هنرهاى تجسمى در یک نگاه‏ گفتگویى با هنرمندان بنام هنر سفالگرى، گرافیک، نقاشى، نگارگرى و خوشنویسى‏

نویسنده


 

هنرهاى تجسمى در یک نگاه‏
گفتگویى با هنرمندان بنام هنر سفالگرى، گرافیک، نقاشى، نگارگرى و خوشنویسى‏

ثریا بیات‏

[انقلاب اسلامى ایران، فرصت‏هاى ارزنده‏اى را براى حضور مؤثر و سازنده بانوان در عرصه‏هاى هنرى فراهم ساخت؛ از جمله در ساحت هنرهاى تجسمى. دستاوردهاى هنرى زیادى نیز پیش روى جامعه گذاشته شده است. نقش و موقعیت زنان در عرصه هنرهاى تجسمى، در سال‏هاى اخیر چگونه بوده و در مقایسه با پیش از انقلاب شاهد چه تغییراتى بوده و چشم‏انداز آن چیست؟ اینها از جمله پرسش‏هایى است که با چند نفر از هنرمندان شناخته شده و بنام کشور در زمینه سفالگرى، گرافیک، نقاشى، نگارگرى و خوشنویسى مطرح کردیم؛ خانم‏ها منیژه آرمین، فیروزه گل‏محمدى، فریده تطهیرى‏مقدم، عذرا عقیقى‏بخشایش و نسرین عتیقه‏چى.]

حضور چشمگیر زنان در عرصه فعالیت‏هاى هنرى، نیز در پژوهش‏هاى هنرى، غیر قابل تردید است. اسامى زنان شرکت‏کننده در بینال (دوسالانه)ها و نمایشگاهها و طرح روى جلد کتاب‏ها دلیل بر این مدعاست.
مصاحبه زیر بیانگر گوشه‏اى است از حرکت بالنده زنان در عرصه هنرهاى مختلف مانند نقاشى، گرافیک، سفال، نگارگرى و خوشنویسى. هر چند هنرمندان بنام دیگرى میان بانوان در سال‏هاى پس از انقلاب در عرصه‏هاى رقابت ملى و بین‏المللى خوش درخشیده‏اند، ولى گفتار موجود توان و بضاعت ما بود در گفتگو با چند تن از زنان هنرمند کشور.

منیژه آرمین: سفالگر و نویسنده‏
فوق لیسانس مشاوره از دانشگاه تربیت معلم‏

لیسانس روانشناسى از دانشگاه تهران، لیسانس هنرهاى تجسمى (مجسمه‏سازى) از دانشگاه تهران با بیش از سى سال پیشینه تدریس، مشاوره تحصیلى و روانى، 23 سال فعالیت مطبوعاتى، 25 سال فعالیت در زمینه نگارش قصه و رمان، 27 سال فعالیت هنرى در زمینه نگارش نقاشى و سفال، برگزارى بیش از 30 نمایشگاه انفرادى و گروهى در تهران و شهرهاى مختلف و دو نمایشگاه خصوصى در خارج از کشور.
نویسنده، بیش از هشت رمان و قصه و مقالات بسیار و داستان‏هاى کوتاه زیادى در کارنامه هنرى خود دارد.
«خداوند براى من تقدیر زیبایى مقرر فرمود که عمرم را صرف هنر و ادبیات ایرانى کنم. از سفال براى نشان دادن تفکر پر رمز و راز ایرانى استفاده مى‏کنم. مضامین عرفانى، فلسفى و مذهبى، نیز پرداختن به نقوش اصیل ایرانى شناسه بسیارى از کارهایم است.»

نقش زنان در سفالگرى‏

نقش زنان را در هنر سفالگرى در سال‏هاى اخیر چطور ارزیابى مى‏کنید؟

حضور زنان در هنر سفال معاصر، با ابعاد بسیار گسترده مطرح شده است. شمارى از زنان در رشته مواد و سرامیک، داراى تحصیلات دانشگاهى بوده، با علاقه بسیار به رشد و پیشرفت سفال در زمینه تکنولوژى و حتى گاه هنر کمک مى‏کنند. بعضى از فارغ‏التحصیلان این رشته‏ها به تولیدات سفال و سرامیک، حتى از جنبه هنرى علاقه‏مند شده و کارهاى بدیعى از خود ارائه داده‏اند؛ به عنوان نمونه خانم فلاح‏زاده (مهندس سرامیک) که به همراه همسر خود در میبد کارگاه سفال ترتیب داده و چند نفرى از فارغ‏التحصیلان این رشته را نیز به کارگاه خود جذب کرده‏اند.
اگر بخواهیم به فعالیت زنان پس از انقلاب اشاره کنیم بهترین دستاورد عملى آن وجود دوسالانه‏هاى سفال است که بخصوص بعد از انقلاب، رونق بیشترى یافته است. به ویژه حضور چشمگیر زنان در این عرصه، شایان توجه است.
در گزیده آثار پنجمین نمایشگاه سفالگران معاصر ایران که در تاریخ 1375 به چاپ رسیده، از 77 نفر شرکت‏کننده، سى و دو نفر آنها زن بوده‏اند یعنى کمتر از نیمى از شرکت‏کنندگان؛ در حالى که در گزیده دوسالانه سفالگران معاصر که در بهار 80 به چاپ رسیده، از 111 نفر شرکت‏کننده، 67 نفر زن هستند. شایان ذکر است تعدادى از این زنان، داراى تحصیلات دانشگاهى در رشته هنرى مى‏باشند، از جمله: مهین نوره‏ماه (مجسمه‏سازى)، فریده تطهیرى‏مقدم (طراحى صنعتى)، منیژه آرمین (مجسمه‏سازى)، پروین حیدرى‏نسب، لیدا قدسى، خواهران سلطانى‏نسب و مریم سالور. همچنین تعدادى داراى تحصیلات دانشگاهى که به شکل حرفه‏اى به سفال پرداخته‏اند، مثل فخرى گلستان، منیر قان‏بیگى و ... .
تعدادى از زنان به همراه همسران خود به تولید سفال مى‏پردازند و به شکل زوج‏هاى هنرى در عرصه سفال حضور دارند مثل منیر قان‏بیگى، پروین حیدرى‏نسب، شبنم حجازى، رضوان مسئله‏دان و ... این گروه مى‏توانند یادآور سفالگرى در دوره‏هاى پیشین باشند. با نگاهى به مجموعه دوسالانه هفتم یعنى آخرین دوسالانه سفال مى‏توان تا حدى به موقعیت زنان در سفال معاصر پى برد.
آنچه در این زمینه قابل توجه است، دیدگاههاى متفاوت نسبت به سفال است. سفال، تنها به شکل فرم‏هاى سنتى قدیم مطرح نیست بلکه به عنوان شیوه‏اى در بیان هنرى به کار مى‏رود. از جمله کسانى که از سفال به عنوان شیوه‏اى میان فرم استفاده کرده‏اند مى‏توان از مریم سالور، نغمه بهارگیلانى، سکینه آقانسب، منیژه آرمین، عشرت سیروس، شهیده فروغى، مرضیه قره‏داغى، روح‏انگیز نعمتى و ... نام برد. گروه بعدى کسانى هستند که سفال را با قالب‏هاى سنّتى، اما با نگاهى تازه و با تجربه‏هاى بدیع پرداخته‏اند از جمله: فریده تطهیرى‏مقدم، پریسا حیدرى، مینا رسول‏زاده، پروین حیدرى‏نسب، روشنک محمدعلى، رضوان مسئله‏دان و ... .
شایان ذکر است تعدادى از زنان در گوشه و کنار ایران به تولید سفال و حتى به جنبه‏هاى هنرى مى‏پردازند که متأسفانه به دلایل مختلف در دوسالانه‏هاى سفال‏ها شرکت ندارند.

نتیجه‏گیرى‏

از آنچه گفته شد مى‏توان نتیجه گرفت:
1- وجود دیدگاههاى تازه و هنرمندانه زنان سفالگر معاصر.
2- انجام پژوهش‏هایى در زمینه تاریخچه سفال، مواد، لعاب و شیوه‏هاى مختلف به کارگیرى مواد.
3- طراحى سفال‏هاى سنتى به راههاى بدیع.
اکنون تعدادى از خانم‏هاى فارغ‏التحصیل رشته‏هاى سرامیک و سفال در کارخانه‏هاى مختلف سرامیک مشغول به کار مى‏باشند.
4- شایان ذکر است به رغم وجود توان بالاى خانم‏هاى سفالگر، آثار آنها در مکان‏هاى نمایشى کمتر استفاده شده است. به نظر مى‏رسد به دلیل عدم حضور زنان در سیاستگذارى‏ها با وجود حضور کمّى و کیفى سفالگران زن، وجود آنان در عرصه‏هاى اجتماعى نادیده گرفته شده است.

عذرا عقیقى بخشایشى‏
خوشنویس و گرافیست‏

متولد 1347، ممتاز انجمن خوشنویسان ایران 1363، لیسانس گرافیک 1371، همکارى با دانشگاه آزاد اسلامى واحد تهران، مرکز، انجمن خوشنویسان ایران، مرکز تربیت معلم شهید رجایى و شهید شرافت، طراح و صفحه‏آراى مجله زن روز از 1369 تا سال 1377.

انگیزه هنرى‏

علت انتخاب این (هنر) توسط شما چه بود؟

به دلیل علاقه بسیار به خوشنویسى در سن نوجوانى وارد دنیاى پر رمز و راز هنر شدم. با تشویق پدر و نیز مادرم (که خود از نسل خوشنویسان است) در 16 سالگى موفق به اخذ مدرک ممتاز انجمن خوشنویسان ایران شدم که در آن زمان بسیار کم‏نظیر بود کسى با سن کم به این موفقیت نائل شود و این مسیر زندگى مرا تا حدودى روشن ساخت.
علاقه‏مند بودم بتوانم از هنر خوشنویسى، این هنر شریف و مقدس براى نسل امروز پیام تازه‏اى بدهم. با راهنمایى پدرم رشته گرافیک را براى ادامه تحصیل انتخاب کردم چون فقط در این رشته بود که مى‏توانستم با مبانى هنرهاى تجسمى آشنا شده و از خط و آنچه که فرا گرفته بودم نهایت استفاده را ببرم. از اوان کودکى خطهاى نو و طراحى نام مجلات نظر مرا به خود جلب مى‏کرد. به زبان ساده بگویم خیلى دوست داشتم کلمه را به گونه‏اى بنویسم که شکلى جدید داشته باشد و پیش از آن کسى کلمه را آن گونه ندیده باشد. چیزى که بعداً یاد گرفتم به آن طراحى حروف یا لوگوتایپ مى‏گویند.

ویژگى و ابتکارات‏

ویژگى کار شما چیست؟ در این زمینه به چه ابتکاراتى دست زده‏اید؟

همان انگیزه که باعث شده بود وارد رشته گرافیک شوم به من مى‏گفت که باید تحقیق جامعى از هنر خوشنویسى و پیشینه آن که به خط کوفى مى‏رسید انجام دهم. چون جاى این مقوله در رشته گرافیک و آنچه که واحدهاى درسى این رشته را تشکیل مى‏دهد خالى است. با راهنمایى استاد افجه‏اى این مهم را به انجام رساندم و پایان‏نامه خود را با عنوان کوفى‏نگارى ارائه دادم. در آنجا حروف کوفى را پیشنهاد کردم که قابلیت جمله‏نویسى براى همه را دارد. در واقع نوعى طراحى فونت خط کوفى بود. در بخش عملى قطعات خوشنویسى را طراحى کردم که در آنجا بسم‏اللَّه را با انواع خطوط سنتى ارائه دادم. با این دستمایه بعد از گرفتن مدرک لیسانس، نمایشگاهى ترتیب دادم با عنوان نقش و بسمله (1374) که شاید جزء اولین نمایشگاههایى بود که با مضمون «بسم‏اللَّه» برپا گردید. این شروع مبارکى بود بر کار و فعالیت امروز من که طراحى و نگارش آیات نورانى قرآن کریم است. روش کار مرا بعضى خط - نقاشى اطلاق مى‏کنند. در کارهایم سهم خط بسیار بیشتر از نقش است؛ البته تا جایى که نقش به خوانایى و صلابت و زیبایى خط غلبه نکند، از رنگ و نقش بهره مى‏برم.
به نظر من قطعات و خطوطى که قدما و اساتید ما نقش زده‏اند به عنوان گنجینه‏هاى فاخر هنر ایرانى - اسلامى قابل ارج و احترام هستند و با قدرت تمام باید از آنها پاسدارى کنیم و به اصولى که تثبیت شده پاى‏بند باشیم. اما زندگى امروز و شرایط حاضر (که پیام‏رسانى با سرعت هر چه بیشتر حرف اوّل را مى‏زند) کارهاى تازه‏اى را مى‏طلبد. باید بتوانیم آثارى را خلق کنیم که در عین برخوردارى از تناسبات و قواعد خوشنویسى و رعایت اصول زیبایى‏شناسى بتواند پیام خود را خیلى سریع به بیننده‏اى که دچار زندگى ماشینى است القا کند. با مخاطب خط استاد کلهر در زمان خودش فرق کرده است. پس به عنوان خوشنویس عصر سرعت، وظیفه دیگرى داریم.
آنچه در هنر گرافیک بااهمیت است، خلاصه‏گویى است. «کم گوى و گزیده گوى چون دُر». من به شدت پاى‏بند این فرمایش حکیمانه هستم و تا آنجایى که ممکن است سعى مى‏کنم اثرم ضمن خلاصه‏گویى و به دور از جنجال تصویرى با بیننده ارتباط برقرار کند. حال تا چه اندازه در این مهم موفق بوده‏ام، دیگران باید قضاوت کنند.

جایگاه بانوان پس از انقلاب‏

موقعیت زنان خوشنویس پس از انقلاب به چه صورتى است؟

در دو دهه اخیر شاهد رشد چشمگیر فعالیت زنان در رشته خوشنویسى هستیم. خوب یادم هست زمانى که به جمع زنان خوشنویس پیوستم تعداد بانوان در این رشته انگشت‏شمار بود. امروز بعد از گذشت بیست سال از آن زمان رشد کمّى و کیفى حضور زنان حیرت‏آور است. بانوان خوب توانسته‏اند توانایى‏ها و قابلیت‏هاى خود را بروز دهند. نگارش قرآن کریم توسط چند نفر از بانوان و نمایشگاههاى متعددى که از آثار زنان در جاى جاى مملکت برگزار مى‏شود گواه این مدعاست.

موانع پیش رو

آیا زنان در این رشته با موانع خاصى روبه‏رو هستند؟

موانعى که وجود دارد ربطى به جنسیت ندارد. آنچه مانع راه هنرمند است فرق نمى‏کند، چه زن باشد چه مرد. هنرمند با عشق به هنرش و با وظیفه و رسالتى که به واسطه هنرش احساس مى‏کند دست به خلق اثر مى‏زند و الحق که هنرمندان جامعه ما بخصوص خوشنویسان، اخلاص خود را در کار همواره ثابت کرده‏اند. متأسفانه حمایت لازم در جهت تأمین زندگى آنان صورت نگرفته یا بسیار ناچیز است. بعد از سال‏ها اخیراً مجلس طرحى را تصویب کرد که دستگاههاى دولتى بودجه اندکى به خرید آثار هنرى اختصاص دهند. آیا اجرا شدن این طرح بدون کم و کاست امکان دارد؟ چه کسى متولى این حرکت است؟ هنوز آثار هنرمندان در هیچ جا به طور کامل ثبت و ضبط نشده است.
جامعه‏اى که در حال توسعه است همان طور که در بخش‏هاى زیربنایى اقتصادى سرمایه‏گذارى مى‏کند باید بیشتر از آن در بخش فرهنگى سرمایه‏گذارى کند. هنرمند در جامعه پیشرفته، اندیشه‏ساز اجتماع است، متأسفانه هنرمندان در برنامه‏ریزى‏هاى کلان جامعه به فراموشى سپرده شده‏اند. باید به آنان امکان هنرآفرینى و حضور در رده‏هاى بالاى تصمیم‏گیرى داده شود.

پیشینه‏

تاریخچه کوتاهى از تحول این هنر در قبل و بعد از انقلاب را بگویید.

ده ساله بودم که انقلاب اسلامى به پیروزى رسید و خاطرات زیادى از هنر خوشنویسى پیش از انقلاب ندارم. هنر خوشنویسى از صدر اسلام داراى پایگاه والایى بود. در منزلت این هنر مقدس همین بس که امام اوّل ما شیعیان حضرت على(ع) کاتب قرآن و خوشنویس بود. رسول گرامى اسلام نیز به جوانان خط نوشتن را توصیه فرموده است.
زنان مسلمان از صدر اسلام تا کنون با هنر خط انس و ارتباط قابل توجهى داشته‏اند. این علاقه و شوق گاهى به صورت‏هاى بسیار عالى تجلى پیدا کرده است. آنان با داشتن روحیه ایمان و تقوا و با عشق و اخلاصى که نسبت به قرآن و حدیث داشته‏اند روح حساس و ظریف خود را در راه خدمتگزارى قرآن و حدیث به کار گرفته و در این زمینه پدیده‏هاى زیبایى آفریده‏اند.
بیشتر زنان مسلمان هنر خط را مى‏آموختند تا در ترویج قرآن و حدیث به کار گیرند. نمونه قرآن‏هاى خطى به جا مانده از زنان خوشنویس در کتابخانه آستان قدس رضوى و موزه آستان حضرت معصومه(ع) در قم از پرارزش‏ترین سرمایه‏هاى فرهنگى کشور محسوب مى‏گردد.
متأسفانه تذکره‏نامه‏ها و تاریخ‏نگارى از زنان خوشنویس در پیش از انقلاب بسیار ضعیف و کمرنگ است. زمانى که براى جمع‏آورى و تألیف کتاب زنان خوشنویس با همراهى و مشاوره پدرم به کنکاش و جستجو پرداختیم به تعدادى از آثار زنان به طور جسته و گریخته دسترسى پیدا کردم، نیز قرآن‏ها و ادعیه‏اى که به خط نسخ یا ثلث با پختگى و قوّت تمام تحریر شده بود تا جایى که از نظر ارزش هنرى چیزى از آثار مردان کم نداشت، که در مجموعه‏اى با عنوان «زنان خوشنویس در تمدن اسلامى» جمع‏آورى کردم. در ادامه پژوهش تعدادى از زنان خوشنویس، پس از انقلاب معرفى شده‏اند تا قطره‏اى باشد از دریا.

چشم‏انداز آینده‏

چشم‏انداز آینده هنر خوشنویسى را چگونه مى‏بینید؟

هنر خوشنویسى در پیش از انقلاب دچار رکود عجیبى شده بود تا آنجا که طرح و برنامه تغییر زبان رسمى به میان آمده بود. پیروزى انقلاب اسلامى همان طور که در خیلى از زمینه‏ها باعث نجات ارزش‏هاى مقدس در جامعه شد، در زمینه خوشنویسى نیز این هنر شریف را که رو به فراموشى بود، زنده کرد و به رشد و بالندگى آن جهت داد. پیوسته این حرکت ادامه دارد و با نیروهاى جوان که در این رشته هنرجویى کرده و خوب توانسته‏اند با ذوق و استعداد سرشار خود، الفت و دوستى با هنرهاى دیگر مثل گرافیک و نقاشى برقرار کنند، روز به روز در حال توسعه و گسترش است.

نسرین عتیقه‏چى‏
نقاش و استاد دانشگاه‏

استاد نقاشى، طراحى و تاریخ هنر با چهارده سال سابقه کار هنرى در دانشگاهها و آتلیه‏هاى هنرى، کارشناسى ارشد در رشته نقاشى، محقق و پژوهشگر در زمینه نقش‏مایه‏هاى اساطیرى، برنده جایزه هیئت داوران در نمایشگاه نقاشى هنرمندان معاصر در فرهنگسراى بهمن 1377، استاد نمونه سال 1381 در دانشگاه آزاد اسلامى، عضو هیئت علمى در دانشگاه آزاد اسلامى، نگارش مقالاتى با عناوین:
قرص بالدار، مقاله پست‏مدرنیسم و نقاشى، پاپى کوله و کولاژ، هنرمند و خلاقیت بیدارشده، برگزارى نمایشگاههاى مختلف انفرادى و جمعى در گالرى سپیده، سیحون، نگارخانه، نیاوران، گالرى دریابیگى، خانه آفتاب و ... .

جایگاه نقاشى‏

خانم عتیقه‏چى، موقعیت نقاشى میان سایر هنرها به چه صورتى است؟

نقاشى را شاید بتوان مادر دیگر رشته‏هاى هنرى همچون سینما، عکاسى، تئاتر و هنرهاى دستى و تجسمى دانست. با مطالعه دقیق در تاریخ هنر نقاشى از دوران‏هاى بسیار کهن، دوران غارنشینى مى‏بینیم انسان‏ها با کشیدن تصاویرى آئینى و جادویى بر دیواره غارها به نوعى با طبیعت و سایر افراد ارتباط برقرار مى‏کردند؛ اولین نگاره‏هاى دوران‏هاى تاریخى نیز به صورت تصویرى بر سنگ‏ها حَجّارى و نوشته شده‏اند و گویاى ارتباط میان انسان‏ها، بیان‏کننده احوال درونى آدم‏ها، سنت‏ها، آئین‏ها، فرهنگ و ملل مختلف مى‏باشد.
با گذشت دوران مختلف تاریخى و حتى اختراع خط، نقاشى جایگاه خود را در کنار سایر هنرها و صنایع حفظ کرده و به عنوان یک اثر هنرى زبان اقوام مختلف به شمار مى‏آید. به نوعى نقش‏هاى به جاى مانده از دوران کهن، روایت‏گرانه بوده، پس از سیر طولانى در قرون متمادى، تغییرات و پیشرفت‏هاى زیادى را داشته است. هنرمندان بى‏شمارى از سراسر دنیا با سبک‏ها و شیوه‏هاى گوناگونى با توجه به شرایط فرهنگى، اقلیمى و اجتماعى، آفرینش‏هایى به وجود آورده‏اند که هر کدام دنیاى پر رمز و رازى را در خود جاى داده است.

جایگاه زنان نقاش‏

جایگاه هنرمندان زن در این رشته کجاست؟

در حال حاضر به گمانم هنرمندان زن در این رشته نسبتاً از موقعیت‏هاى خوب و مناسبى برخوردارند، زیرا با افزایش دانشکده‏ها و آتلیه‏هاى هنرى که در این زمینه فعالیت دارند، شمار داوطلبان این رشته افزایش یافته و امروز با دید مثبت‏ترى به نقاشى نگاه مى‏شود.
ممکن است زنان با توجه به شرایط و مسئولیت‏ها و تعهداتى که بر عهده دارند از جمله مسئولیت خانه و خانواده، تربیت فرزندان و ... به ناچار وقت کمترى براى ارائه آثار هنرى صرف کنند اما به تصور من باز با توجه به توانمندى و قدرت فکرى زنان، در این عرصه مى‏توانند خوب بتازند و در دنیا صاحب مقام‏هاى بزرگ هنرى گردند.

پیشینه هنرى بانوان نقاش‏

لطفاً تاریخچه کوتاهى در باره وضعیت زنان کشورمان در زمینه هنر نقاشى ارائه دهید.

پس از انقلاب اسلامى فعالیت زنان در این رشته و دیگر رشته‏هاى هنرى به طور چشمگیرى افزایش داشته است، به طورى که هر روز شاهد پیشرفت‏ها و فعالیت‏هاى بیشترى در این زمینه هستیم. در گذشته اساتید زن در دانشکده‏ها به تعداد بسیار کمى بود و یا کسى در این زمینه فعالیتى نداشت اما با گسترش این هنر و دامنه‏دار شدن نقاشى به لحاظ خصوصیت آن و بیان آنچه درون فرد مى‏باشد توسط نقش و رنگ، توانست هنرمندان زیادى به ویژه زنان بسیار پرتلاش و باتجربه‏اى را در این عرصه به جامعه هنرى تحویل دهد که با توفیقات الهى روز به روز با تلاش مستمر زنان و با حمایت‏هاى دولت، ارگان‏ها و نهادها بتوانند جایگاه محکم‏تر و صاحبان سبک‏ها و شیوه‏هاى هنرى در سراسر دنیا شوند.

جایگاه هنر نقاش‏

چشم‏انداز این هنر را میان زنان نقاش کشورمان چطور مى‏بینید؟

یکى از مسائل مهم توجه مسئولان به هنر نقاشى است؛ توجه آنان باعث مى‏گردد توجه عامه مردم نیز به هنر بیشتر گردد، حتى نظریات، پیشنهادها و انتقادات خود را در این زمینه ارائه دهند و صاحب‏نظر شوند.
خرید آثار هنرى و توجه به هنرمندان پیشکسوت و جوان، ارزش نهادن به جایگاه هنر نقاشى، برگزارى نمایشگاههاى داخلى و خارجى، برگزارى هر چه دقیق‏تر و بهتر دوسالانه‏ها اطلاع‏رسانى از طریق وسایل ارتباط جمعى راههاى مؤثرى جهت تقویت و ترویج هنر نقاشى به شمار مى‏آید.
چه بسا زنان بسیار توانمند و صاحب اندیشه و سبک در سراسر کشور وجود دارند که مى‏توانند با تبادل نظریات و آثار خود با سایر جوامع و ملل به سطح علمى و عملى خود بیفزایند، که باعث رشد فزاینده هنر نقاشى در سراسر کشور خواهد شد. ان شاءاللَّه با توفیقات الهى بتوان در این زمینه به مراتب بالایى دست یافت.

خانم فیروزه گل‏محمدى‏
گرافیست، نقاش و تصویرگر کتاب کودک‏

برنده جوایز متعدد بین‏المللى در زمینه تصویرگرى کتاب کودک، نمایش آثار در ایران، خاورمیانه، خاور دور، اروپا و آمریکا، نوآور در مینیاتور ایران که در میان هنرمندان به پدیدآورنده «تحولى نو و زنده در مینیاتور ایران» مشهور است.
در آثار خانم گل‏محمدى در حالى که گوهر اصلى مینیاتور ایران حاکم است اما فرم‏ها و عناصر به کار گرفته شده دگرگون گشته‏اند زیرا معتقد است که شیوه به کار گرفتن فرم‏ها و عناصر سنتى مانند ترکیبات رنگ‏ها و اشیا و نیز حس زمان و مکان و ... پاسخگوى انتظارات زیباشناسى بشر امروز نمى‏باشد.
وى در آثارش مى‏کوشد در قلمرو آرمان‏هاى فطرى بشرى سیر و سلوک کند و در این رهگذر از هنر نمادین و رویارویى بهره شایسته مى‏گیرد. بهره‏هایى که برخاسته از فطرت معنوى انسان است و در بر گیرنده نوعى کیفیت زیبا و عارفانه مى‏باشد که روح را به نشاط مى‏آورد.
وى در سال‏هاى اخیر توجه و کوشش وسیع خویش را بر تصویرگرى کتاب‏هاى کودکان معطوف ساخته و به موازات آن با الهام از اشعار عارفان و شاعران بزرگ ایران همچون مولانا، فردوسى، سپهرى، عطار نیشابورى و ... به خلق آثارى درخور توجه پرداخته، و این مأموریتى است افتخارآمیز و نه چندان آسان که تنها بر عهده هنرمندان توانا گذارده مى‏شود.
آخرین تکنیکى که وى در آثارش به کار مى‏گیرد چاپ دستى با جوهر و استفاده از گواش و مداد رنگى است.
وى از سال 1363 کار عکاسى را بر اساس زیبایى‏هاى طبیعت و همچنین آثار تاریخى ایران آغاز کرد و نمایشگاههاى متعددى در این زمینه برگزار نمود. همچنین در زمینه روزنامه‏نگارى و نویسندگى داراى تجربیاتى است. گل‏محمدى به مدت سه سال عضو شوراى سردبیرى و مدیرمسئول مجله زن روز بوده است. از سال 1363 تا 1368 رئیس بخش هنرى رایزنى فرهنگى جمهورى اسلامى ایران در پاکستان بوده، اینک مدیر نمایشگاه دوسالانه تصویرگران بین‏المللى کتاب کودک است. اکنون نیز بیشتر در زمینه تصویرگرى کتاب کودک کار مى‏کند و در زمینه هنر به تدریس نقاشى مى‏پردازد. در سال‏هاى اخیر به عنوان یکى از اعضاى هیئت داوران بین‏المللى انتخاب شده و چندین مسابقه بزرگ داخلى و خارجى را داورى کرده است. در سال 1376 فیروزه گل‏محمدى از طرف یونسکو براى برپایى کارگاه نقاشى زنان هنرمند آسیا برگزیده شد.

ویژگى تصویرگرى کتاب‏

خانم گل‏محمدى، ویژگى کار تصویرگرى کتاب و نقاشى چیست؟

کار من تصویرگرى کتاب کودک مى‏باشد. از زمانى که به نقاشى علاقه‏مند شدم، مایل بودم به شیوه سنتى کار کنم، ولى نه به صورت آنچه که در گذشته داشته‏ایم بلکه با یک نگرش و بازخوانى جدید. این کار ادامه داشت تا به تصویرگرى کتاب کودک رسیدم و با همان روش و سبک و سیاق جلو رفتم. بیشتر سعى کردم بعضى از اصول و خطها را حفظ کنم، ولى با رنگ‏بندى، ترکیب‏بندى و نگاه جدید.

انگیزه هنرى‏

موقعیت و علت انتخاب این رشته چیست؟

رشته تحصیلى من معمارى داخلى است. چه از زمان هنرستان، چه بعد از دانشگاه کم کم در حوزه نقاشى و تصویرگرى وارد شدم. اینکه چرا پس از معمارى وارد این حوزه هنرى شدم، کاملاً اتفاقى و تدریجى بود.
من به آن شیوه سنتى که فکر مى‏کنید گرافیست نیستم، بلکه یک گرافیست تجربى هستم. علت موفقیت این رشته در جهان آن است که با زندگى روزمره مردم سر و کار دارد. در عصر ارتباطات با این همه تولیدات اقتصادى و فرهنگى و وقایع اجتماعى و سیاسى، مردم نیاز به شناخت و انتخاب دارند و اینجاست که ارزش هنر در قالب گرافیک به کمک آنان مى‏شتابد.

موفقیت بانوان‏

موفقیت هنرمندان زن در این رشته تا چه حد است؟

به نظر من هنر در هر شکل آن زنانه، مردانه نیست که بررسى کنیم کدام گروه موفق‏ترند. هر کس بیشتر انرژى بگذارد و خلاق‏تر باشد و فعالیت کند موفق‏تر است. عده بسیارى از دختران جوان و زنان گرافیست را مى‏شناسم که موفق‏اند، همان طور که مردان؛ اما فرق این است که موضع مردسالارى جامعه، پذیرش زنان متخصص را مشکل مى‏کند.

موانع پیش رو

موانع خاص پیشرفت زنان در عرصه هنر گرافیک چیست؟

همان طور که اشاره شد مشکل اصلى زنان، در تمام رشته‏هاى هنرى، فرهنگ جامعه است که در پذیرش زنان متخصص دچار فقر فرهنگى است.

تأثیر انقلاب اسلامى‏

آیا انقلاب اسلامى در کار شما تأثیرگذار بوده است؟

قطعاً همین طور است. کار من پس از انقلاب اسلامى رشد کرد. البته تا آن زمان هم که دانشجو بودم، رشد کرد، ولى تا حدى! اگر در این زمینه جدى نبودم، در جایگاهى که الان ایستاده‏ام نبودم. مانعى در راهم نبود، ولى آن گونه هم که انتظار داشتم نبود.

تصویرگرى کتاب کودک‏

خلاصه‏اى از روند کار تصویرگرى کتاب کودک پس از انقلاب بیان کنید.

از صحبت گرافیک مى‏توانم به بخش تصویرگرى کتاب کودک اشاراتى داشته باشم. تصویرگرى کتاب کودک پیش از انقلاب کار جدیدى بود که کانون پرورش فکرى کودکان آن را شروع کرده بود و خیلى خوب آن را جلو برد و ما را در دنیا به پایه پنج کشور بزرگ دنیا در این زمینه رساند. بعد همه چیز عوض شد. تصویرگران موفق رفتند و نسل جدیدى رشد کرد. اگر خاطرتان باشد تا سال‏ها کیفیت چاپ بخصوص زمان جنگ خیلى بد بود و این به کتاب‏هاى کودکان که تصاویر رنگى داشت نیز کشیده شد. در همین زمان نسل جدید تصویرگرى رشد کرد. ما در مسابقات شرکت مى‏کردیم و برنده مى‏شدیم، ولى در ایران همان کارهاى برنده با کیفیت بسیار پایینى چاپ مى‏شد. کم کم کتاب‏هاى ترجمه و کتاب‏هاى بازارى براى کودکان زیاد شد و تصویرگران ما یکى پس از دیگرى از صحنه خارج شدند و به کارهاى دیگرى پرداختند و عده کمى مانده‏اند. در این دوران پس از انقلاب از نظر کمیت رشد کردیم، ولى از نظر کیفیت به هیچ وجه. وقتى در 25 سال پیش جزو پنج کشور اوّل دنیا بودیم اگر رشد کرده بودیم امروز باید اوّلین کشور دنیا باشیم، ولى نیستیم.

فریده تطهیرى‏مقدم‏
مینیاتوریست‏

فارغ‏التحصیل دانشکده هنرهاى زیبا رشته طراحى صنعتى، برنده برگزیده نخستین نمایشگاه دوسالانه نگارگرى ایران، پژوهش در ویژگى‏هاى تولید سفال در شهرهاى مختلف، برپایى نمایشگاه «شاهنامه به روایت تصویرى کودکان»، شرکت در نمایشگاههاى موزه هنرهاى معاصر و ... .

پیشینه هنرى‏

خلاصه‏اى از شروع فعالیت‏هاى هنرى‏تان ارائه دهید.

بین سال‏هاى 1353 تا 1357 در دانشکده هنرهاى زیبا درس خواندم. بعدها فهمیدم که آن سال‏هاى پرتلاطم آبستن سال‏هاى پرتلاطم‏ترى بود. البته براى من زندگى جارى بود، با میزان خِرَد و احساسى که داشتم، نیز شناخت و توانایى هنرى که داشتم - که بسیار هم نبود - با شوق و امید و اراده تلاش مى‏کردم. فکر مى‏کردم این حدى است که همه انسان‏ها مى‏توانند داشته باشند، زیرا فقط به خواست آدمى بستگى دارد. همیشه آرزو داشتم هنر سرزمینم را بهتر بشناسم، حتى زمانى که نمى‏دانستم هنر ایران چیست و از این نادانى خجالت مى‏کشیدم، ولى امروز از نشناختن گوناگونى هنر ایران خجالت نمى‏کشم. به شوق مى‏آیم که بیاموزم، زیرا مى‏دانم گام در راهى گذاشته‏ام به قدمت تمدن بشر و به وسعتى بسیار گسترده‏تر از جغرافیاى فلات ایران و این گنجى است که هرگز تمام نمى‏شود و هر ایرانى و غیر ایرانى مى‏تواند بهره‏اى از آن برگیرد.
این ویژگى فرهنگ‏هاى کهن است چرا که دستاورد تجارب و خلاقیت بشر است.

جایگاه رشته هنرى‏

موقعیت این رشته در میان سایر هنرها چیست؟

هنر نگارگرى (مینیاتور) روایتگر، ادبیات، حماسه، تاریخ و در یک کلام فرهنگ مصور است. البته در زمان گذشته، پیش از رایج شدن صنعت چاپ، کتاب در دسترس خواص بوده، اما در مواقعى و مقاطعى از تاریخ بستر فرهنگى گشوده‏تر بوده است مثل پس از حمله مغول، دوران وزارت خواجه رشیدالدین فضل‏اللَّه که در ربع رشیدى کتابخانه‏اى عظیم دایر بود، نیز مرکز نسخه‏بردارى و آماده‏سازى کتاب‏هاى مختلف فراهم کرده بودند. در این زمان هنر نگارگرى که نیاز به کاغذ، رنگ، طلا، جلد و کارگاه کاغذسازى، رنگ‏سازى، آماده‏سازى طلا و جلدها، نیز نقاشى، خطاط، جدول‏کِش و غیره داشت، رونق بیشترى یافت. امروزه هنر نگارگرى که زمانى روایتگر مصور فرهنگ مکتوب بوده است، از دل کتاب‏ها خارج شده و به عنوان اوراقى زیبا، اوّل در مرقعات خطى یا کتاب‏هاى چاپى کنار هم مى‏نشیند. در حقیقت روح معنایى خود را ترک نموده چرا که وقتى شما داستان یوسف و زلیخا یا سیاوش یا رستم و سهراب را مى‏خوانید دور بطن موضوع با تصویرى برخورد مى‏نمایید، که جهانى دیگر را دریافت مى‏کنید تا آن زمان که به تصویرى پر از ریزه‏کارى و مهارت اجرا در خارج از متن کتاب مى‏نگرید. البته حتى وقتى از بار معنوى خود تهى مى‏شود، داراى ارزش بالایى از نظر زیبایى‏شناسى مى‏باشد، ولى انس عمیق معنا و فرم رفته رفته کمرنگ‏تر شده است. البته در این حالت نیز کمتر از مکتب‏هاى نقاشى معاصر نیست، پس حق حضور دارد، ولى در بستر معنایى خود داراى غناى بیشتر تجسمى خواهد بود. طبعاً نگارگر (خالق اثر) هم از غناى فرهنگى بالاترى برخوردار خواهد شد.
جالب است که پاره‏اى از اوقات ارتباط تنگاتنگ فرهنگ مکتوب و تصویرى که در قالب نگارگرى به وجود مى‏آید به عنوان نقطه ضعف نگارگرى به شمار مى‏آید، آن هم در زمانى که هنرها بسیار از هم وام مى‏گیرند.
البته یک نکته دیگر را ذکر کنم و آن اینکه در هنر ملى ما نگارگرى پایه اصلى مى‏باشد چرا که در قلمزنى، نقاشى روى کاشى و سفالینه، نقش پارچه، سنگ، گچ و چوب، بوم نقاشى عوض مى‏شود، ولى توانایى تجسمى و روح حاضر در نگارگرى تأثیر جدى بر نقش‏آفرینى روى سایر زمینه‏ها مى‏گذارد.

موفقیت بانوان هنرمند

موفقیت هنرمندان زن در این رشته چقدر است؟

در دوران معاصر زنان فرصت و زمان و امکان اجتماعى بیشترى براى آفرینش هنرى پیدا کرده‏اند. حضور زنان در عرصه هنر بسیار پررنگ‏تر شده، طبعاً در زمینه نگارگرى نیز این اتفاق افتاده است. در حال حاضر بسیارى از هنرمندان خوب نگارگر، زنان هستند.

چالش‏هاى پیش رو

آیا زنان با موانع خاصى در این زمینه روبه‏رو هستند؟

از نظر یادگیرى خیر، ولى از نظر برخورد اجتماعى بله. پاره‏اى از اوقات عدم پذیرش مسئولیت، وارستگى به شمار مى‏آید و این آفت بزرگى است. عدم پذیرش مسئولیت، وارفتگى است، نه وارستگى. در هنجاربخشى در جامعه زنان و به ویژه زنان هنرمند نگارگر باید در حاشیه کار کنند.
مى‏توان مسئولیت پذیرفت، حال مى‏ماند مدیریت کردن مسئولیت‏هاى پذیرفته شده، که زن‏ها مدیران بسیار توانایى هستند چرا که زندگى خانوادگى با شرح وظایف متعدد را اغلب زنان مدیریت مى‏نمایند.
هنر به طور اعم و هنر تجسمى (که نگارگرى در آن جا مى‏گیرد) علاوه بر تکنیک و مهارت، نیاز به معیار براى انتخاب دارد حتى اگر معیار، حسى باشد. براى معیار داشتن، اندیشه و انتخاب لازم است. پس زنان ما باید اندیشه کردن در مورد نگارگرى (که طبعاً نیاز به پژوهش در آثار قدیم و هنر جهان لازمه آن است) را در برنامه کار خود قرار دهند و در این موارد فقط به اساتید اعم از مذکر یا مؤنث تکیه نکنند.
امروزه ابزار ارتباطات با اعتلاى بسیار در دسترس مى‏باشد. باید علاوه بر صورت هنر که «مهارت و تکنیک» رکن مهم آن است، به عمق و اندیشه نیز پرداخت. هنر نگارگرى امروزه از این فقر رنج مى‏برد، چه میان آقایان و چه میان خانم‏ها. ناگفته نماند شاید هنر تجسمى ما به طور اعم دچار فقر اندیشه و معیار باشد!

روند دگرگونى‏

سیر تحول نگارگرى قبل و بعد از انقلاب به چه صورت است؟

اگر بخواهم جواب کامل بدهم کتابى در این زمینه باید تدوین نمود، ولى خلاصه کلام آنکه، پس از انقلاب، پرداختن به هنر به طور عام و هنر تجسمى به طور خاص و نگارگرى به طور ویژه‏تر بیشتر شده، لااقل پى‏گیرى‏هایى براى به رسمیت شمرده شدن آن شده است.
چرا که در گذشته کسانى که به نگارگرى مى‏پرداختند افتخار یا ارزش مثبتى برایشان نبود. امروزه جایگاه پرداختن به این هنر بالاتر رفته است ولى جایگاه اصلى فقط با آماده‏سازى بستر پژوهش و افزودن آگاهى هنرمندان، و در مرحله بعدى افزودن آگاهى جامعه رخ مى‏دهد.
انقلاب اسلامى و تحولات آن در آثار بنده تأثیرات زیادى داشته است و فعالیت‏هاى زیادى در این چند ساله داشته‏ام، که به امید خدا ادامه خواهم داد.
حتماً باید در این هنر به ریشه‏ها توجه واقعى شود، یعنى برنامه‏ریزى - طرح سؤال درست - پژوهش و شناخت کمّى و کیفى آثار گذشته در بستر واقعى آثار که تنگاتنگ با فرهنگ مکتوب باشد.
بازتاب این اتفاقات، چشم‏انداز این هنر را بسیار امیدوارانه خواهد کرد. به هر حال هنرمندانى که حضورى مدام، با قوام، با اندیشه و تحلیل و پژوهش در این زمینه دارند مایه امیدوارى هستند. بسیارى از شاگردان اساتید (که امروزه خود به اساتید معتبرى تبدیل شده‏اند) از جمله شاگردان استاد مطیع، تلاش کرده‏اند هم در تئورى و هم در عمل توانایى خود را بالا ببرند.