گفتگو با خانم میرداماد ؛ طراح چادر

نویسنده


 

هنر در سایه پشتکار و اراده به دست مى‏آید
گفتگو با خانم طیبه میرداماد طراح چادرى جدید

نفیسه محمدى‏

باخبر شدیم که خانم «طیبه میرداماد» بانوى هنرمندى که هم‏اکنون ساکن قم است، چادرى طراحى کرده تا به وسیله آن بانوان محترم و پرتلاش مسلمان بتوانند راحت‏تر در اجتماع حضور یافته و با حفظ شئون اسلامى به فعالیت بپردازند. براى اطلاع یافتن از چگونگى این طرح و شیوه کارِ خانم «میرداماد» به منزل ایشان رفتیم. وى که با رویى گشاده و صمیمى با ما روبه‏رو شد، در همان ابتداى ورود، تابلوهاى نقاشى زیبایشان نیز نظرمان را جلب کرد. وقتى فهمیدیم که خانم «میرداماد» تنها به یک هنر اکتفا نکرده است، ما هم براى آشنایى بیشتر پاى صحبت این بانوى هنرمند نشستیم:
«متولد سال 1341 در تهران هستم. در سال 1356 ازدواج کردم و به قم آمدم. در حال حاضر سه فرزند که دو دختر و یک پسر هستند دارم و به کارهاى هنرى مى‏پردازم.»

خانم میرداماد، آموزش خیاطى هم دیده‏اید؟

بله. از دوران نوجوانى‏ام به این کار علاقه داشتم و براى همین دوره آموزش خیاطى را در یک آموزشگاه در تهران گذراندم اما فقط در حد اینکه احتیاجات شخصى‏ام را برآورده کند از آن استفاده مى‏کردم.

کار طراحى لباس را از چه زمانى شروع کردید؟

چون هم به خیاطى و هم به طراحى و نقاشى علاقه‏مند بودم بنابراین، این دو را کنار هم انجام مى‏دادم. مثلاً براى لباس‏هاى ساده خودم یا فرزندانم طرح مى‏کشیدم و بعد لباس مى‏دوختم یا حتى رومیزى و روتختى‏هایى را که براى خودم دوختم طراحى مى‏کردم اما به طور کامل وقتم را صرف طراحى لباس به صورت کارى نکردم.

چه شد که به نقاشى روى آوردید؟

از هشت، نه سالگى به نقاشى علاقه‏مند بودم و دلم مى‏خواست بتوانم نقاشى کنم، این فکر مدت‏ها بود که در من جوانه زده بود اما شکوفا نشده بود. کلاس خیاطى رفته بودم و گاهى با آن مشغول بودم اما با خیاطى و طراحى لباس راضى نمى‏شدم و دلم مى‏خواست کارى را که واقعاً از درون به آن علاقه‏مند بودم، آموزش ببینم. با وجود اینکه بچه داشتم، دنبال جاى مناسبى براى آموختن نقاشى بودم و على‏رغم میل خانواده‏ام که این کار را مغایر با عقایدشان مى‏دانستند، مشغول آموزش نقاشى شدم تا اینکه نظر خانواده‏ام جلب شد و مرا براى یادگیرى نقاشى تشویق کردند.

چه اتفاقى افتاد که به فکر طراحى این چادر خاص افتادید؟

از کودکى در خانواده‏اى مذهبى پرورش یافتم و این خود دلیلى بود براى اینکه هر نوع لباس و پوششى را مناسب ندانم و دلم مى‏خواست که این علاقه قلبىِ به حجاب و چادر را حفظ کنم. ازدواج با همسرم که یک روحانى بود این علاقه را در من دوچندان کرد. با توجه به اینکه در کلاس‏هاى نقاشى شرکت مى‏کردم، چادرهاى معمولى که اکثراً از آن استفاده مى‏کنند برایم دست و پا گیر بود و نمى‏توانستم با آن راحت باشم و وسایل نقاشى را حمل و نقل کنم، بنابراین تصمیم گرفتم چادرى طراحى کنم که هم راحت باشد و هم بتوانم خودم را با آن کاملاً حفظ کنم. چند وقتى در فکر بودم تا اینکه بالاخره این طرح به نظرم آمد و مدتى روى آن کار کردم تا به نتیجه رسید.

در طراحى این چادر به چه چیزهایى بیشتر دقت کردید؟

چون چادر براى اکثر خانم‏هاى ایرانى پوشش اصلى است، سعى کردم در درجه اول زیبایى و پوشش مناسبى نسبت به بقیه لباس‏ها داشته باشد، در ضمن خیلى هم راحت باشد، براى کارهایى نظیر بچه بغل کردن و یا خرید کردن دست و پا گیر نباشد و بتواند به خانم‏ها کمک کند. همچنین نیاز به پوشش دیگرى که آن را تکمیل کند نباشد مثل پوشیدن مقنعه و مانتو.

براى طراحى این چادر از مدل‏هاى دیگرى هم بهره بردید؟

خیر. این چادر یک چادر بسیار معمولى است که فقط قسمت‏هایى به آن اضافه شده و با چادرهاى دیگر مثل عبا و چادر عربى تفاوت زیادى دارد.

طرح اولیه این چادر را چه زمانى پیاده کردید و استقبال اطرافیان چگونه بود؟

امسال چند روز قبل از اینکه به خانه خدا مشرف شوم در فکر این بودم که طرح چادر را تکمیل کنم و براى اولین بار در این سفر روحانى از آن استفاده کنم که با یارى خدا این طرح روز قبل از سفرم تکمیل شد و من چادر احرام و چادر مشکى‏ام را از روى همین طرح دوختم. وقتى که اطرافیانم براى بدرقه‏ام آمده بودند بسیار از این چادر خوش‏شان آمد، در سفر هم خانم‏هاى زیادى از طرح و الگوى آن سؤال کردند مخصوصاً خانم‏هاى عرب و هندى. خودم هم از اینکه لباسم راحت بود و در ضمن حجابم را هم رعایت کرده بود بسیار خوشنود و راضى بودم.

استقبال خانم‏هاى ایرانى چطور بود؟

تا به حال موردى نداشته‏ام که از این طرح و مدل دوخت آن انتقادى داشته باشد. همه نسبت به نوع پوشش آن و طرح آن نظر مثبتى دارند؛ گاهى اوقات هم پیش مى‏آید که آرام آرام با یکدیگر در مورد طرح این چادر حرف مى‏زنند و این براى من تشویقى به حساب مى‏آید که مرا به ایجاد طرح‏هاى دیگر ترغیب مى‏کند.

طرح‏هاى دیگرى هم دارید که مربوط به لباس بانوان باشد؟

بله. من طرح‏هایى داشتم مثل طرح لباس پلیس زن و خیلى هم روى این طرح کار کردم. البته چون فکر مى‏کردم که از آن استقبال خوبى نشود آن را ارائه ندادم. لباسى که براى پلیس زن طراحى کرده بودم، لباسى بود کاملاً پوشیده و زیبا که در انجام وظایف یک پلیس نظیر دویدن، رژه رفتن و انجام کارهاى رزمى نه تنها براى او دست و پا گیر نبود بلکه به او کمک مى‏کرد تا پوشش خودش را کامل کند. لباس دیگرى که طراحى کردم لباس ورزش بانوان بود که مربوط به ورزش سوارکارى و دوچرخه‏سوارى مى‏شد که هنوز آن را هم ارائه نکرده‏ام.

کمى هم در مورد یادگیرى نقاشى و کلاس‏هایى که در این زمینه شرکت کرده‏اید، بگویید.

حدود نُه سال است که به طور مداوم به نقاشى مى‏پردازم و در کلاس‏هاى متعددى شرکت کرده‏ام اگر چه اوایل خانواده‏ام چندان راضى نبودند، اما اکنون با پیشرفت‏هایى که در این زمینه داشته‏ام رضایت آنها را به دست آورده‏ام.

در حال حاضر با چه تکنیک و وسیله‏اى نقاشى مى‏کنید؟

با تکنیک آبرنگ، مداد رنگى و رنگ روغن کار مى‏کنم. تنها به وسیله خاصى متکى نیستم و سعى مى‏کنم از همه وسایل براى نقاشى استفاده کنم و گاهى هم دو هنر را کنار هم تلفیق مى‏کنم تا تابلوى جدیدى بسازم؛ مثلاً گرافیک و کاردک را با هم انجام داده‏ام و یا با اسماء خداوند تابلو مى‏سازم و از این کار لذت فراوانى مى‏برم. چون هنر به انسان آرامش مى‏بخشد.

خانم میرداماد، تا به حال نمایشگاهى از کارهایتان ترتیب داده‏اید؟

تا به حال خیر ولى در چند ماه آینده تصمیم دارم که نمایشگاهى از کار نقاشى‏ام ارائه کنم که در حال حاضر هم سرگرم تهیه تابلوهاى نمایشگاه هستم و امیدوارم بتوانم کارهاى خوبى را براى نمایشگاه عرضه کنم. همچنین تابلویى خاص دارم که مشغول تهیه آن هستم تا در نمایشگاه آن را در معرض نقد قرار دهم.

غیر از هنرهایى که اکنون از آنها صحبت کردید به هنرهاى دیگرى هم علاقه دارید و یا دوره‏اى هم دیده‏اید؟

بله. چند سال پیش گلسازى را هم انجام مى‏دادم. انواع گل چینى، بلندر، قلاب‏بافى و ... را از روى کتاب آموختم و انجام دادم و چون اصولاً به کتاب علاقه‏مندم سعى مى‏کنم که هنرها را از طریق کتاب‏هاى آموزشى بیاموزم. به معمارى هم علاقه خاصى دارم و تصمیم دارم که بلافاصله بعد از تکمیل کلاس‏هاى نقاشى‏ام، در کلاس‏هاى معمارى که در دانشگاه آزاد دایر مى‏شود شرکت کنم و از آن هم بهره ببرم. البته نه این معمارى که اکنون مرسوم است بلکه معمارى که هدفمند و زیبا و شکیل باشد و بتواند پاسخگوى علاقه قلبى من به این هنر باشد.
ما هم آرزومندیم شما در انجام فعالیت‏هاى هنرى هر روز موفق‏تر از روز قبل باشید. اگر در پایان صحبتى دارید مى‏شنویم.
دوست دارم به دوستان جوانم بگویم که هیچ گوهرى بدون رنج و سختى به دست نمى‏آید و تنها آن هنر ارزشمند است که با پشتکار و اراده به دست مى‏آید. در راه رسیدن به هدف نباید از هیچ کوششى دست کشید.
با تشکر از خانم میرداماد که هم در گفتگو شرکت کردند و هم الگو و طرح ابتکارى خودشان را به شکل فنى براى ما توضیح دادند، آرزو مى‏کنیم همه بانوان کشورمان با کوله‏بارى از اراده و همت فولادین ایران را به صبحى روشن‏تر از امروز نوید دهند.

* * *

طریقه برش چادر:

این چادر فقط به خاطر داشتن آستین 2 متر بیشتر از یک چادر معمولى براى هر فرد، پارچه لازم دارد.
ابتدا یک چادر معمولى را به اندازه شخص برش مى‏زنیم و مى‏دوزیم، سپس 30 سانتى‏متر از جلوى چادر به طرف داخل مى‏رویم و علامت مى‏زنیم پس از آن از جاى سرشانه که قبلاً علامت خورده به اندازه قد آستین که حدوداً از سرشانه تا 15 سانتى‏مترى بالاى زانو مى‏شود، برشى مى‏دهیم. بعد از جاى سرشانه 10 سانتى‏متر به طرف جلوى چادر رفته و برش مى‏دهیم و سپس از آنجا تا شکاف پایین زانو را قیچى مى‏کنیم که بعداً آستین به این قسمت دوخته مى‏شود.
براى برش آستین از همان 2 متر پارچه اضافه استفاده مى‏کنیم. ابتدا به اندازه قد آستین که تقریباً به همان اندازه از سرشانه تا 15 سانتى‏مترى بالاى زانو مى‏باشد، روى پارچه علامت مى‏زنیم و کله‏قندى سر کلوش را رسم مى‏کنیم. این قسمت تماماً برش و سپس چین خورده و در ده سانتى‏مترى جاى سرشانه، به چادر دوخته مى‏شود. سپس دو طرف راسته کلوش به دو طرف برشى که به اندازه قد آستین در چادر است، دوخته مى‏شود. بعد از آن دو گوشه پایین کلوش از جایى که علامت زده شده از روى خطچین برش خورده و سپس روى هم قرار گرفته و تا جاى مچ دوخته مى‏شود. با این حساب روى آستین اریب است. حلقه بلند آستین از راستاى پارچه و زیر بغل آن از لبه کلوش پایین پارچه مى‏باشد.

آستین‏هاى چادر به خاطر کلوش بودن در صورت هر گونه حرکت دست، جمع نشده و به بازوها نمى‏چسبند و یا از روى لبه مچ کنار نمى‏رود.
براى اینکه صورت چادر مانند مقنعه حفاظ بهترى داشته باشد، یک مثلث از دو لاى پارچه بریده و به چانه مى‏دوزیم. یک مستطیل باریک هم از دو لاى پارچه بریده مى‏شود که مقدارى از آن به پیشانى دوخته شده و بقیه در داخل چادر، پشت سر گره مى‏خورد. از زیر چانه تا 30 سانت پایین آن
هم، دو لاى باز چادر دوخته مى‏شود و بقیه آن براى راحتى باز است. حال براى اینکه هنگام راه رفتن، این قسمت ندوخته، زیادى باز نشود از محل کمر چادر در جلوى سمت راست یک بندینک بلند دوخته مى‏شود و سپس به وسط درز حلقه آستین قسمت چپ نیز بندینک دیگرى دوخته مى‏شود و این دو از زیر چادر به هم گره مى‏خورد که جلوى چادر کمى روى هم مى‏آید و دیگر مثلاً با باد هم تکان نمى‏خورد.