گرایش دختران جوان به حرفه نوشتن قابل توجه است و این در مقایسه با قبل از انقلاب که بیشتر زنان امکان پرداختن به بازیگرى را داشتند، مایه خوشحالى و افتخار است. خانمها به علت وسواس بیشتر و نگاه عمیقتر به مسائل مىتوانند آثار قابل توجهترى خلق کنند و در عرصه نویسندگى از مردان پیشى بگیرند».
خانم «فروزند» معتقد است دختران جوان امروز علاقه زیادى به بازیگرى نشان مىدهند با این تفاوت که فضاى کار براى آنها مناسبتر است. «فروزند» حضور بانوان در عرصه تئاتر را هر روز آشکارتر و قابل لمستر از قبل تلقى مىکند. وى هر چند به حضور فعال نگاه خوشبینانهاى دارد، اما به عنوان یک جوان هنرمند از دغدغهها و نگرانىهاى خاص خود هم حرف مىزند و در این باره با نظریات دیگر همکارانش در باره چالشهاى مختلف از جمله مشکلات آموزشى، سیاستهاى حاکم بر تئاتر کشور، کمبود سالنها و ... موافق است.افزایش پذیرش رشتههاى هنرى دانشگاهها
خانم «نغمه ثمینى» دانشجوى دکتراى پژوهش هنر که در حال گذراندن تز دکتراست و نمایشنامههاى بسیارى نوشته و شمار قابل توجهى از آثار او به اجرا در آمدهاند، ضمن اظهار کماطلاعى نسبت به وضعیت حاکم بر تئاتر پیش از انقلاب مىگوید: «من در باره قبل از انقلاب فقط چیزهایى خواندهام و مسائل آن زمان را لمس نکردهام. مسئلهاى که نمىتوان آن را انکار کرد و تأثیر بسزایى در حضور بیشتر و پربارتر زنان پس از انقلاب در عرصه تئاتر داشته، افزایش دانشکدههاى تئاترى و پذیرش دانشجویان علاقهمند به این رشته است».
به نظر خانم «ثمینى» پس از انقلاب اسلامى ایران و به ویژه اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد خیلى از خانمها از این فرصت استفاده کردند و با ورود به دانشگاه از این مسیر مطئمن براى ورود به عرصه هنر بهره گرفتند. به اعتقاد او کلاسهاى آموزشى آزاد هم در این مورد بىتأثیر نبودهاند.
«ثمینى» مىگوید: «شاید برخى خانمها به خاطر مسائل فرهنگى تمایلى به بازیگرى در تئاتر نداشته باشند اما براى حضور و فعالیت در عرصه نویسندگى راه هموار شده و آنها هم به این زمینه علاقه بیشترى نشان دادهاند».
به عقیده خانم «ثمینى» در سایر گرایشهاى تئاتر، هم زنان و هم مردان به یک اندازه امکان تحصیل و فعالیت پیدا کردهاند و اگر در عرصه حرفهاى مشکلى هست، براى دو گروه مشترک است. وى مىگوید:
«اینکه سالن تئاتر کم است یا تئاتر ایران در تهران خلاصه شده و استعدادهاى شهرستانى هم باید به تهران بیایند و دیگر مشکلات، مردانه یا زنانه نیستند بلکه به کل تئاتر ایران ارتباط دارند.»حضورى برابر با مردان
خانم «نرمین نظمى» نه به عنوان نویسنده یا کارگردان یا بازیگر، بلکه به عنوان طراح صحنهاى موفق در تئاتر حرفهاى کشور نامآشناست.
او که به نسل جوان تئاتر کشورمان تعلق دارد چون دیگر همسالانش تجربه پیش از انقلاب را ندارد اما همانند آنها به حضور و فعالیت قابل توجه بانوان در این عرصه معترف است. خانم «نرمین نظمى» تفاوتى بین زنان و مردان براى حضور در تئاتر امروز نمىبیند و حتى گرایش به بازیگرى از نظر او (آن گونه که استنباط مىشود) مختص زنان نیست و بانوان تئاتر در همه گرایشهاى تئاتر، علاقه و استعداد نشان مىدهند.
«نظمى» مىگوید:
«طراحى صحنه یک کار تخصصى است که نیاز به حوصله فراوان دارد. در این گونه مقولات هر کسى نمىتواند در این عرصه باقى بماند مگر اینکه از خود توانایى و استعداد نشان دهد. همدورهاىهاى من در دانشگاه نُه نفر خانم و شش نفر آقا در گرایش طراحى صحنه بودند که الان همه این افراد در سطح حرفهاى مشغول به کارند.»
به عقیده «نظمى» آینده تئاتر ایران تنها بستگى به تلاش هنرمندان اعم از زن و مرد و برنامهریزى مدیران دارد. او امیدوار است مشکلات فعلى برطرف شوند و همان طور که عرصه براى فعالیت همه هنرمندان چه زن و چه مرد فراهم است، تئاتر بتواند پاسخگوى نیاز هنرمندان و مردم جامعه باشد.هنرى انسانى براى همه انسانها
خانم «مهتاج نجومى» از جمله پیشکسوتان عرصه تئاتر است اما خود را جزء نسل جدید تئاتر مىداند چون معتقد است همچنان در این عرصه به کسب تجربه نیاز دارد.
این بانوى هنرمند، تئاتر را مقولهاى انسانى مىداند و مىگوید: «تئاتر یک هنر انسانى است و با تفکر ارتباط دارد. بنابراین به زنان یا مردان تعلق ندارد بلکه متعلق به هر دو است».
وى از جمله کسانى است که در عرصه تئاتر تلویزیونى تلاشهاى سازندهاى داشته و هرگز احساس نکرده در فضاى کنونى به عنوان یک زن نمىتواند حضور مؤثر داشته باشد و این تنها به تئاتر خلاصه نمىشود چرا که خانم «نجومى» فرصت یافته در تلویزیون و در زمینه نگارش هم دست به کسب تجربه بزند.استقبال دختران از نمایشنامهنویسى
خانم «چیستا یثربى» نویسنده فعال و پرکار، به عنوان مدرس رشته نمایشنامهنویسى هم فعالیت کرده است. وى قاطعانه از نقش و حضور گسترده زنان در عرصه تئاتر سخن مىگوید و تأکید دارد: «پیش از انقلاب زنان در همه عرصهها مثل امروز فعالیت نداشتند و کارشان بیشتر در بازیگرى خلاصه مىشد. در زمینه نمایشنامهنویسى یکى دو خانم بیشتر نبودهاند. خانم خجستهکیا و فریده فرجام. اما پس از انقلاب با ایجاد اعتماد عمومى نسبت به محافل هنرى، دختران جوان امکان حضور در این عرصه را پیدا کردند.»
به نظر «یثربى» نمایشنامهنویسى امروزه در ایران یک رشته زنانه محسوب مىشود و زنان بسیارى در این رشته تحصیل کرده یا مىکنند و یکى از رشتههایى است که تعداد پذیرش زن بیشترى دارد. او در توضیح این مطلب مىگوید: «نمىدانم علت اصلى چیست؟ شاید آقایان تمایل بیشترى به کارهاى اجرایى مثل کارگردانى و طراحى صحنه دارند و یا فکر مىکنند با نمایشنامهنویسى نمىتوان امرار معاش کرد. شاید چون نمایشنامهنویسى ارزانتر، امکانپذیرتر و متناسب با روحیه زنان است، براى آنان جذاب شده است. خانمها به راحتى مىتوانند در خانه به کمک قلم و کاغذ کار کنند و در این زمینه همیشه هم دقیقتر بودهاند.»
خانم «یثربى» معتقد است علاوه بر این استقبال، زنان به ویژه نسل جوان توانستهاند دگرگونىهاى بسیارى در زمینه نمایشنامهنویسى ایجاد کنند.
او علاوه بر ایجاد اعتماد عمومى، افزایش دانشکدههاى هنرى و تئاترى را نیز از جمله دلایل افزایش گرایش زنان به حضور در رشتههاى مختلف تئاتر مىداند و عقیده دارد بدون اغراق در همه کارهاى موفق تئاتر، حضور یک زن توانا در زمینه کارگردانى یا بازیگرى یا نویسندگى و یا ... در میان است. در حالى که پیش از انقلاب رشته تئاتر تابو بود و خانوادهها اجازه ورود دختران را به تئاتر نمىدادند.براى فردا
تأثیر انقلاب اسلامى در تئاتر کشور به ویژه در حضور زنان حتى اگر به گواه نظریات همین تعداد از بانوان (که امکان گفتگو با آنها را یافتهایم) بسنده کنیم، باز مقولهاى نیست که بتوان به سادگى آن را انکار کرد یا نادیدهاش گرفت. اما حقیقت این است که اگر انقلاب اسلامى و فضایى که به برکت نظام اسلامى ایجاد شده مىتواند چنین در پیشرفت تئاتر و دیگر هنرها تأثیر مثبت داشته باشد، بىشک تصمیم و برنامهریزىهاى دولتمردان در چنین نظامى در ادامه این روند مثبت مىتواند به حل مشکلات کنونى (که برخى از آنها از زبان بانوان هنرمند ذکر شد) بینجامد و شاید روزى در آیندهاى نه چندان دور، تأثیر مثبت تصمیمات قابل تقدیر مسئولان و دولتمردان انقلاب اسلامى ایران را بنویسیم.