اگر یک کودک عقب‏افتاده متولد شود!

بلاشک همه در طول زندگى خود با واژه‏هایى همچون عقب‏افتاده، کندذهن، بى‏عقل و ... روبه‏رو شده‏اند. تکرار بالاى چنین واژه‏هایى حکایت از پیوستگى عمیق حیات اجتماعى انسان‏ها با مسئله‏اى به نام «عقب‏ماندگى ذهنى» دارد. با این وجود متأسفانه گاه عقب‏ماندگان ذهنى به عنوان افرادى ساده‏لوح یا مسخره وسیله‏اى براى خنده و تفریح دیگران محسوب مى‏شوند. گاه به آنان همچون دیوانه مى‏نگرند و گاه با دیدى ترحم‏آمیز موجبات طردشان را فراهم مى‏آورند.
اما افزایش دانش عمومى در خصوص عقب‏ماندگى‏هاى ذهنى، علل و عوامل ایجادکننده آن، راههاى جلوگیرى از بروز عقب‏ماندگى‏هاى ذهنى، افزایش مراقبت‏هاى دوران باردارى، تهیه و تدارک حداقل امکانات بهداشتى و پزشکى و ... که در سایه افزایش دانش عمومى به دست مى‏آید، از جمله عوامل محدودکننده بروز عقب‏ماندگى ذهنى مى‏باشند. خانواده‏هاى داراى کودکان عقب‏مانده ذهنى محتاج حمایت‏هاى فرهنگى، اقتصادى و اجتماعى هستند و ضرورى است به این دسته از خانواده‏ها کمک کرد تا در برنامه‏ریزى‏هاى فردى و خانوادگى براى فرزندان خود نقشى منفعل نداشته باشند که به همین دلیل حفظ بهداشت روانى خانواده‏ها در درجه اول اهمیت قرار خواهد داشت.
تولد یک طفل عقب‏افتاده بیشترین میزان توجه، سرمایه، وقت و انرژى والدین را معطوف خود داشته و این همان عامل وحشتناکى است که مى‏تواند به بهداشت روانى سایر فرزندان خانواده و والدین لطمه‏اى جدى وارد آورد. در این گونه موارد وجود حمایت‏هاى گسترده اجتماعى مى‏تواند به اقدام منطقى والدین منجر شده و به کودک معلول و سایر افراد خانواده کمک نماید. به علاوه وجود یک چتر حمایتى مى‏تواند منجر به ارائه خدمات در سنین اولیه براى این گروه از کودکان باشد. برخى از عقب‏ماندگى‏ها چنانچه بموقع تشخیص داده شوند، قابل پیشگیرى و درمان هستند. آن دسته هم که قابلیت پیشگیرى اولیه و درمان را ندارند مى‏توانند به آموزش‏هاى ارائه شده در سنین پایین جواب مثبت بدهند به همین علت آموزش و پرورش کودکان استثنایى به طور اعم و کودکان عقب‏مانده ذهنى به طور اخص با تأکید بر آموزش‏هاى پیش‏دبستانى همراه مى‏باشد. براى گروه‏بندى کودکان عقب‏مانده ذهنى مى‏توان به درجه هوش و مقدار اختلافى که در سن عقلى و سن زمانى فرد وجود دارد استناد نمود. در این گروه‏بندى عقب‏ماندگى به چهار دسته تقسیم مى‏شود.
الف - گروه عقب‏مانده‏هاى عمیق یا افرادى که هوشبهر 0 تا 25 دارند.
ب - گروه عقب‏مانده‏هاى شدید یا افرادى که هوشبهر 25 تا 40 دارند.
ج - گروه عقب‏مانده‏هاى متوسط که هوشبهر بین 40 تا 50 دارند.
ه - گروه عقب‏مانده‏هاى خفیف که هوشبهر بین 50 تا 70 دارند.
به هر حال عقب‏ماندگى‏هاى ذهنى کودکان پدیده‏اى اجتماعى، اقتصادى، فرهنگى، پزشکى، تربیتى و آموزشى است که از هر نظر لازم است به آن توجه خاص شود که این تنها معضل یک خانواده و یا خانواده‏ها نیست بلکه مربوط به کل جامعه اسلامى مى‏باشد.