پژوهشى در باره دختران امیرالمؤمنین على(ع)
سیدحسن فاطمى
برخى امکلثوم و حضرت زینب را یک نفر و امکلثوم را کنیه حضرت زینب دانستهاند. گویا مراد این است که امام على(ع) دو دختر به نامهاى زینب و امکلثوم داشته اما شخص حاضر در کربلا زینب بوده، کنیه او امکلثوم است. تحقیقى هر چند کوتاه در منابع تاریخى مىتواند حقیقت امر را روشن کند.
پیش از بیان نتیجه پژوهش، ذکر این نکته جا دارد که هنگام بررسى امور تاریخى - بر خلاف فقه - زنجیره سند چندان مورد توجه نیست بلکه مضمون مطالب با مطالب دیگر مقایسه و سنجیده مىشود. بنابراین وقتى مطلبى در منابع تاریخى کهن مىآید مورد قبول است مگر اینکه مضامین تاریخى دیگر آن را رد کنند.
نتیجه تحقیق در موضوع مذکور را در دو بخش عرضه مىداریم:بخش اوّل
دو فرزند به نامهاى زینب و امکلثوم
قرائن و شواهد متعدد نشان مىدهند که امام على(ع) دستکم دو دختر به نامهاى زینب و امکلثوم داشته است:
أ) امیرالمؤمنین فرمود: «... و ابنىّ الحسن و الحسین و ابنتىّ زینب و امکلثوم ...؛(1) دو پسرم حسن و حسین و دو دخترم زینب و امکلثوم.»
ب) در باره امام على آمده است: «... و ابنیه الحسن و الحسین و ابنتیه زینب و امکلثوم؛(2) دو پسر حضرت به نامهاى حسن و حسین و دو دختر او به نامهاى زینب و امکلثوم.»
ج) در مورد حضرت فاطمه(س) مىخوانیم: «... و حملتْ بالْحسن فلما رزقتْه بعد أربعین یوماً حملتْ بالحسین ثم رزقتْ زینب و أمکلثوم و حملت بمحسن؛(3) چهل روز پس از تولد امام حسن، حضرت زهرا(س) امام حسین را باردار شد سپس زینب و امکلثوم به دنیا آمدند و بعد، محسن را باردار شد.»
د) در جاى دیگر آمده است: «.. على و فاطمة و ابنیهما الحسن و الحسین و ابنتیهما زینب و امکلثوم ...؛(4) على و فاطمه و دو پسر آنها حسن و حسین، و دو دختر آنها زینب و امکلثوم.»
ه) بسیارى منابع هنگامى که نام فرزندان امیرالمؤمنین(ع) را با هم ذکر مىکنند، از زینب و امکلثوم هر دو نام مىبرند و بسیارى از آنها تصریح کردهاند که مادر هر دو حضرت فاطمه(س) است.(5)
و) برخى تصریح کردهاند که نام خواهر زینب، امکلثوم بوده است.(6)
بعضى عبارات مذکور صراحت دارند و برخى ظهور در این دارند که امام على(ع) دستکم دو دختر به نامهاى زینب و امکلثوم داشته است.بخش دوم
حضور زینب و امکلثوم در کربلا
بعضى شواهد نشان مىدهند که نه تنها امام على(ع) دو دختر به این نامها داشته بلکه هر دو خواهر در کربلا حضور داشتهاند:
أ) امام حسین(ع) روز عاشورا فرمود: «یا اختاه یا امکلثوم و أنتِ یا زینب و أنتِ یا فاطمة و ...»(7)
ب) همچنین امام حسین در آن روز در جاى دیگر فرمود: «یا زینب و یا امکلثوم و یا سکینة و ... .»(8)
ج) امام(ع) در موردى دیگر فرمود: «یا سکینة یا فاطمة یا زینب یا امکلثوم، علیکنّ منّى السلام.»(9)
د) امام در روز عاشورا فرمود: «ألا یا زینب یا سکینة یا ولدى مَن ذا یکون لکم بعدى؟ ألا یا رقیة یا أمکلثوم أنتم ودیعة ربى الیوم ... .»(10)
اگر زینب و امکلثوم عنوانى براى یک نفر بودند تکرار لزومى نداشت.
ه) وقتى قافله به کربلا رسید امام جملهاى فرمود که از آن استفاده مىشد حضرت در آن سرزمین به شهادت مىرسد. حضرت زینب عرض کرد: «یا اخى هذا کلام مَن أیقن بالقتل. فقال: نعم یا أختاه. فقالتْ زینب: و اثکلتاه ینعى الحسین(ع) إلى نفسه. قال (الراوى): و بکى النسوةُ و لطمنَ الخدودَ و شققن الجیوب و جعلتْ أمکلثوم تنادى: وا محمداه وا علیاه وا أماه وا أخاه وا حسیناه ...؛(11) برادرم، این سخن کسى است که یقین به کشته شدن دارد! امام(ع) فرمود: بله خواهرم. زینب گفت: اى واى! حسین از مرگ خود خبر مىدهد. راوى مىگوید: زنان گریه سر دادند و به صورت زدند و گریبان دریدند. امکلثوم فریاد برآورد: وا محمدا، وا علیا، وا اما، وا اخا، وا حسینا.»
عبارت ظهور در این دارد که دو نفر به نامهاى زینب و امکلثوم در کربلا حضور داشتند.درگذشت امکلثوم پیش از واقعه کربلا
سؤال: از برخى منابع استفاده مىشود که امکلثوم در زمان حیات امام حسن(ع) درگذشت،(12) چگونه ممکن است وى در کربلا حضور داشته باشد؟!
جواب: ظاهراً امام على(ع) دو دختر به نام امکلثوم داشته است. مادر یکى از آنها حضرت زهرا(س) بوده (چنان که برخى عبارات منقول در بخش اوّل به آن صراحت داشت) و مادر دیگرى امولد بوده است؛ زیرا ابنخشاب (م567ق) هنگام شمارش نام فرزندان امام على(ع) مىنویسد: «امکلثوم الصغرى مِنْ امولد»(13) نیز برخى منابع دو دختر به نام امکلثوم براى امیرالمؤمنین ذکر کردهاند. علامه اربلى نام دختران امام على(ع) را این گونه ذکر کرده است: «زینب الکبرى و امکلثوم الکبرى و امالحسن و رملة الکبرى امهانى و میمونه و زینب الصغرى و رملة الصغرى و امکلثوم الصغرى و رقیة و فاطمة و اَمامة و خدیجة و امالکرام و امسلمة و امجعفر و جمانة و تقیة.» علامه اربلى در ادامه اشاره مىکند که مادر امکلثوم دوم امولد بوده است.(14)
بدین ترتیب ناهمگونى میان اخبار تاریخى حل مىشود که از یک طرف مىگویند: امکلثوم در زمان حیات امام حسن(ع) درگذشت و از سوى دیگر، حضور او در کربلا نقل شده است. بنابراین درگذشت یکى از دو امکلثوم پیش از عاشورا و دیگرى پس از عاشورا اتفاق افتاده است.دو دختر به نام زینب
یادآورى:
از برخى منابع به دست مىآید که امام على(ع) و حضرت زهرا(س) دو دختر به نام زینب داشتهاند، به این صورت که نام امکلثوم هم زینب بوده است. علامه اربلى از قول شیخ مفید نام فرزندان امیرالمؤمنین(ع) را این گونه برمىشمرد: «الحسن و الحسین و زینب الکبرى و زینب الصغرى المکنّاة امکلثوم أمّهم فاطمة البتول سیدة نساء العالمین.»(15)
طبرسى مىنویسد: «کان لفاطمة(ع) خمسة اولاد ذکر و انثى: الحسن و الحسین(ع) و زینب الکبرى و زینب الصغرى المکناة بأمکلثوم(رض) و ولد ذکر قد أسقطتْه فاطمة(س) بعد النبى(ص).»(16)
شاید علت به اشتباه افتادن آنها که زینب و امکلثوم را یک نفر دانستهاند همین بوده که کنیه زینب، امکلثوم بوده، غافل از اینکه نام دو دختر امام على(ع) زینب بوده است.نتیجه:
از آنچه گذشت به دست آمد:
1. امام على(ع) دو دختر به نام زینب و دو دختر به نام امکلثوم داشته است. البته کنیه یکى از زینبها امکلثوم بوده است. به عبارت دیگر نام سه تن از دختران امام چنین است: زینب، زینب با کنیه امکلثوم، امکلثوم.
2. یک امکلثوم پیش از عاشورا و در زمان حیات امام حسن(ع) از دنیا رفت و دیگرى پس از عاشورا.
3. دو تن از دختران امام على(ع) به نامهاى زینب و امکلثوم در کربلا حضور داشتهاند.پىنوشتها: -
1) الهدایة الکبرى، حسین بنحمدان خصیبى (م334ق)، بیروت، مؤسسه البلاغ، چاپ اول، 1411ق، ص163.
2) همان، ص93.
3) نوادر المعجزات، محمد بنجریر طبرى امامى، قم، الهادى، چاپ اوّل، 1410ق، ص97؛ دلائل الامامه، طبرى امامى، قم، البعث، چاپ اوّل، 1413ق، ص104.
4) بحارالانوار، ج30، ص290.
5) سنن الکبرى، بیهقى (م458ق)، بیروت، دارالفکر، ج7، ص70؛ تاریخ مدینه دمشق، ابنعساکر، دارالفکر، ج3، ص179 و ج69، ص176؛ تهذیب الکمال، یوسف مزى (م742ق)، مؤسسه الرساله، ج20، ص479؛ تهذیب التهذیب، ابنحجر، دارالفکر، ج7، ص295؛ التنبیه و الاشراف، مسعودى (م345ق)، ص258؛ البدایة و النهایه، ابنکثیر (م774)، بیروت، دار احیاء التراث، ج5، ص314 و ج7، ص367؛ کشف الغمه، اربلى (م693ق)، بیروت، دار الاضواء، ج2، ص68؛ انساب الاشراف، بلاذرى (ق3)، بیروت، اعلمى، ج2، ص411؛ تاریخ طبرى، بیروت، اعلمى، ج5، ص153؛ الکامل فى التاریخ، ابناثیر (م630)، ج2، ص440؛ اسدالغابه، ابناثیر، اسماعیلیان، ج5، ص70؛ الاصابه، ابنحجر، بیروت، دارالکتب العلمیه، ج6، ص191؛ ارشاد، شیخ مفید (م413ق)، دارالمفید، ج1، ص355؛ تاریخ یعقوبى، بیروت، دار صادر، ج2، ص213؛ تاجالموالید، طبرسى (548ق)، قم، کتابخانه نجفى، ص23.
6) ذخائر العقبى، ص167.
7) لهوف، ابنطاووس(م664ق)، مهر، ص36.
8) الدمعة الساکبه، ج4، ص351؛ معالى السبطین، ج2، ص22؛ ذریعة النجاه، ص139.
9) منتخب طریحى، ص440؛ بحارالانوار، ج45، ص47؛ الدمعة الساکبه، ج4، ص336.
10) ادب الحسین، ص48؛ اسرار الشهاده، ص426.
11) لهوف، ص49.
12) طبقات الکبرى، ج8، ص464؛ اسدالغابه، ج7، ص378؛ استیعاب، ج4، ص510.
13) تاریخ موالید الائمه، ص15؛ تاریخ مدینه دمشق، ج70، ص35.
14) کشفالغمه، ج2، ص69 - 68.
15) همان، ص67.
16) تاجالموالید، ص23؛ بحارالانوار، ج42، ص74؛ عمده الطالب، ص29.